اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
احمدینژاد ٣ روزه اجازه حفر چاه را ٣ برابر کرد
امروزه سوءمدیریت منابع آب کشور سبب شده تا بحران آب به نقطه جوش خود برسد و کارشناسان و مسئولان کشور از بیابانشدن ایران و نابودی تمدن این سرزمین تا ١٠ سال آینده خبر دهند. در حال حاضر برداشت سالانه ایران از آبهای زیرزمینی بیش از حد مجاز است، ضمن اینکه ایران بیش از ٩٧ درصد آبهای سطحی را مصرف میکند و به نوعی اجازه نفسکشیدن به زمین و تجدیدپذیری آبهای زیرزمینی را نمیدهد.
عیسی کلانتری وزیر جهاد کشاورزی دولت هاشمیرفسنجانی نخستینبار در مؤسسه امید ایرانیان با حضور عارف و حسین عبدهتبریزی درباره مهاجرت ٥٠ میلیون ایرانی هشدار داد و اینبار نیز در جمع کارشناسان سازمان مدیریت و برنامهریزی بار دیگر نسبت به سوءمدیریت منابع آبی این هشدار را تکرار کرد و حل مشکل آب کشور را در گرو استیضاحشدن چهار وزیر نیرو دانست که در ادامه مشروح صحبتهای وی را میخوانید:
فاجعه آبی در انتظار ایران
در سال گذشته نسبت به سال آخر دولت احمدینژاد هیچ تغییری در برداشت از آبهای زیرزمینی نداشتهایم، سیاست وزارت نیرو تعادلبخشی است، اگر فرض کنیم تعادلبخشی در ٢٠ سال آینده کاهش پیدا کند؛ یعنی باید ٢٢ میلیارد متر مکعبی که از آبهای زیرزمینی اضافه برداشت کردهایم، آن را قطع کنیم و از سوی دیگر در ٣٥ سال گذشته ١٣٠ میلیارد متر مکعب اضافه برداشت داشتیم. در صورتی که حق برداشت، سالانه ٢٦ میلیارد مترمکعب است.
٩٧ درصد آبهای زیرزمینی برداشت میشود
اگر خواهان جلوگیری از خشکشدن باتلاقها و دریاچهها، زندهماندن طبیعت و شارژشدن آبهای زیرزمینی ایران هستیم باید از آبهای سطحی تنها ٤٠ درصد برداشت داشته باشیم. در صورتی که اکنون شاهد برداشت ٩٧ درصدی از آبهای سطحی هستیم. در این زمینه ایران جزء سه کشور نخست جهان است که این میزان از آبهای سطحی برداشت میکند. کشور مصر با آن همه مصیبت و مشکلاتی که دارد تنها ٤٦درصد برداشت دارد، اما ایران جزء نخستین کشورها از لحاظ مصرف آبهای سطحی است. دعوا و چالش ما از دهه ٧٠ با وزارت نیرو این بود که بیرویه سدسازی نکنند. برای مثال رودخانه کرخه را در نظر بگیرید که اکنون ٦,٥ میلیارد متر مکعب آورد آن است، اما امروز بر آن ١٣.٤ میلیارد متر مکعب سد ساخته شده است که ٤.٥ میلیارد متر مکعب دیگر نیز در دست احداث است.
پتانسیل تجدیدپذیری آبها را از بین بردهایم
در حال حاضر پتانسیل تجدیدپذیری آبها را از بین بردهایم، طبق آمار وزارت نیرو، کل آبهای استاتیک ما در سال ١٣٦٠، حدود ٥٠٠ میلیارد مترمکعب بوده که خروجی میلیونها سال گذشته بوده است، نزدیک ٣٠٠ میلیارد مترمکعب آن آب شور و حدود ٢٠٠ میلیارد مترمکعب آب شیرین و لبشور است، اما از سال ١٣٦٠ تا به امروز بیش از ١٣٠ میلیارد مترمکعب از این آبهای شیرین استفاده کردهایم، ما حق نداریم به این آبهای فسیلی دست بزنیم.
یاد دارم که در زمان دولت رفسنجانی، بر سر ما میزدند که عربستان صادرکننده گندم است، در آن زمان گفتیم ایران هم میتواند صادرکننده گندم باشد، اما خواهان باقی و زندهماندن ایران هستید یا خیر؟ بنابراین اگر میخواهیم این سرزمین زنده باشد، باید آب داشته باشد.
