اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
برای مدیریتاجرایی زنان سقف شیشهای هست
برخلاف دورههای گذشته، سخنگوی دولت اعلام کرده است با پیگیریهای شهیندخت مولاوردی، معاون رییسجمهور در امور زنان، حتما زنان در تدوین این برنامه نقش خواهند داشت و از آنان نظرخواهی صورت خواهد گرفت. قاعدتا معاونان و مشاوران زن وزارتخانهها در این حوزه باید برنامههای خود را ارایه کنند. با همه این احوال، اما بهنظر میرسد این پست بیشتر از آنکه جنبه اعتقادی داشته باشد، جنبه حفظ پرستیژ دارد و با قوانین ناقصی که وجود دارد، مشخص نیست فضا برای مدیریتهای اجرایی زنان که قاعدتا سمتی سیاسی تلقی میشوند، تا چه حد فراهم شود؟
سهیلا جلودارزاده، که از فعالان سیاسی زن و مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت در امور زنان، است در گفتوگو با «شرق»، اگرچه فاصله زیاد بین زن و مرد را در جامعه تایید میکند، اما معتقد است با همین پست میتوان فضاهای خالی بهوجودآمده میان زنان و مردان را پر کرد. به گفته این نماینده ادوار مجلس، کمبود قوانین، نبود شرح وظایف و آییننامه اجرایی از مهمترین مسایلی است که مشاوران امور زنان در وزارتخانهها از آن رنج میبرند.
مدتی است مرسوم شده که وزرای کابینه، مشاور امور زنان انتخاب میکنند اما به باور برخی فعالان این حوزه، این انتخاب و انتصابها بیشتر از آنکه «بنیادین» باشد، «نمادین» است و اقدامی جهت حفظ پرستیژ وزیران. بههرحال سمت اجرایی برای زنان، یک پست سیاسی بهشمار میرود اما در مورد مشاور، چنین نیست. شما مشاور امور زنان وزیر صنایع و معادن هستید. به باور شما این جایگاه در دولت یازدهم به چه صورت است؟
اینکه فاصلهای بین نگاه به زن و مرد و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی آنان در جامعه ما وجود دارد واقعیتی است که نمیتوان آن را کتمان کرد. البته این تنها مختص ایران نیست و در کشورهای دیگر هم شاهد بروز چنین مسالهای هستیم. این فاصله حتی در آموزشهایی که میبینند، داراییها و تواناییهای اقتصادی، میزان مشارکت در مسایل سیاسی حکومتها و مدیریتها و بهرهمندی از امکانات هم دیده میشود.
دنیا اما امروز به این نتیجه رسیده که برای رفع نابرابری بین آحاد جامعه یکسری اقدامات خاصی را انجام دهد. مثلا کنفرانس جهانی زن در پکن برگزار شد و بعد از آن «پکن بهعلاوه ٥» و «پکن بهعلاوه ١٠» و مطالبی که در آن اجلاسها تهیه و پیگیری شد، مورد رصد قرار گرفت که در هر پنجسال چه اقداماتی در جهان برای رفعتبعیضها انجام شده و این رصدکردن برای رفع تبعیضها در جهان مفید فایده بوده است یا خیر؟ بسیاری از تبعیضهایی که در جهان وجود دارد، تبعیضهای نارواست، مثل نابرابری در سهمیه غذا، نوع آموزش، دستمزد، سلامت و... اما در کشور ما بهخاطر تفکرمان، مکتبمان، مذهبمان و فرهنگ ایرانی خیلی سریع برخی تفاوتها مانند آموزش را از بین بردهایم. اما درباره سوال مشخص شما باید بگویم وزارتخانهها بازوی اجرایی دولتها برای رسیدن به اهدافشان هستند.
