سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
ثروتمندترین روستای هندوستان +عکس
ساکنین هیواری بازار، روستایی دورافتاده در هند، با برنامهریزی کاری کردند که امروز به ثروتمندترین روستای این کشور تبدیلشدهاند.
اخیراً رشد ناخالص ملی این روستا به بالاترین حد در میان کل روستاهای کشور رسیده است. جمعیتِ 150 نفریِ آن از متوسط درآمد 30000 روپیه ای در ماه (معادل 450 دلار) برخوردارند. بهعلاوه حدود 60 خانواده از 235 خانوار این روستا میلیونر هستند.
هرسال محصولات فراوانی از پیاز، سیبزمینی و ارزن از زمینهای کشاورزی منطقه برداشت میشود و تصور اینکه تا همین چند سال پیش این اراضی بایر بودند و کسی به آنها توجهی نمیکرد، دشوار است.
تا نیمهی دههی 1990 این دهکده بسیار فقیر بود و هنوز تحت تأثیر عواقب قحطی شدید سال 197 قرار داشت. مردم افسرده و ناامید شده و تلاش برای زنده ماندن دشوار شده بود. مردم کمکم به مشروبات الکلی روی آوردند و وضعیت بدتر شد. درنتیجه حدود 90 درصد جمعیت روستا، ازآنجا مهاجرت کردند.
مابقی هم هیچ هدف و ایدهای برای آینده نداشتند. کدخدای روستا بسیار پیر بود و هیچ تصوری درباره وضعیت روستا نداشت. بدین ترتیب جوانان احساس کردند که به حمایت و راهنمایی رهبری قدرتمندتر احتیاج دارند.
سال 1980 آنها به سراغ پوپاترو پاوار، تنها فرد تحصیلکرده روستا رفتند که ازقضا او هم به دنبال یافتن کار اداری قصد مهاجرت داشت؛ اما مردم نقشه جدیدی برای او ریخته بودند و از وی خواستند بهعنوان نامزد در انتخابات محلی شرکت کند که او در ابتدا تمایلی نداشت اما نهایتاً بهعنوان «سرپنج» (رییس گروه حاکم بر یک روستا) انتخاب شد.
وی پس از رسیدن به این منصب جدید، در آغاز کار مردم را راضی کرد میکدهها را تعطیل کنند. سپس برای اعطای وام به کشاورزان بیبضاعت از بانک ماهاراشترا تلاش کرد و بخشی از منابع مالی را صرف ارتقای سیستم آب منطقه، جمعآوری آب باران و طرحهای ذخیره آب کرد.
او روستاییان را به ساخت 52 خاکریز خاکی، 32 خاکریز سنگی و 9 سد کنترلی واداشت. درنهایت پروژهی او جواب داد بهگونهای که ذرهای آب در این روستا که متوسط بارش سالیان در آن فقط 15 اینچ بود، به هدر نمیرفت و در فصل بارندگی سطح زمینهای زیر کشت از 50 جریب به 170 هکتار رسید.
مشکل کمبود آب حل شد، مهاجران بهتدریج به روستا برگشتند و تعداد خانوارها از 90 به 235 رسید. مردم خوشحالتر بودند بیشتر باهم همکاری میکردند و در حل مشکلات به هم یاری میرساندند.
پاوار سیستمهایی را طراحی کرده بود که در آن دو یا سه خانواده به کمک هم باید روی مزارعشان کار میکردند بدین طریق ایجاد جامعهای متحد و اجتناب از استخدام کارگران را در میان مردمک جا انداخت.
اکنون هیوار با رشد روزافزون نظم و قانون به الگویی برای دیگر روستاها تبدیلشده است.
ویدیو مرتبط :
تور هندوستان ,هتل های هندوستان ,ویزای هندوستان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ثروتمندترین زن خانه دار جهان + عکس
آسیا: معمولا این طور به نظر می رسد که زنان خانه دار نمی توانند زیادی پولدار شوند. اما "مارتا هلن کستیرا" نشان داد که این ایده نمی تواند درست باشد.
مارتا که هم اکنون زنی تقریبا سالمند (سالمند جوان) به شمار می رود، عاشقانه از مادرش یاد می کند و خود را مدیون زحمات والدینش می داند. مارتا کستیرا در شبانه روز بیشتر از 4 ساعت نمی خوابد و می گوید که تصمیم دارد از این به بعد توجه خود را روی سالادها و تزئینات آن معطوف کند.
مارتا هلن کستیرا، نخستین فرزند دختر یک خانواده متوسط هلندی است که در 13 آگوست 1941 میلادی در ایالت نیوجرسی به دنیا آمد. پدر و مادرش بعد از او صاحب پنج فرزند دیگر شدند و سالها در یک آپارتمان کوچک زندگی می کردند.
از مارتا به عنوان ثروتمندترین زن خانه دار ساکن آمریکا یاد می کنند. او متخصص فنون خانه داری است و توانسته شرایط مالی خوبی را برای خانواده اش فراهم کند. زندگی مارتا کستیرا چندان به خوبی نمی گذشت و آنها سالها در یک آپارتمان کوچک زندگی می کردند، تا اینکه پدر خانواده بعد از چند سال سعی و تلاش توانست خانه ای در یکی از شهرهای کوچک ایالت نیوجرسی خریداری کند.