ماجرای سفر هاشمیرفسنجانی به عربستان
در آن زمان خدا رحم کرد، در سال ٧٦ هاشمیرفسنجانی همراه ما به عربستان سفر کردند تا از نزدیک با کشاورزی عربستان آشنا شوند. امیر عبدالله آن زمان ولیعهد بود که در فرودگاه به استقبال ما آمد و گفت ملکفهد دستور دادند تا زمانی که شما در عربستان هستید، دستور شما، دستور ملک است یعنی همه درهای عربستان به روی ایران باز است. در این سفر بازدید از مزرعه در دستور کار قرار گرفت که از مزرعه سعود الفیصل، وزیر امور خارجه سابق این کشور، بازدید کردیم که در ٢٠ کیلومتری ریاض بود.
چاه ١٣٠٠ متری در عربستان
عمق متوسط ٢٣ چاه آقای سعود الفیصل، وزیر امور خارجه سابق این کشور، یک هزار و ٣٠٠ متر بود که آب با درجه حرارت ٧٣ درجه مکش میشد و ٢٠درجه خنک و سپس از طریق لوله منتقل میشد. اگر دست را زیر آب ٥٠ درجه حدود ٣٠ ثانیه نگه داریم، پوست دست از بین میرود، اینگونه با پول نفت کشاورزی کردند و اکنون آبهایشان را تمام کردهاند، این در حالی است که اکنون ایران نیز با همین روش با شدت کمتر، از شیوه کشاورزی عربستان استفاده میکند.
تاراج منابع آبی کشور
قرار نیست به هر قیمتی تولیدی اتفاق بیفتد، اگر میخواهیم سه یا چهار سال تولید کنیم، پس حق با شماست، پس گور بابای نسل بعد. متأسفانه از ٢٠٠میلیارد مترمکعب آب در این ٣٠ سال ١٣٠ میلیارد مترمکعب استفاده کردهایم و اجاره تجدیدپذیری نیز نمیدهیم، زیرا تمام آبهای زیرزمینی را هم استفاده میکنیم که خروجی این روش، خشکشدن دریاچهها و نشست زمین بوده است، زیرا فکر میکنیم چون تکنولوژی را در اختیار داریم، حق داریم همه منابع کشور را تاراج کنیم. در دهه ٢٠ وقتی مردم غنی میشدند، نمیتوانستند حتی تراز آبهای زیرزمینی را به صفر برسانند، در صورتی که در سالهای ١٩٢٠ اگر همه مردم ایران جمع میشدند، نمیتوانستند همه درختان افتاده جنگل شمال را خارج کنند، چون تکنولوژی، راه و تجهیزات نبود اما وقتی صاحب آن شدیم، نباید همه چیز را غارت کنیم. این روزها چاهکندن آسان شده است.
دکان وزارت نیروی دولت احمدینژاد!
احمدینژاد زمانی که به فیروزکوه سفر کرد، گفت مناطق ممنوعه یعنی چی؟ این دکان وزارت نیرو است هرکس هرجا توانست، چاه حفر کند. در آن زمان ظرف سه روز اجازه حفارهای چاه سهبرابر و روزی هزاران متر چاه زده شد. بیلان منفی برداشت آب از زمان انقلاب تا قبل از دولت احمدینژاد منفی ٤٥ میلیارد مترمکعب بود، اما در هشت سال دولت احمدینژاد ٧٥ میلیارد مترمکعب به آن اضافه شد و این روند هماکنون نیز ادامه دارد، متأسفانه در برخورد با مواردی که به منافع درازمدت مربوط است، همه عقبنشینی میکنند که نمونه آن طرح هدفمندی یارانههاست.
حاضر نیستند منافع درازمدت را در مقابل تضاد کوتاهمدت حفظ کنند که این اتفاق در حوزه آب و کشاورزی در حال رخدادن است. در حوزه دریاچه ارومیه، استفاده از منابع تجدیدپذیر آبهای تجدیدپذیر ٧٠ درصد است، در مقابل، متوسط کشور عددی نیست، در دشت خراسان ١٣٤ درصد، دشت کرمان ١١٢ درصد و در اصفهان ١١٩ درصد از آبهای تجدیدپذیر استفاده میکنیم. و اکنون ٧٠ درصد از آبهای تجدیدپذیر دریاچه ارومیه استفاده میشود. به علت اینکه بستر دریاچه نمک است، ریزگرد نمکی به حلقوم مردم تبریز میرفت، دولت مجبور به رسیدگی بود. جابهجایی جمعیت پنج میلیون نفری با ٤٠٠ میلیارد دلار هم امکانپذیر نبود. دولت ناچار شد به معضل دریاچه ارومیه توجه کند اما اگر زودتر این اتفاق رخ میداد، هزینهها کمتر میشد. سال ٨٢، مشاور آقای خاتمی بودم که به ایشان نامه نوشتم بیلان آب دریاچه منفی شده و با ١٠ تا ٢٠ میلیارد تومان میتوان جلو آن را گرفت. محیطزیستیها خندیدند چون در محیط زیست حرف توسعه پایدار است اما عمل و دانش آن وجودندارد.
