اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
برگ «تنگه هرمز» ایران در مقابل امریکا / پیام دریایی تهران به کاخ سفید چه بود؟
نشریه پانوراما ایتالیا نوشت: قضیۀ کشتی باری با پرچم جزایر مارشال که توسط کشتی های ایرانی توقیف گردید، نشان دهندۀ بحرانی بودن اوضاع در آب های سواحل یمن است.
کشتی باری با پرچم جزایر مارشال که صبح روز گذشته، مورخ سه شنبه 28 آوریل سال 2015 توسط قایق های پرسرعت تهران در تنگۀ هرمز توقیف شد، در بندرعباسِ ایران پهلو گرفت. صحبت از کشتی کانتینری 65،000 تنی مائرسک تیگریس متعلق به شرکت کشتیرانی ریکمرس و گروه ریکمرس، به ترتیب مستقر در سنگاپور و هامبورگ است. به گفتۀ رسانه های ایران بعد از آنکه از آب های ایران عبور کرد، رهگیری شد و توقیف گردید.
نظامیان ایران چند تیر هشدار شلیک کردند و این کشتی را وادار نمودند به سمت جزیرۀ لارک واقع در جنوب جزیرۀ هرمز و شرق جزیرۀ قشم تغییر مسیر داده و سپس به سمت بندرعباس هدایت نمودند. این حملۀ برق آسا از چشم نیروی دریایی آمریکا که از زمان آغاز جنگ داخلی در یمن با کشتی هایش از آبهای خلیج عدن محافظت می کند، دور نماند. آمریکا که توسط ناخدای کشتی مائرسک تیگریس مطلع گردید، ناوشکن یو اس اس فاراگوت که در آن زمان در شصت مایلی آنجا حضور داشت و نیز یک فروند هواپیمای شناسایی را به محل اعزام داشت.
علت مداخلۀ آمریکا
در ساعات اخیر در حالی که همه منتظر بودند پی به تحولات بیش تری در رابطه با این ماجرا ببرند، یک سلسله عواملی در خصوص آنچه رخ داد، آشکار گردید. در وهلۀ اول، خبر مربوط به اینکه اتباع آمریکایی بر کشتی مزبور سوار بودند، تکذیب گردید.
خدمۀ کشتی 24 نفر هستند و همگی از اروپای شرقی و آسیا آمده اند. بنابراین آمریکا به این دلیل که اتباعش در خطر بودند به مداخله نپرداخت بلکه به این دلیل که جزایر مارشال از حمایت پنتاگون برخوردار می باشد. این کشور کوچک که از یک مجموعۀ جزایر مرجانی در اقیانوس آرام میان میکرونزی و کیریباتی تشکیل یافته است که در سال 1944 از تملک ژاپن به تملک آمریکا در آمد، تنها به شکلی صوری از آمریکا مستقل است. آمریکا مسوولیت تمامی آنچه به دفاع و امنیت آن مربوط می گردد، بر عهده دارد. لیکن علی رغم توافقات میان این دو کشور، هیچ الزام حقوقی آمریکا را وادار به دفاع از یک کشتی باری با پرچم جزایر مارشال نمی کرد زیرا بر روی آن اتباع آمریکایی حضور نداشتند.
حملۀ برق آسای ایران
محمد سعیدنژاد، مدیر عامل سازمان بنادر و دریانوردی ایران خطاب به خبرگزاری ایرنا گفت که توقیف کشتی مائرسک تیگریس با حکم قضایی دادگاه استان تهران و با توجه به اینکه این موضوع تأیید گردید که این کشتی باری وارد آب های ارضی ایران شده بود، صورت گرفت. با این وجود به موجب آخرین بررسی های ماهواره ای که خبرگزاری رویترز خبر داد، معلوم می گردد که این کشتی در حال پیمودن یک مسیر دریایی معین تجاری از بندر سعودی جده واقع در دریای سرخ به بندر جبل علی واقع در امارات متحدۀ عربی بود.
بنابراین ممکن است به عنوان پاسخی در برابر فشارهای آمریکا که هفتۀ گذشته تصمیم گرفت حضور دریایی خود را در خلیج عدن تقویت کند تا مانع از ارسال سلاح از طریق دریا از سوی ایران به حوثی ها در یمن گردد، به نیروی دریایی ایران دستور حملۀ برق آسا داده شده باشد.
