اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اکثریت داشتن اصولگرایان درمجلس بعدی به نفع روحانی است/اصلاح طلبان رای اکثریت راندارند
*با صراحت باید گفت، مجلس با اکثریت نمایندگان اعتدالگرا مطلوب نیست. واقعیت این است که همه وجوه سیاست با اعتدال و عقلانیت پیش نمیرود. اگر اینگونه بود که هرگز چالشی به وجود نمیآمد.
* بعید است اصلاحطلبان اکثریت مجلس را بهدست آورند با اینکه تفکر آنان هنوز زنده است و در زیر پوست جامعه نفس میکشد اما بهلحاظ عددی نمایندهای ندارند که تفکرات و مطالبات آنها را پیگیری کند. البته این را هم میتوان از خوشاقبالی دولت یازدهم دانست.
*با فرض اکثریت بودن اصلاحطلبان در مجلس، تضادی آشکار بین آنها و دولت به وجود میآید. اصلاحطلبان ناچارند حرفها و مطالبات و شعارهایی را که در گذشته دادهاند، در فضایی دیگر اجرایی و عملیاتی کنند و با دستزدن به این کار دولت را بهدنبال خود خواهند کشید و چون دولت بهدلیل موقعیت و ماهیت وجودیاش نمیتواند دوشبهدوش مجلس حرکت یا رقابت کند، ناگزیر به وجه سنتی خود، یکی از وجوه اعتدالگرایان رجعت میکند و این شکافی بین دولت و مجلس و در نهایت بین مردم و دولت میاندازد.
*حضور حداکثری اصولگرایان در مجلس برای دولت کمخطرتر و حتی مفیدتر است. اصولگرایان نمایندگان ریزودرشتی دارند که میتوانند آن را سازماندهی و روانه مجلس کنند. ولی چون تفکر آنها در اذهان مردم آسیبی جدی دیده، بعید است هیاهوی آنان در مجلس به ضرر دولت تمام شود و شاید حتی به محبوبیت دولت نیز کمک کند. در تضاد میان مجلس و اصولگرایان و دولت، سیاستی خلق میشود که بهنفع دولت است و مهمتر اینکه در مذاکرات هستهای، نمایندگان اصولگرا، اهرم فشار مناسبی برای دولتهای غربی بهحساب میآیند که روند مذاکرات را بهنفع دولت روحانی تسریع میکنند.
* اشتباه برای دولت یازدهم دستیافتن مجلس به نیروهای اعتدالگراست. تجربه مجالس دولت اصلاحات و اصولگرا نشان داده مجلس یکدست بهنفع دولت نیست و گاه ضررش بیش از سودش است. اگر مجلس اینگونه شکل بگیرد که کمیت مؤثر آن را اصلاحطلبان تشکیل بدهند یا هژمونیِ مجلس باشند، دستیابی به مطالبات سیاسی مردم محتملتر میشود. ترکیب مطلوب شاید این باشد که اعتدالیون بیشتر از اصلاحطلبان و کمتر از اصولگرایان باشند. اگر حداکثر مجلس دست اصولگرایان باشد، در آنتاگونیسمی که با دولت و اصلاحطلبان شکل میگیرد، سیاستی خلق میشود که بهنفع دولت و اصلاحطلبان است. زیرا اصولا اصولگرایان با توجه به روند انتخابات پایگاه مردمی ندارند و تا مدتها با پسلرزههای زلزله احمدینژاد دستبهگریبانند. آنها اغلب در انتخابات بر مردمسازی تلاش میکنند. «مردمسازی» یعنی ساختن و تهییج مردمی موقت برای رسیدن به اهداف انتخاباتی.
اخبار سیاسی -سرمقاله روزنامه شرق
ویدیو مرتبط :
حسینی: اکثریت رای دهندگان به سلاح ورزی حاضر به دفاع از وی نیستند
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
کلهر:دوران طلایی احمدینژاد هماننددوران شاه عباس بود/ رای اصولگرایان و اصلاحطلبان به روحانی موثر نبود
کلهر:دوران طلایی احمدینژاد هماننددوران شاه عباس بود/ رای اصولگرایان و اصلاحطلبان به روحانی موثر نبود
روزنامه آرمان در گفتوگویی با مهدی کلهر مشاور سابق رییس جمهور نوشت:
*در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، اتفاقی که افتاد این بود؛ 4 نفر خارج از دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب خودشان را معرفی کردند که یکی آقای روحانی، دیگران هم شامل آقایان قالیباف، محسن رضایی و محمد غرضی میشدند.
این 4 نفر در اظهاراتشان از دو جریان سیاسی که در کشور ما از ابتدای انقلاب در عرصه سیاسی حضور داشتند، تبری جستند. تصور میکنم اولین مساله انتخابات یازدهم اینگونه بود که جریان خاموش کشور که در همه جوامع وجود دارد به همراه 70 تا 85 درصد از گروه میانهرو به صحنه آمدند و به آقای روحانی رای دادند که شامل قشرهای مختلفی هم بودند یعنی از روستاییان تا اساتید دانشگاهها و شخصیتهای سیاسی به آقای روحانی رای دادند. تصور میکنم جامعه ما بعد از انقلاب نیازمند آرامش و اعتدال و استقرار و... بیشتر است و به همین سو حرکت کرد.
*{در پاسخ به این سوال که اصولگرابودن آقای احمدینژاد را قبول ندارید؟}: خودم از سال 77 و 78 یکسری مقاله در روزنامه جمهوری اسلامی درباره چپ و راست و اصلاحطلب و اصولگرا داشتم که در آنها اشاره کردم تصور میکنم جامعه دیگر ظرفیتش بیش از این است که جریانی ادعا کند که میخواهد جامعه را هدایت کند. جامعه نیازمند جریان آرمانگرایی است که واقعیتنگر باشد. تصور میکنم ظهور عینی این جریان در انتخابات سال 92 بود.