احیای دریاچه ارومیه ٧ میلیارد دلار هزینه دارد
حداقل هزینه احیای دریاچه ارومیه هفت میلیارد دلار یعنی ٢٠ هزار میلیارد تومان است که اگر سه سال به تأخیر بیفتد، به هیچوجه از نظر علمی دیگر احیاپذیر نیست و این بلا را در تمام منابع آبی کشور شاهد هستیم. در بخش کشاورزی نخست باید حاکمیت تصمیم بگیرد که میخواهد کشور زنده بماند. باید بلافاصله برداشت آب سطحی و زیرزمینی حدود ٥٠ درصد کاهش پیدا کند، اینها حرفهایی است که به مذاق خیلیها خوش نمیآید. خیلیها از پتانسیل واقعی کشور خبر ندارند اما برنامهریزی انجام میدهند.
در بعد منابع خاکی باید گفت خاکهای متوسط ٠,٤ درصد مواد عالی دارند و عمق خاکهای زنده ما متوسط کمتر از ٣٥ سانتیمتر است و اینها محدویت است و قیمتهای تمامشده را بالا میبرد.
ایران جزء ١٠ کشور تولیدکننده گران دنیا
امروز این سرزمین با دلار ٣٢٠٠ تومانی جزء ١٠کشور گران تولیدکننده محصولات غذایی در دنیاست، مصرفکننده را نمیگویم، در سطح تولید منظورم است؛ مصرف درگیر دلالی است و وارد آن نمیشوم اما چرا جزء ١٠ کشور گران جهان هستیم؛ درصورتیکه متوسط سرانه تولید ما زیر متوسط جهان است و اگر ژاپن و کره جنوبی را در نظر نگیریم، از همه جهان گرانتر تولید میکنیم. سازمان برنامه باید به این موضوع توجه داشته باشد. در این سرزمین تولید سخت و پرهزینه است. بهعنوان مثال در دنیا حدود ٦٥ درصد تولیدات از طریق دیم است و در ایران حدود ٩٥ درصد از طریق کشاورزی آبیاری است. تأمین آب منهای کمیت و کیفیت آن پرهزینه است. ساختار خاکهای ما به گونهای است که تولید را گران میکند.
خاکهای ما به دلیل اینکه ٨٥ درصد آبهای بیکربناته است، قادر به انتقال مواد به گیاه نیست. باوجود اینکه ٩٠ درصد خاکها آهکی هستند و به دلیل بیکربناتهبودن آب، اکثر گیاهان در ایران کمبود کلسیم دارند و به دنبال این امر حیوانات ما هم کمبود کلسیم و لبنیات هم کمبود کلسیم دارند. بنابراین آبها بیکربناته است و عناصر منتقل نمیشود.
ادامه رشد منفی سرمایهگذاری در ایران
از بُعد سرمایهای در ایران باید گفت؛ هنوز رشد سرمایهگذاری در ایران منفی است و این به دلیل دخالتهای انسانی است. شاه یک اصلاحات ارضی به وجود آورد و اکنون یک هیأت هفتنفره ایرانی، همه سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه کشاورزی را فراری داد. امنیت سرمایهگذاری و حرمت مالکیت را در جمهوری اسلامی از بین بردهایم و هنوز بعد از ٣٧سال این مشکل حل نشده است، هنوز کسی تا از بانک پول نگیرد، حاضر نیست سرمایه خود را وارد تولید کند چون احساس امنیت نمیکند، ممکن است فردا هیأتهای هفتنفرهای به وجود آید و مشکل ایجاد کند. زمانی که سال ٦٦ وارد جهاد کشاورزی شدم همه نیرویهای انسانی متخصص و کاربلد آن زمان رفته بودند اما افراد کارنابلد سرجای خود باقی مانده بودند.
