سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

حقایقی عجیب و غریب درباره اشک ریختن


اینکه اشک از چشمانمان جاری می‌شود، مسئله‌ای کاملا عجیب است. چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟ سوال دیگر این است که اساسا چه تفاوتی بین زن و مرد در گریه کردن وجود دارد؟

وبسایت فرادید: اینکه اشک از چشمانمان جاری می‌شود، مسئله‌ای کاملا عجیب است. چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟ سوال دیگر این است که اساسا چه تفاوتی بین زن و مرد در گریه کردن وجود دارد؟

حقایقی عجیب و غریب درباره اشک ریختن
 
به گزارش بی بی سی انگلیسی، ادم راترفورد: تا تقی به توق می‌خورد، می‌زنم زیر گریه؛ خجالت کشیدن هم ندارد. من مردی هستم که زیاد گریه می‌کند. البته در زندگی واقعی زیاد گریه نمی‌کنم، اما خدا نکند فیلم تماشا می‌کنم...
 
واقعا هیچوقت به دنبال این نبودم که ببینم چرا گریه می‌کنیم، اما می‌دانم که ردپای روابط بین والدین و کودکان در آن دخیل است.
 
سرزمین رویاها و جنگ ستارگان!

فیلم «سرزمین رویاها» را در نظر بگیرید. قصه فیلم روی کاغذ کاملا عجیب است! کوین کاستنر در وسط مزرعه ذرت خود یک زمین بیس‌بال درست می‌کند، زیرا صدایی را می‌شوند. او فکر می‌کند که قرار است جو جکسون، همان بازیکن رو سیاه بیس‌بال، را برمی‌گرداند، اما آخر سر با جوانی‌های پدرش ملاقات می‌کند. فیلم که تمام می‌شود، اشک از چشمان من جاری می‌شود.
 
خب فیلم سرزمین رویاها کمی احساسی است، بنابراین می‌توان آن را توجیه کرد! اما من سر فیلم «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» هم گریه کردم. با دخترم به تماشای این فیلم نشستیم و اشک از چشمان جفتمان سرازیر شده بود. البته او 10 سال سن دارد و دختر است. با توجه به عقل و عرف، کار او کاملا قابل توجیه است، اما من چه بهانه‌ای می‌توانستم داشته باشم!
 
گریه‌های یک مرد بالغ!

آیا عجیب است که من به عنوان یک مرد بالغ زیاد گریه می‌کنم؟ از خیلی وقت پیش به دنبال پاسخ این سوال بودم تا اینکه با تصمیم گرفتم به آن در برنامه رادیویی «موارد عجیب راترفورد و فرای» در «بی‌بی‌سی رادیو فور» بپردازم.
 
من و همکارم، حنا، چند وقتی را صرف مباحث علمی مرتبط با گریه کرده بودیم: اگر مردها کمتر گریه می‌کنند، دلیل آن چیست؟ فواید اشک ریختن چیست؟ یا یک پله فراتر برویم، اصلا چرا گریه می‌کنیم؟
 
تفاوت گریه در مردان و زنان

اینکه آیا من آدم عجیبی هستم یا نه، کاملا مشخص است. طبق نتایج تمام مطالعات انجام شده، زنان بیشتر از مردان گریه می‌کنند. همیشه همینطور بوده است. پژوهش انجام شده توسط ویلیام فرِی، روانشناس، در سال 1982 نشان داد که زنان به طور متوسط ماهانه 5.3 مرتبه گریه می‌کنند. این در حالی است که مردان تنها 1.3 مرتبه در ماه گریه می‌کنند. از طرف دیگر، گریه زنان بین 5 تا 6 دقیقه طول می‌کشد، اما گریه مردان بین 2 تا 3 دقیقه.

حقایقی عجیب و غریب درباره اشک ریختن
محققان هنوز نمی‌دانند چرا گریه می‌کنیم
 

وقتی صحبتی از گریه مطرح می‌شود، باید نامی هم از روانشناس هلندی «آد وینگرهوت،» پژوهشگر دانشگاه تیلبرگ، آورد. او از جمله محققینی است که «اشک ریختن» را همواره دنبال کرده و نتایج مطالعاتش نیز نشان می‌دهد که دوگانگی جنسیتی در این زمینه وجود دارد. او البته اشاره می‌کند که همه چیز از دوران کودکی شروع می‌شود.
 
در دوران نوزادی کنش گریه کردن یک فعالیت همه گیر و برابر است، زیرا تمام نوزادان فارغ از جنسیت گریه می‌کنند. روانشناس تکامل‌گرا بر این باورند که گریه کردن در نوزادان نوعی اعلام آوایی برای نیاز به حضور پدر و مادر در کنار کودک است. فکر می‌کنم همه پدر و مادرها این مسئله را قبول دارند.
 
