اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

احمد خرم : مسکن مهر پوپولیستی و مردم فریب بود



مسکن مهر,بازار مسکن

 احمد خرم  :
مسکن مهر پوپولیستی و مردم فریب بود

 دولت‌یازدهم این روزها می‌خواهد برای میراث به جا مانده از دولت قبلی تعیین تكلیف كند، یارانه‌ها و مسكن مهر، هر دو با توده‌های مردم مربوطند و حساسیت عمومی نسبت به هر تصمیمی كه در این خصوص اتخاذ شود نیز بالاست.

 

انتقاداتی كه وزیر راه‌و شهرسازی دولت یازدهم، عباس آخوندی نسبت به مسكن مهر مطرح شده، بسیاری را به این نتیجه رسانده است كه تداوم این سیاست امكان‌پذیر نخواهد بود و زمان بازنگری زودتر از آنچه انتظار می‌رفت از راه رسیده است.

 

احمد خرم، وزیرراه دولت خاتمی نیز از منتقدان مسكن مهر است و به‌گفته خود، پژوهش مفصلی در این حوزه به انجام رسانده است. وی معتقد است سیاست درستی كه نادرست اجرا شد، معضلی به نام مسكن مهر را رقم زده است.خرم می‌گوید مشكل از آنجا شروع شد كه دولت راسا وارد ساخت مسكن شد و این یك فاجعه تمام عیار است.


خرم، داستان مسكن مهر را تشریح كرد و راهكارهایی برای حل این مشكل ارائه داد اما در مسیر این گفت‌و‌گو باز همه راه‌ها به سیاستگذاری‌های غلط دولت‌ها در ایران برگشت و درد مزمن تورم. وی  معتقد است مسكن باید كالایی مصرفی باشد نه سرمایه‌ای.

 

این در حالی است كه در كشوری مانند ایران حتی خودرو نیز دو سالی است به كالای سرمایه‌ای تبدیل شده است چه رسد به مسكن. مشروح گفت‌و‌گوی «قانون»  با احمد خرم وزیر راه و ترابری در دولت آقای خاتمی پیش روست.


  آقای خرم شما در دولت دهم جلسه‌ای با آقای نیكزاد در خصوص مسكن مهر برگزار كردید، نتیجه جلسه چه بود؟
در آن مقطع زمانی احساس می‌كردم این شكل اجرای سیاست درست نیست و از این رو باید پیشنهادات خود را به مسئول اجرای این طرح ارائه كنم.


  جلسه شما با ایشان حدود دو سال قبل برگزار شد، فكر می‌كنید نتیجه‌ای داشت؟
درست است. حدود دو سال قبل درجلسه‌ای در شهر جدید پردیس به علی نیکزاد، وزیر وقت مسکن 18 آیتمی‌که 80 درصد از هزینه مسکن را دربرمی‌گیرد ارائه کردم. قیمت مسکن سال 89 با 91را مقایسه کردم. گفتم آقای نیکزاد اگر توانستید قیمت یکی از‌این 18 آیتم را 30 هزار تومان کاهش دهید،

 

من هرچه شما درباره مسكن مهر و این سیاست می‌گویید را قبول دارم. 18 آیتم را برایشان خواندم. قبول کرد، گفت ، با این وضعیت شما به ما راهكار پیشنهاد بدهید. من گفتم یک جلسه بگذارید‌این موضوع را با معاونتان بررسی کارشناسی کنیم. هر چند اعلام موافقت كرد اما جلسه‌ای نگذاشت. بعدها شنیدم خودشان جلسه‌ای تشکیل دادند و از صفر تا 40 درصد قیمت‌ها را افزایش دادند.


 اما دولت در آن مقطع زمانی تغییری در هزینه ساخت مسكن مهر اعمال نكرد، علت چه بود؟
فكر می‌كنم دولت از ترس تبعات اجتماعی کاری نمی‌توانست بکند.


بگذارید بحث را یك شكل دیگر جلو ببریم، اگر شما وزیرمسكن بودید، حاضر بودید پروژه مسكن مهر را اجرایی كنید؟
مسکن مهر یک سیاست درستی بود که بد اجرا شد، یعنی شیوه‌نامه عملی آن شیوه‌نامه غلطی بود و دلیل غلط بودن آن هم‌این بود که دولت به ساخت مسکن ورود پیدا کرد‌این در حالی است که در طول تاریخ، دولت سیاستگذاری می‌کرد و مردم و بخش خصوصی مسکن می‌ساختند. فاجعه از اینجا شروع شد كه دولت مسکن‌ساز شد. منابع را دولت داد و حدود کمی‌را برای آورده متقاضی قائل شد.