در خانواده مارتا، کار مادر فقط پختن غذا، نان، کیک و دوختن لباس بود و با آن کارها می کوشید به اقتصاد خانواده کمک کند تا ناچار نباشند پولی بابت خرید نان یا لباس بپردازند. والدین مارتا به نظام اخلاقی سخت کوشی اعتقاد داشتند. مادرش از کودکی به او یاد داده بود که چطور آشپزی کند و مارتا همان طور که بزرگ می شد، هنر حسابگر بودن را در کنار کارهای خانه داری به خوبی یاد می گرفت. او چون ناچار بود هر سال بخشی از تعطیلات تابستان را در کنار پدربزرگ و مادربزرگش در شهر بوفالو بگذراند، از وقتی که دختر کوچکی بیش نبود، در کنار آنها کار می کرد و یاد می گرفت که چطور میوه ها و سبزی ها را کنسرو کند و یا مربا بپزد.
انجام آن کارها که احتیاج به کسب مهارت هایی داشت، بعدها در زندگی او نقش مهمی ایفا کرد. مارتا بسیاری از مهارت های خانه داری را که امروز از آنها استفاده می کند، مدیون پدربزرگ و مادربزرگش است. وی در کنار کارهای خانه و کارهای باغبانی، درس هم می خواند و عاشق مطالعه بود.
او هنگام تحصیل در دبیرستان برای تامین خرج تحصیل خود، تصمیم گرفت به نیویورک برود و در آنجا کار کند. مارتا در سال 1961 با اندی استوارت ازدواج کرد اما همسرش نیز توان مالی مناسبی نداشت و به همین دلیل، مارتا و اندی به کمک هم خانه کوچک خود را تعمیر کردند و آن را به زیباترین شکل ممکن آراستند؛ این اقدام، نخستین کار مارتا در رشته دکوراسیون بود.
در سال 1965 تنها فرزند مارتا به نام "آلکسیس" متولد شد. به همین دلیل مارتا و همسرش تصمیم گرفتند به خانه بزرگ تری اسباب کشی کنند و به همین دلیل، یک اتاق از ساختمان مدرسه ای را خریدند و آن را از نو ساختند. مارتا که از بچگی بسیار اهل حساب و کتاب بود، پس از چندی تصمیم گرفت با رها کردن کار خود در خانه وارد بورس شود. او به عنوان یکی از دلالان بورس مشغول به کار شد و به رغم مشکلات بی شمار، تجارت زیادی را کسب کرد. مارتا یاد گرفت که تاجران چگونه می اندیشند و چگونه عمل می کنند و با توانایی و پشتکاری که داشت، توانست موفق شود.
خانه بعدی مارتا در شهر "وست پورت" قرار داشت. او که از بورس خارج شده بود، تصمیم گرفت کار مرمت و دکوراسیون خانه را شخصا انجام دهد و با کمک شوهرش حیاط آن خانه را با درختان میوه، بوته های توت، انواع سبزی و گل ها آراستند.
کستیرا در دوران بازسازی آن خانه تصمیم گرفت با تهیه و تدارک غذاهای خانگی درامد کسب کند و از آنجا که همواره از انجام کارهای خانه داری لذت می برد، توانست به تجارتی سودآور مشغول شود. او در ابتدا با چاپ آگهی در روزنانه های محلی شروع به کار کرد.
نخستین کار کستیرا تهیه غذا برای یک جشن عروسی کوچک بود. پس از آن، کار خوب مارتا برای برگزاری جشن عروسی به گوش همه رسید و به تدریج رونق گرفت.
در همان زمان، اندی همسر مارتا شرکت کوچکی دایر و برای معرفیی شرکت خود میهمانانی از بین ناشران، ویراستاران و شخصیت های مهم شهر دعوت کرد. از آنجا که مارتا تدارک مفصلی برای پذیرایی دیده بود، هنر و سلیقه او توجه مهمانان را جلب کرد. در نتیجه نوشتن نخستین کتاب پذیرایی و تدارک غذا توسط ناشران به او سپرده شد و مارتا کتابی با عنوان "پذیرایی کردن" نوشت.
این کتاب در سال 1982 به چاپ رسید و تا امروز نسبت به کتاب های مشابه هنوز بهترین فروش را دارد. مارتا کستیرا بعدها دو کتاب دیگر هم منتشر کرد که هر دو با استقبال بی نظیری مواجه شد.
او با کوشش فراوان در یکی از شبکه های تلویزیونی حاضر شد و میزبانی جشن ویژه شکرگزاری در تلویزیون را به عهده گرفت. مارتا در این حرفه دوستان و دشمنان بسیاری پیدا کرد، اما آنان هیچ گاه نتوانستند او را متوقف کنند و از همین رو، او به عنوان متخصص فنون خانه داری تاکنون کتاب های متعددی نوشته و سخنرانی های زیادی را انجام داده است. امروزه مارتا هلن کستیرا که به نام "مارتا استوارت" نیز شناخته می شود، تحت عنوان یک بانوی خانه دار ثروتمند، شهرت زیادی در آمریکا دارد.
متاسفانه در جریان همین موفقیت ها، مارتا از همسرش جدا شد و این اتفاق آغاز رنج بزرگی در زندگی او شد. اما مارتا برای فرار از غم ناشی از جدایی، خود را با سخت کار کردن مشغول و خانه های دیگری را بازسازی و دکورسازی کرد.
به گفته او، هدف دیگرش از انجام دکوراسیون های خانگی، انتشار مجله ای شبیه کتابش بود. مجله ای که شیوه پذیرایی از مهمانان را آموزش بدهد یا اینکه چطور یک خانه باید تزیین شود.
در نهایت، مارتا در سال 1990 به هدفش رسید و رویایش با انتشار مجله ای به نام "زندگی" به حقیقت پیوست. امروزه همه بانوان آمریکایی او را صمیمانه دوست دارند و به وجودش افتخار می کنند. او که عنوان تاثیرگذارترین زن آمریکایی را به خود اختصاص داده، به راستی یک زن خستگی ناپذیر است که انرژی فوق العاده ای دارد و یکی از زنان کارآفرین، ثروتمند و موفق جهان به شمار می آید.../آسیا