در ضمن این قضیه قبل و بعد از دو ماجرای بسیار مشابه رخ داد. روز جمعه مورخ 24 آوریل قایق های موتوری ایران کشتی آمریکایی مائرسک کنسینگتون را محاصره کردند و تا دور شدنش از آبهای ایران آن را تعقیب کردند. این در حالی ست که خبر مربوط به اینکه ایران اقدام به توقیف یک کشتی باری دانمارکی و 34 ملوانی که بر آن سوار بودند، نموده و این کشتی را تا بندرعباس همراهی کردند به دیروز مربوط می شود.
منافع موجود در تنگۀ هرمز
در مجموع این ماجراها نشان دهندۀ بحرانی بودن اوضاع در آبهایی است که در کنار یمن واقع شده اند. کشوری که در روزهای اخیر حملات برق آسای نیروی هوایی عربستان در آن متوقف نشده اند علی رغم اینکه ریاض اتمام مأموریت نظامی «توفان قاطع» و آغاز عملیات «بازگشت امید» را اعلام کرده بود. کارزاری که تنها ظاهراً با آنچه قطعنامۀ 2216 شورای امنیت سازمان ملل با هدف حفاظت از مرزهای سعودی و مبارزه با تروریسم مقرر نموده، همسویی دارد.
ایران، در روزهای اخیر در آبهای تنگۀ هرمز که در آن وجه المصالحۀ انرژتیکی بسیار بالاست، اقتدار خود را نشان داد. این بخش از دریا که شبه جزیرۀ عرب را از سواحل ایران جدا می سازد، در واقع دریای عمان را در جنوب شرق با خلیج عدن در غرب تا مسیرهایی که تا کانال سوئز امتداد دارند، مرتبط می سازد.
بر اساس آخرین داده هایی که ادارۀ اطلاعات انرژی آمریکا در اختیار گذاشته است، هر روز از این نقطه حدود 17 میلیون بشکه نفت یعنی 30% کل مقادیری که از طریق دریا به سرتاسر جهان انتقال می یابد، عبور می کند. نظارت بر این منطقۀ دریایی برگ برندۀ ایران به شمار می آید. برگی که پیش از این در گذشته بارها در قبال «دشمن» سعودی به کار گرفته شده است. برگی که امروز بیش از همیشه برای تهران حائز اهمیت است زیرا پای تنها حفظ دژهای شیعه در خاورمیانه در میان نیست بلکه اقتصاد منطقه و به ویژه موعد 30 ژوئن یعنی آخرین مهلت برای حصول توافقی با گروه 1+5 پیرامون برنامۀ هسته ای اش نیز مطرح است.
اخبار سیاست خارجی - تیک
ویدیو مرتبط :
رویارویی نیروی دریایی سپاه با ناوگان امریکا در تنگه هرمز
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حرکت افسانه ای ایران در دوره ی اوباما / تهران، برگ برنده مرد شماره یک کاخ سفید
پایگاه اینترنتی اسلیت در گزارشی درباره سیاست خارجی باراک اوباما نوشت: عبارت از رونق افتاده «تبدیل آسیا به محور سیاست خارجی آمریکا» را فراموش کنید که اوباما برای ایجاد تعادل در سیاست خارجی خود اعلام کرده بود. بی شک، تولد دوباره ایران در ذهن تاریخ، به دوران ریاست جمهوری اوباما برخواهد گشت.
به گزارش تیک، با توجه به سفر اخیر اوباما به هند و استقبالی که از او شد، برخی مفسران به اظهارات تکراری در باره «تبدیل آسیا به محور سیاست خارجی آمریکا» طعنه میزنند، سیاستی که در گذشته هم مسئولان دولتی این کشور در باره آن لفاظیها کرده بودند. اما حوادث دیگری که در روزهای اخیر روی داد- مثل تصمیم رئیس جمهور آمریکا برای کوتاه کردن سفرش به هند با هدف شرکت در مراسم تشییع جنازه ملک عبدالله پادشاه عربستان در ریاض، هرج و مرج در یمن و مذاکرات دیپلماتیک با ایران درباره برنامه هستهای این کشور و تلاشهای بنیامین نتانیاهو برای اثبات این که روابطش با اوباما تیرهترین دوره را در تاریخ روابط اسرائیل و آمریکا طی میکند- نشان میدهد که آمریکا ، در نهایت، در زمینه سیاست خارجی یک« سیاست جدید توازن راهبردی» را محور خود قرار خواهد داد، توازن راهبردی جدیدی که به نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد شد و این چیزی است که زمانی برای دیپلماسی آمریکا غیر قابل تصور بود.
