اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

ایران رتبه اول فرار مغزها در جهان است



اخبار,اخبار اجتماعی,فرار مغزها

رییس پانل تجربیات موفق و چالش های تولید و تجاری سازی محصولات دانش بنیان در"اولین کنگره ملی علوم پایه پزشکی و تولید دانش بنیان" اعلام کرد: سالانه بیش از 60 میلیارد دلار بابت مهاجرت نخبگان به کشور زیان وارد می شود که این رقم معادل 15 درصد از کل تولید ناخالص داخلی است.

بر اساس یک مطالعه انجام شده از سوی سازمان ملل، ایران رتبه یکم را در فرار مغزها در دنیا دارد و سالانه 180 هزار متخصص در این قالب از کشور مهاجرت می کنند که مهم ترین علت آن سوء مدیریت در استفاده از نخبگان کشور است.

با اشاره به اینکه میزان تولید ناخالص ملی کشور(GDP) سالانه معادل 368 میلیارد دلار است، تصریح کرد: خروج سالانه بیش از 60 میلیارد دلاری نخبگان با وجود جمعیت جوان، تحصیل کرده، منابع طبیعی و موقعیت سوق الجیشی مناسب کشور ناشی از ضعف مولفه مدیریت منابع انسانی است که با وجود مزیت های فوق، فرصت ها به تهدید تبدیل شده است.

امام علی(ع) انحطاط و سقوط جوامع و دولت‌ها را در چهار چیز دانسته است که عبارتند از: ضایع کردن اصول و دستورهای اصلی، پرداختن به مسائل فرعی و جزیی، مقدم داشتن فرومایگان و اراذل و عقب‏ راندن شایستگان و افراد بافضیلت.

 

بی‌توجهی به شایسته‌سالاری در توزیع امکانات و فرصت‌های شغلی و سیاسی و سپردن کار‌ها به افرادی که دارای شرایط لازم برای انجام آن نیستند و هم اکنون حاشیه‌نشین شدن افراد قابل و کارآمد، ریشه ‌۸۰ درصد مشکلات کشور دانسته شده است.

 

یکی از مهمترین و اصلی ترین نقاط مشترک بیانات و نظرات نامزدین ریاست جمهوری در مناظره تلویزیونی ایام انتخابات تأکید بر ضعف مدیریت اجرایی، عدم بهره مندی ازتوان متخصصین، کارکیری افراد نالایق و وجود رانت در اداره امورکشور بود که بعد از 2 سال و اندی عواقب و پیامدهای فرایند بکارگیری رانتی مدیران بر همگان محرز شد.

از اختلاس‌های میلیاردی و حیف و میل بیت المال و تخریب منابع طبیعی گرفته تا بحران آب و صدور قطعنامه های پی در پی و... از مصادیقی است که می توان در اثبات ادعای فوق اعلام نمود.

 

با این وجود برکلیه کارکنان دستگاههای اجرایی محرز و آشکار است که فرایند تغییر و انتصاب مدیران کل و میانی و حتی کارشناسان چگونه بوده است. چه تعدادکارشناسان و نخبگان فکری و علمی که سرمایه های ماندگار و نقش آفرین کشور به شمار می روند حاشیه نشین و در کنج عزلت، مأوی نگزیدند؟

گزارش تعداد متخصصینی که بار کوچ و رحل سفر بستند و با همه مشکلات و ناملایمات، اقامت در غربت را بر خدمت در وطن ترجیح دادند و آن سوی مرزها جذب سازمانهای مطالعاتی و دانشگاهها و مراکز فضایی شدند در همه رسانه های داخلی و خارجی منتشر گردید ولی هرگز عاملین و مسببین این خسارات ملی نه تنها بر خود نلرزیدند و به جایی هم پاسخگو نشدند بلکه منکر فرار مغزها و نخبگان فکری از جامعه گردیده تاجایی که آنان را نالایق و وطن فروش نامگذاری نمودند.

مردم به خوبی پی بردند که در گذشته بر ملت چه گذشت و چه هزینه های اجتماعی، روانی و مالی که بر مردم تحمیل نشد که در این میان می توان به تحقیر جهانی، تشدید تحریمها، افزایش سرسام آور قیمتها، کاهش پول ملی، اوج بیکاری و تعطیلی کارخانجات، مبتلا شدن بیش از 40 درصد جمعیت ایران به اختلالات روانی و مهمتر از همه رشد قابل توجه آسیبهای اجتماعی بخصوص طلاق، اعتیاد و افزایش پرونده های قضایی را نام برد.