 

در قالب این سیاست در حالی آورده متقاضی را ثابت گذاشت که تورم دیکته می‌کرد که هزینه‌ها بالاتر از‌این حرف‌ها و قراردادهایی است که بسته می‌شود.در واقع دولت خود را به ساخت 2 میلیون و 150 هزار واحد مسکونی متعهد كرد و به همه متقاضیان گفت بین 6 تا 10 میلیون تومان بدهید تا صاحبخانه ‌شوید، بقیه پول هم از تسهیلات بانک مسکن تامین می شود.

 

بانک مسکن هم تنها بانک عامل اجرای این طرح شد اما در عمل دولت هم از منابع صندوق توسعه ملی و هم از اعتبارات عمرانی مایه گذاشت تا بتواند تسهیلات مسکن مهر را پرداخت كند. كار شروع شد و وقتی نیمی‌از تسهیلات را پرداخت كردند، همه چیز قفل شد و دولت دیگر نتوانست در سال 91،90 و 92 تسهیلات را شارژ کند.


  آماری دارید كه تسهیلات چه تعداد از واحدها پرداخت شده است؟
در حال حاضر قرارداد ساخت 2 میلیون و 150 هزار مسکن مهر بسته شده و تسهیلات 500 هزار واحد پرداخت شده است یعنی یک میلیون و 600 هزار واحد مسکونی باقی مانده است که هنوز تسهیلات نگرفته‌اند و در مراحل صفر تا نزدیک 100 درصد ساخت هستند.


  شما در همان جلسه‌ای كه با آقای نیكزاد داشتید از نرخ ثابت احداث مسكن انتقاد كرده بودید و آن را مشكل‌ساز خواندید، توضیح شما چه بود؟
تمام قراردادهای مسکن مهر با قیمت ثابت متری 330 هزار تومان  بسته شده است در حالی که اصلا با‌این عددها نمی‌توان مسکن ساخت. آنهایی که تا آخر سال90  ساخت مسکن مهر را به پایان رساندند سود کردند اما واحدهایی که ساخت آنها به سال 91 موكول شد به‌خاطر تورم شدید با مشكل مواجه شدند. من بر اساس آمار و ارقام حرف می‌زنم.

 

تورم در بخش ساختمان در شهریور 91 به نسبت شهریور 89 بیش از 150 درصد افزایش نشان می دهد از‌این رو طبیعی بود که ساخت مسکن مهردیگر ادامه پیدا نکند.به برنامه‌های دولت قبل رجوع كنید. مقرر بود،در پایان نیمه اول سال 91 همه واحدها تحویل داده شود اما به دلیل ناتوانی در پرداخت تسهیلات، ساخت یک میلیون و600 هزار واحد مسکونی متوقف شد. حالا در این شرایط كه تسهیلات شارژ نمی‌شد، تورم، هزینه  ساخت مسكن را بالا برده بود.

 

دولت با مشكلات فراوانی برای اتمام كار روبه‌رو بود. از این رو نه می‌توانست میزان وام را افزایش دهد و نه امكان افزایش سهم متقاضی بود، در حال كه باید حتما تغییری ایجاد می‌شد. حالا برگردیم به سوال اول شما، اگر من مسئولیت داشتم قطعا با‌این شیوه عمل نمی‌کردم و اقدام به تخصیص زمین به اندازه نیاز می‌کردم.بگذارید مثالی برای روشن‌تر شدن بحث بزنم. 


آمریکایی‌ها بعد از جنگ جهانی اول یک سیاست‌گذاری برای مسکن کردند که البته موفق هم شدند و در طول 100 سال هیچ مشکلی در حوزه مسکن نداشتند.سیاست اولشان تخصیص زمین به اندازه نیاز بود و سیاست بعدی‌شان‌این است که قوانین را طوری تنظیم کرده‌اند که مسکن کالای مصرفی تلقی شود نه سرمایه‌ای.