تفاوت‌های جنسیتی و نقش ثروت

گفتیم که همه چیز از نوزادی شروع می‌شود، اما وقتی از دوران نوزادی به سن بلوغ می‌رسیم چه اتفاقاتی رخ می‌دهد که در آینده منجر به بروز «تفاوت‌های جنسیتی» می‌شود؟
 
از طرف دیگر عوامل فرهنگی نیز دخیل هستند. نتایج برخی پژوهش‌ها به طور ضمنی نشان می‌دهند که گریه کردن در فرهنگ‌هایی که این کنش از نظر اجتماعی پسندیده‌تر است، بیشتر رخ می‌دهد. وینگرهوت نیز به این نتیجه دست یافت که گریه در کشورهای ثروتمند بیشتر رایج است، چرا که کامیابی اقتصادی فضای بیشتری را برای ابراز احساسات به ما داده و این مسئله باعث می‌شود افراد بالغ چون کودکان اشک بریزند.
 
عاملی به نام "تستسترون"

از نظر او، میزان پسندیده بودن گریه کردن از نگاه جامعه تنها عامل محدود کننده گریه میان مردان نیست و تستسترون نیز نقشی اساسی دارد. در پژوهش وینگرهوت بر روی چند بیمار مبتلا به سرطان پروستات که از داروهای کاهنده سطح تستسترون مصرف می‌کردند، مشخص شد که این بیماران بیشتر از میانگین گریه می‌کنند. البته شاید شما بگویید چون این افراد سرطان دارند، بیشتر گریه می‌کنند!
 
برگردیم به دنیای فیلم... در فیلم ترمیناتور 2، صحنه‌ای وجود دارد که آرنولد شوآرزنگر رو به کودک (که همه اطرافیانش را از دست داده) می‌کند و با لحنی ربات مانند از او می‌پرسد: چرا گریه می‌کنی؟
 
پاسخ این است: هیچ کس نمی‌داند.
 
انسان‌ها تنها موجوداتی هستند که به دلایل احساسی گریه می‌کنند. البته پیشتر گفته شده بود که فیل‌ها نیز هنگام از دست دادن عزیزانشان اشک می‌ریزند، اما این ادعا در اندازه همان فرضیه باقی ماند. موضوع گریه کردن انسان‌ها به طرز عجیبی در دست پژوهش بوده است.

حقایقی عجیب و غریب درباره اشک ریختن
زنان بیشتر از مردان گریه می‌کنند
 

اشتراک "درد، ناراحتی و شادی"

ما نمی‌دانیم که چرا حین متحمل شدن یک درد فیزیکی گریه می‌کنیم. نمی‌دانیم چرا هنگام ترومای احساسی گریه می‌کنیم. ما حتی وقتی خیلی شاد هستیم هم گریه می‌کنیم!
 
بنابراین شاید بتوانیم بگوییم که ما یک جانور اجتماعی هستیم. همین نکته‌ای که گفتیم خود یکی از نشانه‌ها آن است. شاید ما از گریه کردن برای بیان حالات عمیق روانی استفاده می‌کنیم، اما این گفته فقط در حد یک ادعا است.
 
کاتارسیس؛ احتمال دیگر!

یکی احتمال دیگر کاتارسیس یا همان تخلیه هیجانی است. وینگرهوت در یکی از آخرین مطالعات خود به بررسی گفته رایج مردم پرداخت که «گریه کردن آدم را سبک می‌کند.»
 
او در سال 2015 از شرکت کنندگان در تحقیق خود خواست تا حالت احساسی‌شان را قبل و بعد از دو فیلم «اشک درآور» را بگویند: فیلم "زندگی زیباست" که برنده اسکار شد و فیلم احساسی "هاچی: داستان یک سگ." سپس از شرکت کنندگان خواسته شد تا همان فرمی که قبل از مشاهده فیلم پر کرده بودند را به ترتیب 20 دقیقه و 2 ساعت پس از تماشای فیلم مجدد پر کنند.
 
نتایج پژوهش کاملا آشکار بود: افرادی که گریه نکرده بودند، هیچ تغییری را نشان ندادند. از طرف دیگر، ماجرا در کسانی که اشک ریخته بودند کاملا متفاوت شده بود. نتایج این پژوهش احتمال وجود اثر کاتارسیس را تایید می‌کند. انگار مردم واقعا پس از گریه کردن، حالشان بهتر می‌شود!
 
