اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اصولگرایان برای رسیدن به وحدت، سراغ آیت الله مصباح و قالیباف می روند
اخبار سیاسی - اصولگرایان برای رسیدن به وحدت، سراغ آیت الله مصباح و قالیباف می روند
آنها از یکسو «مصباح» را برای شرکت در همایش همگرایی اصولگرایی به میزبانی جامعه روحانیت مبارز دعوت میکنند و از سویی دیگر، از راست سنتی گرفته تا تندروهای اصولگرای مجلس در حمایت از یک رخداد درونسازمانی شهرداری، امضا جمع میکنند و موج ارسال تقدیرنامه است که برای «قالیباف» از راه میرسد.
این درحالی است که اگر یادمان باشد، سال 90 و در آستانه انتخابات مجلس نهم، حذف «علی لاریجانی» و «محمدباقر قالیباف» شروط آیتالله «مصباح» و جبهه پایداری برای حضور در جبهه وحدت اصولگرایان بود. همان زمان گفته شد که شایبه نزدیکشدن این دو به «هاشمیرفسنجانی» علت درخواست برای حذفشان بود. ضدیت حلقه موسسه امامخمینی با این دو، بعدا در جریانات دیگری هم خودش را نشان داد. در گزارش کمیسیون امنیت ملی مجلس در رابطه با ماجراهای اغتشاش در سخنرانی 22 بهمن 91 «لاریجانی» در قم، «آیتالله مصباح یزدی» هیچگاه قایل به وحدت میان اصولگرایان نبود.
همان سال 90 در جمع جبهه پایداری گفتهبود: «در صورتی افراد متعدد و گروههای مختلف میتوانند وحدت مطلوب و معقول داشته باشند که وحدت یک محور داشته باشد اما اگر جهت یکی از آنها تغییر کند و یکی به راست و دیگری به چپ برود وحدت نخواهد شد. زیرا از محور دور شدهاند.» در نهایت شروطی که آیتالله مصباح برای وحدت گذاشته بود از سوی آیتالله «محمدرضا مهدویکنی»، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز پذیرفته نشد. اصولگرایان هم موفق به ارایه فهرست واحد نشدند.
شکاف 92
این اتفاق در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 هم تکرار شد و به شکاف بیشتر بین حامیان «قالیباف» و قایلانبهانتخاب اصلح دامن زد. حامیان «قالیباف» به «پایداریهای» گردآمده در اطراف مصباح تاختند که پافشاری شما بر «جلیلی» ذیل تئوری «انتخاب اصلح» عامل شکست بود و حامیان «مصباح» هم از بیبصیرتی اصولگرایان دیگر شاکی بودند. تضاد بین هواداران جبهه پایداری با قالیبافیها تا جایی بود که از نگاه آنها «قالیباف» یک اصولگرای تمام عیار تلقی نمیشد.
همان روزهای بعد از انتخابات، یکی از رایدهندگان به «جلیلی» ذیل پست وبلاگی «حسین قدیانی»، روزنامهنگار حامی «قالیباف» نوشته بود: «من به دکتر جلیلی رای دادم به هر دلیلی که فردای قیامت باید برای آن جواب بدهم، هیچ کاندیدای اصلاحطلبی رو هم تخریب نکردم چه برسد به حاج باقر عزیز...» یا یکی از حامیان قالیباف نوشته بود: «جالبه یهسری از اصولگراهای نزدیک به گروه پایداری نمیخوان شکستو بپذیرن و پروژه کی بود کی بود من نبودم راه انداختن!».
یکی دیگر کامنت میگذاشت که: «جبهه پایداری همچون شما اعتقاد ندارند باید به هر قیمتی انتخابات را برد. نگاه شما همواره نگاه نتیجهگرایی و بردوباختی است و نگاه آنها نگاه تکلیف محور که بردوباخت در آن معنی ندارد.» و دیگری پاسخ میداد که: «به عقیده من پایگاه رای گروه پایداری به هیچوجه چهارمیلیونرای نیست و بیشتر این رایها به خاطر شخص دکتر جلیلی است. قبلا هم فهمیده بودیم که اغلب پایداریچیها درک درستی از مسایل ندارند، فهم سیاسیشان پایین است...»اما با وجود همه این مناقشات، حالا اصولگرایان دریافتهاند اگر قرار به بردی باشد، باید میان این دو گروه، آشتی برقرار کرد. از سال گذشته تاکنون سه جلسه بین آیتالله محمدرضا مهدویکنی (تا پیش از بیماری)، آیتالله محمد یزدی و آیتالله احمد جنتی برای وحدت نیروهای اصولگرا برگزار شده است.