من هم معتقدم که باید در مسیری حركت كنیم كه مسكن كالای مصرفی شود مثل ماشین و  افزایش تورم تاثیری بر قیمت آن نگذارد. روند طبیعی این است كه با افزایش سن ساختمان باید قیمت آن كاهش یابد اما متاسفانه در کشور ما به دلیل سیاستگذاری بد و بد نوشتن قانون، مسکن کالای سرمایه‌ای شده است.


 شما خودرو را مثال زدید، در اقتصاد ایران خودرو هم كالای سرمایه‌ای شده است. حداقل در همین یكی دو ساله چنین وضعیتی ایجاد شده است.
  این هم از نتایج سیاست‌های غلط دولت است. شما امروز یك خودرو را به قیمت 20 میلیون تومان می‌خرید اما به دلیل سیاست‌های غلط و حرکت تورم‌زا خودروی 20 میلیون تومانی یک سال بعد 28 میلیون می‌شود.‌

 

این نشان می‌دهد که کالا از مصرفی به سرمایه‌ای تبدیل شده است.حالا بهتر مثال می‌زنم. در یك اقتصاد سالم خانه و خودرو باید مثل تلویزیون و یخچال باشد که بعد از روشن شدن قیمتش کم شود.


 حلقه مفقوده در تبدیل كالای مصرفی به سرمایه‌ای تورم است، طبیعتا رشد لجام‌گسیخته تورم عامل ایجاد چنین وضعیتی است.
درست است نكته اول این است كه باید تورم پایین بیاید و دوم‌اینکه باید قوانین و مقرراتی حاکم شود که مسئله را بخشی حل کند. منظورم این است كه تورم مسئله كلی اقتصاد است اما برای هر بخش باید سیاست‌هایی مختص آن بخش نیز طراحی شود.  مثلا اگر در آمریكا شما به عنوان سازنده مسکن تقاضای ساخت انبوه مسکن کنید،باید 5 درصد آورده داشته باشید

 

و بانك‌ها نیز 95 درصد پول ساخت را هم برای مدت مثلا 3 سال در قالب تسهیلات به شما پرداخت می‌كنند، وقتی انبوه ساز واحدهای مسكونی را ساخت، یک سال فرصت دارد تا مسکن را اجاره دهد یا بفروشد. اگر‌این کار را نکند چنان مالیات سنگینی بر مسکن بسته می‌شود که ظرف 3 سال باید معادل قیمت آن مسکن را مالیات بدهد.

 

از‌این رو شما هرگز پیشنهاد ساخت 2 هزار واحد را نمی‌دهید چون باید برنامه فروش آن  قبلا تهیه شده باشد و مطمئن باشید که می‌توانید 1500 واحد را بفروشید و 500 واحد را هم اجاره دهید. بنابراین می‌بینید قوانین و مقررات طوری تنظیم شده است که مسکن به کالای سرمایه‌ای تبدیل نشود.


اما‌این شیوه نامه‌ای که ما اتخاذ کردیم شیوه نامه تبدیل مسکن به کالای سرمایه است. 40 درصد نرخ تورم به گفته برخی از صاحب نظران ناشی از مسکن مهر است و می‌بینید که شیوه نامه چقدر می‌تواند موثر باشد و یک معضلی بیافریند.


در این شرایط باید برای مسكن مهر چه كرد؟
البته چاره‌ای جز ساخت مسکن مهری که قراردادش بسته شده نیست اما با‌این قیمت‌هایی هم که قرارداد بسته شده است نمی‌شود كار را پیش برد چرا که هزینه ساخت مسکن بالا رفته است.


  با احتساب تورم فكر می‌كنید هزینه ساخت مسكن مهر چقدر شده باشد؟
در حال حاضر هزینه ساخت هر متر مربع مسکن مهر بدون هزینه‌های بالاسری و بدون در نظر گرفتن نرخ تورم، 480 تا 580 هزار تومان است، اگر هزینه پرسنلی مثل هزینه مدیران و پرسنل کارگاه و هزینه جاری کارگاه و سود انبوه‌ساز و پیمانکار و هزینه دفتر مرکزی هم به آن اضافه شود، نرخ خالص مسکن کمتر ازمتری 600 هزار تومان نمی‌شود.

