اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

خاتمی: الحمدالله یك مدیر بنده دزدی نكرد اما امروز صحبت از دزدی های چند میلیاردی است



خاتمی: الحمدالله یك مدیر بنده دزدی نكرد اما امروز صحبت از دزدی های چند میلیاردی است/ نشانه ای از فضای باز برای انتخابات نمی بینم/ وقتی نمی گذارند ، آمدن معنی ندارد/ دلم برای نظام، انقلاب و جامعه می سوزد

محدود كردن آزادی های اساسی (نه آزادی به معنی ولنگاری و آنهایی كه ضد اخلاق و ضد مسلم شرع است) خلاف است. من می خواهم نماینده ام و شغلم را خودم انتخاب كنم. و نیز حكومت موظف است امكاناتی كه به دستش سپرده اند را به صورت مساوی و عادلانه در اختیار تك تك افراد بگذارد.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

 انتخاب:  جمعی از جوانان، فعالان سیاسی و نخبگان گرگان و سایر شهرهای استان گلستان با سید محمد خاتمی دیدار و دغدغه های خود را پیرامون مسائل روز و انتخابات پیش رو مطرح کردند.

به گزارش  «انتخاب» ؛ خاتمی در این دیدار گفت: حق هر شهروند است كه محروم نباشد و وظیفه حكومت است كه بیاید و رفع محرومیت كند در جامعه. حق همه افراد است كه زندگی مناسبی در جامعه داشته باشند و از امنیت برخوردار باشند و زندگی آبرومند داشته باشند وظیفه دولت است که زمینه همه این ها را فراهم بكند هم فقر معنوی و هم مادی ظلم است اگر در جامعه باشد باید از بین برود و مهترین حق این است كه هر شهروند نظام جمهوری اسلامی ارباب حكومت است نه حكومت ارباب او و این حق باید تامین شود.

متن کامل سخنان رئیس جمهوری سابق ایران را در ادامه بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

برای من موجب كمال خوشبختی است كه در جمع عزیزانی هستم كه از استانی آمده اند كه یكی از کانون های تمدن ایرانی – اسلامی ما در گذشته بوده و امروز هم جایگاه والایی در عرصه حیات اجتماعی و معنوی دارد و انشالله آن طور كه شایسته است برنامه هایی وجود داشته باشد كه این استان بتواند نقش ممتاز خودش را در عرصه اقتصادی كشور هم عمل كند. چون استعداد هایی كه در استان هست فوق العاده است.

البته به یك معنا استان های شمالی ما،مازندران،گیلان،گلستان محرومیت های توام با مظلومیت هم داشته اند چون تلقی این بوده كه مناطق سرسبز و برخوردار هستند و واقعا كمتر به توسعه همه جانبه آن ها توجه شده، ظاهر زیبای آن ها سبب شده است به مشكلات بنیادی این 3 استان كمتر رسیده بشود.

هیچ كس باور نمی كند كه یكی از مشكلاتی كه این استان ها دارند مشكل آب است. با این بارندگی و كنار دریا بودن و... کمتر به ذهن می آید كه کمبود آب از جمله مشکلات است یا نحوه بهره برداری از اراضی كشاورزی و نیز محرومیت هایی كه برای توسعه صنعت در آنجا وجود داشت كه البته اصل حرف به یك معنا درست است نباید اكوسیستم آنجا و نیز وضعیت خاص كشاورزی آنجا بهم بخورد و لی این بدان معنا نیست كه با حذف صنعت از آنجا زمینه توسعه سریع آنجا فراهم نیاید.

به هر حال محرومیت ها بوده است و مردم هم با كمال بزرگواری آن ها را تحمل كرده اند، گرچه در هر دولتی كارهایی برای آنجا شده حالا من این دولت را خیلی خبر ندارم در دوره ما مهمترین مساله ای كه مورد نظر بود، تغییر دیدگاه بود در مورد این 3 استان که حقیقتاً از نظر معنوی بی همتا هستند در حفظ ارزشها و مفاهیم و معانی كه در تاریخ اسلامی – ایرانی ما وجود دارد.

