اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
با سخنان«جنتی»چگونه اعتمادسازی کنیم؟
به گفته روحانی و حامیانش امروز مذاكرات هستهای در مرحلهای است كه امكان بازگشت به دوران دولتهای نهم و دهم دیگر وجود ندارد اما آیا در سیاست داخلی هم میتوان با شجاعت چنین ادعایی داشت؟ عملكرد دولت روحانی در سیاست خارجی به طور قطع هیچ قرابتی با آنچه در گذشته روی میداد، ندارد اما آیا میتوان او را نماینده رفرمیستهای ایرانی دانست و ادعا كرد او نماینده و مجری دیپلماسی اصلاحطلبانه است؟
سید صادق خرازی، دیپلمات اصلاحطلبی است كه این روزها در قامت رییس شورای مركزی حزب ندای ایرانیان مدلی تازه از سیاست ورزی را تجربه میكند. او معتقد است نباید تغییرات در فضای سیاسی داخلی را به سرنوشت مذاكرات گره زد. در عین حال در گفتوگویی كه روزنامه اعتماد با او داشت، خرازی گفت به محمد جواد ظریف، دوست قدیمیاش كه امروز مشهورترین دیپلمات ایران است توصیه كرده جلسات منظمی را با احزاب برگزار كند تا هر دو طرف در یك رابطه Interactive از دغددغهها و تحلیلهای یكدیگر آگاهی یابند.
آیا شیوه پیشبرد اهداف سیاست خارجی در دولت روحانی را عملگرایانه توصیف میكنید؟
اگر بخواهیم سیاست خارجی به شكل عملگرایانه و واقعبینانه باشد باید مهمترین عنصری كه در بیان یك سیاست خوب تعریف میشود را بدانیم. از دید من مهمترین مساله این است كه دولت و مجریان سیاست خارجی و كسانی كه وضعكننده استراتژی امنیت ملی و سیاست خارجی هستند بحران شناخت، بحران علمی و فكری نسبت به تحولات بینالمللی و منطقهای نداشته باشند. یكی از مصیبتهایی كه ملتها آن را تجربه میكنند این است كه بسیاری از مجریان سیاست خارجی فاقد شناخت هویت جمعی هستند. باید بدانیم كه بدون شناخت صحیح تمامی پارامترهای موثر بر عملكرد سیاست خارجی هر گونه حركتی محكوم به زوال است.
اعتقاد من این است كه باشناخت صحیح هر حركتی با موفقیت همراه است. آنچه در سیاست خارجی جدید در دكترین سیاست خارجی و منافع ملی ایران قرار گرفته رفع نقیصهای به نام عدم شناخت است. امروز مجریان سیاست خارجی ایران بحران شناخت در مناسبات بینالمللی و منطقهای ندارند و به خوبی میتوانند نسبت به پدیدهها و فعل و انفعالات رخ داده در منطقه و جهان شناخت داشته باشند. لذا شناخت كه كافی باشد و اجرا هم خوب باشد موفقیت به وجود میآید. رمز موفقیت دولت یازدهم در بیان و تامین منافع از جانب دیپلماتهای كشور اجرایی میشود و بر منویات رهبری استوار است. این است كه دستاندركاران با شناخت دقیق فعل و انفعلات امروز گام برمیدارند و میتوانند دور دستها را ببینند.
چگونه میتوان در عین رفتار عملگرایانه به اصول نیز پایبندی داشت؟
میخواهم به این سوال بعد تاریخی دهم. انقلاب اسلامی شاخكهای حساسیت مردم را نسبت به مراودات خارجی از خودش متاثر كرده است. مردم ایران نسبت به مذاكرات و فعل و انفعالات خارجی حساس هستند.
این حساسیت در نوع خودش، در نوع برداشت و شناخت و اجرای آن تاثیرات شگرفی را میتواند در جامعه داشته باشد. لذا كشاندن سیاست خارجی در داخل اگرچه میتواند امر ناصحیحی نباشد اما همیشه متاثر از شرایط داخلی است. وقتی میگوییم دیپلماسی را نباید دستمایه رفتارهای سیاسی داخلی كنیم این خدمت به منافع است. طبیعی است كه هر تحركی در صحنه جهانی و منطقهای در درون كشور پژواكش را دارد. دولت هم این حساسیت را دارد كه مردم ایران نسبت به سیاست خارجی حساس هستند. به واقع نحوه اجرا و بیان حرفهای سیاست خارجی نقطه بسیار حساسی است. در حال حاضر نیز دولت كاری نكرده كه باعث شود مردم حساس شوند و كنار دولت نباشند. اتفاقا تلقی من این است كه مردم در كنار دولت هستند و این حسن بزرگی است كه دولت به مدد اجرای درست استراتژیهای تدوین شده در اختیار دارد.
