اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

جزییات تعرض به دختر دانشجوی 18 ساله در بوشهر



جزییات تعرض به دختر دانشجوی 18 ساله در بوشهر

زمانیکه یک دختر دانشجو در مسیر بازگشت از دانشگاه سوار یک خودروی پراید شد، خبر نداشت ۲ مرد جوان و شیطان صفتی که نقش راننده و مسافر را بازی می‌کنند، نقشه ی شومی در سر دارند.

بعدازظهر 18 آبان بود و دختر دانشجو پس از پایان کلاس درس، از دانشگاه خارج شد تا به خانه‌ شان در شهر بوشهر برود. زمانی که وی کنار خیابان منتظر تاکسی بود، خودروی پرایدی که 2 مرد جوان سوار آن بودند، مقابلش توقف کرد. راننده وانمود می‌کرد مسافرکش است و جوان دیگر هم نقش مسافر را بازی می‌کرد.

 

دختر جوان مسیرش را گفت و پس از آن سوار ماشین شد. دقایقی از حرکت ماشین نگذشته بود که خودروی پراید به سمت شهر چغادک تغییر مسیر داد و دختر جوان که تازه متوجه ماجرا شده بود، وقتی چشمش به برق چاقوی راننده و همدستش افتاد، وحشت کرد.

مردان جوان با سرعت زیاد به حرکت ادامه دادند و در منطقه‌ ای خلوت توقف کردند. سپس با تهدید، دختر 18ساله را مورد تجاوز و آزار و اذیت قرار دادند و وی را همانجا رها کردند و متواری شدند.دختر دانشجو که از ترس و وحشت گریه می‌کرد، با کمک خودروهای عبوری خودش را به کلانتری رساند و از ماجرای شومی که برایش رخ داده بود پرده برداشت.

او گفت: پس از پایان کلاس‌ هایم از دانشگاه عالیشهر راهی میدان آزادی بوشهر شدم. در آنجا سوار خودروی پراید شدم تا به خانه بروم که این حادثه برایم رخ داد و آنها پس از آزار و اذیت من، متواری شدند. آنها مرا تهدید کردند که اگر شکایت کنم، پیدایم می‌کنند و مرا می‌کشند ولی زمان فرارشان توانستم شماره پلاک ماشین را به‌ خاطر بسپارم.

تیمی از کارآگاهان جنایی با شکایت دختر دانشجو وارد عمل شدند و در بررسی‌ های تخصصی توانستند خودروی مورد نظر را شناسایی و مجرمان در یک عملیات ضربتی دستگیر کنند. هر 2 متهم بعد از انتقال به اداره آگاهی به جرم خود اعتراف کردند و گفتند که زمانی دختر جوان به راحتی به آنها اعتماد کرد و به‌ عنوان مسافر سوار ماشین شد، وسوسه شدند و تصمیم گرفتند وی را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار دهند.

سرهنگ بارونی، رئیس پلیس آگاهی استان بوشهر با بیان این خبر گفت: متهمان 20 و 25ساله هستند و یکی از آنها دارای سابقه کیفری است.بارونی در پایان افزود: با توجه به اعتراف صریح متهمان، هر دوی آنها با قرار قانونی راهی زندان شدند.
/روزنو

 


ویدیو مرتبط :
دانشجوی 18 ساله مهندسی برق، با لامپ معلق همه را شگفت زده کرد.

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

جزییات تعرض کارگردان مشهور به دختر ۲۰ ساله



هفته پیش خبری در رسانه ها منعکس شد درباره دختر جوانی که از سوی یک کارگردان سینما و تلویزیون، مورد تعرض قرار گرفته و البته بعد از پیگیری قضایی توانسته حکم محکومیت وی را هم بگیرد.

به گزارش باشکاه خبرنگاران   ، انتشار آن خبر از یک طرف مواجه شد با کامنت های بسیاری از مخاطبان که می‌خواستند از هویت فرد محکوم که نام و نام‌خانوادگی احتمالی‌اش در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود اطمینان پیدا کنند و از طرف دیگر نیز برخی مخاطبان به طرح پرسش درباره آنچه فریب دختر جوان قلمداد شده بود پرداخته بودند.

سوال این مخاطبان این بود که چطور می شود دختری جوان و دانشجو آن هم در روزگار ما به راحتی این چنین به سبک داستان پاورقی های دهه‌های پیش فریب داده شود؟! برای رسیدن به پاسخ این سوال به سراغ این دختر جوان رفتیم.

این دختر شاکیه که از اینجا به بعد وی را «ع» می‌نامیم در جواب سوال ما که از ناباوری مخاطبانمان حکایت داشت کوشید با اشاره به خاستگاه خانوادگیش و البته چگونگی آشنایی با فرد موردنظر، به این پرسش پاسخ دهد.