افراد کاربلد یا اخراج شده بودند یا خودشان رفتند و امروز حسرت یک کارشناس متخصص را در حوزه کشاورزی داریم. امروز ٢٥٥ هزار دانشجو در دانشگاههای کشور در بخش کشاورزی داریم و در کل پتانسیل تولید ٨,٥ میلیارد هکتار زمین کشاورزی داریم و ٢٠٠ هزار فارغالتحصیل بیکار داریم. متوسط در دنیا برای ٦٥٠ هزار هکتار زمین معادل آبی یک دانشکده کشاورزی است اما در ایران به ٧٠٠ هزار هکتار رسیده است. همین امروز ١٢١ دانشکده کشاورزی دولتی و غیردولتی در کشور داریم و سالانه ٥٥ هزار نفر از آنها فارغالتحصیل میشوند، این افراد در کجا جذب شوند؟ بخش خصوصی و دولتی در حوزه کشاورزی توان جذب ندارد، دولت حداکثر سالانه توانایی جذب یک هزار نفر را داشته باشد و ٥٥ هزار نفر را در کجا جذب کند؟ بخش خصوصی در وضعیت ایدهآل توانایی جذب دو هزار نفر را دارد. به بخش خصوصی اجازه رشد نمیدهیم، شاید هم بخش خصوصی به دلیل نبودن توجیه اقتصادی تمایلی به فعالیت نداشته باشد.
از واردات هم به بهانه تحقیقات داخلی جلوگیری کردهایم، در زمان وزارت بنده گفتیم مؤسسه چغندرقند به چه دردی میخورد؟ مؤسسه عریض و طویلی که ١٦ ایستگاه در کشور دارد که مانع تولید شکر در کشور است، مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند تعطیل شد؛ مؤسسهای که کل ارزش آن در سال چهارمیلیون دلار است؛ یعنی تمام توان مؤسسه -چهارمیلیون دلار - از واردات بذر بوده اما در مقابل خسارت ٦٠ میلیون دلاری وارد میکند، حالا چرا کشاورز را مجبور کنیم که ٦٠ میلیون دلار کمتر چغندرقند تولید کند؟ با این تکنولوژیها کشاورزان را از تولید بیشتر محروم کردهایم.
هنوز با قوانین ٦٠ سال پیش را کشاورزی را اداره میکنیم
هنوز با قوانین ٦٠ سال پیش کشاورزی را اداره میکنیم و با این قوانین میخواهیم کشاورزی پیشرفته داشته باشیم. با این مسائل زیربنایی، محدودیتهای آبی و سرمایه آورده نشده، میخواهیم کشاورزی پیشرفت کند، چگونه؟کشاورزان انسانهای زحمتکشی هستند؛ اما زحمتهایشان به دلیل بیمدیریتی بههدر میرود. چند روز پیش، سراغ حجتی وزیر جهاد کشاورزی رفتم و گفتم رئیس بانک کشاورزی گفته پول واردات تجهیزات و کمباین نداریم؛ اما اعتبار واردات گندم را داریم که حجتی گفته غلط کردهاند، باید پول واردات تکنولوژی زودتر داده شود؛ زیرا گندم از زمان برداشتش یک روز بگذرد، روزی یک درصد ریزش خواهد داشت، بنابراین با این سیاستها و محدودیتها نمیتوانیم به اهداف متعالی و برنامهریزیشده دست پیدا کنیم.
آسیبپذیری تمدن ایران
این روند کشاورزی و بهرهبرداری از آبها، سبب میشود تا ١٠ سال آینده، تمدن این سرزمین از بین برود. اگر ٩٥ میلیارد مترمکعب استحصال آب داشته باشیم، دیگر جمعیتی در کشور باقی نمیماند. امروزه حیوانات به دلیل نبود آب در حال تلفشدن هستند. دو هفته گذشته با جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، به یزد سفر کرده بودیم، ملت دنبال آب شرب میدویدند، آب در این سرزمین حکم کیمیا پیدا کرده است.
جنایت سد گتوند
درحالحاضر درباره سد گتوند جنایت رخ داده و اکنون در حال لاپوشانی موضوع هستند.آب شیرین سد شهید عباسپور، به این سد ریخته میشود که سبب شورترشدن چهاربرابری آب شده است. نباید بازیچه چهارتا پیمانکار و مشاور شویم و آخرت را به دنیای پیمانکاران بفروشیم و شریک جرم باشیم.
برای احیای دریاچه ارومیه اقدامی نشده
بنده مجری احیای دریاچه ارومیه هستم که با کمک دانشگاه صنعتی شریف این کار در حال دنبالشدن است. در موضوع دریاچه ارومیه آن چیزی که مهم است، حفظ وضعیت موجود دریاچه است که اگر تا دو سال نخست، این کار صورت نگیرد، امکان احیا وجود ندارد. متأسفانه هنوز اقدامی برای دریاچه ارومیه صورت نگرفته است. عمق دریاچه ارومیه در ١٠ سال گذشته ٤,٧ متر کاهش پیدا کرده است. عمق متوسط دریاچه ٥.٧ متر بوده است؛ با چنین شرایطی، اولویت نخست ما، حفظ وضعیت سال قبل دریاچه بود. شانس آوردیم بارندگیها خوب بود، وقتی به سیاستهای پوپولیستی میرسد حتی دولت تدبیر و امید هم عقبنشینی میکند. خوشبختانه بارندگیهای متوسط درازمدت خوب بود که سبب شده تا امروز عمق دریاچه فقط چهار سانتیمتر کمتر از سال قبل باشد. اکنون دریاچه دوهزارو ٧٠٠ کیلومتر آب دارد. ریزگردها از فروردین شروع میشود و تا تیرماه هم ادامه دارد.