تفاوت رفتار اصولگرایانه با عملگرایانه در عرصه سیاست خارجی چیست؟
من نمیتوانم به این سوال اینگونه پاسخ دهم كه ما گذر از سیاست خارجی اصولگرایانه را چگونه طی كردهایم.
به هر حال ما در دوران اصلاحات سیاست خارجی اصلاحطلبانه و در دوران دولتهای نهم و دهم سیاست خارجی اصولگرایانه را تجربه كردهایم.
این درست است اما توجه كنید كه در سیاست خارجی اصولگرایانه ما دكتر ولایتی را هم داشتهایم كه ماهیتا اصولگرا بوده است. حتی خود دكتر روحانی هم همانطور كه میدانیم به خیمه اصلاحطلبان متعلق نیست.
درست است كه دكتر روحانی اصلاحطلب نیست اما امروز به اصلاحطلبان بیش از سایر جریانهای سیاسی نزدیك است.
ما هم منكر این موضوع نیستیم. مردم ایران به دنبال منطق در سیاست خارجی هستند و میخواهند زبان گفتوگوی دیپلماتهایشان با خارجیها منطق داشته باشد. این موضوع از زمان حضرت امام خمینی رحمهالله علیه مورد توجه بود.
واقعا این كاری كه آقای جنتی در نماز جمعه انجام دادند و سخنانی را در رابطه با پادشاه عربستان مطرح كردند خدمتی به آرمانهای سیاست خارجی نظام و اجرای موفق دیپلماسی نكرد. امروز باید به این سوال پاسخ دهیم كه با این گفتارها چگونه میخواهیم اعتمادسازی كنیم؟ در زمان حضرت امام موقعی كه شهید رجایی موضع گرفت در برابر تبریك میتران، رییسجمهور فرانسه، امام به او تذكر داد كه تو به عنوان نماینده رسمی حكومت باید مصالح كشور را رعایت كنی. نمیشود طوری رفتار كرد كه با ادبیات رسمی تفاوت داشته باشد.
سیاست خارجی ما فراتر از مناسبات سیاست داخلی است و در جایی فراتر از آن برای تدوین سیاست خارجی و دكترین تامین منافع ملی تصمیمسازی میشود. در عین حال اجرای آن هم مهمتر از اصلاحطلبی و اصولگرایی است. توجه داشته باشید كه در هر دو قالب اصلاحطلبی و اصولگرایی كه البته به راست و چپ دهههای ابتدایی انقلاب هم تعبیر میشود اشتباهاتی داشتهایم.
تصور من این است كه به صورت عملی باید دولت را به عنوان مجری سیاست خارجی بدانیم. اما اگر این اجرا مبتنیبر رفتارهای پوپولیستی باشد و یكسری فعل و انفعالات منطق حكمرانی خوب را نداشته باشد به جای تامین منافع ملی تهدید امنیت ملی را به همراه دارد. ما در دولت نهم و دهم رفتارهایی را دیدیم كه ماحصل آن انبانی از تهدیدهای خارجی بود. سیاست خارجی اگر حرفهای اجرا شود فارغ از اینكه افراد متعلق به كدام گروه سیاسی باشند،میتواند موفق باشد.
هزینه فایده عملگرایی در سیاست خارجی با توجه به شرایط فعلی چگونه ارزیابی میشود؟
هزینه فایده اجرای درست و غلط كاملا مشخص است. نحوه اجرای استراتژی ما در سیاست خارجی به شكل صحیح از نتایجش مشخص میشود. آنچه امروز در عیارسنجی میبینیم كاهش فشارهای خارجی است. امروز توان موقعیت بازدارنده ایران افزایش یافته است و ما در موازنه قدرت منطقهای جایگاه خودمان را رفته رفته مجددا به دست میآوریم. ارزیابی اینكه ما دو سال قبل كجا بودیم و امسال كجا هستیم كار سختی نیست.
دو سال قبل صحبت از افزایش تحریمها و حمله نظامی بود الان صحبت از رفع موانع میشود و طرف مقابل ما به دنبال فضای جدید است و به هویت ملت ایران احترام گذاشته میشود. موضوع اصلا پیچیده نیست. دوسال قبل تمام مجریان سیاست خارجی به دنبال راهحل میگشتند اما الان راهحل وجود دارد و روی میز است. در زمان دولت تحویل دولت هشتم به نهم در موقعیت خوب منطقهای و جهانی بودیم اما به فاصله چند ماه با قطعنامه شورای امنیت مواجه شدیم. در آن مقطع نتوانستیم با جامعه جهانی اعتمادسازی و نتوانستیم موقعیتمان را به كشورهای مقابل تحمیل كنیم.
