اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
جان دادن کودک 14 ماهه زیر پای دو سگ + عکس
به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، داکسوتن بورکاردتِ 14 ماهه زیر پای پیت بولهای پرستارش، سوزان ایویکی، جان داد. نام این دو سگ پنی و باس است و سوزان، صاحب آنها، علاقه زیادی به داکسِ 14 ماهه داشت. آن دو پیت بولِ بدسگال به داکس حمله و او را در خانه میکشیدند. جف و کیم، پدر و مادر داکستون، که در ویسکانسین آمریکا زندگی میکنند هنگام این اتفاق در خانه نبودند.
چپ: کیم بورکاردتِ، مادر داکستون، راست: سوزان ایویکی، پرستار و دوست کیم
شدت جراحت وارده به داکس بسیار زیاد بود. وقتی او را به بیمارستان بردند، غرق در خون بود. اما سه ساعت بعد در بیمارستان جان داد.
خانم ایویکلی نیز برای دفاع در مقابل سگها مجروح شد. جف و کیم میگویند که در ابتدا از خانم ایویکی متنفر بودند، زیرا بعد از این اتفاق در ماه مارس سال 2013، او متهم نشده بود.
خانم بورکاردت 39 ساله از احساس خود پس از شنیدن این خبر میگوید: «آن موقع از سوزان و دو تا سگهایش متنفر بودم. سر او فریاد زدم که سگهای تو چرا نزدیک داکس بودند؟ چجوری به او نزدیک شده بودند؟ بعد از آن، روزها و هفتهها و ماهها در غم و اندوه فراوان گذشت. سوزان برای ما یک کارت فرستاد، اما من با او تماسی نگرفتم.»
قبل از این اتفاق، خانم بورکاردت و خانم ایویکی دوستان صمیمی هم بودند. او میگوید: «سوزان عاشق داکس بود. داکس یک کودک معمولی بود که زیاد شیطنت میکرد. وقتی یاد گرفت که راه بره، نمیشد که حتی یک دقیقه هم تنهاش گذاشت. من مادرش بودم و میدانم که پس از آن اتفاق کمی نگاه حق به جانب داشتم. اما واقعیت این بود که همیشه یکی باید مراقب داکس میبود.»
به علت شرایط کاری جف و کیم، اکثر اوقات سوزان از داکس مراقبت میکرد. کیم میگوید: «داکس با سوزان احساس راحتی میکرد. سوزان دو تا چینچیلای کوچک داشت که داکس عاشق آنها بود. ساعتها با آنها بازی میکرد. جف به خانم ایویکی گفته بود که داکس را از پِنی و باس دور نگه دارد. من هم میدانستم که سوزان مراقب اوضاع هست، چون داکس کوچک بود ولی آن سگها بسیار بزرگ بودند.»
خانم ایویکی میگوید: «آخرین باری که داکس را دیدم خوب یادم هست. روز پنجم مارس بود. داکس هنگام خوردن عصرانه به خواب رفت. آن لحظه به این فکر میکردم که چه چهره بامزهای دارد و چقدر من عاشقش هستم. روز بعد مجبور بودم به خاطر بارش برف زودتر از خواب بیدار شم. من داکس را پیش خانم ایویکی گذاشتم و به محل کارم رفتم. کمی بعد با من تماس گرفتند و گفتند که سگها به داکس حمله کردهاند. او را با آمبولانس هوایی به بیمارستان کودکان رساندند. من فکر میکردم که چینچیلاها او را گاز گرفتهاند، چون قرار نبود سگها به او نزدیک شوند. وقتی به بیمارستان رسیدم، به من گفتند چه اتفاقی افتاده است. من نمیتواستم حرف بزنم. فقط میخواستم یکبار دیگر او را ببینم و به او بگویم که چقدر دوستش دارم. ببخشید که امروز در کنارت نبودم.»