گلستان جایگاه خودش را دارد و خوشحالم كه در جمع شما هستم.

این جلسه مصادف شده با شهادت امام باقر(ع) كه ایشان و فرزند بزرگوارشان امام صادق (ع) در بسط و تعمیق معارف اسلامی (فقط نگوئیم شیعی) واقعا نقش ممتازی داشتند به خاطر قرار گرفتنشان در موقعیت تاریخی لولائی، یعنی وقتی جامعه اسلامی از یك مرحله كه دوران بنی امیه است دارد می گذرد و وارد مرحله دیگری می شود طبعا در این دوره ها فضائی ایجاد می شود برای کارهای اساسی، خصوصاً در حوزه اندیشه و من همین جا عرض كنم امام باقر (ع) و بخصوص امام صادق (ع) علاوه بر جایگاه والایی که نزد شیعیان دارند، مورد احترام و توجه اهل تسنن بوده اند بخصوص اهل تسنن ایران. حتما می دانید كه امامان اهل تسنن به جرم علاقه مندی و طرفداری از اهل بیت دچار مشكل شده اند، زندان رفته اند شلاق خورده اند.

می خواهم به این نكته اشاره كنم كه همواره شیعه و سنی در كنار هم بوده اند بخصوص در این دوران ، باید در كل جهان اسلام و منطقه این وحدت را تبلیغ بكنیم و كاری كه سبب شود جدایی احساس شود یا دشمنان از آن سوء استفاده كنند از آن بپرهیزیم.

ممكن است در ایران مشكلاتی در این زمینه باشد، ولی واقعا استان گلستان خود یك نمونه است كه چطور می توان در كنار هم و با هم بود.

برای شیعیان و قاطبه مسلمانان اعم از شیعه و سنی در پایگاه و مقام علمی و معرفتی امامان هیچ تردیدی نیست. آنها یكی از منابع اصلی فكر،فقه ومعرفت اسلامی به معنای عام كلمه بودند.

درهمین مساله اگر كار بكنیم می توانیم زمینه های وحدت عملی را در دنیای اسلام تقویت بکنیم.

در این جا سؤالی را مطرح می کنم که چرا هم در اهل تسنن و هم در اهل تشیع بیشترین توجه به فقه شد؟ چرا فقه را كه در اصل یك آگاهی عمومی و وسیع و عمیق نسبت به همه مسائل است خلاصه شد در استنباط احكام فرعی شرعی یا بیان آن احكام؟و چرا فقه به معنی خاص كلمه که بسیار هم مهم است در صدر نشست و قدر دید و اهتمام به سایر رشته ها ی معارف اسلامی اعتقادی یا اخلاقی و حتی مسائل عام سیاسی اجتماعی کمتر بود. در اینجا از چرایی این امر صحبت نمی کنم. ولی خلاصه شدن دین اسلام به بیان احكام فرعی شرعی امر نامطلوب و ناتمام بود.

در حالی که معارف اسلام همه آفاق و حوزه های فکری، عملی، اخلاقی، سیاسی و... را در بر می گیرد و تفقه در دین توغل و غوررسی در همه این زمینه ها است،

اگر به قرآن رجوع كنیم محور كار یكی توحید است كه خیلی روی آن تاكید شده یكی معاد است كه زندگی پس از مرگ است و و در میانه این مبداء و مقصد نبوت خیلی مهم است و نبوت پل میان این دو سررشته ازلی و ابدی است و دین راهنمای سالکی که باید این مسیر را بپیماید. در این مسیر خیلی روی عدل تاكید اساسی شده است. گویی توحید و نبوت دو سر یك بستری هستند كه عبارت است از زندگی انسان در طول تاریخ و این زندگی مطلوب بر اساس عدل باید استوار باشد.