با استناد به گزارش سازمان ثبت احوال کشور در هرساعت 19 طلاق یا به عبارتی دیگر در هر3 دقیقه یک طلاق در کشور به ثبت می رسد که پیامدهای ناگوار آن در سالیان آتی گریبانگیر جامعه خواهد شد که به گفته مدیرکل آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون و رفاه، سونامی بحرانهای اجتماعی در سال 95 دامن کشور را فرا خواهد گرفت، که این محصول میوه نامبارک مدیران ناکارآمد و غیرمتخصص و رانتی کشور به شمار می رود.

با مطالعه اجمالی برمدیریتهای میانی در گذشته و نحوه انتصاب و نوع تخصص و رشته های تحصیلی آنان به روشنی دلایل بروز متغیرهای فوق قابل درک خواهد بود. نکته حایز اهمیت آنکه درپی عدم بکارگیری متخصصان و مبتکران در عرصه اجرایی کشور، سیستم بیمار اجرایی به نوعی دست به مهاجرت و انزوای داخلی اجباری یا اختیاری نخبگان دست می زند که منجر به بی انگیزه گی و رخوت و بی مسئولیتی آنان درقبال سرنوشت کشور خواهد بود. ضمن آنکه فرصتهای برابر ارتقای شغلی برای خیلی از کارکنان دستگاهها به دلیل رانت گرایی و حاکمیت ارتباطات ناسالم مدیران میانی فراهم نیست.

بدون شك مهمترین مؤلفه در فرایند توسعه درهرجامعه، نقش مدیران و نیروی انسانی كارا و متخصص در اجرای وظایف و امورات محوله خواهد بود. امروزه نقش نیروی انسانی به مثابه یكی از سرمایه های اجتماعی درهر كشور در روند توسعه پذیری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است تا بدانجا كه مسئولان دولتی برخی از كشورها در جذب نخبگان و اندیشمندان و مدیران كشورهای در حال توسعه كه تمهیدات و زیرساختهای لازم در بكارگیری از این نیروها مهیا نبوده از هیچ تلاش و كوششی دریغ ننموده تا جایی كه هم اكنون تعداد بیشماری از فعالان عرصه علم و دانش و مدیران تأثیرگذار كشورمان در مراكز و پستهای كلیدی كشورهای توسعه یافته آمریكایی و اروپایی مشغول به خدمت می باشند.

سئوال مهم و اساسی كه در ذهن متبادر می گردد اینكه علت مهاجرت این قشر به عنوان بزرگترین سرمایه هر جامعه به كشورهای دیگرچیست؟ چرا كشور ایران در خروج نخبگان و اندیشمندان در رتبه های بالای جهان قرار دارد؟ آیا همه مهاجرت كنندگان فقط جهت كسب درآمد بیشتر و برخوداری از رفاه اجتماعی، بار رحل از وطن را بردوش می گیرند؟ نقش نمایندگان مجلس شورای اسلامی و دیگر مسئوالان در جلوگیری از این روند چیست؟ تاكنون چه اقداماتی در این راستا اتخاذ نموده و قوانینی را تدوین و تصویب نموده اند؟ نقش استانداران در این میان به چه نحوی است؟

نقش منابع انسانی در توسعه
در دهه های اخیر به‌ منابع‌ انسانی‌ به‌ عنوان ‌عنصری‌ هوشمند توجه‌ شده‌ است‌ که‌ با مهارت‌ و خلاقیت‌ خود نقش‌ اساسی‌ در سیستم ‌ایفا می‌کند. ‌نیروی‌ انسانی‌ کارآمد در یک‌ کشور جزو سرمایه‌های‌ ارزشمند آن کشور بشمار می‌آید. اساساً "سرمایة دانش" از "سرمایة تولید" بسیار مهمتر است. کشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ از سرمایه‌ انسانی، بیش از سرمایه فیزیکی بهره‌ دارند.

بر اساس آمار، سرمایه انسانی، نقش اول ثروت‌ آفرینی در کشورهای توسعه یافته را 67 درصد به خود اختصاص داده‌است، در حالی که سهم منابع طبیعی و فیزیکی صرفاً 33 درصد است. این‌ سرمایه‌ است‌ که‌ می‌تواند به‌ عنوان‌ پشتوانه‌ حرکت های‌ بزرگ ‌اجتماعی‌ قرن‌ بیست‌ و یکم‌ قرار گیرد.

