اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

جنایت مسلحانه در پی رابطه پنهانی



اخبار حوادث - جنایت مسلحانه در پی رابطه پنهانی

مردی بعد از برقراری رابطه پنهانی با زنی جوان توسط برادر این زن با شلیک گلوله کشته شد. پرونده این جنایت روی میز قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفته است و متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.

این پرونده روز 13 مهر سال 89 با اعلام گزارش قتل مردی جوان گشوده شد. کارآگاهان بعد از اطلاع از وقوع جنایت به منزل مسکونی موردنظر رفتند و جنازه احمد را در حالی‌که با شلیک گلوله از پا درآمده بود، مشاهده کردند. آنها همچنین با توجه به شواهد باقی‌مانده مطمئن شدند چند پوکه دیگر نیز در محل حادثه شلیک شده است.

 

ماموران همچنین مطلع شدند محل قتل خانه زنی به نام مهرانه است که شوهرش را چندی قبل از دست داده. سرنخ‌های موجود حکایت از آن داشت که مهرانه و احمد با هم رابطه داشتند به همین دلیل زن جوان به‌عنوان نخستین مظنون پرونده شناخته شد اما او قتل را انکار کرد و توضیحی در این خصوص نداد.

کارآگاهان که در بن‌بست قرار گرفته بودند در ادامه تحقیقات پی بردند شوهر مهرانه چندی قبل به طرز مرموزی به قتل رسیده و راز این جنایت هنوز فاش نشده است.

 

این موضوع پرونده را پیچیده‌تر از قبل کرد اما هیچ سرنخی از قتل اول در دست نبود و کارآگاهان چاره‌ای نداشتند جز اینکه به تجسس‌های خود درباره زندگی خصوصی مهرانه و اعضای خانواده‌اش ادامه دهند. این تفحص‌ها سرانجام سبب شد برادر مهرانه به نام بهرام به‌عنوان مظنون شناخته شود.

او وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت اصلا احمد را نمی‌شناسد و زمان حادثه نیز در محل دیگری بود. این مرد هیچ مدرکی برای اثبات گفته‌های خودش نداشت. بازجویی‌های تخصصی از بهرام، این مرد را دچار تناقض‌گویی کرد و او بالاخره بعد از چند جلسه بازجویی مسوولیت قتل احمد را برعهده گرفت.

متهم در اعترافاتش گفت: «بعد از آنکه شوهرخواهرم کشته شد مهرانه و بچه‌هایش در همان خانه زندگی می‌کردند و من نیز هرازگاهی به آنجا می‌رفتم تا از اوضاع و احوالشان باخبر شوم. شب حادثه وقتی به خانه خواهرم رفتم هرچه زنگ زدم کسی جواب نداد به همین دلیل نگران شدم و هرطور که بود داخل خانه رفتم

 

در آنجا احمد را در وضعیت نامناسبی دیدم و فهمیدم او قصد دارد به خواهرم تعرض کند به همین دلیل جلو رفتم تا با وی درگیر شوم اما او مسلح بود و به سمتم تیراندازی کرد. من نیز همیشه با خودم سلاح حمل می‌کردم وقتی در برابر چنین صحنه‌ای قرار گرفتم دست به سلاح بردم و به سمت احمد شلیک کردم که او در جریان تیراندازی کشته شد.»

متهم به قتل در ادامه به بازسازی صحنه قتل پرداخت و بار دیگر ادعا کرد مزاحمت‌های مقتول برای مهرانه باعث شد او دست به چنین جنایتی بزند.

این پرونده در حالی به نتیجه رسیده که هنوز معلوم نبود شوهر مهرانه چگونه و به دست چه کسانی کشته شده است. این احتمال مطرح شد که احمد عامل جنایت نخست باشد اما این موضوع فقط در حد فرضیه باقی ماند و مدارکی که آن را ثابت کند به دست نیامد. در نهایت بازپرس جنایی بهرام را در قتل مجرم شناخت و نماینده دادستان نیز علیه این فرد کیفرخواست صادر کرد. به این ترتیب پرونده در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت و متهم به‌زودی محاکمه می‌شود.
اخبار حوادث - روزنامه شرق


ویدیو مرتبط :
عاقبت رابطه پنهانی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رابطه پنهانی با زن همسایه به جنایت انجامید



رابطه پنهانی با زن همسایه به جنایت انجامید

او گفت: «روز حادثه حامد هنگام رفتن به محل کارش با جوانی به نام نیما درگیر شد و این دعوا دقایقی بعد پایان یافت اما بعدازظهر همان روز حامد دوباره با نیما و چند نفر دیگر به نزاع پرداخت و پدرام که قصد میانجیگری داشت مورد هجوم حامد قرار گرفت و کشته ‌شد.