اگر آب نباشد و ریزگردها رسوب کند، ارتباط آب لایه بالا و پایین قطع میشود و اگر سال آینده بارش نباشد، مجبوریم آب را از کشاورزان بخریم تا دریاچه حفظ شود و اگر این اقدام صورت نگیرد، هزینههای بعدی بیهوده است و ادامه کار باید رها شود؛ البته پیشبینیهای ما این است که آب دریاچه تا آخر خردادماه سالجاری به دوهزارو٤٠٠ کیلومتر برسد. اگر برنامهها خوب پیش رود، تراز اکولوژیک دریاچه تا سال ١٤٠٢ رخ دهد؛ البته روحانی در تبریز نیز گفت «اگر تا سه سال در برنامهها تأخیر داشته باشیم، به دلایل علمی همهچیز با شکست روبهرو میشود».
سرطان به خاطر دریاچه ارومیه ٣٠ برابر شده است
درحالحاضر کشاورزی حاشیه شرقی و شمال غربی دریاچه ارومیه محو شده و ریزگردهای نمک، زندگی مردم را از لحاظ بهداشتی و سلامتی در معرض خطر قرار داده است و سرطان پوست در حیوان و انسان بیش از ٣٠ برابر شده است.
عمر چیتچیان به خاطر حفظ منافع ملی کوتاه است
حل ریشهای مشکل آب، نیازمند استیضاحشدن چهار وزیر نیرو با یک تفکر و رویکرد است و این اقدام، قربانی میخواهد که هیچ اشکالی ندارد. تاکنون تنها کسی که به صورت واقعی برای حل مشکل ریشهای آب ایستاده است، چیتچیان وزیر نیرو است. بنده فکر نمیکنم عمر این وزیر زیاد باشد، زیرا وی نمیخواهد حفظ منافع ملی را به اقدامات سیاسی واگذار کند. اشکال ندارد آدمهای سیاسی قربانی این افکار شوند. اما در مورد سازمان مدیریت و برنامهریزی، این سازمان از روز نخستِ تأسیس، جای نیروهای باهوش بوده نه صفر کیلومتر. بنابراین اگر سازمان مدیریت، برنامهای تهیه میکند باید تا آخر برای اجرای آن ایستادگی کند. از مسعود زنجانی در زمان ریاستش خوشم میآمد؛ زیرا این فرد اگر برنامهای را حتی به اشتباه هم مینوشت، تا آخر ایستادگی میکرد.
افزایش جمعیت و یک مشت گدا و گشنه پابرهنه
امروزه خیلی صحبت از افزایش جمعیت نمیشود. درآمد ارزی از متخصصان خارج از بنگلادش در سال ١٩٧١ بیش از یکونیم برابر درآمد نفتی ما بود؛ اما چون این کشور جمعیت ١٥٠ میلیون نفری داشت، مصیبت و مشکلات داشتند. افزایش جمعیت را اگر به تولید داخل وصل کنیم، یک مشت گدا گشنه پابرهنه تحویل خواهیم داد.
اخبار اقتصادی - تابناک
ویدیو مرتبط :
تاریخچه BMW سری ٣ در ٣ دقیقه
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
٣ طرح سودآور برای دارودسته احمدینژاد
ابراهیم نکو، دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس نهم در گفتوگویی با «شرق» در بررسی چرایی آغاز اجرای این طرح و دو طرح مسکن مهر و قانون هدفمندی یارانهها، از انگیزه نهان احمدینژاد و یارانش برای رویکارآمدن در دولت دوازدهم خبر میدهد. او میگوید: «او نمیخواست تمامکننده این طرحها باشد؛ چون میدانست عمر سیاسی دولتش چنین چیزی را ایجاب نمیکند. این اتفاق اینگونه تعبیر میشود که احمدینژاد قصد دارد در عرصه انتخابات دوره دوازدهم دوباره عرضاندام کند و مردم آغاز و پایان طرحها را با یکدیگر قیاس کنند. از آنجا که آغازگر دولت احمدینژاد بوده و کار ارزشمندی را در پیش گرفته اما در دولت بعد هنوز کار به انتها نرسیده، در نتیجه در اذهان، باز او خواهد بود که تمامکننده شناخته شده و قهرمان تلقی میشود... .
