اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
انگیزه مرموز پسر آشنا در قتل قهرمان کشتی
ماجرا به ساعت ٩شب روز ششم بهمن امسال برمیگردد. آن روز وقوع یک درگیری مرگبار در خیابان ناطقی، خیابان زرین خامه، به کلانتری ١٠٩ بهارستان اعلام شد. بلافاصله ماموران به محل حادثه رفتند و بررسیهای خود را آغاز کردند. با حضور ماموران کلانتری در محل و بررسیهای نخست مشخص شد مردی به نام «علی» ٣٥ساله در یک درگیری ازسوی پسری جوان مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفته و جان خود را از دست داده است.
بنابراین به دستور ایلخانی بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه ٢٧ تهران، پرونده دراختیار ماموران اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. درهمان تحقیقات نخست از شاهدان صحنه جنایت مشخص شد که قتل توسط کارگر یک مغازه مرغفروشی درخیابان ایران به وقوع پیوسته که او نیز متواری شده است. درحالی که تجسسها برای دستگیری این مرد ادامه داشت، ساعت ١٦ روز هشتم بهمنماه، متهم پرونده با مراجعه به کلانتری باقرآباد قرچک خود را به پلیس تسلیم کرد. متهم درهمان تحقیقات نخست به داشتن اختلاف با مقتول و ارتکاب جنایت اعتراف اما در ادامه تحقیقات، اظهارات متفاوتی را درباره انگیزه واقعی جنایت اعلام کرد.
این پسر جوان صبح دیروز با انتقال به شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران بازهم اظهارات متفاوتی را درباره انگیزهاش از جنایت پیشروی بازپرس ایلخانی قرار داد. در این جلسه پدر مقتول در اظهارات خود گفت: «پسرم قهرمان کشتی بود و چندین مدال طلا هم داشت. او همیشه باعث افتخار ما بود. شغلش هم پخش آلایش مرغ بود که روز حادثه به ما خبر دادند او کشته شده است. هنوز هم باور نمیکنم که پسرم کشته شده باشد. قاتل پسر من حتی در مورد انگیزهاش هم حرفی نمیزند و من حداقل دوست دارم بدانم که پسرم به چه گناهی چنین بیرحمانه به قتل رسید اما او سکوت میکند و با این سکوتش ما را بیشتر عذاب میدهد.»
با وجود این اظهارات باز هم پسر جوان در مقابل سوالات قاضی و پدر مقتول هم سکوت کرد و انگیزه خاصی را مطرح نکرد. این پسر در پایان نیز به «شهروند» از روز جنایت گفت.
چند سال داری؟
٢٢ سال.
شغلت چه بود؟
من کارگر مرغفروشی بودم.
مقتول را میشناختی؟
ما از بستگان دور هم بودیم که خانوادههایمان در دو روستای متفاوت زندگی میکنند. برای همین خیلی همدیگر را ندیده بودیم.
با او دشمنی خاصی داشتی؟
نه اصلا. باز هم میگویم من مقتول را خیلی خوب نمیشناختم و ارتباط خاصی با او نداشتم.
پس چرا او را کشتی؟
خودم هم نمیدانم دلیل درگیری مقتول با من چه بود. او یک روز وقتی در بازار بودیم و سرکارم بودم، به من حمله کرد و با من درگیر شد. دلیلش را هم نمیدانستم. برای همین من هم برای دفاع از خودم او را کشتم.
مگر میشود که یک نفر بیدلیل به جان کسی بیفتد و با او درگیر شود؟
خودم هم دلیلش را نمیدانم وگرنه حتما آن را میگفتم. دلیلی ندارد که بخواهم دروغ بگویم.
بعد از قتل چه کار کردی؟
بعد از آن وقتی دیدم که مقتول کشته شده است، از ترسم فرار کردم و ٢روزی را درحرم شاهعبدالعظیم ماندم و همانجا میخوابیدم تا اینکه درنهایت تصمیم گرفتم خودم را تسلیم پلیس کنم.
