اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اعتراف به قتل 11 ساله از سوی زورگیران خشن
این قتل که در سال 82 رخ داده بود در حالی کشف شد که پلیس آگاهی استان گلستان در تعقیب زورگیران طلاها و اشیای قیمتی زنان و کودکان در شهرهای شرقی استان گلستان بود. تحقیقات گسترده کارآگاهان نشان داد سرقتها با خودرویی مسافرکش در شهرهای گنبدکاووس، گالیکش، کلاله و اطراف انجام میگیرد و در همه آنها راننده، مسافران را در بین مسیر به مکانهای خلوت میبرد سپس با تهدید اموال آنها را به سرقت می برد.
پس از چند سرقت مشابه پلاک خودروی دزدان به دست آمد که یکی از طعمهها آن را یادداشت کرده و در اختیار پلیس قرار داده بود. با به دست آمدن شماره خودرو، بررسی سیستم الکترونیکی پلیس راهور مشخص کرد راننده یک بار در مسیری توسط پلیس جریمه و برگ جریمه نیز تسلیم وی شده است. با فراخوانده شدن صاحب گواهینامه به پلیس آگاهی مشخص شد گواهینامه وی به سرقت رفته و خود نیز قربانی یکی از همین زورگیریها بوده است.
طبق ادعاهای این مرد در سال 82 دو مرد 35 تا 40 ساله نیسان وی را برای جابهجایی بار دربست کرایه کرده بودند اما در نیمههای مسیر و در یکی از خیابانهای خلوت و فرعی با تهدید چاقو و قمه خودرو را از وی گرفته و دست و پایش را بسته و خودرو را به سرقت برده بودند. این دو دزد دقایقی بعد به خاطر تمام شدن بنزین خودرو متوقف شده و نیسان را جا میگذارند و فرار میکنند. اگرچه در همان سال دزدان با چهرهنگاری توسط این مرد شناسایی و پلیس آنها را دستگیر میکند اما با گرفتن رضایت آزاد شدهاند.
با شناسایی دو دزد حرفهای، پلیس احتمال داد با یک باند زورگیر خودرو مواجه است که باعث بازبینی پروندههایی شد که از سال 82 در حوزه شهرهای استان گلستان رخ داده بود. در یکی از این پروندهها جوان 22 سالهای از اهالی روستاهای توابع گنبدکاووس که دست و پای او را بسته بودند با ضربات چاقو و به علت خونریزی شدید پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخته و بعد از آن خانواده قربانی از گمشدن نیسان آبی رنگ وی به پلیس خبر داده بودند.
با توجه به شناسایی دزدان و اینکه یکی از آنان در مرخصی از زندان متواری شده و دیگر برنگشته بود شناسایی مخفیگاه وی توسط تیمی از کارگاهان پلیس انجام شد و بعد از شناسایی زندانی فراری پلیس دریافت او با نام مستعار با خانوادهاش در حاشیه شهر گنبدکاووس زندگی میکند و دزد دیگر نیز در مشهد است. به این ترتیب یک گروه از پلیس آگاهی گلستان به مشهد اعزام شدند و در دو عملیات همزمان هر دو دزد را در گنبدکاووس و مشهد دستگیر کردند.
سرهنگ «محمدرضا اکبری» رئیس پلیس آگاهی گلستان در این خصوص به خبرنگار ایران گفت: این دزدان ابتدا منکر سرقتها میشدند اما با اعتراف به سه زورگیری وانتهای نیسان، از قتل پسر 22 ساله پرده برداشتند که به خاطر مقاومت در برابر آنها ضربه چاقویی به پهلوی وی زده و رهایش کرده و وانت نیسان وی را به سرقت برده بودند.
دزدان در هر سرقت نیز نیسانهای سرقتی و دیگر اموال را به افغانستان برده و در آنجا میفروختند. سرهنگ اکبری افزود: این باند زورگیری و سرقت به عنف در ابتدا چهار مرد بودند که یکی از آنها در جریان یک سرقت مسلحانه در زمان درگیری با پلیس در سال 89 کشته شد و سه عضو دیگر نیز تحت تعقیب بودند.
یکی از این دزدان خطرناک با 20 سرقت طلا و هفت بار سرقت مسلحانه 21 سال محکومیت داشته، دیگری نیز تا سال 99 حبس دارد، سومین عضو نیز به اتهام سرقت روانه زندان شده اما عفو خورده و از زندان آزاد میشود. این مجرمان اکنون به علت قتل، آدمربایی و سرقت در بازداشت به سر میبرند تا حکم نهایی آنها صادر شود.
