اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
از دیدن دردهایش ذره ذره میمیرم
جانباز ابراهیم مهران رادمهرانراد سال 1342 واد ارتش شده بود؛ در روزهای نخست جنگ تحمیلی با مدرك فوق دیپلم رشته پرستاری در بخش بهداری لشكر 81 زرهی اهواز مشغول به فعالیت شد؛ بعد از مجروحیتش نیز دوباره به منطقه بازگشت و به لشكر 58 ذوالفقار و پادگان ابوذر منتقل شد كه اثرات موج بمبهای خوشهای دشمن در گیلانغرب و خونریزی سمت راست مخچه وی را از 15 سال گذشته خانه نشین كرده است.
نحوه آماده كردن دارو توسط شیرین جافر همسر جانباز ابراهیم مهران راددر گوشهای از اتاق داروهای این جانباز از جمله سرنگ بزرگی به چشم میخورد كه به نوعی ظرف غذای ابراهیم است؛ در معده این جانباز عزیز دستگاهی به نام «پیگ» كار گذاشته شده است كه از این طریق تغذیه میشود؛ این زن فداكار در ابتدا مواد مغذی ماهی، گوشت یا مرغ را به همراه سبزیجات و برنج پخته، از صافی عبور میدهد سپس این مواد یا داروهایی را كه در آب محلول شده است را با سرنگ وارد معده همسرش میكند .
دخترم هیچ گاه نمیخواست با پدر خداحافظی كند
او از روزهای پرالتهاب جنگ تحمیلی برایمان میگوید: قصرشیرین در دست دشمن بود؛ ابراهیم و ابراهیمها نیز برای آزادسازی آنجا به منطقه رفتند؛ او سال 1362 مجروح شد و به محض بهبودی مختصر دوباره به منطقه رفت؛ هر بار كه او به جبهه اعزام میشد، دخترم مرضیه خود را در گوشهای از اتاق پنهان میكرد تا لحظه خداحافظی با پدرش را نبیند.
او در پادگان ابوذر تكنسین اتاق عمل بود؛ یكبار كودكی تركش خورده را در بیمارستان معالجه اولیه كرد تا زنده بماند؛ پس از آن میخواست آن كودك را به مادرش بدهد تا دست نوازشی بر سر او بكشد ناگهان كودك به شهادت میرسد، دیدن چنین صحنهای با شرایطی جسمی و روانی به قدری برای همسرم سخت بود كه همان لحظه سكته كرد و حدود 44 روز در بیمارستان قلب 502 ارتش بستری شد.
همسرم در جبهه به قدری مهربان بود كه همرزمان و دوستان او میگویند «مهرانراد وقتی برای مرخصی به تهران میآمد، همه میگفتند یتیم شدیم تا مهرانراد از مرخصی برگردد».
وی ادامه میدهد: در یكی از شبهای برفی و زمستانی ابراهیم در منطقه جنگی بود؛ برای پارو كردن پشتبام مجبور بودم خودم اقدام كنم؛ وقتی پدر متوجه این موضوع شد گفت «به من میگفتی تا خودم هزینه كارگران را برای پارو كردن برفها میدادم» به وی گفتم «میخواستم كمتر دلتنگی كنم به همین خاطر برفها را پارو كردم ».
نحوه آماده كردن دارو توسط شیرین جافر همسر جانباز ابراهیم مهران راد* خنده تلخ من از گریه غمانگیزتر است
این روزها هوا گرم است؛ امروز شیرین و ابراهیم از تفریحی كه به بیمارستان داشتند، برگشته بودند؛ او خیلی خسته بود اما با این حال برای اینكه حرارت بدن ابراهیم زخمهایش را اذیت نكند، آب هندوانه را گرفت و از طریق سرنگ وارد معده همسرش كرد. دلهای ما میزبان اشكها و لبخندها در این سفر كوتاه به یك سرزمین آسمانی بود؛ گاهی قطرات اشك از گونههای شیرین جاری میشد و میگفت «خنده تلخ من از گریه غمانگیزتر است؛ كارم از گریه گذشته بدان میخندم».
