از بهار عربی تا بهار آمریكایی ؛ واقعیات و اوهامات

معترضان كه با استفاده از شبكه های اجتماعی – اینترنتی خود را سازماندهی می كنند شیوه ای شبیه به اعتراضات جاری در كشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را برگزیده اند و تلاش دارند با تحصن در برخی میادین اصلی و مراكز مالی و اقتصادی ، توجه جامعه ر به خود جلب كرده و مطالبات خود را مطرح كنند.

عمده مطالبات معترضان در آمریكا مطالبات اقتصادی است . آمریكا هم اكنون با یكی از بدترین بحران های اقتصادی خود در دهه های گذشته دست و پنجه نرم می كند و دولت واشنگتن هم اكنون با بدهی بیش از 13 تریلیون دلار بدهكار ترین دولت جهان به شمار می شود.

وضعیت بحرانی اقتصاد و بیكاری های گسترده و رو به تزاید در بخش های مختلف اقتصاد این كشور سبب شده تا به لشگر بیكاران و معترضان افزوده شود ، هر چند كه معترضان از یك سنخ و دسته نیستند و در نگاهی اجمالی به اقشار مختلف حاضر در اعتراضات آمریكا ، گروه های مختلفی را می توان مشاهده كرد: از افراد بیكار شده در ماه های اخیر گرفته تا مخالفان جنگ و فعالان صلح و از چپ های دو آتشه گرفته تا گروه های مخالف جهانی سازی و ... .

این دسته نا همگون از معترضان عملا سبب شده تا خواست های آنها هر چند مشخص اما امكان تحقق نداشته باشد . برای مثال یكی از خواست های اصلی معترضان مقابله با بنگاه های اقتصادی بزرگ و كمپانیها و سرمایه داران و بورس بازانی است كه به طور مشخص با نماد محله " وال استریت " در نیویورك گره خورده اند.

معترضانی كه برای نخستین بار در وال استریت تجمع كردند با این شعار كه " هر چه بدبختی است از دست سرمایه داران و شركت های بزرگ " است ، خواستار اشغال این بخش شهر شدند .

پرواضح است كه این شعار و خواسته عملی نیست و حتی در صورتی كه چنین اقدامی صورت بگیرد نمی تواند عملا دستاوردی برای معترضان به همراه داشته باشد.

اشغال وال استریت نیویورك و دیگر مراكز تجاری و مالی در شهرهای دیگر آمریكا ، هر چند اقدامی نمادین است اما طبیعتا دستاوردی برای معترضان به همراه نخواهد داشت چرا كه شالوده ای كه نظم اقتصادی جامعه آمریكا بر روی آن بنا نهاده شده ،  زیر بنایی است كه كه در زیر تارو پود مناسبات اقتصادی و سیاسی این كشور 230 ساله تنیده شده است.

مخلص كلام اینكه معترضان در آمریكا می دانند چه نمی خواهند اما هنوز به طور مشخص اعلام نكرده اند كه الگوی مطلوب آنها برای اداره جامعه آمریكا چیست؟

اگر در كشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا مقابله با استبداد و دیكتاتوری فصل مشترك تمامی اعتراضات بوده و معترضان را حول محوری واحد سازمان داده ، اما معترضان آمریكایی به دلیل اینكه مشكلاتی مشابه مشكلات مردم خاورمیانه و شمال آفریقا ندارند ، تلاش كردند فصل مشترك خواست های خود را از "نهضت ضد دیكتاتوری " به "جنبش ضد سرمایه داری " تغییر دهند.

بنابراین با وجودی كه معترضان در آمریكا از اعتراضات موجود در كشورهای عربی الهام شکلی گرفته اند اما مشخص است كه دلایل و انگیزه های اعلام نارضایتی در آمریكا بیشتر ریشه در مشكلات داخلی و بحران اقتصادی گسترده است كه از سال 2008 بدین سو این كشور را درگیر خود ساخته است ، از این رو تلاش برای هم سرنوشت كردن و یكسان انگاری اعتراضات آمریكا با آنچه كه در كشورهای خاورمیانه می گذرد از اساس فاقد پشتوانه استدلالی و منطقی است هر چند كه نحوه اعتراضات جاری در كشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در شیوه های ابراز نارضایتی در آمریكا تاثیر داشته است.... /عصر ایران