اما تئوریسین انتخاب اصلح تا این لحظه غایب این جلسات بوده است. برای همین «مهدویکنی» که خود در انتخابات سال گذشته از «قالیباف» حمایت کرده بود، چندی قبل پیک پیغام برنده وحدت را نزد «مصباح» فرستاد تا با کشاندن رییس موسسه امامخمینی(ره) به جمع ریشسفیدان اصولگرا و جذب نظراتش، دایره معیارهای «انتخاب اصلح» را گستردهتر کنند. تلاشها فقط به جامعه مدرسین و روحانیت مبارز محدود نمانده و «اسدالله بادامچیان» نایبرییس شورای مرکزی «موتلفه» هم در ماه گذشته از دیدار اعضای حزب خود با «مصباح» در راستای وحدت اصولگرایی خبر داده است.
اگرچه ازاینسو «قالیباف» هم باید ثابت کند متعهد به ارزشهای اصولگرایی است تا اگر روزگاری دوباره قرار به انتخاب شد، از نگاه «مصباح» و یارانش در دایره «انتخاب اصلح» قرار گیرد. حجتالاسلام «سیدرضا تقوی» عضو جامعه روحانیت مبارز تهران اخیرا گفته است: «ما معتقدیم که وحدت نیروهای ارزشی باید حول محور علمای انقلابی شکل بگیرد؛ به همین دلیل از علامه مصباح یزدی خواستیم تا برای وحدت نیروهای انقلابی، ارزشی و اصولگرا ما را راهنمایی کنند.» اگرچه از این دست گفتهها در سالهای اخیر بین اصولگرایان، زیاد ردوبدل شده، اما نتیجه تقریبا همیشه متفاوت بوده است.
شاخصهای مصباحگونه
رییس موسسه امام خمینی(ره)، بعد از «احمدینژاد» دایره گزینش را تنگتر کرد. او که در آستانه انتخابات 84 تعابیر عجیبی در حمایت از «احمدینژاد» به کار برده بود، حق داشت که اینبار (انتخابات92) بیگدار به آب نزند. از نگاه او فقط کسانی شایسته انتخاب بودند که امتحان پس داده و پایبندی خود را به اصول موردنظر رییس موسسه امامخمینی(ره) ثابت کرده باشند. برای همین او بارها گفته بود که احتمال وحدت اصولگرایان بسیار ضعیف است.
این موضوع از نگاه او تا حدی بود که حتی امکان معرفی دو یا سه نفر را هم بسیار ضعیف میدانست. از نگاه مصباح، «قالیباف» به دلایلی که پیشتر گفته شد، گزینه قابلاعتمادی به حساب نمیآمد؛ تا جایی که در آستانه انتخابات سال 92 «پایبندی به اسلام و ارزشهای اسلامی»، «تبعیت از ولیفقیه» و «کارآمدی» را سه شاخصه اصلی کاندیدای اصلح در انتخابات عنوان کرده و گفته بود: «باید دید چه کسی به صورت جدی تبعیت دارد، نه اینکه شعاری باشد و تا جایی که با هوسهای برخی بسازد، تابع باشند، اما همین که چیزی مخالف آنها بود، قهر کنند. معرفی دو یا سه نفر از این جریان در انتخابات، بسیار ضعیف است.»
«مصباح» در همایش جبهه پایداری سال 90 درباره رابطهاش با اصولگرایی و اصولگرایان گفته بود: «در مسایل سیاسی کشور کسانی که اصولگرا هستند ما احترام خاصی برای آنها قایل هستیم؛ البته کسانی که واقعا اصولگرا هستند، نه اینکه از نام آن سوءاستفاده میکنند. ما همه آنها را دوست داریم و هر کاری از دستمان برآید برایشان انجام میدهیم. ما با برخی از اصولگرایان بر اساس تشخیص خود ارتباط بیشتری برقرار میکنیم. کسانی که شناختشان از ارزشهای اسلامی بیشتر بوده و دلبستگی آنها به انقلاب و اصول آن بیشتر از سایر اصولگرایان است.»