اما منتقدان شیوه اجرای دولت یازدهم معتقدند در همین مدت كه مذاكرات هستهای در جریان است تحریمهای جدیدی علیه كشورمان وضع شده است.
باید دید برای اعمال این تحریمها در چه مقطعی تصمیم گرفته شده بود و زمان اجرای آن چگونه تدوین شد. آنچه به صورت ماهوی مهم جلوه میكند این است كه شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریكا در جهت كاستن تحریمها و رفع موانع گام برمیدارند. البته ما میتوانیم مدعی باشیم كه باید سطح همكاری و پایبندی آنها به توافقات بیشتر از این باشد.
معتقدیم آنها به تعهداتشان بهطور كامل عمل نكردهاند. اگر طرفهای مقابل ما به توافق ژنو خوب عمل كرده بودند و امریكاییها در مذاكرات وین دوگانه عمل نكرده بودند بسیاری از مشكلات حل شده بود و الان در موقعیت دیگری بودیم اما نكتهای كه وجود دارد این است كه به صورت جمعی و كلان ما به كاهش تحریمها نزدیكتریم تا بازگشت به دوران گذشته. در واقع ما امروز به پیروزی نزدیكتر از شكست هستیم.
آیا تمام منتقدان دولت روحانی در این عرصه از یك اسلوب فكری و پارادایمهای مشترك برخوردارند؟
الزاما نمیتوان گفت تمامی منتقدان روحانی وابسته به یك جریان فكری و سیاسی هستند. به هر حال برخی با دلسوزی ترمینولوژی و متدولوژی دولت در عرصه مذاكرات هستهای را نقد میكنند. به اعتقاد من نمیتوان گفت همه منتقدان هدایت شده و سازمان یافته هستند. به همین دلیل هم دولت موظف است كه اگر مدعی است بر نقش مردم و نخبگان وقوف دارد – كه به اعتقاد من ادعای درستی است- باید از این انتقادات استفاده كند. انتقاد باعث بلوغ و رشد فكر جامعه میشود. هیچ كس بدون نقد نمیتواند موفق شود.
البته شكی نداریم برخی نقدها هم مغرضانه است. به هر روی باید در نوع نگرشمان در نقادی انصاف، خداوند و منافع ملی را در نظر بگیریم. اگر بخواهیم افراد را به صرف اینكه در گروه سیاسی ما جای نمیگیرند بكوبیم هیچ كدام از این موارد را در نظر نگرفتهایم. در نهایت با وجود اینكه معتقدم تمام منتقدان سازمان یافته علیه دولت فعالیت نمیكنند اما این را هم از نظر دور نمیداریم كه بخشی از انتقادها و تخریبها سازماندهی شده و كاملا محسوس است كه كجا را هدف قرار دادهاند اما اكثر نقدها برخوردار از نوعی دلسوزی برای كشور و منافع ملی است.
تاثیر عملكرد دولت در سیاست خارجی بر فضای سیاسی داخل كشور چیست؟
بی تردید اجرای موفقیتآمیز سیاست خارجی دولت را در چشم مردم و نخبگان و كنشگران سیاسی داخلی موفق نشان میدهد. دولتی كه با قدرت عمل توانسته باشد منافع ملی را در دید مردم تامین شده نشان دهد دولت موفقی است. دولتی ناموفق است كه نتوانسته گلیم ملت را از آب بیرون بكشد. مردم ایران در نوع مراودات خارجی به دنبال بحران و تنش نیستند.
آیا منتقدان داخلی توانایی اثرگذاری بر مذاكرات را دارند؟
بخشی از موفقیت سیاست خارجی كه به دولت برمیگردد اجرای خوب سیاست خارجی است. ممكن است عدهای بخواهند در داخل بحران ایجاد كنند اما دولتی موفق است كه تامین امنیت ملی و منافع ملی را همزمان تامین كند. این كار توسط یك دولت مقتدر انجام شدنی است.
موفقیت یا عدم موفقیت مذاكرهكنندگان ایرانی در جریان مناقشه هستهای ایران چه فرجامی برای سیاست داخلی در پی دارد؟
از مهمترین مسائل این است كه سیاست داخلی باید در راستای منافع ملی باشد نه حزبی. اگر كسی تصور كند میتواند با سیاست خارجی دولت را بكوبد خدمت نكرده است. كنشگران سیاسی باید بدانند اهدافی كه توسط ساختار سیاسی ساخته شده است در ساختار كلی نظام تدوین شده و دولتها در شیوههای اجرا با یكدیگر تفاوت دارند بنابراین كنشگران سیاسی باید بتوانند نقش همافزایی را در پیشبرد اهداف كشور ایجاد كنند.
