اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

آقای شریعتمداری، توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟



حسین شریعتمداری,روزنامه کیهان

سوال از مدیر مسئول روزنامه کیهان
آقای شریعتمداری، توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟

آقا شریعتمداری،طلا که پاک است،چه منتش به خاک است؟چرا هیچگاه حاضر به مناظره با شخصیت هایی مانند دکتر زیبا کلام و عمادالدین باقی و امثال این بزرگان نمی‌شوید؟

مدتی است که حسین شریعتمداری سیاست‌های دولت یازدهم و اطرافیان رئیس جمهور را هدف قرار داده است.به‌طوریکه در آخرین یادداشت خود یاران روحانی را به "شتر مجنون"تشبیه کرده و نوشت:"ملت که طی سی و چند سال گذشته نشان داده‌اند اهل تسلیم در برابر زورگویی و باج‌خواهی آمریکا و متحدانش نبوده و نخواهند بود و صد البته، دست جماعتی که دیروز به نشانه تسلیم بالا رفته بود را پایین خواهند کشید.

 

مردم دست‌های آلوده به خیانت این جماعت را در فتنه 88 به وضوح دیده و می‌شناسند، و حق دارند نگران حضور برخی از آنان در برخی از مراکز قدرت باشند. آنها شتر مجنون‌اند و رئیس جمهور محترم نباید از آنان انتظار حرکت به کوی لیلی را داشته باشند."

 

این بار اول نیست که وی موضوعی را بهانه کرده و به اطرافیان و حتی شخص رئیس جمهور اهانت می‌کند و تهمت‌هایی را متوجه آنان می‌سازد. از این رو لازم دیدیم در اینجا چند مورد را به مدیر مسئول کیهان متذکر شویم بلکه مشخص شود چه کسی این روزها دایه مهربان تر از مادر شده است و شعار ه‍َل مِن مُبارِز سر داده است و لازم است وی به چند سوال پاسخ دهد.

تا جایی که حافظه تاریخی یاری می‌کند، نام حسین شریعتمداری زمانی بر سر زبان‌ها افتاد که وی با حکم علی فلاحیان به ریاست گروه اجتماعی وزارت اطلاعات منسوب شد. او که به واسطه فعالیت در دفتر سیاسی در بولتن سازی تبهر خاصی داشت در وزارت خانه مذکور در راستای بولتن سازی علیه روشنفکران و همچنین بسط نظریه تهاجم فرهنگی به کار گرفته شد. همچنین  در این میان شریعتمداری سه بار در برنامه هویت که بنا به گفته احمد پورنجاتی که در آن زمان قائم مقام صدا وسیما بود، توسط سعید امامی ساخته می‌شد، شرکت کرد.

سوال اول: چرا سعید امامی برای تخریب روشنفکران از شریعتمداری استفاده کرد؟

سوال دوم: آیا هدف مشترکی میان این دو وجود داشت و آن را دنبال می‌کردند؟ نکته حائز اهمیت در اینجا این است که پس از برملا شدن قتل‌های زنجیره‌ای، شریعتمداری مدعی شد که سعید امامی را اصلا نمی شناسد و وی با روزنامه کیهان دشمنی داشته و حتی در یک برهه زمانی اعلام کرد که امامی اصلاح‌طلب بود.

 

اما علاوه بر حضور شریعتمداری در برنامه هویت، چند مسئله دیگر وجود دارد که این ادعا را رد می‌کند. اولا حسین شریعتمداری، در دوران وزارت علی فلاحیان و معاونت سعید امامی، رئیس گروه اجتماعی وزارت اطلاعات شد که وی را مسئول گفت‌وگو با زندانیان و فیلم‌گرفتن از اعترافات آنها کردند، که البته بعدها بخش‌هایی از این فیلم ها در برنامه هویت به نمایش گذاشته شد.

 

ثانیا در آن زمان که شریعتمداری به تازگی وارد موسسه کیهان شده بود، بعضا شنودهای معاونت امنیتی وزارت اطلاعات  سر از روزنامه کیهان در می‌آورد. بطور مثال یک بار مکالمه تلفنی عطاالله مهاجرانی با سعید سیرجانی که موجب شده بود در هیئت دولت بحث و جنجال به راه بیافتد، فردای آن روز در کیهان منتشر شد. البته این قبیل اتفاقات موجب بد عادت شدن این روزنامه و مدیرمسئول آن شد. بطوری که همچنان با گذشت سال‌ها دم از وجود اسناد و مدارکی می‌زند که مخالفان را به سازمان‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس مرتبط می‌سازد.