در برنامه رادیویی «موارد عجیب راترفورد و فرای» هم ما خواستیم تا کمی آزمایش انجام دهیم و همان پژوهش فیلم را بر روی سوالات شنوندگان پیاده کنیم.  حنا از اینکه به اسم یک کار علمی مرا به تحمل تجارب دردناک محکوم می‌کرد، لذت می‌برد: من در اتوبان پشت ترافیک سنگینی گیر کرده بودم، از حال رفته بودم و کمرم را هم موم انداخته بودم! البته هیچ یک از این موارد به دردناکی فیلم "هاچی: داستان یک سگ" نبود و نمی‌توانست مرا به گریه بیندازد.
 
نظرم من این است: هاچی سگی بود که به دست ریچارد گری بزرگ شده بود. ریچارد می‌میرد. هاچی ناراحت است. پایان. ممکن است برخی فکر کنند که ریچارد از فیلمنامه‌نویس عاجزانه درخواست کرده تا چنین شود! من سر فیلم هاچی اصلا اشک نریختم؛ حتی حالم هم بهتر نشد و این رویه با نتایج فیلم وینگرهوت همبستگی دارد. شاید من باید دریچه‌های سد چشمانم را باز می‌گذاشتم.


ویدیو مرتبط :
آدمهای عجیب و غریب، حرکات عجیب و غریب

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

۱۰ واقعیت شگفت آور و عجیب و غریب درباره موش ها + عکس



موش

۱۰ واقعیت شگفت آور و عجیب و غریب درباره موش ها + عکس

هیچ موجودی بیش از موش در جهان الهام بخش ترس نیست. این موجود نمادی از مرگ و طاعون است.  آنها کابوس ما میشوند وقتی در دیوارها خانه میکنند و به راحتی آنجا رفت و آمد دارند. دم فلس مانند اونها واقعا آزار دهنده است. موشهای صحرایی در هر سال باعث میلیاردها دلار خسارت میشوند، آنها  منابع غذایی را میخورند و انواع دیگر آنها از طریق جویدن سیم های برق، گاز گرفتن کودکان و … باعث آزار و اذیت و ناراحتی ما میشوند.

اما در ادامه مطلب ۱۰ عنوان جالب توجه در مورد این موجود را میخوانید که تا حد زیادی متفاوت است.

۱ – اگر چه گونه های بسیار مختلف از موش وجود دارد، اما یکی از انواع بسیار مشهور آن موش قهوه ای یا نروژی است. به احتمال زیاد منشاء این موجود چین بوده است که بزرگترین نمونه آن می تواند حدود ۱ کیلو به بالا وزن داشته باشد. این موشها مانند طاعون تقریبا در همه جای جهان با جمعیتی از چند صد هزار تا چند صد میلیون به جز مناطقی از قطب شمال و جنوب وجود دارند.

۲ –  موش سیاه و بدریخت مناطق استوایی را که بعضی ها آنرا به انواع دیگر آن ترجیح میدهند زمانی گونه غالب در اروپا بود. این موش همانا ناقل طاعون سیاه بود. ککی که بر روی بدن این موشها زندگی می کرد، عامل انتقال آفات باکتری های یرسینیا به میلیون ها نفر از قربانیان بی خبر طاعون بود ه است. موش های سیاه و سفید کوهنوردان بسیار عالی هستند و ثابت کرده اند که به زهر بسیاری از گونه های حیوانات زهر دار سراسر جهان واکسینه هستند. آنها به خصوص در نیوزیلند بسیار زیاد هستند. آنها برخلاف همتایان قهوه ای خود آنها تمایل دارند سریع به مانند یک انفجار جمعیت خود را بزرگ و بزرگتر کنند.

۳ – این تقریبا غیر ممکن است که به طور کامل خانه شما ضد موش ساخته شده باشد. آنها می توانند به راحتی از طریق هر دهانه کوچکی به قطر یک چهارم بدنشان وارد محیط شوند. با توجه به مقیاسه های انجام شده سختی دندان موش سخت تر از آهن یا فولاد است و و می تواند به راحتی قادر هر چیزی را گاز بگیرد. هنگامی که آنها به خانه حمله میکنند، گرفتن آنها بسیار دشوار است چون موش باهوش است. تله های موش که غالبا به عنوان سلاح برای مقابله با موشها ساخته شده اند برای حیوانات خانگی و بچه ها خطرناک هستند و به همین علت آنها هنوز هم جولان میدهند.

موش

۴ – توکسو پلاسما گوندی انگل تک یاخته ای که به طور کامل در چرخه عمر یک گربه و در بدن این موجود وجود دارد. گربه ها با استفاده از این انگل به باروری و ادامه نسل میرسند. اما همین انگل اگر درون بدن یک میزبان موذی مانند موش که آلوده هم هست وارد شود تغییرات عجیب و غریبی در مغز حیوان به وجود میاورد و در نهایت منجر به مرگ آن میشود. توکسوپلاسموز در بدن ۱/۳ از جمعیت جهان وجود دارد. بعضا کشنده و خطرناک است. به خصوص برای افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند و زنان باردار. توکسوپلاسموز به بسیاری از بیماری های دیگر، از جمله اسکیزوفرنی ارتباط دارد.