 

قرار داد ساخت مسکن مهر در سال 91، 370 هزار تومان بسته شد که تا 600 هزار تومان یک فاصله230 هزار تومانی وجود دارد.اگر وزارت راه و شهرسازی قیمت‌ها را اصلاح نکند و  راهکاری برای آن پیدا نکند قطعا با شکست مواجه می‌شود که این شكست تبعات اجتماعی وحشتناک دارد چرا که یک میلیون و 500 خانوار درگیر‌این موضوع می‌شوند.


من اگر وزیر بودم با ‌این شیوه نامه کار نمی‌کردم، شیوه‌نامه مسکن مهر شیوه‌نامه پوپولیستی و مردم فریب است و مردم و برخی از مدیران و شخصیت‌های حقوقی نیز  فریب خوردند.البته پروژه دیگری هم وجود نداشت.


با این تفاسیر چرا انبوه‌سازان سال 1391 با علم به اینكه قیمت‌ها پایین است نسبت به امضای قرارداد ساخت اقدام كردند؟
ما 6  هزارو 200 انبوه‌ساز غیر از پیمانکاران داریم.چاره‌ای نداشتند که قراردادهایی را امضا کنند که پول وارد چرخه اقتصاد شود و بچرخد. بالاخره عده‌ای داشتند نان می‌خوردند و اگر قرارداد امضا نمی‌كردند پرسنل‌شان آواره می‌شدند. قطعا اگر امروز کسی بیکار شود به طور میانگین یک سال باید بیکار بماند.


   طبیعی بود با این پول‌ها هم نمی‌توان واحدهای مسكونی را ساخت، این طور كه معلوم است مسكن مهر در موقعیتی قرار گرفته كه از همه طرف به بن بست می‌خورد؟
راه‌هایی برای شكستن این بن‌بست وجود دارد.  راهکار اول‌این است که به متقاضی بگویند آورده‌اش را افزایش دهد که‌این نشدنی است، برخی می‌توانند و برخی نمی‌توانند. راهکار دوم‌این است که سقف وام را افزایش دهند که فشار به متقاضی وارد نشود که‌این هم نشدنی است چون باید از سپرده بانک‌ها نزد بانک مرکزی این اعتبار تامین شود.

 

دردوره قبل از30 درصد سپرده بانک‌ها نزد بانک مرکزی که نقش ضد تورمی‌دارد استفاده کردند بنابراین بیش از‌این نمی‌شود فشار وارد كرد. این بدان معناست كه نمی‌توان وام مسکن را از 30 میلیون بیشتر کرد. مابه التفاوت قیمت مسکنی که قراردادش بسته شده با قیمت واقعی برای 80 متر زیربنا عددی است که مثلا متقاضی باید 50 میلیون آورده داشته باشد که‌این امکان پذیر نیست. اما اینطور نیست كه هیچ راه‌حلی وجود نداشته باشد.

 

راهکارش‌این است که پروژه‌های مسکن مهر مشارکتی باشد یعنی بنده که دارم 300 واحد می‌سازم 20 درصد واحدها برای خودم باشد. در برخی از استان‌ها و شهرها نمی‌شود این كار را كرد اما در پردیس كه قیمت تمام شده یک متر مربع واحد مسکونی یک میلیون تومان است و قیمت فروش آن 2 میلیون و 500 هزار تومان.

 

خب، با این فاصله قیمتی می‌شود از محل پول 5 تا 6 واحد ضرر را برای سازنده جبران كرد. بنابراین راهكار پیشنهادی من این است كه 20 درصد واحد مسکونی ساخته شده را به سازنده بدهند تا ضرر آن 80 درصد را جبران کند.‌این بهترین راهکار است و در شیراز، تهران، البرز، اصفهان و مشهد قابل اجراست.

 

دومین راهکار‌این است که دولت به ازای ضرری که قابل محاسبه هم هست زمین با مجوز ساخت به پیمانکار بدهد تا مسکن بسازد و آزاد بفروشد.راهکار سوم‌این است که زمین‌های تجاری مسکن مهر را ارزیابی كرده و با قیمت کارشناسی واگذار كنند تا یک سودی هم به پیمانکار برسد.


 اما خیلی‌ها به استفاده از منابع صندوق توسعه ملی فكر می‌كنند.
این هم یك راهکار است، اما به نظرم راهكار بسیار غلطی است و تبعات منفی فراوانی به دنبال دارد. صندوق توسعه ملی تاسیس شده تا ما سرمایه‌های زیر زمینی و ملی را تبدیل به سرمایه‌های روزمینی کنیم تا نسل‌های آینده نیز از آن منتفع شوند نه‌اینکه از آن برای امور جاری کشور یا ساخت مسکن استفاده کنیم.‌این کار غلطی است که در گذشته انجام شده و منابع ارزشمند ارزی را هدر داده است. در واقع منابع كشور حیف شده است، حالا کاری به میل آن ندارم.


