افشای سناریوی قتل مرد طلاساز

 وقتی مرد طلاساز توقف کرد، بردیا لحظه ای مکث نکرده و به طرفش شلیک کرد و با برداشتن کیف پر از طلا گریخت.

ظهر 14 مرداد امسال صدای شلیک دو گلوله سکوت بلوار وکیل آباد مشهد را شکست. اهالی دو مرد موتورسوار را دیدند که کیفی از صندق عقب یک خودروی 206 برداشته و فرار کردند.

یکی از اهالی به خودرو نزدیک شد و متوجه شد راننده خودرو با شلیک گلوله به قتل رسیده است.

دقایقی بعد با حضور تیم جنایی در محل قتل، تحقیقات برای افشای راز این جنایت آغاز شد. بررسی های اولیه نشان داد، مقتول مرد طلاسازی است که در همان حوالی زندگی می کرد.

او ظهر از خانه راهی کارگاه خود شده بود که در میان راه دو موتورسوار سد راهش شده و با شلیک دو گلوله او را به قتل رسانده بودند.

انگیزه قاتلان چه بوده؟ این پرسشی بود که در ابتدا توسط تیم جنایی مطرح شد. آنها برای یافتن پاسخ این پرسش چند فرضیه را مطرح کردند که با توجه به شغل مقتول، فرضیه قتل با انگیزه سرقت قوی تر بود.

این احتمال زمانی به قطعیت رسید که یکی از شاهدان ماجرا به ماموران گفت: دو مرد موتورسوار پس از قتل یک کیف را از صندوق عقب خودروی مقتول برداشتند. تحقیقات از خانواده مقتول نیز نشان داد، این کیف حاوی مقدار زیادی طلا بوده است.

با توجه به نحوه سرقت کارآگاهان اطمینان داشتند، قاتلی آشنا این سرقت را طراحی و اجرا کرده است. او با اطلاع از مسیر حرکت مقتول و محل نگهداری کیف پر از طلا دست به این جنایت زده بود.

پس از تحقیقات مقدماتی جسد با دستور بازپرس ویژه قتل مشهد به پزشکی قانونی منتقل شد. همچنین تیمی از کارآگاهان تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت را آغاز کردند.

ماموران در نخستین گام به شاگردان مرد طلاساز مشکوک شده و تحقیقات را بر روی آنها متمرکز کردند.

بازجویی از شاگردان مقتول آغاز شد و تیم جنایی به اظهارات یکی از کارگران قدیمی کارگاه به نام شاهین مشکوک شدند. شاهین از 16 سال قبل در آن کارگاه کار می کرد و مورد اعتماد مقتول بود.

مرد جوان برای تحقیقات بیشتر به پلیس آگاهی منتقل شد که پس از چند روز سکوت لب به اعتراف گشود و گفت: حدود سه ماه قبل نقشه سرقت از طلافروشی را طراحی کردم و موضوع را با دو نفر از دوستانم به نام های میثم و سهیل در میان گذاشتم.

مقتول هر هفته چهارشنبه مقدار زیادی طلا را به بازار می برد. برای اجرای نقشه مان نیاز به فردی داشتم تا مرد طلاساز را بکشد. چند روز قبل از اجرای نقشه سرقت با یک مجرم خشن به نام بردیا آشنا شدم که او وقتی از نقشه ام با خبر شد قبول کرد مرد طلاساز را بکشد.

چند بار نقشه را با هم مرور کردیم. قرار بود بردیا و یکی از دوستانش تصادفی ساختگی در مسیر صاحبکارم درست کنند و بعد از خودرو پیدا شده و او را با شلیک اسلحه ماکاروف به قتل برسانند.

ما هم با یک خودروی پراید آنها را تعقیب کردیم تا در صورت به وجود آمدن مشکل به آنها کمک کنیم. چندبار مسیر مرد طلاساز را بررسی کرده و همه چیز براساس نقشه اجرا شد.

البته چند هفته برای اجرای نقشه به آن منطقه رفتیم اما موفق نشدیم تا این که روز حادثه بردیا مقابل خودروی مقتول تصادفی ساختگی درست کرد و وقتی مرد میانسال توقف کرد، با شلیک گلوله او را کشت و طلاها را برداشت. آن روز داخل کیف سه کیلو و 400 گرم طلا بود.

اعترافات شاهین خانواده مقتول را شوکه کرده بود. او کارگر مورد اعتماد مرد طلاساز بود و کسی باور نمی کرد او دست به این جنایت زده باشد.

یکی از بستگان مقتول پس از اعتراف شاهین به ماموران گفت: شاهین مورد اعتماد مرد طلاساز بود. 16 سال در کارگاه مقتول کار می کرد.

مرد طلاساز همیشه به او کمک می کرد اما جواب این محبت ها قتل او با دستور شاهین بود. ما وقتی خبر قتل را شنیدیم به تنها کسی که شک نکردیم شاهین بود. او حتی بعد از قتل هم با ظاهرسازی خود را ناراحت نشان می داد.