در انتخابات 92، اصلح از نگاه آیتالله، «کامران باقریلنکرانی» و بعد «سعید جلیلی» بودند، نه هیچکس دیگر. با وجود همه اینها اصولگرایان نمیتوانند «مصباح یزدی» و حامیانش را نادیده بگیرند. آنطور که در خبرها آمده است، در دو، سه ماه گذشته نمایندگانی از سوی آیتالله «مهدویکنی» و «محمد یزدی» به قم نزد «آیتالله مصباح یزدی» اعزام شدهاند و «آیتالله مصباح» هم اعلام کرده از تصمیمات آقایان «مهدویکنی» و «محمد یزدی» حمایت خواهد کرد. اگرچه گفته شده که عمدهای از این رفتوآمدها مربوط به بحث انتخابات خبرگان رهبری در سال آینده است و تا انتخابات ریاستجمهوری بعدی هم سه سالی فاصله است. اما قطعا بخشی دیگر از این رفتوآمدها، نگاه به انتخابات مجلس دارد.
اصولگرایان نهتنها بهدنبال مجلسی یکدستاند بلکه چشم به کرسی ریاست مجلس دوختهاند. عملکرد میانه «علی لاریجانی» در سالهای اخیر گاه به مذاق بخشی از اصولگرایان خوش نیامده است. آنها ترجیح میدهند بهجای یک اصولگرای میانهرو متمایل به هاشمی، گزینه موردنظر خود را به کرسی ریاست مجلس بنشانند. رخدادی که با توجه به محدودیتهای امکان حضور اصلاحطلبان به نظر خیلی محال نمیرسد. اما با این حال نهتنها به نظر نمیرسد که چرخشی در نگاه آیتالله صورت گرفته باشد بلکه ایشان اصلا چندان دغدغه انتخابات مجلس را ندارد. او اخیرا در دیدارهایی با بزرگان اصولگرا تاکید کرده که حجت و تکلیفی ندارد بر اینکه به نظرات سایر آقایان در حمایت از یک نامزد در حوزههای انتخابیه در انتخابات مجلس توجه کند.
این روزها اما در غیاب «آیتالله مهدویکنی» احتمالا «آیتالله یزدی» باید بهتنهایی بار چانهزنی با «آیهالله مصباح» را بر دوش بکشد. اما آیا این رایزنیها به نتیجه میرسد یا مانند گذشته شکست میخورد؟ از نگاه آیتالله «غروی» از اعضای شورای مرکزی جامعه مدرسین حوزه علمیه، نزدیکی بین پایداریها و جامعتین بعید است. او درباره نزدیکی «آیتالله یزدی» و «آیتالله مصباح» به سایت تدبیر گفته است: «من اصلا تردید دارم این همگرایی با محوریت این دو نفر تشکیل شود و اصولا چنین چیزی وجود داشته باشد. پیش از این جلساتی بین آقای مهدویکنی و آقای یزدی برگزار میشد اما من در مورد جلسات و نزدیکی آیتالله یزدی و آیتالله مصباح چیزی نشنیدهام.
تعجب میکنم به خاطر اینکه، بین این دو بزرگوار اختلافنظری هم در بعضی موارد وجود داشت؛ بنابراین اینکه جلساتی برای همگرایی و نزدیکی این دو بزرگوار تشکیل شده باشد را بعید میدانم.»این عضو شورای مرکزی جامعه مدرسین حوزه علمیه معتقد است اگر جبهه پایداری مقداری انعطاف داشته باشد و بخواهد جمعی به مسایل ورود پیدا کنند امکانپذیر است اما اگر این افراد بخواهند جلساتی تشکیل دهند و در نهایت هر کاری که میخواهند انجام دهند و هر تصمیمی میخواهند بگیرند، این همگرایی امکانپذیر نیست.»