او میخواهد کاری کند که مردم به دنبال ناجی باشند و آنوقت او یا یاران و همفکرانش بهعنوان ناجی دوباره وارد عرصه شوند».
خبرهایی مبنی بر وجود فساد در اجرای طرح سهام عدالت از سوی نمایندگان مجلس به گوش میرسد. آیا چنین مسئلهای محرز شده یا تنها احتمال آن میرود؟
در اینکه اتفاقات درخور توجهی افتاده است، شکی نیست و شکلگیری هیأت تحقیقوتفحص نیز به این دلیل بوده است. دلیل آن نیز ابعاد بزرگ سهامداران سهام عدالت است. هیأت تحقیقوتفحص در مراحل میانی راه خود است و باید منتظر شرح مصداقها بهصورت دقیقتر بود. گرچه هنوز مطرحشدن آن در رسانهها عوارضی را متوجه جامعه شرکتهای سهامدار آن نکرده است؛ علائم و نشانههایی مبنی بر وجود این مشکلات دیده شده است.
با توجه به اینکه متولی سهام عدالت به نوعی دوگانه بین وزارت امور اقتصادی و دارایی و وزارت تعاون، کار و رفاه است، فسادهایی که به آن اشاره دارید مربوط به کدام بخش است؟
در طرحهایی ازایندست و با این ابعاد معمولا اتفاقاتی میافتد؛ اما آنچه پیشبینی میشود این است که در هر دو حوزه مشکلاتی پدید آمده است و تناقضاتی در تصمیمگیریهای دوگانه دیده میشود. درحالحاضر نمیتوان یکی را موفق و دیگری را تضعیف کرد، اما هر دو به نوعی ایراداتی دارند و تا زمانی که این تناقضات وجود داشته باشد و تعاملی بین این دو برای یکسانسازی تصمیمات وجود نداشته باشد، قطعا ذهنیتهایی وجود خواهد داشت.
پس شما اختلاف نظر میان دو وزارتخانه امور اقتصادی و دارایی و تعاون، کار و رفاه را تأیید میکنید؟
بله، این اختلافنظر دیده میشود، زیرا کار دو وزارتخانه با یکدیگر متفاوت است و یک موضع واحد و مشخص بین این دو وجود ندارد.
اختلافنظر اشارهشده از سوی شما بر سر چه ابعادی از طرح سهام عدالت است؟
اختلافنظر بر سر رویه این دو وزارتخانه است که هریک رویهای را در پیش گرفته است، اما اینکه این ستیزها بر سر یک موضوع باشد، اینگونه نیست. متأسفانه اختلاف نظر بر سر موضوعات زیادی وجود دارد؛ اما هیأت تحقیقوتفحص میتواند در راستای حل مشکلات بهوجودآمده با روشنسازی اقدام کند؛ متأسفانه هنوز شرکتهای حامی و سهامدار این سهامها، خود نسبت به توزیع سهام از طریق شرکتهایشان معترض هستند.
آیا این شرکتهای سهامدار، خودشان متضرر شدهاند؟
بله زیان دادهاند و نمیتوانند سودی بپردازند، وقتی در این شرایط اقتصادی ذخیرهای ندارند؛ بنابراین باید با این نهادها، شرکتها و تعاونیها ارتباطاتی داشته باشیم که حرف آنها را نیز بشنویم تا ببینیم قادر به پرداخت و توزیع سود سهام عدالت هستند و آیا سهامداران که مردم هستند با مفاهیم اینگونه برگهها آشنایی دارند که در مواقع لازم حتی ضرر دهند؟ اینها مسائلی است که هنوز درباره آنها شفافسازیهای لازم صورت نگرفته است و به این دلیل این برگههای سهام عدالت برای خانوارهایی که دارنده آنها هستند، تبدیل به برگههای زینتی و زجرآوری شده که عرضاندام میکنند، اما چیزی را عاید دارنده خود نمیکنند.
با توجه به اینکه سود اولیه این سهام در سال ٨٦ پرداخت شد و از سال ٨٧ به این سو، سودی برای آن پرداخت نشده است، آیا برآوردی از میزان سود یا زیان این سهامها وجود دارد؟
اگر سهام این شرکتها را سودده در نظر بگیریم، هر سهام باید حدود هشت تا ٩میلیون سود داشته باشد؛ اما آنچه شواهد نشان میدهد با توجه به ضرر شرکتها، بعید میدانم این رقم به دست آید. بههرحال همه این شرکتها سودده نبودهاند. وقتی سوددهی وجود نداشته باشد، انتظار هم نباید داشت.