همین اعترافات کافی بود تا پلیس گره از معمای این جنایت باز کند. به دلیل این که احتمال داشت متهمان با اطلاع از دستگیری طراح سرقت فرار کنند، بلافاصله عملیات دستگیری دیگر متهمان آغاز شد.

متهمان که از دستگیری شاهین با خبر شده بودند، مخفیگاه خود را ترک کرده و به محلی نامعلوم رفته بودند به همین خاطر دو تیم از ماموران پلیس آگاهی و پلیس امنیت تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت را آغاز کردند.

سرانجام پس از چند روز ردیابی، مخفیگاه متهمان در منطقه فردوسی مشهد شناسایی شد. سریع چند تیم عملیاتی راهی محل شده و خانه را محاصره کردند.

دزدان مسلح وقتی خود را در محاصره دیدند دست به اسلحه بردند که در جریان درگیری با پلیس دو نفر از آنها دستگیر شدند اما متهم اصلی توانست فرار کند.

دو متهم دستگیر شده در بازجویی ها با اعتراف به جرم خود مدعی شدند، بردیا آنها را فریب داده و پس از سرقت کیف طلا هیچ سهمی به آنها نداده است.

در شاخه دیگری از تحقیقات ردپای یکی دیگر از اعضای این باند در تربت حیدریه شناسایی شد و ماموران در عملیاتی ضربتی او را دستگیر کردند. تحقیقات برای دستگیری بردیا ادامه دارد. متهمی که دیگر اعضای باند او را به عنوان قاتل معرفی کرده اند.

قاضی سیدجواد حسینی، بازپرس جنایی مشهد پس از بازجویی از متهمان آنها را برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد.

به گفته بازپرس پرونده، در این پرونده علاوه بر متهمان اصلی چند نفر که به فرار آنها کمک کرده بودند نیز دستگیر شدند که در بازرسی از مخفیگاه آنها مقدار قابل توجهی مشروبات الکلی و لوازم سرقتی کشف شد که به پرونده این متهمان به طور جداگانه رسیدگی می شود.

وی ادامه داد: تحقیقات برای دستگیری متهم فراری ادامه دارد و پس از تکمیل شدن تحقیقات، پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان فرستاده می شود.

اخبار حوادث  -  جام جم  

ویدیو مرتبط :
سناریوی جایگزین قتل میرحسین موسوی و کروبی

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

افشای سناریوی مرد جنایتکار برای قتل همسر دومش

افشای سناریوی مرد جنایتکار برای قتل همسر دومش

حوادث - به گزارش مردم سالاری، 15 مرداد امسال ماموران پلیس آگاهی خراسان شمالی در جریان فوت مشکوک زن جوانی در جاده بجنورد- اسفراین قرار گرفتند. تیم پلیسی پس از حضور در محل دریافتند در محل حادثه یک خودرو به داخل دره سقوط کرده و جسد زنی حدود 30 ساله بر روی صندلی کنار راننده قرار دارد.

 

با توجه به مشکوک بودن حادثه تیمی از کارآگاهان تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده و در بررسی های خود متوجه شدند خودرو متعلق به مردی اهل شهرستان گرمه می باشد.
صاحب خودرو به اداره آگاهی احضار و در تحقیقات گفت: 14 خردادماه خودرو را به فردی به نام رضا فروختم و در زمان حادثه خودرو در اختیار این فرد بود.

با شناسایی آخرین مالک خودرو به نام رضا، او به اداره آگاهی احضار و در بازجویی ها گفت: روز حادثه همراه همسر دومم به نام نرگس برای تفریح به جاجرم رفته بودیم اما زمانی که خودرو را در کنار جاده رها کرده بودم ناگهان خودروی پیکان در حالی که همسرم داخل آن بود به دره سقوط کرد من هم از ترس از محل فرار کردم.

این ادعاها در حالی مطرح شد که پزشکی قانونی در گزارش خود اعلام کرد زن جوان بر اثر فشار بر ناحیه گردن و خفگی جان خود را از دست داده است.
 با کشف این سرنخ رضا دوباره تحت بازجویی قرار گرفت که این بار لب به اعتراف گشود و گفت: مدتی بود تصور می کردم نرگس با مردی ارتباط پنهانی دارد این موضوع آزارم می داد به همین خاطر تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم.

 

بر اساس نقشه روز قبل از جنایت یک دستگاه خودروی پیکان خریدم و از نرگس خواستم برای حل مشکلاتمان و صحبت کردن در این زمینه به جاجرم برویم. وقتی به منطقه ای سراشیبی رسیدیم خودرو را پارک کرده و خود پیاده شدم بعد هم پیکان را به داخل دره هل دادم. زمانی که خودرو در عمق 30 متری دره متوقف شد بالای سر همسرم رفته اما دیدم او هنوز نفس می کشد به همین خاطر با دست خفه اش کردم.
متهم به قتل پس از اعتراف به این جنایت و بازسازی صحنه قتل با قرار قانونی روانه زندان شد./مردم سالاری