از نگاه این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، امکان رسیدن به زبان مشترک بین «مصباحیون» و «جامعتین» زیاد نیست: «بعضی از افرادی که من در این مجموعه دیدهام اصولا این بافت را ندارند که بنشینند، بحث کنند و به یک نقطهنظر مشترک برسند یا از بعضی از نقطهنظرات خود دست بردارند و هماهنگ عمل کنند. بنابراین اگر هم صحبتهایی از همگرایی میشود من چندان خوشبین نیستم. پیش از اینکه برخی از این افراد وارد سیاست شوند ما در موسسه حضور داشتیم. بعضی از این افراد اصلا در موسسه نبودند، این افراد چسبیدند به برخی حضرات تا خودشان را بالا بکشند. ما سوابق این افراد را میدانیم.»
بازگشت به اصولگرایی
«قالیباف» تاکنون در دل اصولگرایی هضم کامل نشده است. او تا الان کوشیده است در میانه بایستد. فرمانده پیشین نیروی انتظامی از وقتی لباس فرم از تن درآورد، کتوشلوار پوشید و در لباس سفید خلبانی عکس گرفت، به دنبال ارایه چهره مدرنتری از خود بود. شاید امیدوار بود بتواند بخشی از رای طبقه متوسط شهری را از آن خود کند. تجربه دو انتخابات اما گویا به او ثابت کرد که جلب رای طبقه متوسط فقط به داشتن ظاهری مدرن نیست.
این طبقه نخبگانی دارد که در بزنگاهها، چشم به رای و نظر آنها میدوزد و «قالیباف» سنخیتی با آنها ندارد. گفتن جمله «من سرهنگ نیستم» از دهان «روحانی» در آن مناظره معروف خطاب به «قالیباف» و بعد از آن اشاره به قضیه کوی دانشگاه، ضربهای کاری به رابطه «قالیباف» با این طبقه زد که احتمالا تا مدتهای مدید آن را از حافظه تاریخی خود پاک نمیکنند. حالا «قالیباف» گویا با طرحهایی همچون تفکیک جنسیتی به دنبال ربودن دل اصولگرایان است. آنها هم انگار پالسهای «قالیباف» را گرفتهاند و با زبان تقدیر و تشکر پاسخش را دادند که تا زمانی که او خود را به ارزشهای اصولگرایانه وفادار نشان دهد، میتواند انتظار حمایت داشته باشد.
این نزدیکی را میتوان از زوایای دیگر هم دنبال کرد. مثلا روزنامه «وطن امروز» که پیشتر مواضع نزدیکان «مصباح» را پوشش میداد، به یاران «قالیباف» سپرده شده و «حسین قدیانی» و یارانش، بعد از تعطیلی «تهران امروز» به آنجا کوچ کردند و در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم؛ موضع حمایت از نامزدی قالیباف را داشتند. با این اوصاف باید منتظر ماند و دید آیا تلاشکنندگان موفق میشوند شهردار تهران و رییس موسسه امامخمینی(ره) را زیر خیمه اصولگرایی گرد آورند؟
اخبار سیاسی - شرق
ویدیو مرتبط :
آیت الله مصباح - راه رسیدن به جایی که فرشتگان خادم انسان شوند (خیلی جالب)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خبرگان رهبری؛ میدان جدید زورآزمایی اصولگرایان و اصلاحطلبان در کنار یکه تازی های آیتالله مصباح
اخبار سیاسی - خبرگان رهبری؛ میدان جدید زورآزمایی اصولگرایان و اصلاحطلبان در کنار یکه تازی های آیتالله مصباح
سال انتخاباتی 92 در حالی واپسین روزهای خود را طی میکند که از مدتها پیش گمانهها پیرامون انتخابات مجلس دهم از یک سو و خبرگان پنجم از سویی دیگر اوج گرفته است.
اصلاحطلبان که این روزها استراتژی«فتح سنگر به سنگر» را دستور کار خود قرار دادهاند، برنامهریزی جدی برای تصاحب صندلیهای سبز بهارستان و مجلس خبرگان را از مدتها پیش آغاز کردهاند. تحرکات زودهنگامی که اصولگرایان شوک زده از نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را کم کم از خواب بیدار کرده و آنها را به تکاپو واداشته است تا مبادا در غفلتی دیگر، نهادهای سیاسی باقیمانده را به رقیب واگذار کنند.