معمولا كنشگران میتوانند مانورهایی دهند كه قدرت بازدارنده دستگاه سیاست خارجی را افزایش دهد. پیشنهاد من به دستگاه سیاست خارجی كشور این بود كه دكتر ظریف با احزاب و گروههای سیاسی جلسات منظم داشته باشد و آنها را در جریان چگونگی پیشرفت مذاكرات و فعل و انفعالات جهانی و منطقهای قرار دهند تا احزاب و جامعه مدنی با كمك به وزیر خارجه بتوانند نقش خود را ایفا كنند. باید میان احزاب و دستگاه دیپلماسی یك رابطه متقابل ایجاد كرد تا هردو به یكدیگر كمك كنند.
فعالیتهای سیاسی داخلی تا چه میزان متاثر از شكست یا پیروزی دولت در مذاكرات خواهد بود؟
من معتقدم فضای داخلی باز است و نمیتوان گفت پیروزی یا خدای نكرده شكست در سیاست خارجی فضای سیاسی و امنیتی داخلی را تغییر میدهد اما باید دولت به گونهای عمل كند كه اركان نظام بدانند مردم ایران نخبه و فهیم هستند و در كنار دولت قرار دارند در نهایت اینكه اینگونه تلقی كنیم كه سیاست خارجی مشكلات داخلی را حل میكند، من این را قبول ندارم. این دو مقوله به یكدیگر وابسته نیستند.
اخبار سیاسی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
سخنان تاجزاده در خصوص جنتی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نقدی بر سخنان اخیر آیت الله جنتی : "تأیید صلاحیت با زحمت" دیگر چیست؟
طبیعتاًهر رقابتی یک سر برد و یک یا چند سر باخت دارد و انتخابات هم به عنوان یک رقابت سیاسی از این قاعده مستثنی نیست و کسانی که خود را در معرض رای و انتخاب مردم می گذارند باید همان طور که آمادگی پیروزی و خدمت رسانی به ملت در صورت برگزیده شدن را داشته باشند همان گونه نیز خود را آماده باخت کنند و این قاعده بازی سیاسی است .
اما نکته اینجاست که اگر مساله تنها باخت باشد شاید بتوان آن را به راحتی هضم کرد اما وقتی هضم مساله باخت در یک رقابت سیاسی دشوار تر می شود که شخص نامزد انتخاباتی مجبور باشد علاوه بر نتیجه نگرفتن از حضور در یک رقابت سیاسی ، حرف ها و حدیث ها و شایعات و تهمت ها را نیز تحمل کند.
باید توجه داشت که رونق پیروزی از حضور رقیب است و اگر رقیبان نباشند اساسا رقابت معنا نمی یابد و قاعده یک رقابت سالم سیاسی به تکثر افراد و سلایق و احزاب و گروه های مختلف است وگرنه وقتی قدرت انتخاب شهروندان محدود شود دیگر نمی توان نام آن را انتخاب نامید ؛ از همین رو باید از کسانی که با حضور خود در صحنه انتخابات به فضای نشاط سیاسی رونق می دهند تقدیر شود نه آنکه پس از پایان رقابت ها با ایراد سخنان دوپهلو همه آنها را در مظان اتهام قرار داد.
گفتن این سخن از سوی دبیر محترم شورای نگهبان که " آنهایی که رأی نیاوردند افرادی بودند که به زحمت تایید صلاحیت شده بودند ولی خوشبختانه مردم آنها را رد کردند " ، متهم ساختن هزاران زن و مرد محترم و سیاست پیشه است که در عرصه انتخابات حضور به هم رساندند و در فضای حساس کنونی تا توانستند تلاش کردند تا مردم را به پای صندوق های رای بیاروند ؛ آیا با این ادبیات داریم از این افراد تجلیل و تقدیر می کنیم ؟
انتخابات محل عرضه دیدگاه های مختلف است و قرار نیست چون دیدگاهی مورد اقبال قرار نگرفت و یا نامزدی رأی نیاورد کسی درباره سلامت نفس او تردید داشته باشد و یا اینکه دیدگاه او را مورد تخطئه قرار دهد.
واقعاً چگونه است که شورای محترم نگهبان آن گونه که دبیر محترم آن در خطبه های نماز جمعه دیروز تهران بیان داشت صلاحیت برخی نامزدها را به زحمت تایید می کند ؟ مگر قانون بسیار شفاف و مشخص شرایط نامزدی را معین نکرده است و شورای نگهبان نامزدها را با معیار احراز صلاحیت مورد تایید قرار نمی دهد؟
شورای نگهبان ، طبیعتاً به دلیل ماه ها تلاش برای برگزاری انتخابات ، متحمل زحمت شده است که جای تقدیر دارد ولی سخن از "تایید صلاحیت با زحمت" ، ادبیات جدید و البته غریبی است که نباید رسمیت یابد.../عصرایران