اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
«آتو» احمدی نژاد دست آمریكایی ها
حكم توقیف دو میلیارد دلار از داراییهای بانك مركزی در آمریكا كه با عناوینی مانند «دستاندازی آمریكاییها به اموال ایران»، «دزدی خیابانی» و... از سوی مسئولان عالیرتبه ایران مطرح شده، اكنون با تصمیم هیأت وزیران وارد وادی جدیدتری شده است.
هیأت وزیران كارگروهی را با مسئولیت وزیر امور اقتصادی و دارایی مأمور بررسی حكم توقیف دو میلیارد دلار از اموال جمهوری اسلامی ایران در آمریكا و پیگیری استیفای این حقوق كرد. علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی مسئولیت این كارگروه را برعهده دارد و وزرای امورخارجه، اطلاعات، دادگستری و رئیس كل بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران، عضو آن هستند.
براساس آنچه در جلسه هیأت وزیران مقرر شده، این كارگروه موظف شده است در جلسه بعدی هیأت دولت در روز یكشنبه، حكم دادگاه آمریكایی در زمینه توقیف دو میلیارد دلار از اموال دولت را از ابعاد مختلف، ازجمله تعیین عوامل دخیل دراینباره، به صورت جامع و دقیق بررسی و برای پیگیری و استیفای حقوق دولت جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد لازم را ارائه كند. اما بااینحال راه سختی در پیش است.
راهی كه به كمك سخنان نسنجیده محمود احمدینژاد در زمان ریاستش بر كرسی دولت، آسان شد. محمود احمدینژاد بارها در سخنانی كه در تأیید رفتارش بود، بر اداره بانك مركزی از سوی شخص خود، مُهر تأیید زد و همین مسئله بود كه در دادگاههای آمریكا به آن استناد شد. آمریكا در پرونده پترسون، مشخصا به گفتههای احمدینژاد و دولتیبودن بانك مركزی ایران تأكید كرده است.
احمدینژاد با دخالت گسترده در سیاستهای پولی و مالی كشور و تغییر آن دسته از رؤسای بانك مركزی كه او را در اقدامات غیركارشناسی همراهی نمیكردند، استقلالنداشتن بانك مركزی را به رخ كشید و بهانهای داد به دست شاكیان این پرونده كه به دنبال دریافت غرامت برای خانوادههای نظامیان آمریكایی كشتهشده در حملات سال ١٩٨٣ به پایگاه نیروهای تفنگداران دریایی این كشور در بیروت بودند.
به گزارش ایرنا، در لایحهای كه خواهان (شاكی آمریكایی) در سال ١٣٩٠ به دادگاه آمریكایی مبنی بر اینكه بانك مركزی ایران فاقد استقلال است و همانند ارگان و نماینده دولت عمل میكند، ارائه دادهاند، آمده: «دولت ایران به قدری بانك مركزی را كنترل میكند كه بانك مركزی هیچ استقلالی ندارد. كنترل دولت بر بانك مركزی آنقدر زیاد است كه رابطه اصیل و عامل میان آنها برقرار است. بانك مركزی همواره و به طور سیستماتیك عملیات تجاری از طرف دولت انجام میدهد. اموالی كه به نام بانك مركزی نگهداری میشوند، عمدتا متعلق به دولت هستند.
دولت از طریق انتصاب مقامات و كنترل عملیات بانك مركزی، دستورات خود را به بانك مركزی دیكته میكند. بانك مركزی ظاهرا براساس قانون پولی و بانكی اداره میشود، اما در دولت عملیات روزمره بانك مركزی نیز تحت كنترل دولت است.
قانون پولی و بانكی، ترتیب انتصاب رئیسكل بانك مركزی را كه عالیترین مقام آن است، مشخص كرده است. دولت تاكنون نگذاشته است دوره پنجساله رؤسای كل بانك مركزی تمام شود و آنها را زودتر بركنار كرده است. در آگوست ٢٠٠٧ دولت، ابراهیم شیبانی را وادار به استعفا كرد. در ٢٠٠٨ به طهماسب مظاهری فشار آوردند كه استعفا بدهد. او استعفا نداد و رئیس دولت با نقض قانون پولی و بانكی، شخص دیگری را به جای او منصوب كرد. هیأت وزیران در جلسات خود مكررا دستور میدهد كه بانك مركزی برای اهداف دولت وام و تسهیلات بدهد؛ مثلا در جلسه ٢٦ هیأت وزیران در ١٥ مارس ٢٠٠٧، هیأت وزیران دستور داد كه ٥٠ میلیارد ریال وام برای ازدواج، درمان و آموزش و مسكن داده شود.