در این میان گرچه انتخابات مجلس خبرگان رهبری به طور سنتی عرصه ای برای رقابت میان تشکلهای روحانی اصولگرا و اصلاحطلب و در راس آن جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز بوده است، اما به نظر می رسد برنامهریزی دیگر تشکلهای سیاسی برای این مجلس نیز آغاز شده است.
در آخرین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری که در آبان 85 برگزار شد، مجمع روحانیون مبارز و دیگر احزاب اصلاحطلب تدارک گستردهای را برای ورود پرقدرت در این انتخابات دیده بودند تا شاید در روزهایی که نهادهای سیاسی چون مجلس، شورای شهر و ریاست جمهوری را به اصولگرایان واگذار کرده بودند صندلیهای اکثریتی خبرگان ار از آن خود کنند اما آنچه در نهایت رخ داد آن بود که مجلس خبرگان چهارم هم با اکثریت چهره هایی مستقل و غیر اصلاح طلب شکل گرفت.
ردصلاحیتها در این دوره از انتخابات و شرط آزمون کتبی فقهی را شاید بتوان از دلایل اصلی ناکامی اصلاح طلبان در آن دوره دانست، آنگونه که مجید انصاری از چهره های شاخص مجمع روحانیون که در همان زمان عضو مجلس خبرگان بود به دلیل عدم حضور در آزمون فقهی، صلاحیتش برای این دور از انتخابات تایید نشد.
اگر انتخابات مجلس چهارم خبرگان برای اصلاحطلبان از حیث نگه داشتن یک پایگاه سیاسی اهمیت داشت، انتخابات مجلس پنجم خبرگان برای اصولگرایان شاید از این باب حائزاهمیت باشد که اصولگرایان در تلاشند تا سنگرهای سیاسی باقیمانده خود را حفظ و به رقبا واگذار نکنند و مجلس خبرگان بنا به اهمیتی که در ساختار سیاسی کشور دارد از مهمترین این نهادهای سیاسی است.
در ادامه پر بیراه نیست مروری بر تحرکات جریانات سیاسی برای در اختیار گرفتن صندلیهای مجلس خبرگان رهبری.
خیز بلند اصلاح طلبان برای حاکم شدن بر مجلس خبرگان
اصلاحطلبان خیز بلندی را برای انتخابات مجلس خبرگان برداشتهاند. آمادهسازی چهرههای سفید و کم حاشیه از یک سو و فضاسازی برای بازگرداندن صندلی ریاست مجلس خبرگان به آیتالله هاشمی رفسنجانی را شاید بتوان مشخصترین استراتژی اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس خبرگان دانست.
آنگونه که به نظر میرسد جریانات و تشکلهای اصلاحطلب و در راس آن مجمع روحانیون مبارز به عنوان تشکل روحانی صاحب نفوذ این اردوگاه حاضر به ریسک کردن بر روی چهره های قدیمی و باسابقه خود که سایه ردصلاحیت برسرشان است، نیستند و آماده کردن چهرههایی چون سیدحسن خمینی که بی حاشیه و خوشنام هستند و قابلیت به صحنه آوردن جمعیت خاکستری و جوانان به صحنه را دارند را برنامه اصلی خود قرار داده اند.
در این میان گرچه سیدحسن خمینی تاکنون پاسخی به این دعوت اصلاح طلبان نداده است اما برخی خبرها حکایت از آن دارد که چهرههای باسابقه اصلاحطلب از یادگار امام خواستهاند خود را برای این دوره از انتخابات آمده سازد. اصلاحطلبان که در انتخابات پیشین از محل ردصلاحیتها و آزمون کتبی فقهی ضربه خوردند حتی از سیدحسن آقا خواستهاند در صورتی که شورای نگهبان خواستار حضور وی در آزمون علمی اجتهاد شد آن را بپذیرد و شرکت کند.