او ادامه میدهد: خدا صدام را لعنت كند؛ اینها یادگاریهای جنگ هستند؛ شبهای یلدا و عید بچههای من دوست دارند، به منزل ما بیایند اما به خاطر اینكه سر و صدا و شلوغی پدرشان را اذیت میكند، اینجا نمیآیند.
دستهای این همسر جانباز بوی زحمت میدهد؛ در حالی كه اشك روی گونههایش سوسو میكند، خاطرهای از شب یلدا را برایمان اینگونه روایت میكند: انار روی میز بود؛ نیمه شب یادم افتاد كه نكند سردار من، انار را دیده و دلش خواسته باشد؛ از رختخواب دل كندم؛ انار را با دستهایم فشار دادم تا آبی از آن چكانده و به او بدهم؛ دیدم او خواب است اما با سرنگ برایش گاواژ كردم تا این محبت به مغزش برسد و به او بگویم كه تنهایش نمیگذارم؛ گاهی آب میوه و غذاها را بر لبهای او میزنم تا طعمها فراموشش نشود.
* سالهاست عطر غذا در این خانه نپیچیده است
تمام اعضای خانواده همیشه دوست دارند، حداقل یك وعده غذا را دور هم بنشینند اما چندین سال است كه این زن به تنهایی در گوشه آشپزخانه غذا میخورد طوری كه حتی صدای چیدن میز غذا به گوش همسرش نرسد؛ او خیلی وقت است كه غذای عطردار درست نمیكند و میگوید «من چگونه چنین غذایی را بخورم در حالی كه ابراهیمام نمیتواند از آن بخورد».
ابراهیم یك بار با زبان بیزبانی از من نان و پنیر خواست؛ نان و پنیر و چایی را میكس كردم و برایش آوردم تا وارد معدهاش كنم؛ او از این موضوع خیلی ناراحت شد و آن را كنار زد .
گریه های شیرین جافر بر بالین همسر جانبازش ابراهیم مهران راد بخاطر دردهایی كه می كشد* به مونسم افتخار میكنم؛ از دیدن دردهایش ذره ذره میمیرماین زن ایثارگر هر روز صبح مانند سرباز وظیفه بیدار میشود و میگوید «فرمانده! در خدمتم؛ فرمان بده تا سربازت اجرا كند»؛ او میگوید: این راه زندگی را كه با ابراهیم طی كردیم خیلی ناهمواری داشت اما از این جهت كه مونسم یك جانباز است افتخار میكنم و گاهی از دیدن دردهای او ذره ذره میمیرم.
زمان عقد دخترش میرسد؛ او به امیر نهاوندی و خرمطوسی میگوید پدر بچهها قدرت تكلم ندارد، شما در مراسم عقد حضور پیدا كنید بلكه دل دخترم كمی آرام گیرد.
همسر جانباز مهرانراد، روحی لطیف و احساس شاعرانهای دارد؛ برای پرندهها و یاكریمهایی كه پشت پنجره مینشینند، دانه میپاشد و به آنها میگوید برای شفای تمام مریضها دعاكنید . .
ویدیو مرتبط :
خاطرات غریبانه از رزمنده ائی که ذره ذره شهید../(1)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مجتبی تقوی: ذره ای به دنبال صندلی مایلی کهن و صالح نبودم
سرمربی جدید تیم فوتبال سایپا گفت: «محض اطلاع دوستانی که می گویند یک سال است آمدنم به این تیم برنامه ریزی شده، باید بگویم که هیچ وقت حتی یک ذره هم دنبال جانشینی مایلی کهن و صالح نبودم.»
به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز به نقل از پانا، مجتبی تقوی درباره بازگشت به سایپا اظهار داشت: «سایپا خانواده من است و وقتی خانواده زمانی نیاز به کمک داشته باشد اصلا دلیلی نمی خواهی برای کمک کردن. در این یکی دو سال تیم های مختلفی دنبالم بودند ولی محدوده کاری من چون ترجمه و مطالعه بود، نمی توانستم به پیشنهادات جواب مثبت بدهم.»
وی افزود: «امسال مسئولان سایپا طبق طرح استعدادیابی که برای تیم سایپای شمال داشتند، من را به عنوان سرمربی انتخاب کردند تا بتوانم در این خصوص پایه ریز طرح باشم. انصافا کارهای خوبی را پیش بردیم ولی شرایط برای من سخت بود چون کارهای شخصی که در تهران داشتم اصلا اجازه نمی داد تمام تمرکزم روی تیم باشد.»
