اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

اولیای دم، بار دیگر تقاضای قصاص كردند



پرونده قتل علی چراغی به دست یكی از ماموران سد معبر شهرداری تهران، پس از نقض حكم تبرئه متهم از قتل عمد در دیوان عالی كشور، صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه كیفری استان تهران مورد رسیدگی مجدد قرار گرفت.

متهم ردیف اول پرونده، مردی ٣١ ساله به نام محمد است كه پیش از این با رای قضات شعبه دوم دادگاه كیفری استان تهران از قصاص رهایی یافته و به حبس محكوم شده بود اما با اعتراض اولیای دم و رد این حكم در دیوان عالی كشور، باردیگر با اتهام قتل عمد روبه‌رو شده است.

 

او كه چهار فقره سابقه كیفری دیگر نیز در ارتباط با سرقت و مواد مخدر در پرونده دارد، ١٥ مرداد ٩٣ به عنوان مامور سد معبر شهرداری تهران، همراه با سه مرد دیگر، جمع‌آوری ضایعات از سوی علی چراغی (٤١ ساله) و پسر ١٣ ساله‌اش در تهرانپارس را «غیرمجاز» دانست و با او درگیر شد. در این نزاع، علی چراغی از ناحیه سر به‌شدت مجروح شد و ٨ روز پس از انتقال به بیمارستان به دلیل «خونریزی مغزی ناشی از اصابت جسم سخت» جان باخت تا ضارب - متهم ردیف اول- به اتهام قتل عمد دستگیر شود.


یك سال پس از این حادثه، ٣٠ مرداد ٩٤، جلسه رسیدگی به پرونده او در شعبه دوم دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی برگزار شد كه در نتیجه آن، به حبس و پرداخت دیه محكوم شد. سه متهم دیگر نیز به اتهام ضرب و شتم مقتول پیش از وقوع قتل، به شش ماه زندان محكوم شدند. پیش از صدور این احكام، وكیل متهم از تصمیم شهرداری به دادن خانه‌ای ٤٠٠ میلیون تومانی به خانواده مقتول خبر داده و از اولیای‌دم خواسته بود در ازای دریافت آن، متهم را ببخشند اما آنها بر قصاص تاكید و به دیوان عالی كشور اعتراض كردند تا سرانجام حكم تبرئه متهم نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه دهم دادگاه كیفری به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده ارسال شد.
صبح دیروز در جلسه رسیدگی به پرونده، اولیای‌دم بار دیگر تقاضای قصاص متهم را خواستار شدند و ابوالفضل، پسر مقتول كه در لحظه وقوع حادثه همراه پدرش بود، گفت: «٩ صبح بود. با پدرم رفته بودیم ضایعات آهن جمع كنیم. به تهرانپارس كه رسیدیم متهم با سه نفر دیگر به عنوان مامور سد معبر جلوی‌مان را گرفت. پرسید چرا بدون مجوز ضایعات جمع می‌كنید؟ می‌خواستند ماشین‌مان را بخوابانند برای همین یكی شان سوار ماشین‌مان شد و گفت دنبال وانت آنها راه بیفتیم. پدرم همین كار را كرد اما چند لحظه بعد تصمیمش عوض شد و ماشین را در پیچ خیابان ایزدپناه نگه داشت.»


ابوالفضل كه دو خواهر ٢٠ و ٥ ساله و یك برادر ١٤ ساله هم دارد درباره لحظه قتل نیز گفت: «وقتی پدرم پیاده شد، متهم به سمتش آمد و درگیر شدند. وقتی پدرم لباس او را پاره كرد، گوشی‌ام را گرفت تا به پلیس زنگ بزند. داشت به مامور پشت خط آدرس می‌داد كه متهم به سمت ماشینش رفت و پنجه بوكس خود را از زیر صندلی بیرون آورد و با آن، از پشت به گیجگاه چپ پدرم زد. او با باسن روی زمین افتاد و بیهوش شد. چند روز بعد هم در بیمارستان فوت كرد.»


استفاده متهم از پنجه بوكس در این درگیری، یكی از ابهامات پرونده است به نحوی كه در كیفرخواست صادره از سوی دادستانی نیز آمده است كه استعلام پزشكی قانونی درباره علت مرگ و شهادت شاهدان حادثه، دلالتی بر استفاده متهم از آن ندارد. همزمان متهم پیش از این در بازجویی‌ها خود را بوكسور دانسته بود.

 

با این همه اصابت ضربه مشت او به سر مقتول در اظهارات بیشتر شاهدان به چشم می‌خورد. موضوعی كه متهم پرونده نیز در بازسازی صحنه جرم آن را نشان داده اما در جلسه دادگاه به انكار آن روی آورده است. او در جلسه رسیدگی به پرونده، با تاكید چندباره بر وارد كردن ضربه به گردن مقتول و مجروح شدن سر او با اصابت به زمین، در دفاع از خود گفت: «من بوكسور حرفه‌ای نیستم و ضربه‌ای هم به سر مقتول نزدم. آن روز وقتی از او مجوز خواستم، گفت ندارم. یكی از بچه‌ها سوار ماشینش شد و دنبال ما راه افتادند. ٢٠٠، ٣٠٠ متر نرفته بودیم كه در پیچ خیابان ایزدپناه توقف كرد. پیاده شدم علتش را بپرسم كه جر و بحث مان شد.

