سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
اینجا ایران است (89)
همه ما در طول زندگی روزمره خود در شهر یا روستای خودمان در محل کار، مسیر خانه و .... خلاصه همه جا با صحنه ها و اتفاقاتی رو به رو میشویم شاید خیلی مهم نباشد ولی لحظه ای ما را به توقف و نگاه عمیق وا میدارد. که همیشه پس از آن به سادگی از آن عبور میکنیم. ولی چرا این لحظات زیبا ولی غیر مهم ثبت نشود؟
اکثر ما یک گوشی با دوربین متوسط در جیبمان داریم. یعنی بهترین وسیله برای ثبت این لحظات زیبا.
در این سری مطالب سعی داریم ابتدا با کمک صفحه "everydayiran" در اینستاگرام و با کمک و همراهی شما گزیده ای از این عکس ها که توسط تلفن همراه شما از سوژه های مختلف در زندگی روزمره خود ثبت کرده در اختیار شما قرار دهیم. امیدواریم مورد استقبال شما قرار گیرد. مثل همیشه ما را با نظراتتان یاری کنید.
*****
توریست ها در حال رفتن به مقبرة الشعرای تبریز. عکس از بابک علی پور
یک کودک جنوبیِ گرمازده در حال لذت بردن از خنکای پنکه در استان هرمزگان. عکس از مرتضی نیک نهاد
دختری با ذوق و اشتیاق زیر آبشار زیارتِ شهر گرگان در میان جنگل ناهارخوران واقع در استان گلستان. عکس از یاسمن بخشی
مردی درحال استراحت در کارگاه ورق بریِ شهرقدس (قلعه حسن خان پیشین) در استان تهران. عکس از رضا
کسب و کار یک پیرمرد هنرمند با ویولون زدن در یکی از پارک های مشهد. عکس از سیاوش تکلوی
یک بازیگر تئاتر با یک گریم جالب در پشت صحنه ی تماشاخانه ایرانشهر. عکس از سامان دلشاد
یک رفتگر در حال تمیز کردن گل و لای رودخانه ارس در استان اردبیل. عکس از یاسمن حکیمی
زن روستایی در حال تهیه شالی در روستای شیرین نوا در استان گلستان. عکس از مهدی دستمرد
گشت و گذار مردمان بومی و غیر بومی در یکی از شب های روشنِ بازار اهواز. عکس از الی ب
زن ترکمنِ قالیباف در آق قلا یا آق قلعه یکی از شهرهای استان گلستان. عکس از مهدی ابوالقاسمی
ویدیو مرتبط :
اینجا سوءیس نیست . اینجا ایران است /فروش نان بدون فروشنده/ اسکناس هایی که آزادند
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اینجا ایران است (1) / لذت مدیر شدن! / از سفر مکه و کربلا تا شمال و شاید آنتالیا !
اینجا ایران است (1) / لذت مدیر شدن! / از سفر مکه و کربلا تا شمال و شاید آنتالیا !
"مشخص است چرا همه در به در دنبال مدیر شدن هستند" ؛ این سخنی است که گاه و بیگاه از زبان مردم کوچه و بازار شنیده می شود، آنان معتقدند مواهب مدیر شدن به حدی است که برای رسیدن به آن، می توان از هر سدی گذشت!
انتخاب :
"مشخص است چرا همه در به در دنبال مدیر شدن هستند" ؛ این سخنی است که گاه و بیگاه از زبان مردم کوچه و بازار شنیده می شود، آنان معتقدند مواهب مدیر شدن به حدی است که برای رسیدن به آن، می توان از هر سدی گذشت!
فلان مدیر ارشد اداره که همین 10 روز پیش از مرخصی دوماه اش استفاده کرده و دو ماه تمام در محل کارش حاضر نمی شده، احتمالاً با توجه به اینکه سفرهای مذهبی، ربطی به مرخصی ندارد ، سه روز پس از حضور در محل کار، راهی کربلا شد و الحمدالله پریروز ، صحیح و سالم به اداره رسید. چون من به عنوان ارباب رجوع، بیش از حد به اداره مذکور رفته بودم تا آخرین امضا را از جناب رییس بگیرم و شر را کم کنم، کارمندی از همان اداره که به خاطر رفت و آمدها مکرر توفیق دوستی با او را یافتم، تماس گرفت و اطلاع داد که جناب رییس، ان شالله امروز (که همان دیروز باشد) ، خداوند طلبیده و عصر همان روز راهی مکه هستند، اگر کاری داری بیا که جناب رییس، دارند حلالیت می طلبند!
اگر بگذریم از آنکه تا رسیدیم، جناب رییس را دم اتوموبیل دیدم، نامه را نشانش دارد و با عصبانیت گفت "اینجا که نمی شود، ان شالله پس از سفر"، نگاهی به روزهای آینده نشان می دهد کار من و امثال من حالاحالا ها برای گرفتن امضا طول می کشد. یک حساب سر انگشتی نشان می دهد که:
* جناب رییس برگردند، حداقل دو هفته زمان می برد، پس از آن هم یک هفته دید و بازدید و خستگی سفر
* ماه رمضان نزدیک است، ماه رمضان هم که کار نمی کنند، یادم می آید صحبت آن کارمند اداره مذکور که در دفاع از دوستش در ماه رمضان سال قبل گفت، "مرد حسابی! چقدر می ری میای؟ مگر نمی بینی روزه است؟!!!، خب برو بعد از رمضان بیا"
* پس از رمضان، فضا آماده است برای یک سفر عالی به شمال کشور جهت رفع خستکی ایام رمضان و مشقت های روزه داری! اگر هم آب و هوای شمال با طبع مبارک ناسازگار بود، خانواده را می فرستیم شمال و خودمان می رویم آنتالیا تا در صورت امکان، شعبه ای تاسیس کنیم.
* از آنجا که جناب مدیر اساساً فاقد سابقه اجرایی هستند و از مدیریت، چیز زیادی نمی دانند، قرار است در سفری یک ماه راهی کیش و قشم شوند تا آنجا آموزش های لازم جهت اداره ی "اداره" به ایشان داده شود!
.... و این داستان ادامه دارد!
بعد بگو چرا فلانی برای مدیر شدن اینگونه سر و دست می شکند؟! تازه بگذریم از مواهب دیگری که شاید در آیندده به آن بپردازم!
همه که سرنوشت آقای "همساده" را ندارند که در وقت و بی وقت، با قطار و هواپیما و کشتی و اتوموبیل و .... سفر کنند و بیچاره شوند! بخندند و در عین حال "لهٍ له" باشند!
* توضیح: البته این مطلب ، قطعاً شامل همه مدیران کشور نمی شوند، طبعاً هستند بسیاری مدیران که پا به پای مردم کار می کنند و تلاش هایشان، گاه با بی مهری مواجه می شود./انتخاب