اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

بریدن کیف راکبان موتور سوار با قمه



اخبار حوادث - بریدن کیف راکبان موتور سوار با قمه

رییس کلانتری 115رازی از دستگیری سارق جوانی خبرداد که نقشه‌اش ربودن کیف راکبان موتورسوار بود.

سرهنگ حسین دلاور گفت: در ساعت 14:40روز چهارم خردادماه امسال، عوامل گشت موتوری و خودروی این یگان حین گشت‌زنی در موقعیت خیابان هلال احمر بودند که مشاهده می‌کنند که یک فقره تصادف مابین دو موتورسیکلت رخ داده که راکب یکی از موتورسیکلتها سریعا با مشاهده ماموران اقدام به فرار می‌کند.

وی با بیان اینکه ماموران به بررسی موضوع پرداخته که در خلال بررسی راکب یکی از موتورسیکلتها خود را به ماموران رسانده و ضمن معرفی خود به نام ساسان 28 ساله به ماموران اظهار کرد که سوار بر موتورسیکلت شخصی خود در مسیر خیابان هلال احمر در حال تردد بودم که یک موتورسیکلت قرمز رنگ که راکب و ترک نشین آن صورت خود را با جفیه پوشانده بودند و ترک نشین یک قبضه قمه حدودا نیم متری بدست داشت به بنده نزدیک شده و با گرفتن کیف دوشی‌ام که بند آن را دور گردن و کمرم انداخته بودم، با قمه قصد بریدن آن را داشتند که نافرجام مانده و با کشیدن کیف تعادل موتورسیکلت سارقین به هم خورده با انحراف به چپ با موتورسیکلت عبوری از روبرو تصادف کردند. به محض افتادن سارقان به زمین راکب موتورسیکلت اقدام به فرار کرده و ترک نشین که کمی گیج بود با قمه اقدام به ایجاد رعب و وحشت جهت فرار خود کرد که سریعا توسط ماموران دستگیر شد.

رییس کلانتری 115رازی با بیان اینکه در بازرسی بدنی از وی یک عدد افشانه اشک آور نیز کشف شد گفت: در تعقیب راکب متواری که با فرار در کوچه‌های اطراف از صحنه دور شده بود با توجه به متعدد بودن کوچه‌های فرعی در آن محل دستگیری وی نافرجام مانده و متهم مذکور به همراه شاکی و اموال مکشوفه برای سیر مراحل قانونی به کلانتری دلالت داده شد.

دلاور گفت: در کلانتری از متهم تحقیقات صورت گرفت که او، خود را عادل 20 ساله معرفی کرد که 33 فقره سرقت به همین شیوه در نقاط مختلف تهران و شهر ری را در پرونده دارد که پرونده‌ای تحت عنوان دستگیری سارق زورگیر حین ارتکاب جرم تشکیل و برای تحقیقات بیشتر و شناسایی و دستگیری دیگر همدست وی در اختیار کارآگاهان پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
اخبار حوادث - ایسنا

 


ویدیو مرتبط :
حمله موتور سوار با قمه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کیف‌قاپی‌های 4 دانش‌آموز سوار بر یک موتور



اخبار حوادث - در خیابان های پایتخت صورت می گرفت
کیف‌قاپی‌های 4 دانش‌آموز سوار بر یک موتور

چهار پسر نوجوان سوار یک موتور می‌شدند تا به کیف‌قاپی‌های خیابانی دست بزنند. این دزدان که همگی دانش‌آموز هستند وقتی کارت بانکی‌ای به دست می‌آوردند به بهانه بیماری پدر یا مادر از مردان و زنان می‌خواستند با کارت به کارت پول را به آنها بدهند.

ساعت 5/9 شب سوم آبان سال جاری زمانی که زن جوانی در حال گذر از پیاده‌رو خیابان تهرانپارس بود ناگهان چهار موتورسوار از پشت سر به وی حمله‌ور شدند و کیف‌دستی‌اش را قاپیدند.


زن جوان که شوکه شده بود فریادزنان از خودروهای عبوری و رهگذران کمک خواست انگار کار از کار گذشته بود و مهاجمان کیف‌قاپ با سرعت سرسام‌آور از محل حادثه گریختند.
همزمان گشت‌ موتوری پلیس به محل سرقت رسید و زن وحشت‌زده گفت: دقایقی پیش در مسیر خانه‌ام ناگهان چهار موتورسوار به من حمله کردند  و کیف‌ دستی‌ام را که پر از مدارک، مقداری پول و کارت عابربانکم بود قاپیدند و متواری شدند.


با ادعاهای این زن جوان مأموران به گشتزنی در خیابان‌ها پرداختند و وقتی ردپایی از چهار جوان موتورسوار به دست نیامد با دستور دادیار دادسرای ناحیه 34 تهران تیمی از کارآگاهان پلیس مأموریت یافتند دزدان خیابانی را دستگیر کنند.