در ٢٠ آوریل ٢٠٠٧ نیز در جلسه ٢٧ هیأت وزیران، به بانك مركزی دستور داده شد كه ١٥٠ میلیارد ریال برای همین اهداف وام بدهد. دولت در سیاستهای پولی بانك مركزی نیز مداخله كرده است. همه تصمیمات مهم در سیاست پولی در ایران مستقیما از سوی دولت گرفته میشوند و در این زمینه حتی با شورای پول و اعتبار مشورت هم نمیشود. در آگوست ٢٠٠٧ دولت اعلام كرد شورای پول و اعتبار را منحل كرده است. بر حسب اعلام مطبوعات، همین امر بود كه منتهی به استعفای شیبانی شد.
در ١٤ جولای ٢٠٠٩ خبرگزاری مهر اعلام كرد این شورا در دو سال تنها یك جلسه داشته است. در ١٦ آوریل ٢٠٠٨ رئیس دولت در یك سخنرانی به تشریح دستورات خود به بانك مركزی پرداخت. تعیین سیاست پولی یكی از مؤلفههای كلیدی سیاست پولی در ایران است. رئیس دولت از زمانی كه سر كار آمده اصرار كرده است كه نرخ سود بانكی پایین نگه داشته شود. درحالیكه بیشتر اقتصاددانان از این امر انتقاد میکنند. رئیس دولت برای اعمال این نظر، حتی اقدام به بركناری رؤسای كل بانك مركزی و انحلال شورای پول و اعتبار كرده است.
در نتیجه سیاست رئیس دولت برای كاهش نرخ سود بانكی، نرخ سود كاهشیافته است و تقاضای وام و تسهیلات افزایش یافته است. در نتیجه تنها افرادی كه ارتباطات سیاسی دارند، میتواند تسهیلات و وام به دست آورند و این امر، هم فساد را گسترش داده و هم قدرت رئیس دولت را افزایش داده است. حتی در داخل ایران نیز مقامات رسمی اذعان میكنند بانك مركزی استقلال ندارد و از این امر انتقاد میکنند. در ١٠ ژوئن ٢٠٠٦ شیبانی كه رئیسكل وقت بانك مركزی بود، خواستار استقلال بیشتر بانك مركزی شد. وقتی وی بركنار شد، روزنامهها نوشتند عامل اصلی استعفای وی استقلالنداشتن بانك مركزی بود.
نمایندگان مجلس نیز بارها از این اقدامات رئیس دولت انتقاد کردهاند و از اینكه رئیس دولت به بانك مركزی دستور میدهد وجوهی را به حساب دولت واریز كند، ایراد گرفتهاند. رئیس دولت نیز ابایی نداشته است از اینكه اعلام كند بانك مركزی را كنترل میكند. رسانههای ایران نقل كردهاند كه او در سخنرانیهای خود گفته است: «من به بانك مركزی دستور میدهم». رئیس دولت در پاسخ به این سؤال كه رابطه میان بانك مركزی و دولت چیست، اظهار کرده است: «قانون اساسی ما به این امر تصریح كرده است. جریان سرمایه و پول باید از سوی دولت كنترل شود. این قانون است و قانون كشور باید اجرا شود».
این لایحه بهخوبی نشان میدهد اگر احمدینژاد در عملكرد خود دقت كافی داشت و تا این اندازه خلاف منطق و اصول رفتار نمیكرد، بهانهای تا این اندازه مستدل از جانب خواهان آمریكایی نمیتوانست ارائه شود. هرچند از سوی مسئولان وقت بارها استدلالهایی مبنی بر استقلال بانك مركزی، همچون دیگر بانكهای مركزی جهان ارائه میشد تا اصل مصونیت بانكهای مركزی جهان به چالش کشیده نشود، اما این اقدامات از سوی رئیس دولت قبل، این امكان را فراهم كرد تا دولت آمریكا بتواند بهراحتی از سخنان رئیس دولت وقت ایران سوءاستفاده كند.
هرچند اساس این حكم از سوی دولت ایران رد شده و تخلفی آشكار و غیرقانونی از سوی دولت آمریكا محسوب میشود، اما میتوانستیم جلوی این ضرر را بگیریم.
بااینحال از سوی همین مخالفان بارها ادعا شده برجام باید به این مسئله رسیدگی میكرد؛ درحالیكه از اساس، به مذاكرهكنندگان كشور از سوی عالیترین رتبه مجوز مذاكره در باب تحریمهای هستهای داده شده بود و قرار هم نبود در رابطه با تحریمهای بهاصطلاح مرتبط با حمایت ایران از گروههای تروریستی، تحریمهای موشكی، تحریمهای نظامی و تحریمهای مربوط به ادعای مداخله ایران در سایر كشورها مذاكره شود؛ زیرا ایران بههیچوجه حاضر نشده است درباره چنین اتهاماتی با طرف مقابل مذاكره كند و هرگز به دنبال آن نبوده است كه باب مذاكره دراینباره را با طرف مقابل باز كند.
