اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
آخرین دفاع مرد کارتنخواب در قتل زن جوان
شامگاه 24 آذرماه سال 89 مأموران پلیس در جریان جنایت خونینی در خانه قدیمی خیابان شهرزاد تهران قرار گرفتند.
دقایقی بعد تیم جنایی پس از حضور در این خانه با جسد زن جوانی به نام «پروانه» 38 ساله روبهرو شدند. بررسیهای میدانی نشان داد پروانه در خانه ویلاییاش از سوی مرد کارتنخوابی به نام «داوود» هدف سه ضربه چاقو قرار گرفته و قاتل گریخته است.
کارآگاهان جنایی که میدیدند خانه قدیمی زن جوان پاتوقی برای مصرف شیشه کارتنخوابها است، فاش کردند شب جنایت ابتدا بین داوود و مردی به نام «سهراب» درگیری رخ داده، سپس پروانه قصد میانجیگری داشته که هدف چاقو قرار گرفته است.
بدینترتیب خیلی زود داوود به دام افتاد و گفت: دو سال پیش خیلی اتفاقی با زنی به نام «حمیرا» که پسری به نام سهراب دارد و از همسرش متارکه کرده بود آشنا شدم. از آنجا که من کارتنخواب بودم، حمیرا مرا به خانه دوستش پروانه دعوت کرد و خواست شبها آنجا بروم. من به صورت موقت با حمیرا ازدواج کردم و چون حمیرا با پسرش نیز در خانه پروانه زندگی میکردند، من نیز نزد آنان رفتم.
سرانجام پس از یک سال حمیرا به عقد مردی به نام «جعفر» درآمد و من دوباره کارتنخواب شدم و سرپناهی برای زندگی نداشتم اما یک روز حمیرا از سر دلسوزی دنبال من آمد، از آنجا که زمستان هوا سرد بود، مرا به خانه پروانه برد.
آن شب من برای خواب به بالکن خانه رفتم که ناگهان متوجه شدم سهراب با پروانه دعوا میکند که چرا مرا به خانهاش راه داده است.
خیلی ناراحت شدم، وقتی پایین رفتم بدون هیچ مقدمهای سهراب با چوبی که در دست داشت ضربهای به سرم زد. من هم در دفاع از خودم چاقویی را که داخل آشپزخانه بود برداشتم و به سهراب حمله کردم اما او پشت پروانه مخفی شد و ناگهان به طور ناخواسته چاقو به پروانه اصابت کرد. آن لحظه نیز شیشه مصرف کرده بودم و نفهمیدم که چکار میکنم و از خانه فرار کردم، هرگز تصور نمیکردم پروانه را کشته باشم.
در دادگاه
این مرد کارتنخواب در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی و چهار قاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفت.
داوود وقتی پشت تریبون ایستاد، گفت: قتل را قبول دارم، اما هرگز قصد کشتن پروانه را نداشتم، تنها میخواستم سهراب را بترسانم اما وقتی چاقو کشیدم به صورت ناخواسته به پروانه اصابت کرد. حالا هم بشدت پشیمان هستم و عفو و بخشش میخواهم.بنابراین گزارش، پنج قاضی عالیرتبه جنایی با وجود اینکه خانواده پروانه در جلسه حضور نداشتند و با در نظر گرفتن درخواست قصاص از سوی آنان در پرونده، بزودی حکم را صادر خواهند کرد.
اخبارحوادث - ایران
ویدیو مرتبط :
دزدی و قتل فجیع از مرد جوان...
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جزئیات قتل زن جوان و دختر 8 سالهاش از سوی مرد جنایتکار
اخبار حوادث - جزئیات قتل زن جوان و دختر 8 سالهاش از سوی مرد جنایتکار
به گزارش باشگاه خبرنگاران، در ابتدای جلسه امروز نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده مجتبی 26 ساله متهم به مباشرت در قتل لیدا و روژین، جنایت بر میت و احتراق عمدی میباشد.
وی افزود: براساس محتویات پرونده متهم با لیدا عقد موقت بوده و 26 فروردین امسال پس از رفتن روژین به مدرسه به خاطر سوء ظنی که به لیدا داشته زن جوان را با دست خفه کرده بود.
وی به خاطر اینکه روژین از حضور او در خانه مطلع بود تا ظهر صبر کرده و پس از بازگشت دختر 8 ساله از مدرسه او را نیز مانند مادرش خفه کرد.
مجتبی برای عادی نشان دادن صحنه جنایت سپس اقدام به آتش زدن خانه کرده بود. در ادامه جلسه دادگاه پدرو مادر لیدا، پدر روژین برای عامل جنایت درخواست قصاص کردند.
خواهر لیدا اظهارداشت: متهم اصرار داشت که عقدشان به صورت دائمی شود اما خواهرم با این موضوع مخالف بود زیرا مجتبی سر کار نمیرفت وبه جای اینکه کمک خواهرم باشد از او پول توجیبی میگرفت.
قاضی عزیزمحمدی رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران سپس با تفهیم اتهام به مجتبی از او خواست به دفاع از خود بپردازد.
پسر جوان نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه با قبول اتهاماتش گفت: روز حادثه یک تلفن همراه از لیدا پیدا کردم که در آن با مرد غریبهای اس ام اس بازی کرده بود. در یک لحظه عصبانی شده و از او پرسیدم چرا قضیه تلفن همراه را به من نگفته بودی لیدا هم در جواب گفت این موضوع به تو ارتباطی ندارد این جوابش مرا عصبانی کرد که در یک لحظه گلویش را گرفته و فشار دادم وقتی به خودم آمدم او دیگر نفس نمیکشید.
ساعت 12:30 ظهر روژین از مدرسه بازگشت که او را هم با دست خفه کردم پس از قتل برای اینکه ردی از خود باقی نگذارم خانه را به آتش کشیدم.
پس از آخرین دفاعیات قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
اخبار حوادث - باشگاه خبرنگاران