یک دهه هفتادی هستم
وی گفت: من یک دهه هفتادی هستم و متولد ۱۳۷۴ در یکی از شهرهای جنوبی کشور. پدرم مردی معتقد است و خانواده ای مذهبی دارم که همواره ما را به رعایت اصول اخلاقی تشویق کرده اند. به دلیل شغل پدرم و به دلیل سکنی گزیدن در یک مجتمع ارگانی حتی در خانه پدری ام ماهواره هم نداشتیم.

وی ادامه داد: من از نوجوانی با فضای هنر و ادبیات مأنوس بودم و بعد از آن که در سال ۹۳ در رشته حسابداری در دانشگاه آزاد شهری حوالی تهران پذیرفته شدم در خوابگاه دانشجویی مستقر شدم و در کنار تحصیل بد ندیدم علاقه خودم به بازیگری را هم از طریق آکادمیک دنبال کنم.

این دختر جوان با اشاره به عدم موافقت ابتدایی پدرش با تحصیل بازیگری اش بیان کرد: به هر حال نگاه خانواده من طوری بود که در ابتدا موافق حضور من در این حیطه نبودند اما بعد از مدتها گفتگو با پدرم بالاخره ایشان را راضی کردم و ایشان هم بعد از آمدن به تهران و تحقیق در میان آموزشگاه های مختلف به سراغ آموزشگاه آقای بازیگر رفت و در آنجا ثبت نام کردیم. (منظور از آقای بازیگر همان بازیگر برخی از آثار تاریخی سال های ابتدای انقلاب و آثار مناسبتی سالهای اخیر است).


هنگام اجرای یک تئاتر در آموزشگاه موردنظر سروکله فرد موردنظر پیدا شد
«ع» درباره آشنایی خود با کارگردان موردنظر گفت: در این آموزشگاه سه ترم تحصیل کردم. ترم آخر تحصیل در آموزشگاه که مقارن ابتدای سال ۹۴ بود مشغول اجرای تئاتری بودم که آن فرد برای دیدن اجرا ی ما آمد و بعد از تماشای اجرا گفت برای بازی در پروژه جدیدش که «قو» نام داشت قصد دارد از من استفاده کند و این ابتدای آشنایی ما بود.

استادمان در آموزشگاه این کارگردان را تأیید کرد
وقتی از این دختر جوان پرسیدیم که آیا درباره این کارگردان با مدیر آموزشگاهش یعنی همان آقای بازیگر مشورت نکرده، گفت: اتفاقا هم با مشاور ایشان در آموزشگاه و هم با استادمان در آموزشگاه که یکی از چهره های بنام تئاتر است درباره این فرد صحبت کردم و هر دو ایشان را تأیید کردند و مرا تشویق کردند به همکاری وگرنه من هم که آدمی نبودم بی تحقیق درباره سوابق کارگردان پاسخ مثبت دهم.

برای صحبت درباره فیلمنامه مرتب در جلسات مختلف حضور داشتم
او سپس با بیان مراودات بعدی خود با این فرد اظهار داشت: به واسطه فیلمنامه "قو” که ایشان بنا بود با مضمون میزان امنیت در ایران آن را بسازد مرتب در جلسات مختلفی حضور داشتم که به غیر از وی بازیگران دیگری هم در آن حضور داشتند از جمله فرزند یکی از کارگردانان شناخته شده ژانر تاریخی.

وی ادامه داد: مرتب به بهانه آشنایی با کاراکتر و دورخوانی فیلمنامه دور هم جمع می شدیم و در این مدت ایشان مرتب مرا به عنوان بازیگر اصلی فیلم «قو» معرفی می کرد؛ فیلمی که طبق ادعای ایشان بنا بود با سرمایه گذاری یک آلمانی تولید شود! در نهایت نیز به بهانه یکی از همین جلسات کاری، آن اتفاق برایم رقم خورد.

تولید فیلمنامه ای که وجود امنیت در ایران را زیر سوال می برد با سرمایه گذاری یک آلمانی!
«ع» با اشاره به اینکه فیلمنامه «قو» درباره دختر جوانی بوده که از آلمان به ایران می آید و در این بین کشمکشی صورت می‌گیرد میان وی و نامزدی که بزرگ شده ایران است درباره میزان امنیت در داخل کشور گفت: فیلمنامه این کار ماهیتی ضدایرانی داشت و در طول فیلمنامه سعی می شد القاء شود زنان در ایران امنیت ندارند. شاید یکی از دلایلی که فیلم سرمایه گذار ایرانی پیدا نکرده بود همین بود و البته دلیل دیگرش به سوابق این کارگردان در تولید دو فیلم توقیفی قبلی بازمی گشت.