سوال سوم: این اسناد چگونه در اختیار این روزنامه قرار گرفته بود؟

سوال چهارم: آیا همه سازمان‌ها و وزارتخانه های دولتی موظف هستند اسناد خود را در اختیار حسین شریعتمداری بگذارد؟

سوال پنجم: چرا این اسناد و مدارک هرگز منتشر نمی شود تا با افشای آنها وظیفه خود در قبال انقلاب و اسلام ادا کند؟ مگر این وظیفه شهروند و تکلیف دینی همه ملت ایران نیست؟

 

پس چرا آقای شریعتمداری تکلیف شرعی خود را انجام نمی‌دهند؟ نکته بعدی در خصوص مدیر مسئول روزنامه کیهان  این است که زمانی که شریعتمداری به روزنامه کیهان با نیت کنترل و امنیتی کردن فضای فرهنگی با اتکا به تبلیغات، توجیه خشونت و سرکوب مخالفان (در این خصوص اگر لازم باشد، یادداشت‌های وی با ذکر تاریخ را منتشر می‌کنیم) وارد شد، مانند امروز برای از میان بردن و ترور شخصیت مخالفان فکری، همان کاری را انجام داد که در گذشته با تبحر کامل به آن پرداخته بود.

 

یعنی سعی کرد با برملا ساختن ارتباط خویشاوندی و یا حتی دروغین مخالفان با منافقین، آبروی آنها را برباد دهد.البته به گونه‌ای که جایی برای شکایت از وی ایجاد نشود زیرا هرگز حاضر نیست برای نشر اکاذیب،هزینه‌ای جز تشدید بی‌آبرویی بپردازد.

به هرحال هرچند این مطلب به سبک یادداشت های کیهان نوشته و تنظیم شده بود اما هدف تخریب شخصیت مدیر مسئول این روزنامه نیست بلکه بیان ابهاماتی است که درخصوص عملکرد وی وجود دارد.

 

لذا حال که فرصت پیش آمده است بهتر است حسین شریعتمداری با صداقت و شجاعت به سوالات پاسخ داده و یا در خصوص این عملکرد از ملت ایران عذرخواهی و طلب بخشش کند. در پایان لازم است این نکته را نیز یادآور شویم که در اینجا به جزئیات پرداخته نشد بلکه کلیات مورد بررسی قرار گرفت. لذا این تمام ماجرا نیست اما تو خود حدیث مفصل بخوان از این مطلب...

اما سوال پایانی:آقا شریعتمداری،طلا که پاک است،چه منتش به خاک است؟چرا هیچگاه حاضر به مناظره با شخصیت هایی مانند دکتر زیبا کلام و عمادالدین باقی و امثال این بزرگان نمی‌شوید؟
/قانون آنلاین

 


ویدیو مرتبط :
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

عارف سكوت خود را شكست / توبه فرمایان بگویند برای چه چیز اصلاح طلبان باید توبه کنند



وضعیت  اساتید، تفكیك جنسیتی، فضای دانشگاه‌ها،خروج  مغزها و انتخابات آتی در گفتگوی تفصیلی "آفتاب یزد" با  "محمدرضا عارف" ‌ ‌

عارف سكوت خود را شكست ‌ ‌

عارف: توبه فرمایان بگویند برای چه چیز اصلاح طلبان باید توبه کنند/ شاید با اصولگرایان ائتلاف کنیم

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

در سپهر سیاسی ایران نام «عارف» با «سكوت» مترادف است، خود وی نیز این موضوع را قبول دارد و می‌گوید: «عادت به پر حرفی ندارم»  او چه زمانی كه معاون اول سید محمد خاتمی بود و چه اكنون كه عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است سعی می‌كند كمتر حرف بزند.

عارف می‌گوید: خداوند دو گوش داده است و یك زبان. با اینكه این روزها كاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری آتی بر سر زبان‌ها افتاده  اما همچنان حضوری كمرنگ در رسانه‌ها دارد. البته شاید گفتگوی آفتاب یزد با وی طلسم شكن باشد و زین پس معاون اول خاتمی در دولت اصلاحات از ایده‌ها و برنامه‌های خود بگوید. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در طول مصاحبه بارها تاكید داشت كه كاندیداتوری وی در انتخابات آتی مشخص نیست و به همین خاطر مجبور شدیم در برخی سوالات فرض را بر كاندیداتوری وی بگذاریم.