اولا این عدالت چیست؟

می خواهم در این بحثم به مشكلی برسم كه ما امروز داریم كه حرف ما كجاست؟ وقتی می گوییم اصلاح طلبیم چه می خواهیم بگوییم؟ دعوایمان سر این است كه وزیرانمان اصلاح طلب نیستند، وكیل هایمان اصلاح طلب نیستند، سخت گیری برای اصلاح طلبان می شود اگر بخواهند كار اقتصادی بكنند یك كار فرهنگی بكنند؟ البته اینها مسائل مهمی است.

چرا باید یك نفر به جرم اصلاح طلبی تسویه شود، محكوم شود، مورد بی احترامی قرار بگیرد؟ ولی حرف های ما اساسی تر از اینهاست تا نقطه تفاوتی كه وجود دارد را مشخص كنیم.

عدل یعنی چه؟

دیگری مساله اخلاق است كه خیلی در ادیان الهی به اخلاق توجه شده است.

احكام عدل و اخلاقی كجای جامعه اسلامی ما و فقه ما قرار دارد؟

اولا عدالت چیست؟

عقل سالم بشری عدل را می پسندد و ظلم را نمی پسندد.

آیا فقه ما را بی نیاز از اخلاق و عدالت می كند یا اینكه نه، خود فقه هم باید اخلاقی و عادلانه باشد.

مرحوم شهید مطهری مطلبی درباره عدل دارد كه من آن را بسط داده ام در مورد اخلاق. ایشان می فرماید عدالت در سلسله علل احكام اسلامی قرار دارد یعنی وقتی یك مجتهد می خواهد حكم بدهد همچنان كه می رود سند و دلالت حدیث را می بیند یا به ظاهر کتاب و سنت استناد می کند و رعایت می كند این را هم باید متوجه باشد که آن چه از متن در می یابد و آنچه استنباط می کند مطابق عدل هست یا نه یعنی باید حكم اسلامی عادلانه باشد.

خود عدل مبنا است فقیه باید بداند كه این حكمی كه می دهد عادلانه هست یا نه؟

مصادیق عدل در طول زمان تغییر می كند. اخلاق هم همین طور است.

من عرض می كنم كه آیا این حكمی كه داده می شود اخلاقی هست یا نه؟ یعنی اخلاق که تتمیم مکارم آن هدف بعثت پیامبر اکرم است، در سلسله علل احکام قرار می گیرد.

و نیز اصلاحات می گوید اجتهادی كه زمان و مكان دو عنصر تعیین كننده در آن هستند (كه امام هم فرمودند) باید رعایت شود اگر نشود یا نشد باید اصلاح شود به آن سو برود.

ملاك عدل چیست؟

همین حرف عام بدیهی كه مورد توجه همه هست، در مورد عدل توجه کنیم: "اعطا كل ذیحق حقه – و دادن حق هر ذی حقی" صحبت این است كه حق كجاست؟

بنده كه به اسلام و انقلاب اسلامی و حتی قانون اساسی رجوع می كنم حقوق فقط حقوق اقتصادی نیست البته كه حقوق اقتصادی هم مهم است جامعه عادل جامعه ای است كه در آن فقر و ناامیدی در زندگی نباید باشد اما علاوه بر آن انسان در این جامعه صاحب كرامت هم هست خداوند او را آزاد آفریده است او حاكم بر سرنوشت خودش هم هست و عدل، رعایت همه این ها است اینجا دو دیدگاه پیدا می شود؟ یكی می گوید اصلا انسان جای خدا را تنگ می كند باید توی سر او زد و محدودش كرد باید به او از هر جهت فشار وارد کرد تا جای خدا باز شود در حالیكه ما می گوئیم همین خدا این انسان را آزاد و اندیشمند و صاحب کرامت آفریده و خواسته است.

مگر در قانون اساسی ما اصل طلائی 56 نیامده كه حاكم مطلق بر آسمان و زمان همه چیز خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خود حاكم گردانیده است و هیچ كس نمی تواند این حق را از او بگیرد اگر این طور است آزادی به معنی واقعی كلمه عین عدل است.