به احتمال زیاد وقتی اوباما کاخ سفید را ترک میکند، هیچ کشور دیگری در جهان به اندازه ایران برنده نخواهد بود. این پدیدهای است که مسئولیت آن تنها برعهده آمریکا نیست اما مسلما پدیده خوبی است، هر چند احتمال دارد در بلند مدت به ضرر اروپا باشد. تردیدی نیست برخی از این پیشرفتهای افسانهای که امروز به نظر میرسد ایران به آن دست یافته، نتایج راهبرد پرهزینه رئیس جمهور آمریکا است که اگر سیاست آسیایی خود را دنبال کرده بود میتوانست اینقدر پرهزینه نباشد.
دستاوردهای آمریکا
این دستاوردها چه چیزهایی هستند؟ این پرسش را باید از آیندگان پرسید. پس از مذاکرات مداوم با ایران، توافق هستهای با این کشور، آخرین دستاوردی خواهد بود که تیم سیاست خارجی اوباما میتواند به آن افتخار کند.
در پرونده توافق بر سر تجارت آزاد دو سوی اقیانوس آرام هم پیشرفتهایی دیده میشود، اما به رغم چیزی که طرفداران این پرونده میگویند، چنین توافقی، تحولی شگرف ایجاد نخواهد کرد. این توافق به طور قطع اوضاع را بهتر خواهد کرد اما فقط همین و بس.توافق تجارت آزاد دو سوی اقیانوس آرام نقطه عطفی در روابط آمریکا با بازیگران مهم آسیا، همچون چین و هند، به وجود نخواهد آورد. از این که بگذریم، با این توافق چیز زیادی هم عاید آمریکا نمیشود.
اما توافق با ایران ، اگر در عمل حاصل شود، بیتردید این یک دستاورد خوب خواهد بود. اما اگر چنین توافقی تضمینی نداشته باشد احتمال دارد ایران دیر یا زود با نقض این توافق یا با ادامه راهبرد سی سال گذشته خود، به مسیر قبلی برگردد.
امتیازی که چنین توافقی میتواند به تهران بدهد ، حتی در بحبوبه اختلافات در واشنگتن بر سر مسئله ایران، این است که بتواند نفسی تازه کند. به نظر میرسد توافق هستهای، زمینه را برای ذوب شدن بیشتر یخ روابط بین آمریکا و ایران فراهم میکند و در عین حال کشورهای دیگر را به سوی عادی سازی مبادلات تجاری با ایران سوق میدهد.
با این توافق ،ایران وجهه خود را بهبود می بخشد و در جامعه بین المللی در جایگاه بهتری قرار میگیرد. ایران از امتیازات اقتصادی برخوردار میشود و دشمنانش خشمگین میشوند.
اگر اوباما فکر میکند میتواند خشم مقامات عربستان از چنین توافقی را کاهش دهد، سخت در اشتباه است. جذابیت اوباما در برابر یک اختلاف فرهنگی دیرینه یک هزار ساله ، کاری از پیش نمیبرد. متحدان سنی آمریکا در خلیج فارس این توافق را یک خیانت محسوب خواهند کرد. اما آنها عملگرا هستند و برخی از آنها از هم اکنون خود را برای چیزی آماده میکنند که به آن اجتناب ناپذیر میگویند. آنها در کوتاه مدت ایران را وزنه سنگینی در برابر دشمنان خطرناک فعلی ، یعنی سنیهای تندرو ،میبینند. هرچه باشد فعلا: دشمن دشمن من دوست من است.
اگر آنها این قدر ناراحت هستند ، تنها به این علت است که تغییر وضعیت در روابط آمریکا با ایران ، به تقویت سیاسی و اقتصادی ایران منجر میشود زیرا راهبردهای واشنگتن، امکان برنده شدن در عرصههای دیگر را هم به تهران میدهد.پ
اخبار سیاست خارجی - تیک