کیم میگوید: «بعد از اولین سالگرد داکس، من سوزان را دوباره دیدم و به این نتیجه رسیدم که او واقعا نمیخواسته این اتفاق بیفتد. بعد از سوزان دعوت کردیم که به موسسه خیریه "دوستان داکستون" بپیوندد. موسسهای که کارش هشدار دادن در مورد خطرات این سگها بود. فکر میکردم نتوانم باز هم او را ببینم. اما در همان دیدار اول، ما همدیگر را در آغوش گرفتیم و او گفت متاسفم. از دست دادن داکس بدترین اتفاقی بود که میتوانست برای من بیفتد، و نمیخواهم که دوستم را نیز از دست دهم.»
سوزان در ارتباط با روز حادثه میگوید: «روز حادثه، یکی از سگها روی گلوی من ایستاده بود و من نمیتوانستم خودم را به داکس برسانم. من اینها را به پلیس گفتم و آنها نیز مرا مقصر این اتفاق ندانستند. اما من خودم را سرزنش میکردم و از دست کیم و جف دلخور نبودم. من به آنها قول داده بودم که مراقب باشم. بعد از آن، به این نتیجه رسیدم که نگهداری سگهای پیت بول اصلا کار عاقلانهای نیست. وقتی دوباره کیم را دیدم به او گفتم که از دست دادن داکس خیلی سخت بود، اما دوستی عمیق ما باعث شد که این تراژدی را پشت سر بگذاریم.»
اخبار حوادث - فرارو
ویدیو مرتبط :
سگ گریت دین 14 ماهه توکایدو
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زن 35 ساله باچهره کودک 9 ماهه+عکس
مشرق: داستان زندگی بنجامین باتن به حقیقت پیوست با این تفاوت که این زن برزیلی نه پیر می شود و نه جوان. این زن که Maria Audete نام دارد در ماه می 1981 یعنی 30 سال پیش متولد شده اما همانطور که در تصویر مشاهده می کنید هنوز اندامش شبیه به یک کودک 9 ماهه است. این زن به یک خانواده فقیر تعلق دارد و در یک خانه گلی زندگی می کند.
نامادری او که Dora نام دارد از زمانی که با پدر ماریا ازدواج کرده مراقبت از او را برعهده گرفته است. Dora معتقد است که ماریا شور زندگی اوست و باور دارد که او هدیه از طرف خداوند است! متخصصین دانشگاه Faculity of Medicine شهر Ceara برزیل باور دارند که ماریا از بیماریی رنج می برد که موجب فقدان هورمون تیروئید می شود.
در نتیجه به دلیل کم کاری تیروئید بدن او هیچ وقت از نظر فیزیکی و مغزی رشد نمی کند. آنها باور دارند که اگر زودتر او را تحت مداوا قرار می دانند هرگز این مشکل برایش پیش نمی آمد. در حال حاضر این دانشگاه هزینه مداوای ماریا را برعهده گرفته و در حال مداوای اوست و ممکن است او از زمان مداوا مانند یک کودک مراحل رشد و تکامل را طی کند.
ماریا به همراه پدر و همسر دوم پدرش زندگی می کند. مادر اصلی او 13 سال پیش فوت کرده است. خانواده او به دلیل فقر شدید نتوانسته اند هیچ گونه معالجه ای را برروی او اعمال کنند. شاید اگر در زمان کودکی برای مداوای او اقدام می کردند مداوا می شد. اما در حال حاضر مانند یک کودک کوچک زندگی می کند. او حتی نمی تواند نیازهای اولیه خود را برطرف کند و یا حتی صحبت کند.
نامادری او که Dora نام دارد از زمانی که با پدر ماریا ازدواج کرده مراقبت از او را برعهده گرفته است. Dora معتقد است که ماریا شور زندگی اوست و باور دارد که او هدیه از طرف خداوند است!
متخصصین دانشگاه Faculity of Medicine شهر Ceara برزیل باور دارند که ماریا از بیماریی رنج می برد که موجب فقدان هورمون تیروئید می شود. در نتیجه به دلیل کم کاری تیروئید بدن او هیچ وقت از نظر فیزیکی و مغزی رشد نمی کند. آنها باور دارند که اگر زودتر او را تحت مداوا قرار می دانند هرگز این مشکل برایش پیش نمی آمد. در حال حاضر این دانشگاه هزینه مداوای ماریا را برعهده گرفته و در حال مداوای اوست و ممکن است او از زمان مداوا مانند یک کودک مراحل رشد و تکامل را طی کند..../مشرق