"توسعه پایدار"، انسان محور است و باتوجه به گستردگی مباحث و قابلیت های بسیار آن به سرعت به مهمترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهمترین چالش های دهه های اخیر تبدیل شده است. در توسعه پایدار، "انسان" محور توسعه و سزاوار بهداشت، امنیت، فرهنگ، آموزش، دانش و توسعه ارتباطات و اطلاعات است.

 

  بنابراین، دانش و دانایی ملی، رکن اصلی توسعه و نظام آموزشی و هم گذرگاه نیل به دانایی ملی بشمار می‌آید و جامعه زمانی به اهداف خود دست می‌یابد که از طریق توسعه انسانی مسیر خود را هموار کند.

در واقع بنیاد زندگی جمعی انسان را "تعلیم و تربیت" تشکیل می‌دهد و ما آنگونه زندگی می‌کنیم که تربیت می‌شویم، از این رو، هر تعبیری که از توسعه داشته باشیم، برای رسیدن به آن تمامی‌ تلاش‌ها بر دوش انسان‌هایی است که باید بار این قافله را به سر منزل مقصود برسانند. از آنجایی که در دنیای معاصر، نهاد آموزش و پرورش مسئولیت تربیت نیروی انسانی در جامعه را برعهده دارد، از این رو، مهمترین بستر تولید و تربیت نیروی انسانی بشمار می‌آید.

 

آموزش و پرورش با توجه به نقش و شکل فراگیر امروزی آن، یکی از بنیادهایی است که با جامه عمل پوشاندن به کارکردهای تعریف شده خود، اگر نگوییم سهامدار اصلی، دست کم یکی از سهامداران عمده این فرآیند به حساب می‌آید.

توسعه را "فرآیند تحول بنیادین باورهای فرهنگی، نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به منظور خلق و متناسب شدن با ظرفیت های جدید و ارتقاء کمی ‌و کیفی قابلیت‌ها و توانایی‌های انسانی، آموزشی و اقتصادی" نیز دانسته اند که نیل به چنین مرتبه‌ای، بیش و پیش از همه، ‌مستلزم تحول فرهنگی و ارزشی جوامع است.

 

مطالعات و تجربیات بین المللی، جملگی مبین و مؤید این نکته‌ است که توسعه پایدار و همه جانبه، الزاماً باید از بستر نیروی انسانی بگذرد و پیش شرط توفیق، تثبیت و تداوم هرگونه توسعه و تحولی، سرمایه گذاری در توسعه انسانی به منزله رکن و هسته اصلی و محوری آن است.

جدیدترین آمار منتشر شده از سوی UNDP "برنامه توسعه سازمان ملل متحد، نشان می‌دهد که سهم نیروی انسانی در ثروت کشورها، در ژاپن 80، آلمان و اسپانیا 78 و ترکیه 72 درصد است.

 

بنابراین برای رسیدن به توسعه پایدار، باید انسان را محور توسعه تلقی کرد و بیشترین سرمایه گذاری بر روی منابع انسانی صورت گیرد؛ همان کاری که در موج جدید دست یابی به توسعه توسط برخی از کشورهای جهان سوم از جمله کره جنوبی، چین و مالزی انجام شد.

باتوجه به نقش تاثیرگذار نیروی انسانی در تحولات اجتماعی و اقتصادی و تسریع فرایند توسعه، راهكارهای لازم اجرایی و عملیاتی دستگاهها در این بخش چیست؟ ضمن تقدیر از طرح ارایه شده توسط نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی برتحقیق و تفحص از چند استانداری، این واقعیت غیرقابل كتمان است كه سیاسی كاری در انتخاب و گزینش مدیران استان ها یكی از مهمترین موانع توسعه استانها به شمار می رود.

لحاظ نمودن گرایشات سیاسی، میزان حضور در ستادهای انتخاباتی، وابستگی به مدیران اجرایی و پارامترهای غیرقابل ذكر ازجمله عواملی است كه افراد نخبه، صاحب نظر و كارآمد و فعال و تأثیرگذار همیشه در این روند در حواشی قرار گرفته و به دور از بهره گیری از توان ذهنی و عملی فقط از عهده امورات جزیی و روزانه بربیایند.

 

یكی دیگراز آفتهای این شیوه، عدم تسلط مدیران غیرمرتبط و غیرمتخصص بر وظایف محوله و درنتیجه هرز رفتن نیروی انسانی تحت مجموعه و نبود انگیزه لازم كاری در آن حوزه و درنتیجه به ناكارآمد شدن سیستم منجر خواهد شد كه به وفور مصادیق متعددی را می توان نام برد.