از او پرسیدیم که آیا همین مضمون شما را به نگرفتن پروانه ساخت توسط وی مشکوک نکرده بود، او اظهار داشت: در ابتدا که مرتب می‌گفت ظرف روزهای آینده پروانه ساخت خواهیم گرفت ولی در نهایت هم پروانه ساخت نگرفت.

من در خانواده معتقدی بزرگ شده بودم
«ع» درباره ماجراهای پس از آن حادثه بیان داشت: من در خانواده معتقدی بزرگ شده بودم و برای همین از هر گونه رابطه قبل از ازدواج پرهیز می کردم و فعلی که از ایشان رخ داد مصداق بارز تعرض بود. ضمن اینکه پیگیری قضایی هم از طریق پزشکی قانونی و هم آزمایش دی.ان.ای تأیید این امر بود.

وی با اشاره به وضعیت روحی خرابش در روزهای بعد از آن اتفاق گفت: بعد از آن اتفاق حدودا 10 روزی طول کشید تا از ایشان شکایت کنم؛ دلیل اش هم این بود که در شوک روحی بدی به سر می بردم و واقعا قدرت تحلیل این شرایط را نداشتم. بعد از آن اما خیلی زود از ایشان شکایت کردم و وی هم بلافاصله بعد از تأییدیه پزشکی قانونی احضار شد اما منکر قضیه شد و به دنبال آن دستور انجام آزمایش دی.ان.ای صادر شد. انجام این آزمایش حدودا ۶ ماه طول کشید و در این مدت ایشان مرتب برای من پیغام می فرستاد.ابتدا پیغام ها از جنس تطمیع بود و وعده های مالی و ازدواج اما بعد کار به پیغامهای تهدیدآمیز رسید که همین مرا در پیگیری قضیه راسختر کرد.

روز دادگاه ادعا کرد من صیغه‌اش بوده‌ام
وی افزود: در نهایت اواخر دی ماه به دادگاه رفتیم و نتیجه آزمایش دی.ان.ای که علیه ایشان بود به او ابلاغ شد. یادم می‌آید در آن جلسه به ایشان تأکید شد که اگر صادقانه برخورد کند به ایشان تخفیف مجازات میخورد اما ایشان باز هم ماجرا را کتمان کرد و وقتی نتیجه دی.ان.ای به او ابلاغ شد ادعا که من همسر صیغه‌ای اش بوده‌ام! اینجا بود که به ایشان تأکید شد دوشیزه بدون اذن پدر نمی‌تواند حتی صیغه کسی شود که مجددا وی سفسطه کرد و از این گفت که مرا صیغه کرده بود تا حین همکاری به گناه نیفتم که البته هیچ کدام از این گفته ها هم کارگر نیفتد و در نهایت همان روز دادگاه ایشان را بازداشت کردند.

«ع» خاطرنشان ساخت: از اواخر دی ماه تا اواخر بهمن ماه که حکم صادر شود فرد موردنظر در بازداشت موقت به سر می برد اما سعی می‌کرد صفحه اجتماعی اش را از طریق برادرش به روزکند تاکسی متوجه ماجرای محکومیتش نشود.

او درباره چرایی اعتراضش به حکم صادره که ۱۰۰ ضربه شلاق و دو سال محرومیت از فعالیت های هنری است گفت: اعتراض کردم چون فکر می کردم آسیبی که ایشان به من زده به شدت بالاتر است. ایشان نه تنها با آبروی من بازی کرد که با آبروی پدر و خانواده ام هم بازی کرد. حتی در خوابگاه دانشجویی هم از آزارهای ایشان در امان نبودم. این را بگذارید کنار تهدیدات مختلفی که از جانب ایشان حین آغاز پیگیری قضایی شکل گرفت.

«ع» تأکید کرد: من به لحاظ روحی به شدت آسیب دیده ام و این آسیب دیدگی حالا حالاها با من است پس نباید به من خرده بگیرند که چرا در پیگیری شکایتم این قدر راسخ هستم.

یک کارگردان زن صاحب‌نام از جسارتم تشکر کرد
او درباره برخورد اهالی هنر با این ماجرا هم روایت جالبی را ارائه داده است.


وی گفت: اخیرا تماسی با یکی از کارگردانان زن صاحب نام که در همین سالهای اخیر فیلمی درباره تجاوز به دختران ساخته است داشتم و ایشان به شدت از من تشکر کرد که جسارت به خرج داده ام و جلوی این اتفاق ایستاده ام. وی صراحتا به من گفت راهم درست است. با این حال بودند برخی چهره های نه چندان مطرح هم که مرا از عاقبت پیگیری قضایی ترساندند که خوشبختانه حرفهای آنها خللی در اراده من ایجاد نکرد.


  اخبار حوادث   -  باشگاه خبرنگاران جوان