**عارف در گفتگوی خود با آفتاب یزد به انتقاد صریح از سیاست‌های وزارت علوم در مورد  بازنشستگی اساتید پرداخت و همچنین از طرح تفكیك جنسیتی در دانشگاه‌ها  ابراز تاسف كرد. او معتقد است اصولگرایان بایستی در مورد كارنامه 7 ساله خود پاسخگو باشند و نمی‌توانند تحت عناوینی چون «جریان انحرافی» خود را از دولت احمدی‌نژاد جدا كنند. متن این گفتگو قبل از انتشار مورد بازبینی دفتر دكتر عارف قرار گرفت و بخشی از آن حذف شد!

شاید قسمت حذف شده می‌توانست بسیاری از ابهامات در مورد تصمیم آینده عارف برای انتخابات آتی را روشن كند. با این وجود خواندن این گفتگو كه در روزهای نخست پاییز در  دفتر عارف در منطقه توانیر تهران انجام شده  خالی از لطف نیست، زیرا وی پس از مدتها سكوت خود را شكسته و در مورد بسیاری از مسائل روز موضع‌گیری كرده است.

بخش هایی از این گفت و گو در پی می آید:

* آقای دكتر! انتقادی نسبت به شما مطرح است كه می گویند حضور رسانه‌ای تان بسیار كمرنگ است؟ ‌ ‌

‌حرف درستی است. ‌ ‌

‌ * چرا كمرنگ هستید؟ ‌ ‌

بخشی از این موضوع یعنی حضور كمرنگ رسانه ای برمی‌گردد به شخصیت من. ‌ ‌

در ضمن بنده با پرحرفی هم مخالف هستم،به قول معروف خداوند دو گوش داده است و یك زبان.در عین حال اعتقاد دارم یك مسئول نباید هر روز حرف بزند. البته فكر می كنم بنده افتاده‌ام این ور بام (با خنده) ‌ ‌

‌* ‌بله، خیلی ... ‌ ‌

‌قبول دارم ‌ ‌

‌* ‌آقای دكتر‌! نمی خواهید تجدیدنظر كنید؟ به هر حـال نـزدیـك انتخابات هستیم و طبیعتا حضور رسانه‌ای تان باید بیشتر باشد؟ ‌ ‌

اگر یك وقت قرار شد جلو بیاییم تجدیدنظر می‌كنیم (با خنده) باید صبر كرد ببینیم چه می شود. ‌ ‌

‌ *من سوالات بعدی‌ام در مورد  انتخابات آتی است. در حال حاضر با توجه به اینكه شما به آقای خاتمی نزدیك هستید در اردوگاه اصلاح‌طلبان چه خبر است؟ آیا فعالیتی در جریان است؟ آیا آقای خاتمی تحركاتی را آغاز نموده‌اند؟ چشم انداز شما از وحدت جریان اصلاحات برای انتخابات سال آینده چیست؟ ‌ ‌

به نظر من شركت در انتخابات یك ضرورت است و یك تكلیف و حق اجتماعی برای هر فرد و گروه است. ‌ ‌

*معذرت می خواهم، آیا اصلا اصلاح طلبان تصمیم گرفته‌اند كه در انتخابات شركت كنند؟ ‌ ‌

من هیچ نهاد و جریان سیاسی را نمایندگی نمی‌كنم و فقط دیدگاه خود را می گویم. بنده حداقل برای خودم شركت در انتخابات را یك ضرورت و تكلیف می‌دانم. ما انقلاب را قبول داریم و استفاده از فرصت انتخابات یك حق است. اما چگونگی شركت در انتخابات بسته به شرایط زمانی متفاوت می‌شود، گاهی یك جریان با تمام نیرو وارد انتخابات می‌شود و گاهی احساس می‌كند كه بنابه دلایلی باید فیتیله‌ها را پایین بكشد. لازم می دانم در انتخابات بعدی تمام جریانات داخل نظام علیرغم اختلاف سلایق، كدورت‌ها و بی‌مهری‌هایی كه شده باید در صحنه حضور یابند تا انتخابات پرشوری را داشته باشیم. ‌ ‌

‌ *‌اصلاح‌طلبان برای انتخابات ساز و كاری را مشخص كرده‌اند؟ ‌ ‌

در همه جریانات سیاسی در حال حاضر حرف و حدیث‌هایی هست، ولی فكر می كنم اصلاح طلبان هم مثل گروه‌های دیگر هنوز به نتیجه قطعی نرسیده‌اند. بنده شك دارم اینكه دو جریان اصلی كشور در نهایت به یك اجماع برسند و هر یك با یك نامزد وارد صحنه انتخابات شوند. تجربه گذشته نشان داده كه این اتفاق نخواهد افتاد. اما به هر حال باید خوش بین باشیم. ‌ ‌