بسیاری از این شرکتها اکنون معترضاند که دولت گذشته طرحی را به صورت اقدامی سیاسی و تبلیغاتی در پیش گرفت، بدون اینکه برای آن آیندهنگری داشته باشد. سهام به معنای سود و زیان است و نباید فقط به مفهوم سوددهی آنها نگاه کرد؛ اما این مفاهیم در جامعه در آن زمان جا نیفتاد. هنوز برآوردی از اینکه شرکتهای سهامدار مانند خودروسازها یا کارخانههای دیگر در چه مقاطعی سودده یا زیانده بودهاند و مبالغ آن چقدر بوده، انجام نگرفته است. دولت نباید به مواردی ازایندست وارد شود و متعهد به انجام کاری شود که نمیتواند آن را انجام دهد. اکنون در حال بررسی هستیم که اصولا این رویه و اجرای سهام عدالت در کشوری مانند کشور ما معنایی دارد و میتواند ادامهدار باشد و در زمان ورود به بازار سرمایه با چه مشکلاتی روبهرو خواهیم بود؟
این جمله آخر شما بوی رد احتمالی این طرح و توقف آن را میدهد. آیا توقف این طرح مردم را دچار زیان نمیکند؟
به عقیده من در مسائل اقتصادی مانند همین مسئله، جلوگیری از ضرر، خود سود به شمار میرود و نمیتوانیم برنامهها را به هر قیمتی پیش ببریم. باید دید اجرای آن اصلا امکانپذیر خواهد بود یا خیر و اگر امکانش نیست باید جلوی آن را گرفت.
آیا اصلاح ساختار اجرائی طرح سهام عدالت بهتر از متوقفکردن آن نیست؟
چرا، اگر اصلاحات به صورت منطقی و فنی صورت گیرد، بهتر است؛ اما پیشبینی میکنم این اقدام کار بسیار سختی خواهد بود و زمانی عوارض و ایرادات آن دیده خواهد شد که وارد بازار سرمایه شود. در آن صورت هم خطرات پرشماری را متوجه اقتصاد کشور خواهد کرد و ظن قوی وجود دارد که منجر به شکلگیری بازار سیاه با حضور سودجویان خواهد شد و این سودجویان، سهام افراد طبقات پاییندست را بهگونهای فریبکارانه به قیمت بسیار ناچیز خریده و سودهای کلانی را عاید خود میکنند که این میتواند بازار را متشنج و شرکتها را دچار چالش کند.
شرایط بسیار پیچیده است و به این دلیل آزادسازی سهام عدالت در این موقعیت اصلا به صلاح نیست و جامعه را با مشکلات جدیدی، بهویژه در حوزه افزایش حجم نقدینگی روبهرو خواهد کرد. در این شرایط، ظهور و بروز باندهای سیاه برای تشدید بازارهای کاذب و سیاه پس از آزادسازی سهام عدالت کاملا محتمل است؛ بنابراین باید پیش از ورود سهام عدالت به بازار سرمایه بهصورت عاقلانه عمل کرد و نباید تصمیم نامناسبی گرفت تا ما را با مسائلی که در دولت قبل پدید آمد، مواجه کند که متأسفانه جمعکردن آن ساده نخواهد بود؛ بنابراین هنوز برای آزادسازی سهام عدالت زود است و باید ابتدا راهکاری برای اجرای آن یافت شود. سهام عدالت را میتوان با مدیریت حسابشده و با مطالعه فنی و آگاهکردن جامعه پیش برد.
یکی از راهکارها برای اجرای طرح سهام عدالت، حضور صندوقها بهعنوان واسط مردم در بازار سرمایه است زیرا مردم به سازوکار بازار آشنایی ندارند و ممکن است دچار چالش شوند. در این زمینه صحبتی شده؟
تعداد سهامداران عدالت محدود نیست و حدود ٤٥ میلیون نفر را دربر میگیرد، بنابراین ورود آنها با مبالغ اندک میتواند مشکلاتی را در بازار سرمایه پدید آورد. هجوم افراد به بازار بورس برای خریدوفروش سهامها با ارزش اندک زیر ١٠ میلیون، میتواند آشفتگی را در این بازار پدید آورد و به مشکلات حاشیهای بینجامد. اما اینکه آیا تعاونیها و تشکلاتی که عهدهدار سهام عدالت هستند میتوانند عهدهدار این مسئله باشند نیز باید موردارزیابی قرار گیرد. فعلا در این زمینه راهکار مشخصی مطرح نشده است.