حیف آن هم‌این است که سرمایه ملت را تبدیل به مسکن کنیم. به جای‌ایجاد اشتغال و افزایش سرمایه ملی پول را در بودجه جاری خرج کنیم و‌این سرمایه زیرزمینی را تبدیل به کود کنیم.بسیاری از کشورهای نفتی حاشیه خلیج فارس مانند کویت و امارات از فرصت رکود بازار دنیا استفاده کردند و درآمد نفتی‌شان را صرف خرید سهام شرکت‌های خارجی کردند.

 

به قیمت بسیار نازل سهام خریدند و در صندوق ملی‌شان پس‌انداز کردند. درحال حاضر ارزش سهامی‌که یک میلیارد دلار خریده بودند به 3 میلیارد دلاررسیده است. یعنی 400 میلیارد دلاری که امارات در دنیا سرمایه‌گذاری کرد امروز به1200میلیارد دلاررسیده است.

 

اما ما با‌این درآمدها چه کردیم؟ موجودی صندوق توسعه ملی درحال حاضر32 هزار میلیارد تومان است که در مقابل 1200 میلیارد دلار عددی نیست.ما چنین حیفی را در اقتصاد کشور داشتیم. اگر 400 میلیارد دلار را سرمایه گذاری می‌کردیم حداقل 800 میلیارد دلار به دست می‌آوردیم. اما 800 میلیارد دلار را حیف کردیم و آن را به باد دادیم.


از حضور دولت در عرصه ساخت مسكن به‌عنوان فاجعه یاد كردید، تبعات این اتفاق چه بود؟
دخالت دولتی در ساخت مسکن باید به حداقل ممکن برسد. در سال 89 قراردادهایی که بسته شد قراردادهایی بود که وامش را دولت می‌داد، مدیریت آن را دولت می‌کرد وآورده متقاضی از طرف سازنده بود.

 

وقتی دولت پول نمی‌داد کارش متوقف می‌شد. طبیعتا بخش خصوصی می‌توانست و می‌دانست چطور باید با مسائل برخورد کند اما دولت در جایگاهی نیست که خود را با مردم درگیر کند و اصلا این كار به مصلحت دولت نبود. دولت آمد پول تعاونی‌ها را به حساب خودش برد و طرف شد با تعاونی‌ها و متقاضیان انفرادی.

 

در یك كلام دولت خودش را با مردم طرف كرد. نتیجه این شد كه وقتی در برخی استان‌ها افزایش قیمت‌ها را اعلام كردند،مدیرکل راه و شهرسازی مورد حمله قرارگرفت و کتک خورد. این‌ها یعنی ندانم كاری. الان دولت باید به‌سرعت دردسرهای اجرایی مسکن مهر را دور کند و برای تامین مسکن با همان سیاست آمریکایی طرح بنویسد. تنها سیاستی که در دنیا جواب داده سیاست مسکن آمریکایی‌ها بوده است.


  دولت معتقد است برای تداوم اجرای مسكن مهر اعتباری در دست ندارد.
فکر نکنیم منابع نداریم. منابع در دست مردم است. منابع خرد مردم را می‌توان با سپرده شدن در بانک متمرکز کرد و براساس سپرده‌ هر شخص به او وام داد اما ما‌این کارها را نکردیم. برای حل مشکل مسکن باید‌اینها را منظور کرد و اصلاح سیاست انجام داد.


  پیشنهادهای خود را به دولت ارائه کرده‌اید؟
بله. یکی از چیزهایی که من در کمیسیون زیربنایی دولت روحانی در حوزه مسکن مهر مطرح کردم‌این بود که در حساب دولت ناشی از آورده متقاضی 8-7 هزار میلیارد تومان منابع موجود است که باید‌این را در قالب پیش پرداخت تزریق کنید وبه حساب مشترک کارفرما و پیمانکار ببرید.ضمانت نامه هم اگر نداشتند‌ایراد نگیرد چراکه در پروژه‌های دیگر گیر است و قفل شده است و دیگر ضمانت‌نامه ندارند.