*‌‌عده‌ای از اصولگرایان معتقدند كه اصلاح طلبان قبل از ورود بر انتخابات باید توبه كنند. ‌  ‌

*‌اصلاح طلبان برای چه باید توبه كنند؟

‌  به خاطر وقایع سال 88 ‌ ‌

‌در این خصوص باید یك بحث جدی در قالب میزگردهای متعدد و فراگیر در دانشگاهها انجام شود تا سهم جریان های مختلف سیاسی در این ارتباط مشخص شود. توبه فرمایان باید بگویند برای چه چیز اصلاح‌طلبان  به عنوان یك جریان سیاسی باید توبه كنند.   ‌

*آیا اصولگرایان هم نباید قبل از ورود به انتخابات در مورد عملكرد خودشان در 8 سال گذشته توضیح بدهند؟ ‌ ‌

باید عملكرد دولتها و جریان‌ها در مقاطع مختلف توضیح داده شود . در حال حاضر اصولگرایان چه بخواهند و چه نخواهند در توفیقات و عدم توفیقات این دولت سهیم هستند و نمی توانند از زیر بار مسئولیت شانه خالی كنند، آنها نباید از دولت فاصله بگیرند و بگویند ما یك جریان دیگر هستیم، طرح مسایلی از قبیل جریان انحرافی مسئولیت آنها را كم نمی‌كند.

* در مورد حذف سازمان مدیریت و برنامه ریزی و اینكه مجددا آقایان به فكر احیای آن افتاده‌اند توضیحی بفرمایید؟ ‌ ‌

هنوز به این نتیجه نرسیده‌ایم كه كشور نیاز به برنامه توسعه مصوب ودراز مدت ندارد، كشور در حال توسعه ای هستیم و با همین ساز و كارهای عرفی و كلاسیك نیاز به برنامه‌های توسعه و سیاست‌های درازمدت داریم.

برخی از كشورهای پیشرفته غربی تقریبا این مكانیزم برنامه‌ریزی را كنار گذاشته‌اند و راهبردهای دراز مدت خود را در یك متن كوتاه بیان می كنند. البته من اعتقادم این است كه  هنوز كشورمان به این مرحله نرسیده است و نیاز به برنامه 5 ساله داریم. بنابراین به یك مركز قوی تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری برای تدوین برنامه‌ها و نظارت بر اجرای آن نیاز داریم و اگر این   نكته را بپذیریم نیاز به مركزی كه اقتدار داشته باشد و ازكارشناسان خبره تشكیل شده باشد احساس خواهد شد.

قانون اساسی هم به نوعی این جایگاه را دیده و به رئیس جمهور این را محول كرده است. حالا اینكه با چه ساز و كاری و تشكیلاتی این موضوع دنبال شود مطمئنا سلیقه رئیس‌جمهور هم دخیل است. اما من به عنوان فردی كه مدتی در سازمان مدیریت خدمت كردم احساسم این است كه بدون یك سازمان مستقل كه تحت تاثیر چانه‌زنی‌ها و پیگیری‌های غیر منطقی قرار نگیرد و منابع كشور را به صورت علمی و در چارچوب ضوابط و مقررات توزیع كند نیاز داریم. به نظرم احیای سازمان مدیریت به سبكی كه در دوره قبل داشتیم به نفع كشور است، اگر عملكرد آن سازمان با وضع موجود مقایسه شود به این نتیجه خواهیم رسید كه داشتن سازمان مدیریت چقدر مفید است. اگر مشكلی در سازمان وجود دارد برای حل آن مشكل نباید صورت مسئله را پاك كرد، اگرگیری در سازمان وجود داشت باید آن گیر را برطرف می‌كردند. در حال حاضر بنده احساس می‌كنم به دلیل عدم وجود تشكیلات مركزی قوی در اجرای برنامه‌ها به مشكل برخورده‌ایم.

*در واقع با حذف سازمان مدیریت خود محوری‌ها بیشتر شده است؟

عارف: بهتره بگویم سلیقه محوری بیشتر شده است. وقتی قانون و ضابطه‌ها نباشد بالاجبار سلیقه‌هاو چانه‌زنی‌ها محور می‌شوند، هركس بیشتر چانه بزند بیشتر موفق می‌شود.