محدود كردن آزادی های اساسی (نه آزادی به معنی ولنگاری و آنهایی كه ضد اخلاق و ضد مسلم شرع است) خلاف است. من می خواهم نماینده ام و شغلم را خودم انتخاب كنم. و نیز حكومت موظف است امكاناتی كه به دستش سپرده اند را به صورت مساوی و عادلانه در اختیار تك تك افراد بگذارد.

حق هر شهروند است كه محروم نباشد و وظیفه حكومت است كه بیاید و رفع محرومیت كند در جامعه. حق همه افراد است كه زندگی مناسبی در جامعه داشته باشند و از امنیت برخوردار باشند و زندگی آبرومند داشته باشند وظیفه دولت است که زمینه همه این ها را فراهم بكند هم فقر معنوی و هم مادی ظلم است اگر در جامعه باشد باید از بین برود و مهترین حق این است كه هر شهروند نظام جمهوری اسلامی ارباب حكومت است نه حكومت ارباب او و این حق باید تامین شود.

اینكه اینقدر روی انتخابات آزاد و كانالیزه نشده صحبت می شود با توجه به همین دیدگاه است. ممكن است اصلا تقلبی هم نباشد، ولی انتخابات طوری كانالیزه شود كه بخش قابل توجهی از جامعه نتواند نظرش را ابراز كند و همه جریانات كاندیدا نداشته باشند یا در معرفی و دفاع از نامزدها و برنامه های خود آزاد نباشند. این تقلب نیست ولی محدود كردن حق انسانهاست.

اینها حرف های اصلاح طلبان است می گویند اسلامی که در انقلاب ما بود، اسلامی كه امام گفت این اسلام می تواند نجات دهد و نه اسلامی كه می گوید مردم هیچ حقی ندارند رای مردم تشریفاتی است و بسط ید یعنی داشتن قوه نظامی امنیتی قضائی در جامعه. ما می گوئیم در اسلامی كه ما می گوییم بسط ید یعنی رضایت مردم.

معتقدم جریانی در جامعه وجود دارد سعی هم می كند كه همه امکانات را هم بدست بگیرد وگفتمان غالب شود كه اینها را قبول ندارد ببینید اختلاف كجاست؟ حالا هم می گوئیم انتخابات درست و با رعایت حقوقی که همه دارند باشد، هر كسی می خواهد بیاید و هر چه مردم رای دادند همه آن را می پذیرند.

انتخابات مطلوب ضوابط خاص خود را دارد. در تعیین صلاحیت ها بدون جهت گیری خاص، در برگزاری درست انتخابات، در عدم دخالت تشكیلاتی كه حق دخالت در انتخابات و حتی سیاست را ندارد، تشکیلاتی که قدرت دارند ولی مسئولیت ندارند و می توانند جهت را عوض كنند اینها نباشد چنین انتخاباتی مصداق عدالت است.

باید زمینه ای برای اعمال حق مردم فراهم آید و راه برون رفت از مشكلات هم همین است اگر مردم بااشتیاق باشند و در صحنه بودند خیلی از مشکلات حل می شود تعارف كه نداریم مردم باید با دلشان بیایند باید اعتماد داشته باشند امید به آینده داشته باشند باید احساس كنند برایشان خدمت می شود آن وقت اشتیاق و حضور مشتاقانه هم خواهد بود و مملكت آسیب نمی بیند.

اگر واقعا شرایط فراهم شد که مردم با اشتیاق بیایند اولا زمینه ای برای تهدیدهای عظیم و دشمنی های كه می شود و خطراتی كه هست از میان می رود یا اثر تهدید کم می شود اگر عاقلانه رفتار شود و منافع كل كشور در نظر گرفته شود تهدیدها رفع یا کم می شود. نمی خواهم بگویم در مدیریت سوء نیت بوده می گویم عمل عمل غلطی بوده. در سیاست خارجی و سیاست اقتصادی و اجتماعی و...