روند انتصابات در استانداریها و فرمانداریها به مثابه كابینه استانی و شهرستانی دولت با چه شاخصهایی بوده است؟ آیا شاخص شایسته سالاری جای خود را به فامیل سالاری، دوست سالاری و حزب سالاری نداده است؟ در انتصاب و انتخاب مدیران استانی چه میزان شاخصهای مورد نظر قانون گذار لحاظ گردیده است؟ چرا برخی هزینه های بازسازی 8 سال دولت نهم و دهم را باجنگ تحمیلی برابر می دانند؟ منشاء بروز همه بحرانهای اجتماعی و اقتصادی که بزرگان کشور بارها متذکر شدند غیر از نیروی انسانی ناکارآمد و خسته و رانتی چه عاملی دیگری تاثیرگذار بوده است؟

باتوجه به آخرین وضعیت کشور امید است كه دولت جناب روحانی با بهره مندی از تجربیات تلخ دولت گذشته و همچنین بکارگیری از توانایی ها و پتانسیل های مدیران کارآمد، خلاق و متخصص، حذف همه رانت جویان و باتدبیر و تأمل، مشعل امید را در کشور شعله ور تا موج امید و نشاط بر ملت بزرگ ایران زمین جاری گردد.

 

ضمن آنکه مراجع انتخاب مدیران چه استانداران و چه مجمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضمن پرهیز از سیاسی كاری های افراطی، شاخصهای نقش آفرین و تاثیرگذار را در چینش مدیران میانی رعایت تا شاهد ایرانی آباد و پویا باشیم.

اخبار اجتماعی - انتخاب خبر


ویدیو مرتبط :
فرار مغزها 2

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ایران با 15 رتبه نزول در رده 59 قرار گرفت/ اسپانیا تیم اول جهان ماند



در آخرین رده‌بندی فیفا اعلام شد

ایران با 15 رتبه نزول در رده 59 قرار گرفت/ اسپانیا تیم اول جهان ماند

در آخرین رنکینگ تیم‌های ملی فوتبال جهان در سال ۲۰۱۲، ایران با ۱۵ پله سقوط در رتبه ۵۹ دنیا و چهارم آسیا جای گرفت.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

به گزارش  فارس و به نقل از سایت فیفا، در این رده‌بندی ( 7 نوامبر تا 19 دسامبر برابر با 17 آبان تا 29 آذر 1391 ) تیم تحت رهبری کارلوس کی‌روش 532  امتیاز کسب کرد و در رده 59 جهان پایین تر از هندوراس جای گرفت.

همچنین در آسیا پس از ژاپن (840 امتیاز)، کره‌جنوبی (686 امتیاز)،و استرالیا (668 امتیاز) در رتبه چهارم جای گرفت.

ملی‌پوشان ایران که در مسابقات غرب آسیا ناکام ماندند، در ماه نوامبر با 611 امتیاز در رده 44 قرار داشتند.

فهرست رتبه‌های ایران در سال میلادی 2012 به شرح زیر است:

دسامبر (گزینش امروز):‌59 (‌532 امتیاز )

نوامبر: 44 (611 امتیاز)

اکتبر:58 (549 امتیاز)

سپتامبر: 54 (573 امتیاز)

اوت: 48 (590 امتیاز)

جولای: 50 (581 امتیاز)

ژوئن: 45 (596 امتیاز)

مه: 52 (575 امتیاز)

آوریل:‌ 51 (578 امتیاز)

مارس: 51 (574 امتیاز)

فوریه: 47 (606 امتیاز)

ژانویه: 44 (623 امتیاز)

در این گزینش که آخرین رده‌بندی مربوط به تیم‌های جهان در سال رو به پایان میلادی است، اسپانیا بهترین تیم دنیا با 1606 امتیاز باقی ماند. ضمن آنکه آلمان و آرژانتین به ترتیب با 1437 و 1290 امتیاز دوم و سوم شدند.

تیم برزیل که سابقا جزو تیم های رده بالای این جدول بود با 5 رتبه نزول در رده هجدهم قرار گرفت.

فهرست 10 تیم اول جهان در ماه میلادی به این شرح است:

1- اسپانیا: 1606 امتیاز

2-آلمان 1437 امتیاز

3- آرژانتین 1290 امتیاز

4-ایتالیا 1165 امتیاز

5-کلمبیا 1164 امتیاز

6-انگلیس 1151 امتیاز

7-پرتغال1143 امتیاز

8-هلند 1124 امتیاز

9-روسیه 1070 امتیاز

10-کرواسی 1064 امتیاز

فارس