اخبار حوادث - روزنامه ایران
ویدیو مرتبط :
اعدام زورگیران خشن
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اعتراف پدر شیشهای به قتل كودك 9 ساله
پدر كودك 9سالهای كه دو هفته پیش بر اثر شدت شكنجه روی تخت بیمارستانی در كرج جان باخت در اعترافاتش جزییات آزار و قتل این پسربچه را شرح داد.
به گزارش «شرق»، این كودك 9ساله كه علی نام داشت دو هفته پیش توسط مردی كه مدعی بود پدر كودك است در حالیكه بیهوش و خونآلود بود به بیمارستان باهنر كرج منتقل شد.
وقتی علی به پرستاران سپرده شد آنها عملیات احیا را روی این كودك آغاز كردند اما به محض بالا زدن لباسش متوجه شدند زخمهای كهنه و عمیقی روی بدن علی وجود دارد كه نشان میدهد او به شدت مورد شكنجه قرار گرفته است. پرستاران وقتی از پدر علی پرسیدند او چرا بیهوش شده است این مرد گفت پسرش تصادف كرده است. این مرد پشت در اتاق احیا ایستاد تا از وضعیت پسرش مطمئن شود. نحوه رفتوآمد پرستاران و حضور ماموران در محل برای این مرد ثابت كرد که فرزندش دیگر زنده نمیماند بنابراین او در یك فرصت مناسب بیمارستان را ترك كرد.
دقایقی بعد علی جانش را از دست داد. وقتی پرستاران به دنبال پدر او بودند تا در مورد وضعیت علی سوال كنند متوجه شدند این مرد فرار كرده است بنابراین ماموران پلیس كرج را در جریان گذاشتند و اطلاعاتی را كه پدر علی در برگه همراه بیمار پر كرده بود در اختیار ماموران قرار دادند. ابعاد فجیع شكنجههای علی زمانی فاش شد كه پزشك مسوول بخش اورژانس جسد این كودك را معاینه كرد. او متوجه شد علی نه تنها به شدت مورد ضربوجرح قرار گرفته و كتك خورده بلكه آثار سوختگیهای كهنه هم روی دستان و پاهای این كودك وجود دارد كه نشان میدهد او با سیگار سوزانده شده است. این پزشك همچنین متوجه شد علی به شدت مورد آزار جنسی قرار گرفته و شدت این آزار به حدی بوده كه قسمتی از روده این كودك از بین رفته است.
پس از آن انجمن حمایت از حقوق کودک به پیگیری موضوع و اطلاعرسانی در این باره پرداخت.سپس جسد علی به سردخانه بیمارستان منتقل شد و پلیس تحقیقات خود را برای پیدا كردن پدر مقتول آغاز كرد. شماره تلفنی كه این مرد در پرونده نوشته بود جواب نمیداد و آدرسی كه اعلام شده بود، اشتباه بود. بنابراین فرضیه قتل علی به دست پدرش قوت گرفت.
درحالیكه جسد این كودك همچنان در سردخانه بود و كسی برای تحویل گرفتن آن اقدام نمیكرد مردی كه خود را از دوستان پدر علی معرفی میكرد به بیمارستان رفت و گفت برای بررسی وضعیت علی آمده است. ماموران به این مرد مشكوك شدند و او را بازداشت كردند و بعد از انجام چندین جلسه بازجویی موفق شدند پدر علی را شناسایی و دستگیر كنند. وقتی پدر این كودك بازداشت شد، ابعاد تازهای از زندگی پردرد این كودك را فاش كرد و پلیس متوجه شد علی كودك 9ساله بعد از جدایی پدرومادرش با پدر معتادش زندگی میكرد و مرتب از طرف او مورد شكنجه قرار میگرفت. علی سال گذشته هم به دلیل شكنجهای كه تحمل كرده توسط پدرش و دوست او به بیمارستان منتقل اما بعد از مدتی مرخص شده بود.
پدر علی در بازجوییها گفت: سالهاست كه اعتیاد دارم و به همین دلیل هم همسرم من را ترك كرد و با علی تنها شدم. بعضی اوقات یكی از دوستانم هم میآمد و با هم مواد میكشیدیم. علی پسر بازیگوشی بود و من گاهی از دست او عصبانی میشدم به همین دلیل هم او را میزدم. شب قبل از حادثه هم مواد كشیده بودم و حال درستی نداشتم. وقتی به خانه آمدم متوجه شدم گوشی موبایلم نیست. به علی گفتم گوشی را به من بده، نداد. گفت دست من نیست. عصبانی شدم و او را زدم. با شلنگ و سیخ زدمش اما قصد كشتنش را نداشتم. بعد دوباره مواد كشیدم. شب خوابیدیم و صبح كه بیدار شدم متوجه شدم غرق در خون است به همین دلیل بلافاصله او را به بیمارستان رساندم. وقتی پرستاران متوجه شدند او آثار جراحت دارد ترسیدم و فرار كردم.... /شرق