 

او فحش داد و لباسم را پاره كرد. به سمت ماشینم برگشتم تا چوب بردارم و با آن شیشه‌های ماشینش را خرد كنم اما چوبی پیدا نكردم. برای همین به سمتش دویدم و ضربه‌ای به صورتش رها كردم. او جاخالی داد و كف دست من به گردنش خورد. ناگهان سیاهی چشمش رفت، با شانه به زمین افتاد، سمت چپ سرش با سرعت و ضرب به زمین خورد و بیهوش شد. فكر كردم فیلم بازی می‌كند. با پا به او زدم اما تكان نخورد. یكی از بچه‌ها یك بطری آب یخ را هم روی صورتش خالی كرد اما عكس العملی نداشت. چند ثانیه بعد از دهانش كف آمد. خیلی ترسیده بودم برای همین سوار ماشین شدم و فرار كردم.»


اصرار متهم به زدن ضربه به گردن مقتول و بوكسور حرفه‌ای نبودن در حالی است كه به گفته بیشتر شاهدان حادثه، مقتول پس از وارد آمدن ضربه، ابتدا با باسن نشست و با سر، فرود سختی به زمین نداشت. موضوعی كه وكیل اولیای دم نیز با استناد به آن، آثار له شدگی در گیج گاه مقتول را قبل از برخورد او با زمین دانسته و با قتل عمد خواندن اقدام متهم، خواستار مجازات او شده است.


در نقطه مقابل او، وكیل متهم، دفاعیات خود را بر عدم استفاده موكل خود از پنجه بوكس و ایراد ضربه به گردن مقتول استوار ساخته و نقض حكم تبرئه در دیوان عالی كشور را بر پایه احساسات دانسته است. او در دادگاه گفت: «یكی از شاهدان گفته است كه متهم از پنجه بوكس استفاده كرده اما اظهارات او غرض آلود است. پزشكی قانونی نیز استفاده از آن را رد كرده. ضمن اینكه موكل بوكسور حرفه‌ای نبوده و آموزش‌های لازم درباره نواحی خطرآفرین بدن را ندیده است. روز حادثه نیز، بدون قصد قبلی برای قتل، با كف دست ضربه‌ای به گردن مقتول وارد كرده كه عملی كشنده نیست.»


پس از او كه‌ با استناد به این موارد، خواستار تبرئه مجدد موكل خود از قتل عمد شد، متهم برای آخرین دفاع پشت جایگاه ایستاد و گفت: «از خانواده مقتول تقاضای بخشش دارم. آن روز رفته بودم سر كار و قصد قتل نداشتم. می‌دانم اگر خودم را هم بكشم، باز نمی‌توانم جای خالی مقتول را پر كنم. اما من قصد كشتن نداشتم.» آخرین دفاع متهم، زنگ پایان جلسه دادگاه را به صدا درآورد. در چند روز آینده حكم پرونده نیز صادر خواهد شد.

 

 اخبار حوادث  -  اعتماد  


ویدیو مرتبط :
دم به دم توبین الحرمین(شور)-حاج سعیدغلام نژاد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

6 ماه فرصت به اولیای‌دم برای بخشش یا قصاص مرد همسرکش



اخبار حوادث -  6ماه فرصت به اولیای‌دم برای بخشش یا قصاص مرد همسرکش

قضات دادگاه کیفری استان تهران به اولیای‌دم مقتولی شش‌ماه فرصت دادند تا برای بخشش یا اجرای حکم مردی که 10سال قبل همسرش را به قتل رسانده ‌بود اقدام کنند. 

به گزارش شرق، این تصمیم بر اساس خواسته متهم به استناد ماده 429 قانون مجازات اسلامی جدید گرفته شده است. در این ماده قانونی آمده است: «در مواردی که محکوم به قصاص در زندان و صاحب حق قصاص بدون عذر موجه یا به علت ناتوانی در پرداخت تفاضل دیه یا به جهت انتظار برای بلوغ یا افاقه ولی‌دم یا مجنی‌علیه مرتکب را در وضعیت نامعین رها نمایند با شکایت محکوم‌علیه از این امر دادگاه صادر‌کننده حکم مدت مناسبی را مشخص و به صاحب حق قصاص اعلام می‌کند تا ظرف مهلت مقرر نسبت به گذشت مصالحه یا اجرای قصاص اقدام کند و در صورت عدم اقدام او در این مدت دادگاه می‌تواند بعد از تعیین تعزیر بر اساس کتاب پنجم تعزیرات و گذشتن مدت زمان با اخذ وثیقه مناسب و تایید رییس حوزه قضایی و رییس کل دادگستری استان تا تعیین‌تکلیف از سوی صاحب حق قصاص مرتکب را آزاد کند.» به موجب مدارک موجود در این پرونده متهم که محسن نام ‌دارد 20مرداد سال 82 بازداشت شد. فرزندان متهم زنی را به بیمارستان رساندند و از پرستاران برای رسیدگی به او کمک خواستند. جوانی که این زن را به بیمارستان رسانده‌ بود، گفت: «این زن فرشته نام دارد و نامادری من است.