ویدیو مرتبط :
استقبال از احمدی نژاد سال88 تبریز/احمدی نژاد کاش احمدی نژاد می ماندی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
«آتو»احمدینژاد دست آمریكاییها
دولت آمریكا با استناد به رفتار رئیس دولت دهم با بانك مركزی داراییهای ایران را بلوكه كرد
علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی مسئولیت این كارگروه را برعهده دارد و وزرای امورخارجه، اطلاعات، دادگستری و رئیس كل بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران، عضو آن هستند. براساس آنچه در جلسه هیأت وزیران مقرر شده، این كارگروه موظف شده است در جلسه بعدی هیأت دولت در روز یكشنبه، حكم دادگاه آمریكایی در زمینه توقیف دو میلیارد دلار از اموال دولت را از ابعاد مختلف، ازجمله تعیین عوامل دخیل دراینباره، به صورت جامع و دقیق بررسی و برای پیگیری و استیفای حقوق دولت جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد لازم را ارائه كند. اما بااینحال راه سختی در پیش است. راهی كه به كمك سخنان نسنجیده محمود احمدینژاد در زمان ریاستش بر كرسی دولت، آسان شد. محمود احمدینژاد بارها در سخنانی كه در تأیید رفتارش بود، بر اداره بانك مركزی از سوی شخص خود، مُهر تأیید زد و همین مسئله بود كه در دادگاههای آمریكا به آن استناد شد.
آمریكا در پرونده پترسون، مشخصا به گفتههای احمدینژاد و دولتیبودن بانك مركزی ایران تأكید كرده است. احمدینژاد با دخالت گسترده در سیاستهای پولی و مالی كشور و تغییر آن دسته از رؤسای بانك مركزی كه او را در اقدامات غیركارشناسی همراهی نمیكردند، استقلالنداشتن بانك مركزی را به رخ كشید و بهانهای داد به دست شاكیان این پرونده كه به دنبال دریافت غرامت برای خانوادههای نظامیان آمریكایی كشتهشده در حملات سال ١٩٨٣ به پایگاه نیروهای تفنگداران دریایی این كشور در بیروت بودند.
به گزارش ایرنا، در لایحهای كه خواهان (شاكی آمریكایی) در سال ١٣٩٠ به دادگاه آمریكایی مبنی بر اینكه بانك مركزی ایران فاقد استقلال است و همانند ارگان و نماینده دولت عمل میكند، ارائه دادهاند، آمده: «دولت ایران به قدری بانك مركزی را كنترل میكند كه بانك مركزی هیچ استقلالی ندارد. كنترل دولت بر بانك مركزی آنقدر زیاد است كه رابطه اصیل و عامل میان آنها برقرار است. بانك مركزی همواره و به طور سیستماتیك عملیات تجاری از طرف دولت انجام میدهد. اموالی كه به نام بانك مركزی نگهداری میشوند، عمدتا متعلق به دولت هستند. دولت از طریق انتصاب مقامات و كنترل عملیات بانك مركزی، دستورات خود را به بانك مركزی دیكته میكند. بانك مركزی ظاهرا براساس قانون پولی و بانكی اداره میشود، اما در دولت عملیات روزمره بانك مركزی نیز تحت كنترل دولت است.
قانون پولی و بانكی، ترتیب انتصاب رئیسكل بانك مركزی را كه عالیترین مقام آن است، مشخص كرده است. دولت تاكنون نگذاشته است دوره پنجساله رؤسای كل بانك مركزی تمام شود و آنها را زودتر بركنار كرده است.
در آگوست ٢٠٠٧ دولت، ابراهیم شیبانی را وادار به استعفا كرد. در ٢٠٠٨ به طهماسب مظاهری فشار آوردند كه استعفا بدهد. او استعفا نداد و رئیس دولت با نقض قانون پولی و بانكی، شخص دیگری را به جای او منصوب كرد. هیأت وزیران در جلسات خود مكررا دستور میدهد كه بانك مركزی برای اهداف دولت وام و تسهیلات بدهد؛ مثلا در جلسه ٢٦ هیأت وزیران در ١٥ مارس ٢٠٠٧، هیأت وزیران دستور داد كه ٥٠ میلیارد ریال وام برای ازدواج، درمان و آموزش و مسكن داده شود. در ٢٠ آوریل ٢٠٠٧ نیز در جلسه ٢٧ هیأت وزیران، به بانك مركزی دستور داده شد كه ١٥٠ میلیارد ریال برای همین اهداف وام بدهد. دولت در سیاستهای پولی بانك مركزی نیز مداخله كرده است.