در وزارتخانهها بهخصوص وزارتخانههایی که مخاطب عمومی دارند و بهطور مستقیم با زنان و افراد جامعه روبهرو هستند باید حتما بخش زنان برای پرکردن خلأ و فاصلهها به وجود بیاید. ما در دولت آقای روحانی داریم سعی میکنیم که این خلأها و فاصلههای موجود را پر کنیم و تا زمانی که این فاصلهها پر نشود باید برنامههایی برای این فضاهای خالی داشته باشیم.
با این وصف یعنی شما معتقدید که این باور وجود دارد که زنها باید در سطوح مدیریتی حضور داشته باشند و بر این اساس است که در برخی موارد مثل همین، مشاوران زن انتخاب میشوند؟
اینکه باور کاملی در این حوزه وجود دارد، مسلما اینطور نیست. در همهجای دنیا این امر مورد قبول واقع شده که یک «سقف شیشهای» برای مدیریت زنان وجود دارد. ولی بههرحال این باور حتی کمرنگ هم وجود دارد ولی باید مورد توجه قرار بگیرد و ما برای همین اجراییکردن و عملیکردن این باور تلاش میکنیم.
چندی قبل خانم مولاوردی، معاون زنان رییسجمهور در گفتوگویی اعلام کردند که خیلی از وزارتخانهها توصیههای معاونت زنان ریاستجمهوری را جدی نمیگیرند و برخی از وزرا به این مساله اهمیت نمیدهند و حتی همین وزارتخانه بهداشت که بیش از ٥٠درصد مخاطبانش زنان هستند، معاونت زنان ندارد و آقای وزیر هم گفته نیازی به این معاونت نیست. با چنین شرایطی اصلا میتوان امیدوار بود که این باورها را تقویت شوند و از طریق همین مشاوران زن کاری پیش برد و به نتایجی رسید؟
اینکه یکوزیر چنین احساسی ندارد، نمیتواند در کشور تعیینکننده باشد. دولت باید برای رفع این مشکل اقدام کند. الان تمام وزارتخانهها مشاور امور زنان دارند و تنها وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که این عنوان را ندارد.
یعنی شما الان بهعنوان مشاور زنان در امور صنایع، توانستهاید در این وزارتخانه کاری از پیش ببرید؟
اینجا فرق میکند. مشکل ما این است که ساختار قانونی نداریم. الان ساختار قانونی و شرح وظایف برای وزارتخانهها وجود ندارند.
برهمیناساس هم برخی از وزرا فکر میکنند اگر قرار است یکنفر بیاید و تنها بخواهد یکمراسم «روز زن» برگزار کند و برود، خب روابطعمومی هم میتواند آن را انجام دهد؛ یعنی باید مشخص شود جایگاه دفتر امور زنان در دستگاهها چیست؟ این مساله آنقدر مهم است و اهمیت دارد که برخی کشورها وزارت زنان دارند و امور مرتبط به زنان در آن وزارتخانه تدوین و اجرایی میشود، چراکه میخواهند بیشترین بهرهوری را از نیروی تحصیلکرده خود داشته باشند، ولی در کشور ما تا حد زیادی زنان، حتی اگر تحصیلکرده و نیروی کار باشند هم دیده نمیشوند.
درواقع اجازه میدهند یکجریان طبیعی ظالمانهای زن را در کارها و مشاغل ساده و به اصطلاح معمولی نگاه دارد و از او بهرهگیری شود. زنان جامعه ما بهخاطر فرهنگ ایرانی و اسلامی خود بهدنبال مالاندوزی نبودهاند و داراییهای خود را اغلب در خانواده تسهیم کردهاند، بههمینخاطر میزان سرمایه زنان خیلیاندک است، درنتیجه در کار و شغل جدید هم نمیتوانند سرمایهگذار باشند و تولید ثروت کنند، درنتیجه همیشه مزدبگیر خواهند بود و این درراستای فقرزدایی که از اهداف هزارهسوم است نخواهد بود. برهمیناساس است که برای رفع این بیعدالتیها باید حرکتی صورت بگیرد.