 

ما زمانی او را پیدا کردیم که خون‌آلود روی زمین افتاده ‌بود و ما نمی‌دانیم چه کسی به او آسیب رسانده‌ است.» دقایقی بعد از اینکه این جوان فرشته را به بیمارستان رساند پزشکان مرگ او را اعلام کردند و ماموران پلیس برای بازجویی از پسر جوان او را به کلانتری منتقل کردند. او در بازجویی‌ها گفت: «فرشته همسر پدرم بود. من و خواهران و برادرانم در طبقه پایین خانه‌مان زندگی می‌کنیم و فرشته و پدرمان در طبقه بالا ساکن بودند. ما در زندگی آنها دخالتی نداشتیم و فقط گاهی همدیگر را می‌دیدیم اما زمان حادثه با توجه به صداهایی که از بالا می‌آمد فهمیدیم میان آنها درگیری ایجاد شده ‌است.

 

بعد هم پدرم با عجله از خانه بیرون رفت. من برای اینکه بدانم چه اتفاقی افتاده به طبقه بالا رفتم و فرشته را در حالی‌که غرق در خون بود پیدا کردم. بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردم اما گفتند کار از کار گذشته است.» در حالی‌که این جوان از محل مخفی‌شدن پدرش اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد، محسن -متهم- خودش را به ماموران معرفی کرد و پذیرفت همسرش را به قتل رسانده ‌است. او گفت: من فرشته را دوست داشتم.

 

مدت زیادی از زندگی ما نگذشته‌ بود که این اتفاق افتاد. او زن مهربانی بود اما بعضی کارهایش من را عصبی می‌کرد. آن روز با هم جروبحث کردیم و من به صورتش سیلی زدم بعد هم با چوب دو ضربه به سرش زدم که روی زمین افتاد. بعد هم از خانه بیرون رفتم.  ماموران بعد از بازداشت متهم جسد را به پزشکی‌قانونی انتقال دادند و از متخصصان خواستند تا در مورد علت فوت اظهارنظر کنند. هرچند متخصصان تایید کردند زن جوان سیلی خورده و با جسمی سخت نیز ضرباتی به سرش وارد شده اما علت فوت را خفگی اعلام کردند. با توجه به این نظریه بود که متهم یک‌بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت.

 

او گفت: یادم نمی‌آید او را چطور کشتم، درواقع اصلا قصد کشتن نداشتم و می‌خواستم با او زندگی خوبی داشته ‌باشم من اصلا یادم نمی‌آید که او را خفه کرده ‌باشم. فقط دستم را روی گردنش گذاشتم و فشار دادم اما خفه‌اش نکردم.  پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد. پدر و مادر فرشته درخواست صدور حکم قصاص کردند و پذیرفتند تفاضل دیه را هم بپردازند.

 

در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من فرشته را خفه نکردم و فقط به او سیلی زدم و با چوب هم زدمش. اگر به‌خاطر این ضربات او جان داده ‌باشد اتهام قتل را قبول دارم. متهم گفت: من چهاربار ازدواج کردم. در سه‌ ازدواج قبلی همسرانم از من جدا شدند. هیچ‌‌وقت زندگی خوبی نداشتم و همیشه جروبحث می‌کردیم. من آدم عصبی‌ای بودم و نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم. همسرانم هم رعایت من را نمی‌کردند بعد از اینکه زن سوم را طلاق دادم با فرشته آشنا شدم.

 

هرچه او خواست برایش تهیه کردم حتی از من خواست با فرزندانم زندگی نکنم من بچه‌ها را در طبقه پایین جا دادم و خودم و فرشته در طبقه بالا زندگی می‌کردیم. روز حادثه بین ما جروبحث شد و من دوباره عصبانی شدم و این اتفاق افتاد. بعد از پایان جلسه رسیدگی رای بر قصاص متهم صادر شد و حکم مورد تایید دیوانعالی کشور نیز قرار گرفت.

 

سپس پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی فرستاده‌ شد اما اولیای‌دم که باید نیمی‌ از دیه یک مرد مسلمان را به‌دلیل زن‌بودن مقتول به او می‌پرداختند و بعد حکم را اجرا می‌کردند در این خصوص اقدامی نکردند تا اینکه محسن یک هفته پیش با ارسال درخواستی به شعبه 74 دادگاه کیفری‌ استان تهران با توجه به ماده 429 درخواست تعیین‌تکلیف کرد.

 

قضات بعد از شور در این خصوص به اولیای‌دم اخطار کردند در صورتی که ظرف مدت شش‌ماه برای بخشش یا اجرای حکم با پرداخت نیمی از دیه اقدام نکنند متهم پس از تعیین تعزیر (زندان) مناسب و با قرار وثیقه آزاد خواهد شد.

اخبار حوادث - شرق