اخبار حوادث - شهروند
ویدیو مرتبط :
قتل مرموز شیطانی!!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
انتقام تعرض به پسر انگیزه قتل برای پدر
اخبار حوادث - انتقام تعرض به پسر انگیزه قتل برای پدر
به گزارش خبرنگار ما، جسد مردی جوان که با گلوله به قتل رسیده بود سوماردیبهشت سال90 توسط ماموران پلیس پیدا شد. تحقیقات برای شناسایی عامل این قتل به جایی نرسید و با ثبت مشخصات این مرد، جسد برای دفن به خانوادهاش تحویل داده شد تا اینکه مدتی بعد مردی در زندان به مسوولان خبر داد یکی از همبندانش مرتکب قتلی شده که پلیس از آن خبر ندارد.
این مرد گفت: «سعید که به جرم سرقت در زندان است برایم تعریف کرد فردی به نام منوچهر را به خاطر اینکه به پسرش تعرض کرده بود با گلوله به قتل رسانده است.» وقتی سعید در این خصوص مورد بازجویی قرار گرفت قتل را انکار کرد و گفت: «درست است که منوچهر کشته شده اما من ضارب نبودم.» وی در بازجوییها گفت: «از وقتی در زندان هستم خانوادهام تنها شدهاند؛ چندوقت قبل وقتی به مرخصی رفتم در راه خانه ماشینی را دیدم. تصمیم گرفتم از آن سرقت کنم وقتی وسایل داخل ماشین را برداشتم سلاحی را در داشبورد پیدا کردم و آن را برداشتم. به خانه رفتم و متوجه شدم پسرم حال خوبی ندارد چند روز طول کشید تا بگوید چه اتفاقی افتاده است؛ او به من گفت برای تعمیر دوچرخهاش به مغازه منوچهر رفته بود که توسط او مورد تجاوز قرار گرفت. خیلی ناراحت شدم موضوع را به دوستم داوود گفتم داوود قبول کرد در قبال گرفتن 500هزارتومان منوچهر را به قتل برساند. من هم اسلحه و پول را به داوود دادم و او منوچهر را کشت.»
پلیس داوود را بازداشت کرد و مورد بازجویی قرار گرفت. مرد جوان این اتهام را رد کرد و گفت: «من این کار را نکردم و چند شاهد هم دارم که زمان قتل اصلا در تهران نبودم. ضمن اینکه سعید دروغ میگوید او نه به من پول داد و نه سلاح.» داوود به دلیل نبود مدارک کافی که اتهامش را ثابت کند، آزاد شد. اینبار ماموران ادعای سعید را درباره سرقت از خودرو مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند درست زمانی که سعید مدعی سرقت است یکی از ماموران پلیس گزارش دزدی از خودرواش را اعلام کرده و گفته بود سلاحش هم سرقت شده است. آزمایشهای انجامشده نشان داد منوچهر با سلاحی به قتل رسیده که متعلق به مامور پلیس است. به این ترتیب ظن ماموران نسبت به قاتل بودن سعید بیشتر شد.
متهم در دور تازه بازجوییها اتهام قتل را قبول کرد و گفت: بعد از سرقت وقتی به خانه رفتم متوجه شدم پسرم بهشدت ناراحت است، آنقدر حالش بد بود که نتوانست حرفی به من بزند. تا اینکه بالاخره توانست صحبت کند. او گفت برای اینکه لاستیکهای دوچرخهاش را باد بزند نزد منوچهر رفت و این مرد او را مورد آزار قرار داد. پسرم بهشدت تحتتاثیر این اتفاق قرار گرفته بود. دیگر نمیتوانست بیرون برود و مرتب گریه میکرد منوچهر فکر میکرد چون من زندان هستم حق دارد هرکاری که دوست دارد با پسرم بکند. سراغش رفتم و گفتم چرا چنین کاری با پسرم کردی جواب درستی نداد. با من دعوا کرد و من هم او را با سلاحی که سرقت کرده بودم کشتم. بعد هم به زندان برگشتم.»
متهم ادامه داد: «منوچهر به خاطر کاری که با پسرم کرده بود باید تاوان پس میداد. حال پسرم آنقدر بد بود که مجبور شدم تا مدتها او را به دکتر ببرم و رواندرمانی میکرد.» سرانجام پروندهای با شکایت خانواده منوچهر علیه سعید در خصوص قتل تکمیل و با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. سعید به زودی در شعبه محاکمه خواهد شد.
اخبار حوادث - روزنامه شرق