 

بنابراین تنها را ه تزریق‌این 7 هزار میلیارد تومان به پروژه‌این است که‌این را به حساب مشترک کارفرما و پیمانکار ببرید.درتبصره ذیل ماده 7 تصویب نامه هیات وزیران درمورد ضمانت‌نامه‌های معاملات دولتی آمده است کارفرما می‌تواند با پیمانکار حساب مشترک‌ایجاد کند و معادل‌این پیش‌پرداخت را در حساب شارژ کند و‌این پول در زمینه تجهیزات و ماشین‌آلات و مصالح استفاده شود.

 

پس از آن پیمانکار موظف است تجهیزات و ماشین آلاتی که می‌خرد را در رهن دولت ببرد و پس از پایان پروژه آن را آزاد کند. همچنین پیمانکار برای حساب مشترک، معادل پیش‌پرداخت سفته با امضای مجاز شرکت و مهر شرکت به کارفرما بدهد.این تنها راه حل است که دو ماه است دنبال تحقق‌این تعهد هستم اما نشده است.این تصمیم را می‌توان در 24 ساعت عملی کرد و کار را پیش برد.


  چرا دولت تعلل می‌کند؟
نمی‌دانم. فقط می‌توانم بگویم تصمیمات در دولت یازدهم خیلی با تاخیر و تانی و تامل گرفته می‌شود. درست است فضای کشور فضای‌ایمنی برای کسی که می‌خواهد شجاعانه تصمیم بگیرد نیست اما اعتدال و تدبیر که نتیجه‌اش امید است با یک حلقه مفقوده دیگر تکمیل می‌شود

 

اگر‌این حلقه نباشد قطعا کارها پیش نمی‌رود و آن "جانفشانی مدیران" است به آب و آتش زدن مدیران برای حل مشکلاتی که 8 سال است‌ایجاد شده است.‌این که تصمیم‌گیری نهایی را گردن همدیگر بیندازیم و جرات امضا نداشته باشیم مسئله‌ای حل نمی‌شود وچند ماهی نخواهد گذشت که امید سنگینی که دولت روحانی‌ایجاد کرده کم کم به یاس تبدیل شود.


مشکلی که وجود دارد آن جانفشانی است که خیلی برای توسعه کشور تعیین کننده است.اگر مدیری یک ماه برای تصمیمی‌معطل کند یا به جای وزیر، مدیر و معاونش امضا کنند نشان می‌دهد که احتیاط کاری کشنده بر مدیریت کشور حاکم است.

 

من به عنوان شهروند عرض می‌کنم دولت از خودش باید بخواهد و رئیس جمهور از وزرایش که سریع تصمیم بگیرند و کارها را راه بیندازد و با شجاعت وارد میدان شوند والا از موضع انفعال در تصمیمات برخورد کردن مملکت را دچار مشکل خواهد کرد.من‌این را به عنوان پیشنهاد یا یک نقد مشفقانه می‌گویم، به هر حال سوابق ما نشان می‌دهد که دلمان برای‌این مملکت می‌سوزد و اگر حرف نمی‌زنیم

 

از روی دلسوزی و عشق و علاقه به‌این مملکت است هرچند نقد و اعتراض را بعضی‌ها سیاه‌نمایی می‌نامند اما راه نجات کشور بالا بردن تحمل نقد و اعتراض و در کنارش شجاعانه و سریع تصمیم گرفتن است.البته هر تصمیمی‌باید پشتش کار کارشناسی و مطالعات باشد اما‌این طوری نباید پیش رفت که یک طرح جامع 10 سال طول بکشد.این  طوری حرکت کردن مملکت را به قهقرا می‌برد.

 

موجودیت کشور را زیر سوال می‌برد و مسئله‌ایجاد می‌کند.به‌این مسئله باید توجه کرد،مردم ما وقتی می‌بینند حرکت مثبتی انجام می‌شود و مخالفان‌این حرکت یا مواضع تندروهای مقابل دولت تریبون دستشان است و بی‌محابا و توهین آمیز و با ناسزاگویی حرکت مثبت انجام شده را زیر سوال می‌برند مردم هم می‌کشند کنار و پشت‌این حرکت نمی‌آیند.