سرمربی جدید سایپا تصریح کرد: «خدا شاهد است هیچ وقت دنبال صندلی مایلی کهن و صالح نبودم. آدمی هستم که رو راست حرفم را می زنم. فکر نمی کردم به سایپا برگردم.»
تقوی گفت: «تیم سایپای شمال را در لیگ یک به خاطر طرح استعدادیابی پذیرفتم. من چون با AFC همکاری می کنم خیلی سخت بود که تیم را رها کنم. یکی از مسئولان فنی چلنج کاپ آسیا هستم و باید مدام می رفتم مالزی. دوست نداشتم مربی باشم که به خاطر کار شخصی ام نتوانم تمرکزم را روی تیم نگذارم. الان هم که سرمربی سایپا هستم از مسئولان AFC عذرخواهی کردم.»
وی در واکنش به صحبت های فریادشیران که گفته بود تقوی از سال پیش برنامه ریزی برای آمدن به تیم داشت، تاکید کرد: «نمی دانم چه مسائلی پیش آمد که مسئولان سایپا تاکید کردند که من بیایم. نباید فریادشیران که همکارم بوده به خودش بگیرد. من هیچ وقت تحت هیچ شرایطی حاضر نبودم جای مایلی کهن بروم. او استاد من است و چنین چیزی امکان نداشت. من دنبال صندلی صالح هم نبودم.»
سرمربی جدید سایپا افزود: «صالح همبازی من بوده و جزو خانواده سایپا است. اگر دنبال بازگشت به لیگ برتر بودم که 2، 3 هفته قبل یکی از تیم های لیگ برتری مذاکره جدی با من داشت. فکر می کنم به هر سایپایی این تکلیف می شد، می آمد. من با صالح ارتباط خوبی دارم. مدیران سایپا هم نشان دادند که در حمایت از مربیان خود نمونه هستند . تنها کسی که می تواند حقیقت را در مورد رفتن صالح بگوید، کوشا مدیر باشگاه است.»
تقوی گفت: «وظایف من در تیم تعریف شده و رسمی است. یکی از افتخاراتم این است که 16 سال در سایپا بودم و چه در زمان بازیگری، چه مربیگری و چه مدیریت، همیشه قرارداد سفید امضاء کردم. الان هم قراردادم نه زمان دارد و نه مبلغ. شاید این طور قرارداد در عالم حرفه ای اشتباه باشد ولی من سایپا را خانه خود می دانم.»
وی ادامه داد: «خیلی اتفاقات در فوتبال قابل پیش بینی نیست که بتوانم با سایپا به چه نتیجه ای برسم. مثلا اتفاقاتی که در تیم سایپای شمال برای بازیکنانم می افتاد، اگر در هرتیمی بود، متلاشی می شد. باید ما در تیم به این باور برسیم که همبستگی تیمی داشته باشیم. سرعت بخشیدن به پیشرفت بستگی به مهارت ذهنی بازیکنان و کادر فنی دارد. من پتانسیل بازیکنان تیم را خیلی بالا می دانم. حتی شنیدم این تیم در این فصل برای کسب سهمیه بسته شده است.»
سرمربی سایپا خاطرنشان کرد: «همان روزی که مسئولان سایپا با من تماس گرفتند تا مذاکره کنند، به صالح زنگ زدم ولی موبایلش خاموش بود. بعد فهمیدم که ایران نیست و به آمریکا رفته. اگر بیاید انشالله با هم حرف می زنیم. قرار نیست با هم قهر باشیم. مگر با او چکار کردم که حرف نزنیم؟»
تقوی گفت: «باید شرایط دستم بیاید تا برای برگزاری اردو تصمیم گیری کنم. فعلا از دوشنبه کار را استارت زدیم. اگر فقط تیم نیاز به مسائل فنی و تاکتیکی داشته باشد، ماندن در تهران بهتر است چون 2 بازی قبل از عید ما در تهران است ولی اگر نیاز به بدنسازی باشد، باید یک جایی را انتخاب کنیم ولی اردوی خارجی نداریم.»