همه تصمیمات مهم در سیاست پولی در ایران مستقیما از سوی دولت گرفته میشوند و در این زمینه حتی با شورای پول و اعتبار مشورت هم نمیشود. در آگوست ٢٠٠٧ دولت اعلام كرد شورای پول و اعتبار را منحل كرده است. بر حسب اعلام مطبوعات، همین امر بود كه منتهی به استعفای شیبانی شد. در ١٤ جولای ٢٠٠٩ خبرگزاری مهر اعلام كرد این شورا در دو سال تنها یك جلسه داشته است. در ١٦ آوریل ٢٠٠٨ رئیس دولت در یك سخنرانی به تشریح دستورات خود به بانك مركزی پرداخت. تعیین سیاست پولی یكی از مؤلفههای كلیدی سیاست پولی در ایران است.
رئیس دولت از زمانی كه سر كار آمده اصرار كرده است كه نرخ سود بانكی پایین نگه داشته شود. درحالیكه بیشتر اقتصاددانان از این امر انتقاد میکنند. رئیس دولت برای اعمال این نظر، حتی اقدام به بركناری رؤسای كل بانك مركزی و انحلال شورای پول و اعتبار كرده است. در نتیجه سیاست رئیس دولت برای كاهش نرخ سود بانكی، نرخ سود كاهشیافته است و تقاضای وام و تسهیلات افزایش یافته است. در نتیجه تنها افرادی كه ارتباطات سیاسی دارند، میتواند تسهیلات و وام به دست آورند و این امر، هم فساد را گسترش داده و هم قدرت رئیس دولت را افزایش داده است. حتی در داخل ایران نیز مقامات رسمی اذعان میكنند بانك مركزی استقلال ندارد و از این امر انتقاد میکنند. در ١٠ ژوئن ٢٠٠٦ شیبانی كه رئیسكل وقت بانك مركزی بود، خواستار استقلال بیشتر بانك مركزی شد.
وقتی وی بركنار شد، روزنامهها نوشتند عامل اصلی استعفای وی استقلالنداشتن بانك مركزی بود. نمایندگان مجلس نیز بارها از این اقدامات رئیس دولت انتقاد کردهاند و از اینكه رئیس دولت به بانك مركزی دستور میدهد وجوهی را به حساب دولت واریز كند، ایراد گرفتهاند. رئیس دولت نیز ابایی نداشته است از اینكه اعلام كند بانك مركزی را كنترل میكند. رسانههای ایران نقل كردهاند كه او در سخنرانیهای خود گفته است: «من به بانك مركزی دستور میدهم». رئیس دولت در پاسخ به این سؤال كه رابطه میان بانك مركزی و دولت چیست، اظهار کرده است: «قانون اساسی ما به این امر تصریح كرده است. جریان سرمایه و پول باید از سوی دولت كنترل شود. این قانون است و قانون كشور باید اجرا شود».
این لایحه بهخوبی نشان میدهد اگر احمدینژاد در عملكرد خود دقت كافی داشت و تا این اندازه خلاف منطق و اصول رفتار نمیكرد، بهانهای تا این اندازه مستدل از جانب خواهان آمریكایی نمیتوانست ارائه شود. هرچند از سوی مسئولان وقت بارها استدلالهایی مبنی بر استقلال بانك مركزی، همچون دیگر بانكهای مركزی جهان ارائه میشد تا اصل مصونیت بانكهای مركزی جهان به چالش کشیده نشود، اما این اقدامات از سوی رئیس دولت قبل، این امكان را فراهم كرد تا دولت آمریكا بتواند بهراحتی از سخنان رئیس دولت وقت ایران سوءاستفاده كند.
هرچند اساس این حكم از سوی دولت ایران رد شده و تخلفی آشكار و غیرقانونی از سوی دولت آمریكا محسوب میشود، اما میتوانستیم جلوی این ضرر را بگیریم.
بااینحال از سوی همین مخالفان بارها ادعا شده برجام باید به این مسئله رسیدگی میكرد؛ درحالیكه از اساس، به مذاكرهكنندگان كشور از سوی عالیترین رتبه مجوز مذاكره در باب تحریمهای هستهای داده شده بود و قرار هم نبود در رابطه با تحریمهای بهاصطلاح مرتبط با حمایت ایران از گروههای تروریستی، تحریمهای موشكی، تحریمهای نظامی و تحریمهای مربوط به ادعای مداخله ایران در سایر كشورها مذاكره شود؛ زیرا ایران بههیچوجه حاضر نشده است درباره چنین اتهاماتی با طرف مقابل مذاكره كند و هرگز به دنبال آن نبوده است كه باب مذاكره دراینباره را با طرف مقابل باز كند.
اخبار سیاسی - شرق