اگر 600 میلیارد دلار را درست مصرف می كردیم وارداتمان زیادتر نمی شد اتكاء بودجه مان به نفت بیشتر نمی شد امروز وقتی نفت ما را هدف قرار می دهند برای اینكه منبع در آمدی ما را بزنند و نیز مبادلات ما را که روز به روز به واردات وابسته تر شده ایم. معلوم است این تحریم در این وضعیت اثر مخرب تری دارد.

دشمن خارجی قطعا هست و هر كاری هم بتواند می كند وكرده است ولی مردم می گویند با تدبیر و عقلانیت می شد جلوی برخی از آنها را گرفت. می شد تهدیدها را كم اثر تر كرد.

اصلاحات یعنی عقلانیت درست ،نیت خوب كافی نیست باید عقلانیت باشد و بعد اتكاء به مردم و در نتیجه اعتماد متقابل که جلو پدید آمدن مشکلات را می گیرد و اگر پدید آمد آن را به هزینه کمتر حل می کند.

البته بی اعتمادی میان مردم و حکومت و میان مردم با یکدیگر یک مصیبت است، ولی آن چه خطرناک تر است احساس ناامنی و بی اعتمادی است که اگر پدید آمد حتی اگر امنیت هم باشد مشکل ایجاد می کند.

بخش قابل توجهی از مردم امروز گلایه دارند باید آنها را رفع کرد. بارها گفته ام گذشته را می توان ندید ولی باید آینده را درست دید. باید بتوانیم انتخابات آزاد با حضور همه قشرها داشته باشیم و برگزار كنیم. برای برگزاری این انتخابات باید چیزهایی فراهم شود تداوم وضع فعلی نامطلوب است. وقتی همه راهها را بسته اند چگونه بخش هایی که راه را بر آن بسته اند می توانند شرکت کنند؟ وقتی نمی گذارند بیایید آمدن معنی ندارد.

امیدوارم وضع به گونه ای باشد که همه با اطمینان خاطر و اشتیاق بتوانند در انتخابات که عرصه مهم سرنوشت است حضور و شرکت داشته باشند. متأسفم که بگویم نشانه ای از پدیدآمدن این وضع را نمی بینم.

ما اصول و آرمان ها و شعارهایمان را كنار نمی گذاریم چون به آن اعتقاد داریم و راه بهبود اوضاع کشور و وضع و حال مردم را آن ها می دانیم و در برابر خدا و خلق خدا هم مسؤول هستیم. البته تأمین مصلحت کشور و مردم و گذر از بحران و هوشیاری در برابر تهدیدات بیگانه و رفتن به سوی انسجام هم از محورهای مورد اعتقاد و عمل ما است.

اصلاحات اصل نظام و قانون اساسی را قبول دارد بر حفظ تمامیت ارضی كشور پا می فشارد با براندازی هم مخالف است و در عین حال حق، حرمت، کرامت و آزادی مردم و شهروندان را هم پاس می دارد و معتقد است که عقلانیت و تدبیر صحیح هم برای اداره کشور لازم است.

نباید به خاطر بعضی رفتارها و سیاست ها كاری كنیم جوانان ما از اسلام زده شوند.

بعد از دولت بنده تا سطوح چهارم و پنجم برای دوستان ما پرونده سازی كردند وزرا و استاانداران به كنار یك مورد بیایند بگویند چه شد؟ الحمدالله یك مدیر عالی و عادی بنده دزدی و سوء استفاده نكرد اما امروز صحبت از دزدی های چند میلیاردی می شود،آزادی های اساسی خود عامل مهم جلوگیری از فساد است. و مهمترین فساد فساد قدرت است که تحت کنترل و نظارت نباشد.

آزادی بیان، اندیشه، نقد، حضور در عرصه انتخابات آزاد و رأی و... حرف هایی است كه ما می زنیم و می خواهیم و راه عبور از مشکلات هم همین است.