همانطور که شما هم اشاره کردید این دیدگاه وجود دارد که اجرای طرح سهام عدالت در دولت محمود احمدینژاد سیاسی و تبلیغاتی بود. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
رئیس دولت قبل که کم، کارهای عجیب و غریب نکرده است و اغلب کارهایش در تاریخ منحصربهفرد بوده که حتی برخی از آنها میتوانست در صورت اجرای صحیح، کارنامه درخشانی را از وی به جای بگذارد، اما انگیزههای تبلیغاتی، سیاسی و پوپولیستی بیشتر از مسائل واقعیتگرایانه در آقای احمدینژاد و یارانش دیده شده است. همانطور طرحهای مسکن مهر و اجرای قانون هدفمندی یارانهها البته بهصورت یارانه نقدی به همه مردم بهعنوان دو طرح تأثیرگذاری که بد به اجرا درآمد، در دولت احمدینژاد کلید خورد، طرح سهام عدالت نیز با انگیزههای سیاسی شکل گرفت.
این سه طرح برای دارودسته احمدینژاد سودآوری سیاسی بالایی داشت، اما به خاطر تیم ضعیف و احساسی دولت احمدینژاد بد به اجرا درآمد. احمدینژاد بهخوبی میدانست که اجرای طرح سهام عدالت در دولت وی مشکلی را پدید نمیآورد، اما برای دولت پس از وی قطعا چالشهایی را پدید خواهد آورد و همه کاسه کوزهها سر دولت بعدی خواهد شکست. او میخواست از خود نام نیکی به جای بگذارد و مشکلاتی را برای دولت یازدهم که فرقی نمیکرد چه دولتی باشد، پدید آورد.
دچار چالشکردن دولت پس از وی برای احمدینژاد چه سودی به همراه داشت؟
باید نیات وی را تحلیل کرد. پروژههایی مانند مسکن مهر، سهام عدالت و قانون هدفمندی یارانهها طولانیمدت است و شروعکننده معمولا موفقتر است، اما اگر زمان بهرهبرداری، دولت آغازگر سکان را در دست نداشته باشد و طرح به مشکل برخورد، دولت شروعکننده کمتر در معرض تهدید است. او نمیخواست تمامکننده این طرحها باشد چون میدانست عمر سیاسی دولتش چنین چیزی را ایجاب نمیکند.
این اتفاق اینگونه تعبیر میشود که احمدینژاد قصد دارد در عرصه انتخابات دوره دوازدهم دوباره عرضاندام کند و مردم آغاز و پایان طرحها را با یکدیگر قیاس کنند. از آنجا که آغازگر دولت احمدینژاد بوده و کار ارزشمندی را در پیش گرفته اما در دولت بعد هنوز کار به انتها نرسیده، درنتیجه در اذهان باز او خواهد بود که تمامکننده شناخته شده و قهرمان تلقی میشود. درحالیکه اگر این سه طرح از سوی کارشناسان بررسی شود، قطعا آغازگر و اجراکننده اولیه آنها که دولت احمدینژاد باشد با خودکار قرمز نمره زیر پنج خواهد گرفت. او میخواهد کاری کند که مردم به دنبال ناجی باشند و آنوقت او یا یاران و همفکرانش بهعنوان ناجی دوباره وارد عرصه شوند.
دولت یازدهم در چنین شرایطی برای اجرای طرح سهام عدالت چه برنامهای دارد؟
دولت یازدهم دولت معقولی است و اگر بهدرستی نگاه کنیم، جلوی بسیاری از مشکلات را که اگر دولت احمدینژاد ادامه مییافت، فاجعه به بار میآورد، گرفت. به نظر میرسد توقف این طرح هم به لحاظ سیاسی و هم بار مالی به ضرر دولت یازدهم تمام شود، بنابراین پیشبینی میشود تیم اقتصادی دولت روحانی حتما رویه را ادامه خواهند داد اما نه به هر قیمتی. قطع به یقین با حساب و کتاب با این طرح برخورد خواهد شد و نسبت به اصلاح ساختار آن اقدام میشود تا رضایتمندی مردم نیز حاصل شود. به نظر من دولت یازدهم با اطلاعرسانی و شفافسازی در جامعه درمورد واقعیت مشکلات، کار راحتتری را در پیش خواهد داشت، زیرا اگر مردم واقعیتها را بدانند، دولت را همراهی خواهند کرد.
پیشبینی شما از زمان آزادسازی سهام عدالت چه زمانی است؟
به نظر میرسد این اتفاق تا پایان سال رخ نخواهد داد چون به انتخابات مجلس نیز برمیخورد و ممکن است مشکلاتی را پدید آورد. نیمه اول سال ٩٥ نیز این طرح اجرائی نمیشود، اما نیمه دوم سال آینده زمان مناسبی برای آزادسازی سهام عدالت خواهد بود، اما به شرطی که اشکالات آن مرتفع شود.
اخباراقتصادی - شرق