*آقای دكتر! اگر قرار باشد كه شما كاندید شوید آیا فكر می كنید تمام اصلاح‌طلبان بر روی شما اجماع خواهند كرد؟ به هر صورت وقتی نام شما مطرح می‌شود یكسری گروه‌ها مثل كارگزارانی‌ها موافق نیستند.

‌البته در این زمینه هنوز تصمیم‌ قطعی نگرفته ام تا بتوانم به سوال شما جواب دهم .

* فرض را بر این می‌گیریم كه شما كاندیدا شده‌اید.

همیشه این آرزو را داشتم كه جریان‌های اصلی كشور هر كدام یك كاندیدای واحد را جلو بیاورند و مردم را در تصمیم گیری كمك كنند. موضع خودم همیشه اینگونه بوده كه به این پروسه كمك كنم، اگر كمك من به قیمت كنار كشیدن باشد به راحتی كنار می‌روم و اگر جلو آمدن باشد به راحتی جلو می‌آیم، این مسئله اصلی كشور است. آیا اینكه 7 یا 8 كاندیدا با دیدگاه وسلایق مختلف در صحنه باشند به صلاح كشور است؟ آیا بهتر نیست جریان‌های سیاسی روی یك یا دو نفر از افراد شناخته شده و آزمایش شده اجماع كنند؟

نگاه كنید در دهه چهارم انقلاب دیگر نمی‌توانیم دوباره از صـفـر شروع كنیم، ما آنقـدر تجـربـه كـردیـم و ضربه خوردیم و آن قدر حركات سیكلی‌وار داشتیم كه دیگر بایستی مقداری جدی‌تر جلو برویم.باید افرادی كه از نظر توان مدیریت و ویژگی‌های لازم برای اداره كشور امتحان خوبی داده‌اند جلو بیایند ومورد حمایت قرار گیرند.‌

* برخی معتقدند بهتر است با توجه به شرایط موجود اصلاح طلبان با اصولگرایان معتدل بر روی یك كاندیدا مثل ناطق نوری اجماع كنند؟ آیا شما به این مدل معتقد هستید؟

ای كاش اسم نمی‌بردید. البته بنده اعتقاد به ائتلاف دارم.

*حتی با اصولگرایان معتدل؟

كلا، زیرا نیروهای ارزشی كشور اختلاف نظرشان روی فروعات و تاكتیك‌هاست. اصلاح طلبان و اصولگرایان روی اصول، هیچ اختلافی ندارند. كشور ما در حال حاضر در شرایطی است كه نیاز به تفاهم كلی یا به قول شما ائتلاف دارد. اما این ائتلاف معنی یك‌طرفه ندارد، باید دو طرفه باشد اگر اینگونه نباشد معنی حذف سیاسی برای جریانی است كه فقط می‌خواهد منفعلانه در صحنه باشد. باید براساس شرایط و ضوابط مشخص دو طرف بنشینند و پیمانی را ببندند كه مثلا در این چارچوب‌ها وارد صحنه می‌شویم. البته با شناختی كه از دو جریان دارم این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. نگاه كنید در خود همین جریان اصولگرا چه اختلافاتی است. ‌ ‌

*اینگونه گفته می‌شود این طرح ائتلاف به نوعی راهی است برای اینكه اصولگرایان با توجه به كارنامه 8 ساله‌شان شریك جرم پیدا كنند.

نه اینگونه نیست. تجربه گذشته نشان داده كه هرگز این ائتلاف اتفاق نخواهد افتاد. در حال حاضر مشكل اصولگرایان برای به ائتلاف رسیدن به مراتب بیشتر از این است كه بخواهند با اصلاح طلبان به اجماع برسند.

*آقای دكتر! به هرحال شما را به عنوان یك چهره اصلاح طلب و نزدیك به آقای خاتمی می‌شناسند، بعد از حوادث سال 88 سكوت شما به جا بود، به هرجهت برخی آقایان هر اصلاح طلبی را پیدا می‌كردند سعی می‌نمودند با زدن انگ وی را از صحنه خارج كنند...

اگر اجازه بدهید این سوال را بگذارید برای جلسه دیگر. من در مورد سكوتم حرف خواهم زد. دلیل این سكوت سوال خیلی‌هاست. این را هم بگویم سكوت كردن و حرف نزدن خیلی سخت است. ما اگر پیرو امام علی (ع) هستیم ایشان 25 سال سكوت می‌كنند. ‌/روزنامه آفتاب یزد