بههمان حوزه مسوولیت اجرایی زنان و سمتهای سیاسی بازگردیم. شما از نبود سازوکار قانونی و اجرایی مشاوران امور زنان در وزارتخانهها سخن گفتید. این سازوکار را باید چه قسمتی تدوین و اجرایی کند؟ شما در وزارت صنعت، معدن و تجارت اقدامی انجام دادهاید؟ یا پیشنهادی به دولت شده که این مشکل برای همیشه حل شود؟
ما این کار را انجام دادهایم، یعنی بعد از تدوین استراتژیای که سیاستها را مشخص کرده است، برنامههایی را تنظیمکرده و در دوبخش زنان داخل وزارتخانه و خارج از آن اجرایی کردهایم. درواقع نقشه راهی تدارک دیدهایم و برمبنای آن نقشه درحال حرکت هستیم، ولی خلأ قانونی همچنان وجود دارد و برای کل کشور باید دیده شود. باید دید برای رسیدن به اهداف برنامه هزارهسوم کدام وزارتخانهها نقش کلیدیتری دارند و برای آنها برنامه تدارک دید. الان هم همه سعی ما این است با کمک همه زنان، این مساله در برنامه ششم توسعه دیده شود. درواقع بدون درنظرگرفتن آسیبها و خشککردن ریشههای آن نمیتوان به توسعه در این بخش و مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان دست یافت.
به برنامه ششم توسعه اشاره کردید. این برنامه درحال تدوین است و طبق گفته خانم مولاوردی، معاونت زنان هم در تدوین آن نقش خواهد داشت. شما هم طرح و برنامهای برای مدیریت زنان در بخش اجرایی و البته حوزه صنعت، در برنامه ششم توسعه دارید؟
ما برای حوزه صنعت با کمک زنان بخش خصوصی و مدیران و کارشناسان زن در دولت، پیشنویسی را تهیه کردهایم. منتها از آنجایی که ساختار قانونی تعریف نشده است آنها را به معاونت زنان ریاستجمهوری دادهایم تا در تدوین برنامه ششم توسعه آنها را مدنظر قرار دهند. همچنین مقرر شده چند موضوع خاص در مورد زنان را مطرح کنیم که طی چهارسال به نتیجه برسد. در واقع باید به این موضوعات از این زاویه توجه شود که نوع نگرش و فرهنگ نسبت به زنان و مسوولیتهای سیاسی و مدیریتی آنان تغییر کند.
در واقع معتقد بودند زنان به مراحل مدیریتی و پستهای سیاسی راه داده نمیشوند و جدی گرفته نمیشوند؟
اگر به برنامه پنجم توسعه نگاه کنید، متوجه میشوید زنان از بسیاری از ستادها، سازمانها و مراکز تصمیمگیری حذف شدهاند و هیچ زنی در این مراکز وجود ندارد و برنامهریزی کاملا مردانه شده است. در نتیجه شما شاهد هستید که یک فرد تحصیلکرده وقتی در این ستادها هست به طور حتم مسایل افراد تحصیلکرده را هم مدنظر قرار میدهد ولی اگر نباشد خب به این امر توجه نمیشود. درمورد زنان هم همینطور است. وقتی زنان در این ستادها حضور نداشته باشند در نتیجه به مسایل و مشکلات آنها نیز توجهی صورت نمیگیرد. حضور همیشه برای احقاقحق موثر است و وقتی انسان برای احقاق حق خودش حاضر نباشد به طور قطع حقش نادیده گرفته خواهد شد.