تحلیل اکونومیست:اصولگرایان به جان یکدیگر افتاده اند!/شعار مشایی یاد آور "بهار عربی" است

تحلیل اکونومیست:اصولگرایان به جان یکدیگر افتاده اند!/ رقابت های انتخاباتی یاد آور "جنگ خروس ها" است!/ مشایی از اشعار ناسیونالیستی بیشتر لذت می برد تا آیات قرآن/شعار مشایی یاد آور "بهار عربی" است

انتخاب : اکونومیست در گزارشی تحت عنوان"اصولگرایان علیه اصولگرایان" نوشت: چهار سال پیش، انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران منجر به حذف اصلاح طلبان کشور به دست رقبای اصولگرا شد. اکنون،  مبارزه و درگیری مشابه و جدیدی  بین دو طیف از اصولگرایان شکل گرفته است. در کمتر از دو ماه قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، رقابت های به وجود آمده چیزی جز یک جنگ خروس ها را به یاد افکار عمومی نمی آورد.

در مرکز این درگیری ها احمدی نژاد به همراه جانشین خود پنداشته اش ایستاده است:اسفندیار رحیم مشایی، فردی جاه طلب که به طرزی غیرواقعی مودب جلوه می کند. این دو مرد تقریبا فامیل هستند و و دارای اعتماد به نفس بی حد و حصر و البته منتقد مذهبیون هستند.

بسیاری به دنبال خلاصی از احمدی نژاد هستند و نگرانند که او در قدرت بماند . بنابراین انها هر انچه در توان دارند را به کار گرفته تا از کاندیداتوری مشایی جلوگیری کنند.

رئیس جمهور و متحدش از شرایط کنونی شوکه به نظر نمی رسند. این دو اخیرا در سمنان از استقبال گرم از خودشان در مراسم تدفین چاوز سخن گفتند . اقدامات تخریبی احمدی نژاد و رفیقش از نظر مخالفانشان بسیار بدتر از اصلاح طلبان است چراکه انها فرزند اصولگرایان هستند.

در این میان، به نظر می رسد که مشایی از اشعار ناسیونالستی بیشتر لذت می برد تا آیات قرآن. ستادهای او شعار "زنده باد بهار" را برای انتخابات برگزیده اند که یادآور درگیرهای و شورش های بهار عربی است.

اکونومیست در ادامه با اشاره به تلاش های احمدی نژاد برای تایید صلاحیت کاندیدای مورد علاقه اش آورده است: رئیس جمهور کنونی ایران سعی دارد که کار را برای شواری نگهبان در راستای رد صلاحیت مشایی دشوار کند.

در صورت عدم تایید صلاحیت یار احمدی نژاد، او می تواند باری دیگر بحران آفرینی کند و از برگزاری انتخابات سرباز زند. این نظریه، ماه گذشته از سوی یک سردار سپاه مطرح شد که عنوان کرد، فتنه ای که کشور با ان مواجه خواهد شد بسیار عمیق تر از حوادث 4 سال گذشته است.

حتی اگر انتخابات بدون هیاهو برگزار شود، هر کسی که جایگزین احمدی نژاد شود، مشکلات وحشتناکی را به ارث می برد: فروش نفت به نصف رسیده است، تولید خودرو به همین مقدار کاهش یافته، اقتصاد در رکود فرو رفته، تورم به بیش از 30 درصد رسیده و واحد ریال نیمی از ارزش خود را در مقابل دلار از دست داده است.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، اکونومیست می افزاید: در میان ایرانیان، اکنون لطیفه ای در جریان است که بدین شرح است: راندن پراید دیگر نشان دهنده ی اوج رفاه است که البته زمانی خودروی انسان های طبقه ی پایین محسوب می شود.

این نشریه آمریکایی در پایان نوشت: انتخابات ریاست جمهوری مبشر خطر و البته فرصت است. در این شرایط، برخی امیدوار به احیای اصلاح طلبان در تحت لوای خاتمی هستند که دوره ی ریاست جمهوری او را دوره ای ارامش و رفاه ایران می دانند./انتخاب