 

متهم سه روز بعد از حادثه بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.»نماینده دادستان ادامه داد: «بررسی‌ها نشان داد حامد با زنی رابطه داشت و از آنجایی که این زن متاهل بود و اهالی محل از این موضوع خبر داشتند بنابراین به او اعتراض کردند. این اعتراض ابتدا توسط نیما و دوستانش مطرح شد و به همین دلیل هم آنها درگیر شدند و پدرام در این میان به قتل رسید. متهم در بازجویی‌ها علاوه بر اینکه به رابطه با زن همسایه اعتراف کرد، توضیح داد قتل را چطور مرتکب شده‌است.بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده به عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی را دارم.»در ادامه جلسه محاکمه پدرومادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند آنها که اعضای بدن فرزندشان را اهدا کرده ‌بودند گفتند حاضر به گذشت از قاتل نیستند.

پدر مقتول گفت: سه ساعت از ضربه خوردن پسرم گذشته بود که به من خبر دادند او در بیمارستان است. گفتند این ضربه به سرش وارد شده و جوانی به نام حامد او را زده ‌است. پسرم در کما بود و من حتی نتوانستم با او خداحافظی کنم. بعد هم پزشکان گفتند او دچار مرگ مغزی شده است و پیشنهاد دادند اعضای بدنش را اهدا کنم. من هم با همسرم صحبت کردم و او رضایت داد.

 

قلب و دو کلیه پسرم را اهدا کردیم اما حاضر نیستم قاتل او را ببخشم. در ادامه متهم به دفاع از خودش پرداخت و با رد اتهام قتل گفت: صبح آن روز من با نیما درگیر شدم. مدتی بود که نیما هر وقت من را می‌دید پوزخندی می‌زد و چیزی می‌گفت. آن روز بعدازظهر وقتی داشتم به خانه برمی‌گشتم یکی از بچه‌محل‌ها را دیدم. نامش ناصر است. دست تکان داد. من هم نگه‌ داشتم سوار موتورم شد و گفت شنیده‌ام با نیما درگیر شده‌ای و قرار است شب دوباره با هم دعوا کنید. جواب دادم من کاری با نیما ندارم ولی او به من بد‌وبیراه می‌گوید. مقابل خانه که رسیدیم دوستان نیما من را دیدند و درگیری بین ما آغاز شد آنها مرا زدند.

 

چون چشمانم خیلی ضعیف است وقتی عینک زمین افتاد دیگر جایی را ندیدم پدرام جلو آمد و گفت برای چه دعوا می‌کنید و فحش می‌دهید گفتم به جای اینکه ما را جدا کنی خودت هم داد می‌زنی یک‌دفعه لباسش را درآورد و به من حمله کرد. اصلا نمی‌دیدم چه کسی جلویم است و مرا می‌زند، پایم به چیزی‌گیر کرد و خم شدم آن را برداشتم. هنوز هم نمی‌دانم قتل چطور اتفاق افتاد اما یکدفعه صدای مردم را شنیدم که داد می‌زدند چه کردی چرا زدی؟ بعد هم چند جوان که آنجا بودند او را به بیمارستان رساندند.

 

در این هنگام قاضی از متهم پرسید انگیزه این درگیری چه بود که متهم جواب داد نمی‌دانم چرا من را آنقدر اذیت می‌کردند. سپس قاضی عزیز محمدی-رییس دادگاه- بخش‌هایی از گفته‌های متهم در دادسرا را خواند و گفت: اعتراف کردی با زنی به نام مینا که شوهر داشت و همسایه شما بود ارتباط داشتی. مینا هم این رابطه را تایید کرده‌است از آنجایی که اهالی محل این موضوع را می‌دانستند غیرتی شدند و به تو اعتراض کردند و انگیزه درگیری همین موضوع بود. تو در بازجویی‌ها در مورد آلت قتاله هم توضیح دادی و گفتی با میله‌ای بلند که نوک آن خم شده‌بود به پیشانی مقتول کوبیدی بنابراین بهتر است در دادگاه هم واقعیت را بگویی.

 

متهم این گفته‌ها را انکار کرد و گفت: آن زن فقط به خانه ما رفت‌وآمد داشت. چون با مادرم دوست بود. ضمن اینکه اعترافاتم را قبول ندارم. من تحت فشار بودم. بعد از اظهارات متهم ردیف اول و سه متهم دیگر که به اتهام شرکت در نزاع در دادگاه حاضر شده‌ بودند وکیل‌مدافع حامد دفاعیات خود را مطرح کرد و هیات‌قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند./روزنامه شرق