طبق آماری که وجود دارد آمار اشتغال زنان و فرصتهای اشتغال آنان در جامعه بسیار پایین است و حتی گاه گفته میشود که رقابت منفی هم در این زمینه وجود دارد. چه راهکاری را میتوان برای این مساله مدنظر قرار داد؟ و نقش مشاوران زن وزارتخانهها برای تصمیمسازی در سطوح کلان در حل این مساله میتواند تا کجا باشد؟
طبق آمار رسمی میزان اشتغال زنان ١٧درصد است. در بخش دولتی چون اغلب مردان مجال حضور دارند، زنان تعداد محدودتری دارند، اما در بخش خصوصی در نقاطی که کارگری هست زنان بیشتر حضور دارند چون سرمایه ندارند و در بخش کارآفرینی حضور بسیار کمرنگتری دارند؛ مثلا در اتاق بازرگانی ٤٠٠نفره تنها ٩ نفر زن وجود دارند.
این آمار در مجلس، در دولت و در وزارتخانهها هست، انگار این سقف شیشهای همهجا را گرفته است.
بله. دور باطلی است که به دلیل عدم حضور زنان در سیاستگذاریها و مدیریتها به وجود آمده و تکرار میشود.
اگر از زاویه دیگری به این مساله نگاه کنیم شاید کمکاری زنان و عدم تلاش برای حضور در این جایگاهها و ستادها هم موثر باشد. به نظر میرسد در برخی موارد این کمکاری از سوی خود زنان جامعه است.
اگر به پای کسی برای مدت طولانی پابند زده شود بعد از مدتی او به سختی راه خواهد رفت و اگر این مساله برای زمانی طولانی ادامه پیدا کند، به یک عقبماندگی تاریخی تبدیل خواهد شد. همین که سهم زنان از داراییهای یک سرزمین بسیار پایین است، خودبهخود باعث خواهد شد که این مساله در طول تاریخ ادامه پیدا کند، بنابراین ریشه این مساله تاریخی است و این دور باطل تاریخی است که مدام تکرار میشود؛ یعنی اگر شریعت و قرآن ارث و مهریه را برای زن ایرانی قرار نمیداد او الان چه داشت؟ این اندک مالی است که به آنها جرات و جسارت میدهد تا خودشان را نشان دهند.
با این محدودیتها و سوابق تاریخی باید چه کرد؟
باید از زنان حمایت شود و راه برایشان باز شود. دولت برای توسعه کشور به این حضور زنانه نیاز دارد و تا این کار را انجام ندهد رنگ توسعه را هم نخواهد دید. اصلا یکی از شاخصهای توسعهیافتگی مشارکت زنان است. همه دنیا هم این فرمول را رفته و به جواب هم رسیدهاند.
پس تبعیض مثبتی را که به عنوان راهحل مطرح میشود شما هم قبول دارید؟
بله، اگر بخواهیم به توازن و توسعه متوازن دست پیدا کنیم به طور قطع باید این کار را انجام دهیم. بخش زنان ما از نظر علمی تقویت شده و بحث تجربه و سرمایه مطرح است. با عقبماندگی و نگاه بسته هم نمیتوان به توسعه رسید پس در مواردی که منع شرعی نداریم، نباید منع فرهنگی ایجاد کنیم.
به باور شما برای حل مساله زنان باید برنامهریزیها و استراتژیها به گونهای صورت بگیرد که زنان و جایگاه آنان لحاظ شود و به آنها فرصت داده شود تا خود را نشان بدهند. در این میان زنان باید چه کنند؟
زنان با عسرت و سختی سهم خود را میگیرند. میزان موفقیتشان کم است. باید تلاش و ایثار کنند که هر دو را انجام میدهند، اما چون مسیر برای آنها باز نیست بهرهوری آنها هم پایین است. اگر مسیر مشخص شود، یک زن از ابتدا میداند باید چه مسیری طی کند. البته چون ضعف برنامهریزی و بسترسازی داریم این مشکل برای مردان هم وجود دارد، منتها با توجه به مشکلات تاریخی زنان، راه آنها دشوارتر است.