* الان رای آقای ولایتی و جلیلی را جمع بزنید، رای اصولگرایان است و من مشاهدات میدانی را میگویم. یکسری از اصلاحطلبان که رای دادند و (میدانم یکسری از این طیف رای ندادند چون در سال 88 بیش از 40 میلیون رای به صندوق ریخته شد اما در سال 92 حدود 36 میلیون رای اخذ شد که 4 میلیون اختلاف است) این 70 و خوردهای درصدی که رای دادند از آن میان برخی اصلاحطلبان به آقای قالیباف رای دادند که آرای قابلتوجهی است، بخشی از آنها را هم من اطلاع دارم که بهصورت شخصی و بدون جریانی به آقای رضایی رای دادند و شاید بخش کمی هم که از نزدیک با آقای غرضی آشنا بودند، به وی رای دادند و بخشی هم به آقای روحانی رای دادند.
در اصلاحطلبان افرادی بودند که به آقای روحانی رای دادند ولی اینها خودشان از این محدودههای کلاسیک اصلاحطلبی و اصولگرایی خروج کرده بودند. تصور میکنم که رایی که امسال داده شد، آشکارا نشان داد بیش از 70 درصدی که کشور و نظام را میخواهند و درصدد هستند آینده را خودشان رقم بزنند، وارد صحنه شدند. من به اینها میگویم مردم و این مردم امسال حضور جدی داشتند و بیشترین رای را به آقای روحانی دادند.
*معتقدم رای اصولگرایان و اصلاحطلبان به آقای روحانی موثر نبود، روحانی در بین کاندیداها از ابتدا مواضعش را درمورد اصلاحطلبی و اصولگرایی شفاف کرد و شاید شفافترین مواضع مربوط به وی بود. شخصیتش اینگونه است که یا راجع به مسائل صحبت نمیکند و یا اگر صحبت کند، خیلی شفاف توضیح میدهد. در بین کاندیداها در زمان مناظرهها گفتم که مواضعش را شفاف میگوید البته جدا از اینکه ما مواضعش را میپسندیم یا نمیپسندیم. مردم پیام آقای روحانی را گرفتند. مردم خواستند به یک فرد مستقل رای دهند. در نشستی که چندی قبل در صداوسیما بود هم تقریبا همین موضوعات را مفصل اشاره کرد.
*دوران 8 سال آقای احمدینژاد همانطور که آقای روحانی گفتند دوران موفقی بود. آقای روحانی گفت که من به این زحمات در دو دولت تعظیم میکنم که تعبیر متواضعانهای بود. خیلی کارها برای کشور صورت گرفته و امروز زیرساختهایی مهمی در کشور آماده است که در سال 84 نبود که یکی از آنها سیمان، یکی از آنها آهن، یکی از آنها نانوتکنولوژی و... است. خیلی از چیزهایی که اکنون شما میبینید در سال 84 نبود و خیلی با الان فاصله داشتیم مثلا در هوا و فضا با الان خیلی فاصله داشتیم. دوران احمدینژاد یک دوره طلایی است که در تاریخ ثبت خواهد شد البته اشکالاتی هم داشت.
*{در پاسخ به این سوال که چه اشکالاتی درمورد دولت آقای احمدینژاد میتوانید بگویید؟}: یکی از اشکالات آن، برخی تصمیمات شتابزده است. عینک دوربین آقای احمدینژاد خوب کار میکرد اما عینک نزدیکبینش بهدلیل مشغلههایی که داشت برخی اوقات اصلا نمیدید.
تیمی که سال 84 با آنها شروع کرد، تیم خوبی بود و حداقلش این بود که تیمی که شروع کرد و تعدادشان هم زیاد نبودند، تیم صادقی بودند که کارنامه خوبی از نظر تجربی و مدیریتی داشتند اما در دولت دهم، آرامآرام تیم جدیدی وارد شد که به تعبیر شما شاید کمتجربه بودند و آن کمتجربگی تاثیر گذاشت و تصمیماتی گرفته شد که قابل دفاع نبود. مثل خروج 40 درصد کارمندان دولت از تهران در یکماه؛ تصمیمات اینچنینی مشخص بود که پختگی لازم را نداشت و طبیعی بود که نتیجه مطلوبی ندارد.
*ببینید یاران آقای احمدینژاد در سال 84 تعدادشان به 10 نفر نمیرسد. آنهایی که بعدا آمدند (در دور دوم انتخابات آمدند) طبیعی است که اکنون جدا شوند. من 2 یا 3 ماه پیش به خود آقای احمدینژاد هم گفتم که او هم تایید کرد. نظرشان انگشتان یک دست بود. آنهایی که در سال 84 برای سازندگی کشور آمدند، تعداد کمی بودند که من یکی از آنها هستم و اگر اجازه داشتم اسامی بقیه را هم میگفتم.
هنوز هم معتقدم دوره آقای احمدینژاد دوره طلایی سازندگی در طول شاید تاریخ مکتوب کشور است و این دوران را با دوره شاهعباس و حکام لایق در قبل و بعد از اسلام مقایسه میکنم. باید اجازه دهید که این تلخکامیها بگذرد که ما، منکر این موضوع نمیشویم. این تلخکامیها همیشه در تاریخ هست و با پایان آن، خیلیها با من همنظر میشوند.
خبرآنلاین