۵ – اما گسترش موش ها در سراسر جهان به طور کامل شامل انواع خوش شانسی های محیطی است. آنها می توانند خودشان را بدون مشکل زیادی با محیط های مختلف منطبق کنند. موش می تواند مانند یک شتر بی آبی را تحمل کند. بدن بسیار مقاومی در برابر سقوط از ارتفاع دارند. آنها می توانند مقدار زیادی در برابر اشعه های مختلف دوام بیاورند. زنده ماندن و شنا کردن در طول نیم مایل  از دیگر توانایی های این موجود عجیب است.  در طول نسل ها، آنها نسبت به سموم مختلف مصونیت خاصی بدست آورده اند.

۶ – در حالی که برخی گربه های خانگی ممکن است تا حد زیادی توانایی شکار موش را از دست داده باشند، هنوز هم بسیاری از موجودات دیگر وجود دارند که موش به عنوان یک جزء اصلی از رژیم غذایی  آنها به حساب میاید. جغدها و بازها، مارها، اعضای خانواده راسو و بسیاری از شکارچیان بزرگ عاشق خوردن موش هستند. بعضی از نژاد های سگ نیز در شکار کردن موشها تبحر خاصی دارند. حتی انسانها هم در بعضی نقاط جهان مانند آفریقا و آسیای جنوب شرقی موش را به عنوان یک غذای لذیذ نوش جان میکنند. در حالی که ممکن است در بعضی از نقاط هند این موجود مورد پرستش قرار بگیرد در جای دیگری به عنوان غذا مصرف میشود.

۷ – بسیاری از کشفیات دنیای پزشکی بر اساس آزمایش هایی است که بر روی این موجودات کوچک انجام میگیرد. با دستکاری ژنتیکی در بعضی از نژادهای مختلف آنها را برای استفاده در شناخت داروها و مراحل درمان بیماری هایی مانند دیابت و البته مشکلات ناشی از چاقی و … استفاده میکنند. به تازگی از موش در مهندسی ژنتیک برای ساخت بافت، پوست و غضروف استفاده شده است که این بحث بسیار جنجال برانگیز شده است.

۸ – برای کسانی که از جوندگان میترسند، موش صحرایی های گامبیا مظهری از رعب و وحشت مطلق خواهد بود. شباهت ظاهری این موش به موش صحرایی نروژ شاید اشتباه برانگیز باشد  اما ، نسخه گامبیایی این حیوان میتواند تا۷ کیلو گرم رشد کند. در آفریقا بومی این سرزمین، موش را به عنوان گوشت بیشه زار میخورند اما ماهیت هوشمند و سربزیر این حیوان منجر شده است تا برای شناسایی مین های زمینی مورد استفاده قرار گیرد. با وجود ظاهر نامطلوب آن، موش صحرایی غول پیکر در واقع کاملا دوستانه است و مواردی میتواند به عنوان یک حیوان خانگی عجیب و غریب مورد استفاده قرار گیرد.

موش

۹ – یک جفت موش می تواند در ۵ زایمان ۷-۱۵ نوزاد در یک سال بدنیا بیاورد  و همین نوزادان در حدود ۵ هفته ای که باشند خودشان بارور می شوند. در یک محیط خلاء ، یک جفت موش از لحاظ نظری می توانند صدها هزار و یا شاید میلیون ها فرزندان در یک سال تولید کنند. باید خدارا شکر کرد که در شرایط عادی میزان مرگ و میر نوزادان موشها حدود ۹۵ درصد در ابتدای دوران زندیگیشان است.

۱۰ – اما دهمین موضوع جالب درباره موشها اتفاقی است تحت عنوان موش پادشاه که شاید یک اتفاق عجیب و غریب باشد. در جایی موش های بسیاری از دم به هم میچسبند و در نهایت دمهای آنها به هم تنیده میشود. چند نمونه از این اتفاق در قرون وسطی یافت شده است گرچه اشکالات و شبهات زیادی در این مورد وجود دارد. بزرگترین پادشاه موش شناخته شده، یک خوشه متشکل از ۳۲ سر موش سیاه صحرایی مومیایی شده در یک شومینه میلر در Buchheim، آلمان به سال ۱۸۲۸ که می توان آن را بر روی صفحه نمایش در موزه Mauritianum در Altenburg، آلمان دید. از لحاظ تاریخی، موش پادشاه به عنوان یک فال وحشتناک در ارتباط با مرگ و بیماری دیده میشود.

منبع: shegeftiha.com