اخباراجتماعی - شرق
ویدیو مرتبط :
فلسفه مدیریت راه گشایی خلاق در مدیریت مدل اجرایی مدیریت کیفیت جامع نکته و سوالات
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سقفهای شیشهای برای ارتقای زنان خبرنگار
مشکلات خبرنگاران یکی دو تا نیست و در این میان خبرنگاران زن بیشتر، آنها هم همان مشکلات زنان در جامعه را دارند با این ویژگی که با وجود کار در کنار مشکلات، باید برای رفع آنها و تسهیل زمینه های حضور و اشتغال زنان در جامعه قلم بزنند و تلاش کنند.
خبرنگاری 26 ساله که پنج سال سابقه کار خبرنگاری را دارد، معتقد است دستمزد کار خبرنگاری برای افراد متاهل کافی نیست و میگوید: چون به تازگی متاهل شدهام باید قسط بدهم و با توجه به اینکه همسرم نیز خبرنگار است، با مشکل مالی روبهرو شدهایم و من مجبورم به غیر از محل کارم، برای نشریات دیگر هم کار کنم؛ در واقع فقط با دستمزد خبرگزاری نمیتوان مخارج زندگی مشترک را تأمین کرد.
وی میافزاید: رسانهها تسهیلات خاصی را برای زنان خبرنگار و به ویژه مادران در نظر نگرفته اند به عنوان نمونه زنان دارای فرزند به علت نبود مهدکودک در کنار محل کار خود، مشکلات عدیدهای را تجربه میکنند.
خبرنگار دیگری با سابقه 8 سال فعالیت خبری در حوزه فرهنگی از سیاستگذاریهای چندگانه در برخی سازمان ها گلایه دارد که کار تهیه خبر را با مشکل مواجه میکند و میگوید: گاهی اوقات سیاستگذاری روابط عمومیها برای خبرنگاران اعم از زن و مرد مشکلاتی را به وجود میآورد. به عنوان نمونه روابط عمومی به مدیران ابلاغ میکند که حق مصاحبه با خبرنگاران را ندارند و اگر مدیری به علت بیاطلاعی از بخشنامهای با خبرنگاران مصاحبه کند، اخراج میشود. از سوی دیگر گاهی اوقات از طرف حوزه خبری تکذیبیههای غیرواقعی منتشر میشود.
خبرنگاری 28 ساله که 6 سال است در مطبوعات و خبرگزاریها فعالیت میکند، به مشکلات بیمه و امنیت شغلی خبرنگاران اشاره و اظهار میکند: معمولا در ابتدای کار در هر روزنامهای پس از شش ماه تا یک سال فرد را بیمه میکنند و این روند به عرف تبدیل شده است این در حالیست که هرکس در هر شغلی باید از روز اول کاری خود بیمه شود اما چنین قانون مندرآوردی اعمال میشود.
خبرنگار 25 سالهای که یک سال و نیم است در یکی از خبرگزاریها مشغول به کار است، میگوید: معمولا سمتهای بالای رسانهای به مردان اختصاص دارد و کمتر زنان به عنوان مدیرعامل انتخاب میشوند.
وی با اشاره به تبعیضهای جنسیتی در این کار میافزاید: برخی نهادها، هنگام دعوت از خبرنگاران، تاکید بر الزام اعزام خبرنگار مرد از سوی رسانه را دارند و یا آنکه اگر اشتباهی از سوی زن خبرنگاری رخ دهد، این خطا را به جنسیت او ربط میدهند در حالی که چنین قیاسی اصلا منطقی نیست.
خبرنگاری 36 ساله که سابقه 15 سال کار مطبوعاتی دارد، نیز معتقد است که از زنان برای مناصب ارشد مطبوعاتی کمتر استفاده میشود به عنوان مثال حضور زنان در جلسه شورای تیتر بسیار سخت است؛ در واقع سقف شیشهای برای ارتقای زنان وجود دارد.