به هر حال دولت یازدهم با مشكلاتی روبه‌روست. از یك سو به دلیل مذاكرات خارجی فشارهای فراوانی به آن وارد می‌شود و از سوی دیگر اصلاحات داخلی ممكن است بسیاری را آشفته كند.


قبول دارم. اگر تندروهای مخالف دولت فعلی مهار نشوند مسئله برای کشور درست می‌کنند و کشور دچار آسیب جدی خواهد شد. به شكل انتقادهایی كه از مذاكره وزیر خارجه با جان كری، وزیر خارجه آمریكا و دیگر بزرگان كشور با همتایانشان می‌شود نگاه كنید. من نمی‌گویم راهی كه دولت انتخاب كرده صددرصد درست است

 

اما معتقدم كه باید جمع جبری مثبت باشد والا هر سیاستی ممكن است عوارض منفی هم داشته باشد. من فكر می‌كنم فضای كشور دارد فضای تلخی می‌شود اگر تندروها از تندروی‌شان دست برندارند مشکل پیش می‌آید و آن وقت تاثیر این مشكلات دامن همه را می‌گیرد.

/روزنامه قانون

 


ویدیو مرتبط :
وضعیت مسکن مهر خرم آباد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

وزیر راه: مسکن مهر «پوپولیستی» است


درحالی طی سه سال اخیر دولت تدبیر و امید مطابق قانون اساسی تدبیری برای خانه‌دار کردن مردم نداشته است که یکبار دیگر وزیر راه و شهرسازی به طرح مسکن مهر حمله کرد و سیاست دولت قبل در خانه‌دار کردن اقشار کم‌درامد از پس‌اندازهای آینده را به باد انتقاد گرفت.

خبرگزاری تسنیم: وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم همچنان در "اندیشه" خانه‌دار کردن مردم است. در این راستا تنها برنامه تیم آخوندی تحریک تقاضا برای خروج بازار مسکن از رکود هستند غافل از این‌که با این کار دستاورد کنترل تورم دولت تدبیر و امید (به تعبیر خود دولتی‌ها) را بر باد خواهند داد.

از مردادماه سال 92 یکی از مباحثی که از سوی وزیر راه و شهرسازی و تنی چند از معاونان وی رسانه‌ای شد، بحث بازنگری در طرح جامع مسکن بود. به‌روز رسانی آمارها بیش از 700 میلیون تومان برای این وزارتخانه آب خورد بی‌آنکه در سال‌های 92، 93، 94 و سال‌جاری برنامه مشخصی برای عمل به وظیفه قانونی خانه‌دار کردن اقشار آسیب‌پذیر اجرا شود.

البته لازم به ذکر است که وزارتخانه‌های تعاون و راه از ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم تاکنون همواره از اجرای طرح مسکن اجتماعی تاکید کرده‌اند، طرحی که قرار است در قالب آن سالانه حدود 125 هزار مسکن ساخته و به واجدان شرایط واگذار شود. طرحی هنوز فقط درباره آن "حرف" زده می‌شود.

در شرایطی که وزارت راه و شهرسازی هیچ برنامه‌ای جز تحریک تقاضا با استفاده از مکانیسم پرداخت وام خرید و البته جوسازی برخی رسانه‌‌های وابسته برای برهم زدن بازار مسکن ندارد که عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی یکبار دیگر سیاست دولت نهم و دهم برای خانه‌دار کردم اقشار کم‌درآمد را به باد انتقاد گرفت.

وی در گردهمایی مدیران ارشد و روسای شعب بانک مسکن با بیان این‌که صندوق‌های پس‌انداز منطقه‌ای و پروژه‌ای در انتظار دریافت مجوز هستند گفت: متأسفانه در دولت‌های نهم و دهم با این شعار عام‌پسند که نیازی به پس‌انداز برای خانه‌دار شدن نیست با 500 هزار تومان می‌توان خانه‌دار شد، رژیم پس‌انداز از بین رفت و در اواخر دهه هشتاد شاهد اضمحلال رژیم پس‌انداز مسکن و تشویق سیاست مصرف مسکن بدون پس‌انداز بودیم.

وی با بیان این‌که مسکن از جهت اقتصاد کلان و خرد حائز اهمیت است، افزود: قبل از انقلاب بانک مسکن به عنوان بانک توسعه‌ای فعالیت داشت و انواع محصولات صندوق‌های پس‌انداز مختلف و رژیم پس‌انداز را راه‌اندازی کردند که صندوق پروژه‌های بزرگ مانند شهرک اکباتان نمونه آن است و میان تولیدکنندگان بزرگ، مصرف کننده و تأمین‌کننده مالی ارتباط ایجاد شده بود.