گویی اصلاحطلبان که پیش از این نیز با تمرکز بر روی مهرههای سفید و خوشنام در انتخاباتی جون شوراهای شهر و ریاست جمهوری 76 توانسته بودند بر رقبای خود پیروز شوند اینبار هم درصدد هستند با پیگیری این استراتژی کرسیهای خبرگان را از آن خود کنند.
در سویی دیگر اما چشم امید اصلاحطلبان همچون چندسال اخیر به آیت الله سیاست ایران است. هاشمی رفسنجانی این روزها در 78 سالگی گویی جانی دیگر یافته است و به صفحه شطرنج سیاست ایران بازگشته است تا کهنه کار بودن و سیاس بودنش را به رخ جوانترها بکشد.
حضور 26 ساله در هیات رییسه مجلس خبرگان و 3 سال ریاست بر این مجلس داشتههای آیت الله را آنقدر پربار کرده است که اصلاحطلبان وی را از گزینههای اصلی ریاست این مجلس در دوره بعدی بدانند و از هم اکنون سعی در نزدیک کردن خود به آیت الله هاشمی رفسنجانی و قرار گرفتن دیگربار زیر سایه او داشته باشند. چندی پیش نیز برخی جریانات مخالف رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از لیست 50 نفره وی برای این انتخابات خبر دادند که در تلاش است با همراهی خاتمی کرسیهای مجلس خبرگان را از آن طیف سیاسی نزدیک به خود کند.
هاشمی سیاست ایران اما بازیگردان باهوش سیاست ایران است، او که همین سالهای نه چندان دور در فضای متشنج مجلس خبرگان سال 89 کرسی ریاست را به آیت الله مهدوی کنی سپرده و به صحن هبوط کرده بود، مرد بی گدار به آب زدن نیست. چه آنکه به نظر میرسد آیتالله با طمانینه درحال چینش پازلهای انتخابات مجلس خبرگان است. به میدان آوردن حسن روحانی به این دوره از انتخابات از یک سو و راضی کردن سیدحسن خمینی برای شرکت در این انتخابات؛ برگهای برنده هاشمی رفسنجانی هستند تا هاشمی رفسنجانی اینبار با دو بال همراه و قدرتمند و محبوب پا به مجلس خبرگانی بگذارد که شاید ریاستش را از آن خود کند.
در کنار این اخبار برخی خبرها و شایعات تایید نشده هم حکایت از جلسات انتخاباتی سیدمحمدخاتمی و ناطق نوری برای سازماندهی نیروهای اصلاحطلب و میانه رو برای این دوره از انتخابات مجلس خبرگان است. براین اساس عنوان می شود که که خاتمی چندی است جلسات خود را با چهره های استانی و فرزندان برخی مراجع قم آغاز کرده است.
اصولگرایان به پا میخیزند!
اصولگرایان نگران انتخابات مجلس خبرگان هستند، این را به وضوح در اظهارنظرهای چهرههای شاخص این جریان میتوان مشاهده کرد. بخشی از این نگرانی را شاید بتوان به سرحال شدن و به صحنه آمدن رقیب قدر و قدیمی شان مرتبط دانست. چندماه پیش بود که آیتالله جنتی از تریبون نماز جمعه نسبت به برنامه ریزی برخی جریانات برای مجلس خبرگان هشدار داد و گفت«بعضیها برای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی دارند طراحی میکنند و نقشه میکشند، باید مراقب بود که به اهداف شوم خود نرسند.»
آیت الله دری نجفآبادی عضو هیات رییسه فعلی مجلس خبرگان نیز به برنامه ریزی جریانات سیاسی برای این انتخابات اشاره کرد و خواستار آن شد که مردم روحانیت بصیر، متعهد و مجتهد را برای این مجلس انتخاب کند.
نماینده ولی فقیه در اراک خواستار آن شد که جامعه مدرسین و دیگر مراجع به میدان بیایند تا مجلس خبرگان با قدرت و عظمت تشکیل شود. دعوتی که باید در پس آن تلاش اصولگرایان برای به میدان آوردن چهره های شاخص شان برای حفظ اکثریت این مجلس مشاهده کرد.