این انتقاد را همکار دیگر با پنج ساله سابقه فعالیت دارد و میگوید: در حوزه کاری خود جنگ نابرابری با خبرنگاران مرد داریم، مردان به دلیل جنسیت خود یکی، دو قدم از ما جلوتر هستند و با مسوولان حوزه نظامی راحتتر ارتباط برقرار میکنند. همواره میترسیم که خبرنگاران مرد را دعوت کنند چراکه معمولا برای شرکت در برنامههایی مانند رزمایشها، خبرنگاران دعوت میشود و خبرنگاران زن با وجود توانایی و سابقه بیشتر، کمتر میتوانند در حوزه مطرح شوند.
خبرنگاری 38 ساله که در 16 سال اخیر مشغول فعالیت در مطبوعات بوده است، میگوید: در سالهای اخیر تعداد زنان به عنوان نیروهای خبرگیر و خبررسان افزایش یافته است. در کار خبری فرد باید دارای قدرت تعامل بالا، جسارت و پاسخ دادن به محرکها باشد این در حالیست که در فرهنگ ما زنان موجوداتی آسیبپذیر و در معرض خطر هستند که باید مورد حمایت قرار گیرند. بنابراین از نظر فرهنگی روحیه خبرنگاران زن تقبیح و جسارت خبرنگاران زن پسندیده نمیشود.
وی میافزاید: چنین رویکردی موجب میشود که زنان برای پوشش رویدادهای جدی خبری مانند بحرانهایی مثل جنگ و سیل اعزام نشوند این در حالیست که چنین وضعیتی در کشورهای دیگر کمتر دیده میشود.
این خبرنگار با بیان اینکه زنان خبرنگار جدی گرفته نمیشوند، میگوید: خیل عظیمی از آنها وارد رسانه شدهاند اما امکان رسیدن به مناصب بالای خبری را ندارند. من به این افراد نیروهای خبری میگویم اما از آنها به عنوان کارگر خبری نیز نام برده میشود. معمولا زنان در مطبوعات نیروی اجرایی باقی میمانند و فقط به خاطر جنسیت از دستیابی به مشاغل بالای مطبوعاتی محروم هستند و دبیر سرویسی اوج پیشرفت شغلی آنهاست.
وی با اشاره به مشکلات خبرنگاران زن متاهل اظهار میکند: زنان به ازدواج و فرزندآوری توصیه میشوند این در حالی است که زنان خبرنگار دارای فرزند خردسال کمتر به مهدکودک دسترسی دارند و نمیتوانند از حق شیر به خوبی استفاده کنند، آنان پس از بازگشت از مرخصی زایمان میبینند که فرد دیگری در حوزه کاریشان مشغول به کار شده است. البته باید بپذیریم که کار خبر پر استرس است و مدیر یک رسانه نمیتواند حوزههای خبری را به مدت 6 ماه تعطیل کند.
این خبرنگار به تدوین نظام صنفی رسانه اشاره میکند و میگوید لازم است حقوق زنان در این نظام بازخوانی و دیده شود.
خبرنگاری 27 ساله و دارای سابقه 5سال کار خبری نیز میگوید: در شغل خبرنگاری نیز مانند بسیاری از دیگر از مشاغل ارتقای شغلی برای زنان دشوارتر است. به ویژه زمانی که آنها باید به علت فرزندآوری شش ماه محل کار خود را ترک کنند. البته باید به این نکته نیز توجه کنیم که آنقدر مشکلات عام خبرنگاری زیاد است که روی همه موارد دیگر از جمله مشکلات زنان خبرنگار سایه انداخته است.
خبرنگاری 28 ساله که در 5 سال اخیر به خبرنگاری مشغول است،معتقد است: یکی از دغدغههای خبرنگاران زن موقع پرسش از مسوولان زمانی نیست که آنها در جمع خبرنگاران در حال پاسخگویی به پرسشها هستند. با توجه به آنکه خبرنگاران مرد و محافظان معمولا مسئولان را احاطه میکنند،خبرنگاران زن برای رعایت شوون اسلامی موفق به پرسیدن سوالهای خود نمیشوند و نه مسئولان و نه خبرنگاران مرد رعایت شرایط خبرنگاران زن را نمیکنند.