وی با بیان این‌که اما متأسفانه به پیشنهاد خام یک نفر در شورای انقلاب تمام این صندوق‌ها و مؤسسات در بانک رهنی ادغام و بانک مسکن ایجاد شد، اظهار کرد: عملا ابزارهای مختلف که می‌توانست پروژه‌های بزرگ یا منطقه‌ای را شکل دهد کلا از گردونه سیاست‌گذاری اقتصاد مسکن خارج شد که بعد از آن دیگر یک ساخت و ساز انبوه در قالب شهرک یا پروژه بزرگ نداشتیم. همه پروژه‌ها خرد شد و به سمت مصارف فردی و ساخت و سازهای فردی رفت. در واقع تولیدکننده‌های بزرگ به نحوی تضعیف شدند.

آخوندی اظهار کرد: در دهه هفتاد به این موضوع مجددا توجه شد و من در زمان وزارتم در مسکن و شهرسازی سابق تمام سیاست‌های دولت و زمین‌شهری را در صندوق‌های پس‌انداز مسکن قرار دادم. در اوایل دهه هشتاد تعداد پس اندازکنندگان به بالای سه میلیون نفر رسید و رشد صندوق‌های پس‌انداز چند 100درصدی شد. منابع صندوق پس‌انداز مسکن امکان تأمین مالی پروژه‌های بزرگ‌مقیاس را دارا شد اما صندوق‌های پروژه را نتوانستیم در این مقیاس ایجاد کنیم.

وی خاطرنشان کرد: متأسفانه در دولت‌های نهم و دهم با این شعار عام‌پسند که نیازی به پس‌انداز برای خانه‌دار شدن نیست  با 500 هزار تومان می‌توان خانه‌دار شد، رژیم پس‌انداز از بین رفت که در اواخر دهه هشتاد شاهد اضمحلال رژیم پس‌انداز مسکن و تشویق سیاست مصرف مسکن بدون پس‌انداز بودیم. در حالی که مصرف بدون پس انداز مسکن در اقتصاد حتما تورم دارد و سیاست شکست‌خورده‌ای در تمام دنیا داشته است. نه تنها در بخش مسکن بلکه در هر حوزه‌ای در تمام دنیا این تجربه وجود دارد که تولید انبوه آن کالا بدون سیستم پس‌انداز به تورم انجامیده است.

وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه توسعه بر پس‌انداز متکی است، گفت: مگر می‌شود بدون پس انداز توسعه داشت؟ اما با شعار پوپولیستی گفتند که نیاز به پس انداز نیست و در اواخر دهه هشتاد هیچ سیاست پس‌اندازی را مشاهده نمی‌کنیم. شعار خانه‌دار شدن بدون نیاز به پس‌انداز برای اخذ رأی جذاب است اما در اوایل دهه نود تورم‌های بالای 40 درصد و افزایش 9 برابری قیمت مسکن در تهران برای یک آپارتمان معمولی از نتایج همین شعار بود.

وی افزود: الآن دوباره در حال بازگشت به سیاست معقول پس‌انداز هستیم که افزایش رفاه و تأمین مسکن خانوارها از نتایج آن است تا خانواده‌ها بتوانند پس‌انداز کنند و از طرفی هم امکان تأمین مالی منابع بخش مسکن و تولیدکنندگان بزرگ‌مقیاس از نتایج آن است. تجربه گذشته نشان می دهد که باید هم از تجربیات گذشته داخل و هم تجربیات بین‌المللی استفاده کنیم.

وی خاطرنشان کرد: برخی فکر می‌کردند اگر در حاشیه شهرها مسکن‌سازی کنند یک پیشرفت است اما عملا سبب شد شهر از درون دچار گندیدگی شود؛ درست مانند سیبی که از درون دچار پوکی شده است. حدود 19 میلیون نفر در این بافت‌ها زندگی می‌کنند، در حالی که جمعیت شهرهای ایران 60 میلیون نفر است یعنی یک‌سوم جمعیت شهرنشین کشور در بافت‌هایی هستند که شأن زندگی برای مردم ایران را ندارند.