حضور دوباره آیت الله مهدوی کنی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری را هم باید برگ برنده اصولگرایان در این دوره از انتخابات دانست. حضور رئیس دانشگاه امام صادق(ع) در رای مجلس خبرگان طی چندسال اخیر فضای آرام و بی حاشیه ای را بر این مجلس حکمفرما کرده است. شاید از همین روست که برخی چهرههای میانهرو و نزدیک به جریان اصلاحات مجلس خبرگان چون حجت الاسلام هاشمی زاده هریسی معتقدند که در صورت حضور آیت الله مهدوی کنی در دوره بعدی مجلس ریاست این مجلس باردیگر به وی واگذار خواهد شد.
حضور آیت الله مهدوی کنی اما در مقابل میتواند عامل نگرانی اصلاحطبان باشد. شاید از همین روست که برخی فضاسازیها برای عدم حضور دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در انتخابات آغاز شده است. آنگونه که چندی پیش خبر عدم حضور آیت الله در انتخابات رسانهای شد اما آیت الله مهدوی کنی قاطعانه این موضوع را رد کرد و گفت« برخی افراد آرزوهای خود را به صورت شایعه مطرح میکنند. بنده انشاالله برای انتخابات خبرگان کاندیدا خواهم شد.»
در همین راستا حجت الاسلام رضا آشتیانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم از فعالیت جدیتر اصولگرایان برای انتخابات دوره بعدی مجلس شورای اسلامی و همچنین مجلس خبرگان رهبری با محوریت جامعتین خبر داده است.
وی می گوید« بعد از انتخابات ریاستجمهوری به دلیل پسلرزههایی که وجود داشت، زمینه چندانی برای فعالیت جدی اصولگرایان نبود اما حالا که قدری جلوتر رفتهایم باید به فکر انجام فعالیتهای جدی برای انتخاباتهای بعدی باشیم.»
آیت الله مصباح باز هم یکه تازی می کند
نه فقط اصولگرایان، که دیگر جریانات سیاسی هم طی چند سال اخیر به سازهای مخالف و یکه تازی آیت الله مصباح و جبهه پایداری عادت کردهاند، شاید از همین روست که با بالا گرفتن گمانهها پیرامون انتخابات مجلس خبرگان رهبری این جریان هم تلاش های خود برای تاثیرگذاری بر این انتخابات را آغاز کرده است.
حضور آیت الله مصباح آنجا که پای هاشمی رفسنجانی در میان بوده است پررنگ تر و جدی تر شده است. او در سال 89 بخشی از فضاسازیها علیه آیت الله را در مجلس خبرگان مدیریت کرد تا بتواند او را از کرسی ریاست به زیر آورد. او بعدها خود به این امر اذعان کرد و با تاکید براینکه تلاش خیلی زیادی شد تا جناب آیتالله مهدویکنی رئیس مجلس خبرگان بشوند، به هاشمی هم کنایه زد و گفت«می خواهد به هر بهانه ای شده خودش را برگرداند به معرکه، خب چه کند که راهش بدهند، اینها طردش کرده اند، ورشکست شده، آبرویش رفته، دیگر چیزی ندارد، با چه بهانه ای می تواند باز خودش را وارد کند؟ تنها چیزی که می تواند بگوید شعار وحدت و جلوگیری از اختلاف و از این حرف هاست.»
شاید از همین روست که به نظر می رسد آیت الله پایداری ها خود را مهیای رویارویی دیگر می کند.
در این میان اما به نظر می رسد آیت الله مصباح یزدی اینبار نه در کنار اصولگرایان که به تنهایی و در قالب جریان خود وارد عرصه رقابت شود. چه آنکه سازهای ناهماهنگ آیتالله مصباح در دو سال اخیر به درون جریان اصولگرایی هم رسیده و بزرگان این جریان چون آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی را نیز دلخور و گلایه مند کرده است.
شاید آنچه در این هیاهوی سیاسی به فراموشی سپرده شده آن است که مجلس خبرگان به عنوان یکی از مهمترین نهادهای سیاسی کشور کارکرد فقاهتی و کارشناسی دارد و ورود نگاه های سیاسی و حزبی، خبرگان این مجلس را از کارکرد اصلی خود دور کند.
اخبار سیاسی - خبر آنلاین