کارآگاهان در نخستین گام پی بردند کیف‌قاپان با استفاده از روش کارت به کارت همه موجودی حساب طعمه‌شان را خالی کرده‌اند.


با گذشت دو هفته از این سرقت، مأموران موفق به ردیابی دو دزد 17 و 16 ساله شدند و آنان را به دام انداختند.
این دو نوجوان کیف‌قاپ وقتی دیدند هیچ راه گریزی ندارند لب به اعتراف باز کردند و سرقت کیف زن جوان با همدستی دو دوست دیگرشان را به گردن گرفتند.

گفت‌وگو با دزدان نوجوان
این دو کیف‌قاپ نوجوان می‌گویند تنها یک بار کیف‌قاپی کرده‌اند و این در حالی است که 100 کیف‌قاپی مشابه پیش روی تیم تحقیق است.
چرا کیف‌قاپی؟
خیلی اتفاقی پیش آمد. من دزد نیستم. عصر حادثه سر درد داشتم و پیش دوستم رفتم و گفتم سرم درد می‌کند او هم قرص داد و من خوردم و بعدش دیگر نفهمیدم چه کار می‌کنم.
چه قرصی خوردی؟
نمی‌دانم، می‌گویند آرامبخش است.
خب این قرص چه ربطی به کیف‌قاپی دارد؟!
گیج شدم و نمی‌دانستم چه کار می‌کنم.
چه کسی پیشنهاد کیف‌قاپی را داد؟
بعد از اینکه من قرص را خوردم با دوست دیگرم سوار موتور «وحید» شدیم تا در خیابان دوری بزنیم که ناگهان دست به این سرقت زدیم.
چه کسی کیف را قاپید؟
من کیف را قاپیدم. آخرین ترک سوار موتور من بودم.
همه روی یک موتور بودید؟
بله، هر چهار نفر سوار موتور «حمید» بودیم.
بعد از کیف‌قاپی کجا رفتید؟
سریع به دستگاه خودپرداز رفتیم و آنجا 200 هزارتومان از حساب بیرون کشیدیم و بقیه پول را به بهانه اینکه در بیمارستان پدر و مادرمان بستری هستند از کسانی که برای گرفتن پول به دستگاه مراجعه می‌کردند، خواهش می‌کردیم پول را به حساب آنان کارت به کارت کنیم و آنها نیز پذیرفتند و با این شگرد همه موجودی را از حساب خارج کردیم.
سهم شما چقدر شد؟
200 هزار تومان.
چرا به توکمتر دادند؟
خب آنها به من فقط 200 هزار تومان دادند و بقیه را بین خودشان تقسیم کردند.
پدر و مادرت می‌دانند  به جرم کیف‌قاپی دستگیر شده‌ای؟
پدرم که زندان است اما به مادرم خبر دادند.
پدرت چرا زندان است؟
به خاطر اعتیاد به موادمخدر.
می‌گویند 100 بار کیف‌قاپی کرده‌اید؟
نه، من یک بار کیف‌قاپی کرده‌ام. باور کنید دزد نیستم و دانش‌آموزم.
کلاس چندمی؟ با چه کسی زندگی می‌کنی؟
اول راهنمایی. درس می‌خوانم و با خواهر و مادرم زندگی می‌کنم.
دومین دزد کیف‌قاپ پسر 17 ساله‌ای است، در حالی که دست چپش باندپیچی شده و سرش را پایین انداخته با التماس می‌خواهد آزاد شود.
چرا دستت باندپیچی شده‌ است؟
چند وقت پیش «میثم» به خانه‌مان حمله‌ور شد و دو تا از انگشتانم را قطع کرد که حالا پیوند زده‌اند.
چرا؟
برادر کوچکم با برادر وی همکلاسی بود و با هم درگیر شده بودند. سر این موضوع ساعت دو بعدازظهر بود که با شمشیر به ما حمله‌ور شد و دستم را زخمی کرد.
سابقه‌ داری؟
خیر.
چی شد کیف‌قاپ شدی؟
من کیف‌قاپ نیستم. روز حادثه با دوستانم سوار موتور بودیم که ناگهان «هادی» کیف‌ آن زن را سرقت کرد.
چقدر از پول کارت عابربانک سهم تو شد؟
200 هزار تومان.
با 200 هزار تومان چه کار کردی؟
خرج خودم کردم.
پس بقیه پول چی شد؟
«علی» و «حمید» بقیه را برداشتند.
چه طور دستگیر شدید؟
از آنجا که دو میلیون تومان پول در حساب آن زن بود و در طول روز تنها 200 هزار تومان بیشتر نمی‌توانستیم برداشت کنیم از یک آشنا خواستم پول را به حسابش واریز کنم تا بقیه پول را برداریم.
انگار پلیس آن مرد را دستگیر کرده و وی نیز ماجرا را گفته. پلیس خیلی راحت سراغم آمد و دستگیر شدم.
تو درس می‌خوانی؟
بله، همه‌مان درس می‌خوانیم و اشتباه کرده‌ایم.

 

اخبار حوادث - روزنامه ایران