واقعا دلم برای نظام و انقلاب و جامعه می سوزد ان شاء الله خدا كمك كند آرمان هایی كه انقلاب ما داشت خواست هایی که مردم داشتند و دارند برآورده شود.

ما فضائی می خواهیم كه بتوانیم حرف بزنیم و صحبت كنیم.

باران برای این بود كه بحث كنیم و صحبت و حتی راه حل ها یی كه داریم به حكومت عرضه بداریم حالا باران هم دیگر ابری ندارد كه ببارد ثانیا همین فعالیت نزدیک به صفرش هم چندان مطلوب مسؤولان نیست. می خواستیم بخش رسمی پژوهشی داشته باشیم برای تفکر و تربیت نیرو که به ما اجازه ندادند و بسیاری از احزاب رسماً یا عملاً ممنوع شدند. تشکل های مستقل تعطیل یا با محدودیت مواجه شده اند. و بخش قابل توجهی از نیروهای کارآمد و امتحان داده هم در بند هستند.

حکومت بیاید این فضا را عوض كند بعد هركسی خواست حكومت كند واقعا برای ما مهم نیست./انتخاب

 


ویدیو مرتبط :
دزدی میلیاردی از ایران به سبک اروپایی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دزدی های میلیاردی ؛‌ همه ما مقصریم!



 

دزدی های میلیاردی ؛‌ همه ما مقصریم!

 

ماجرای سوء استفاده مالی اخیر موسوم به اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی كه در تاریخ كشورمان بی نظیر بوده است ، توجه رسانه ها و مردم را به خود جلب كرده و تقریبا تبدیل به مساله ای شده كه از محافل خانوادگی گرفته تا پیامك های تلفن همراه و از صف نانوایی گرفته تا درون تاكسی و روزنامه ها و محافل سیاسی و رسانه ای و...درباره آن بحث ها می شود.

نكته این پرونده در این است كه با وجودی كه پیش از این نیز پرونده های مشابهی وجود داشت اما رقم پرونده اخیر حتی بسیار بیش از بودجه برخی كشورهاست كه توسط چند مدیر متخلف دولتی و غیر دولتی به انجام رسیده است.

جدای از بحث بر سر ماهیت و چند و چون این پرونده ، باید هر شهروند ایرانی و مسئولان كشور و هر كسی كه عنوان ایرانی دارد ، از خود این سوال را بپرسد كه چرا چنین پرونده ای بزرگ و كم سابقه در تاریخ سوء استفاده های مالی (حتی در جهان ) در كشور ما به وقوع پیوسته است ؟

پاسخ درست و منطقی به این سوال می تواند مسیر درست را روشن تر كرده و از تكرار حوادثی مشابه در آینده جلوگیری كند .

اینكه چرا چنین رقم های نجومی در كشور ما مورد سوء استفاده قرار می گیرد در حالی كه در بسیاری از كشورهای غربی كه ما از آنها به خاطر بی دینی ،مرگ اخلاق ، اباحه گری ، رواج بی بندوباری اخلاقی و... انتقاد می كنیم چنین دزدی هایی حتی به خواب مدیران دولتی هم نمی آید ، خود جای سوال جدی دارد!؟

به گمان راقم این سطور تك تك ما شهروندان ایرانی در نگاهی كلان و تك تك مسئولان و مدیران دولتی در نگاهی دقیق تر به موضوع ، در این افتضاح مالی بزرگ سهیم هستیم .

از پدر یا مادر یا بزرگی كه به نوجوان خود می آموزد كه درس بخواند سپس در جایی مدیر شود  " و در سریع ترین زمان ممکن پولدار شود " تا مسؤولی كه به خاطر انتقادهای ركن چهارم دموكراسی (رسانه ها) از خود یا مدیران تحت نظارتش عرصه را بر رسانه تنگ می کند و به قول معروف " در آن را تخته می كند " تا مردم عادی كه در برابر شنیدن خبر چنین دزدی هایی می گوید :‌‌" نوش جونش! تونست و خورد " و... همه و همه در قبال یك چنین پرونده ای مسئول هستیم.

اگر نگاهی دقیق تر به رواج گسترده فساد اداری و مالی در كشور خود داشته باشیم می توانیم از رگه عوامل فرهنگی و تاریخی تا ساختار اقتصادی و اداری كشور و بسیاری از دلایل خرد و كلان دیگر را در به وجود آمدن چنین فجایعی دخیل بدانیم.

شكاف دیرپا و تاریخی ملت – دولت و احساس جدایی بین این دو واحد، خود می تواند زمینه ای برای رشد چنین سوء استفاده هایی باشد ؛ از سوی دیگر وقتی این شكاف در سده های متوالی ادامه می یابد و نسل در نسل در باورهای خانواده های ایرانی این مساله رسوخ می كند كه دولت و حاكمیت واحدی جدا از مردم و البته زورگوست ، طبیعتا وقتی شخصی كه چنین می اندیشد، وقتی وارد دستگاه دولتی می شود و در ساختار مدیریتی آن جایگاهی می یابد ، این احساس افتراق را با خود به درون سیستم می برد و باقی ماجرا ...!

باید از جامعه شناسان مدد خواست تا تبیین درستی از دلایل رشد نوعی " فرد گرایی منفی " در طی سال های گذشته در جامعه ایرانی و راه های مقابله و اصلاح آن به دست دهند.

به هر جهت باید بر این نكته توجه داشته باشیم كه " همه ما مسئولیم " و نمی توانیم خود را مبرا از مسئولیت بدانیم ؛ وقتی در مقابل فرزند خود در برابر شنیدن خبرهایی درباره اختلاس یا دزدی این و آن می گوییم " نوش جونش عرضه داشت " ، طبیعتا باید این انتظار را هم داشته باشیم كه اموال مان به غارت چند مدیر فاسد دولتی و غیر دولتی برود .

مسئولان نیز باید توجه كنند كه رقم این دزدی كلان از اموال مردم بسیار بسیار فراتر از حد انتظار بوده و باید چراغ های هشدار آنها را روشن كرده باشد كه " این تذهبون ؟ "

در كشوری كه داعیه اخلاق و دین دارد و مدعی استقرار نظامی مبتنی بر ارزش های الهی و آسمانی است نباید چنین مفاسدی بروز كند ، مسئولان باید از خواب بیدار شوند و نگاهی به عملكرد خود بیندازند كه قطعا چون نیك بنگرند می توانند خطای خود را پیدا كنند و آن را اصلاح نمایند.

مسئولان باید توجه داشته باشند كه تقویت نظارت عمومی  و ترویج فرهنگ نظارت پذیری در بین مردم و مسئولان دولتی از راه های مختلفی میسر می شود كه یكی از مهم ترین آنها آزادی رسانه ها و احزاب و نهادهای مردم نهاد و تشكل ها و ... برای نقد های صریح و بی رحمانه از مسئولان و مدیران است و نقد و نظارت رسانه ها و گروه های مختلف مردمی بر حكومت و مدیران دولتی از این جهت همچون " تابیدن نور خورشید بر تاریكخانه قدرت " است كه نتیجه تابش مداوم و مستمر خورشید دور شدن و مرگ انگل ها و میكروب ها است ؛ آیا این طور نیست؟

ما برای زدودن میكروب ها از روی لباس هایمان آنها را ساعت ها در مقابل نور خورشید پهن می كنیم ؛ آیا جامعه ای كه در آن زندگی می كنیم و فرزندان خود را رشد می دهیم تا در آینده آنها را به عنوان شهروندانی مسئول به جریان رود جامعه بسپاریم ، آن قدر ارزش ندارد كه برای پاكی و تمیزی آن اقدام كنیم و پیرایه های زاید و مضر آن را لااقل به خاطر مهیا كردن بستری مناسب تر برای زندگی آینده فرزندانمان ، بزداییم؟!.../تحلیل:عصرایران