سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

اگه دنبال شعرهای ناب و عاشقانه می گردی!!




 

شعرهای عاشقانه

 

به حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفترترانه هایم خشک شد!

به حرمت قدمهایی که با هم در آن کوچه ی همیشگی زدیم ! ب

ه حرمت بوسه هایمان ! نه ! تو حتی به التماسهایم هم اعتنا نکردی !

قصه به پایان رسیدومن همچنان درخیال چشمان سیاه توام که ساده فریبم داد !

قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا هادلگیرم

برایت خاطراتی بر روی این دفتر سفید نوشتم

که هیچکسی نخواهد توانست چنین خاطرات شیرینی را

برای بار دوم برایت باز گوید.

چرا مرا شکستی ؟چرا؟

اشعاری برایت سرودم

که هیچ مجنونی نتوانست مهربانی و مظلومیت چهره ات را توصیف کند

چرا تنهایم گذاشتی ؟چرا؟

چهره پاک و معصومت را هزار بار بر روی ورق های باقی مانده وجودم نگاشتم

چرا این چنین کردی با من ؟چرا؟

زیباترین ستارگان آسمان را برایت چیدم.

خوشبو ترین گلهای سرخ را به پایت ریختم.

چرا این چنین شد/؟چرا؟

من که بودم؟

که هستم به کجا دارم می روم

 

***************

میخواهی بروی؟

خب برو...

انتظار مرا وحشتی نیست

شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود

برو...

برای چه ایستاده ایی؟

به جان سپردن کدامین احساس لبخند میزنی؟

برو..

تردید نکن

نفس های آخر است

نترس برو...

احساسم اگر نمیرد بی شک مابقی روزهای بودنش را بر روی صندلی چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست

برو...

یک احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود

پس راحت برو

مسافری در راه انتظارت را میکشد

طفلک چه میداند که روحش سلاخی خواهد شد

برو...

فقط برو.....

 

***************


وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود

تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود

تنگ بلوری دلت درست مثل دل من

کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود

وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی

توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود

چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم

که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟

تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید

راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود

دیگه نه از تو خبری بود ،‌ نه از آرزوهات

قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود

یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و

اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود

تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی

عاشقیمون یه بازی شاید ،‌ یه الک دولک بود

نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی

کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود

قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت

کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود....

نمی بخشمت.....

 

***************


می خواهم برایت بنویسم. اما مانده ام که از چه چیز و از چه کسی بنویسم؟

از تو که بی رحمانه مرا تنها گذاشتی یا از خودم که چون تک درختی درکویر خشک،مجبور به زیستن هستم.

از تو بنویسم که قلبت از سنگ بود یا از خودم که شیشه ای بی حفاظ بودم؟

از چه بنویسم؟

از دلم که شکستی، یا از نگاه غریبه ات که با نگاهم آشنا شد؟

ابتدا رام شد، آشنا شد و سپس رشته مهر گسست و رفت و ناپیدا شد.

از چه بنویسم؟

از قلبی که مرا نخواست یا قبلی که تو را خواست؟

شاید هم اگر در دادگاه عشق محاکمه بشویم،

دادستان تو را مقصر نداند و بر زود باوری قلب من که تو را بی ریا و مهربان انگاشت اتهام بزند.

شاید از اینکه زود دل بسته شدم و از همه ی وابستگی ها بریدم تا تو را داشته باشم

به نوعی گناهکاری شناخته شدم.

نه!نه! شاید هم گناه را به گردن چشمان تو بگذارند که هیچ وقت مرا ندید،

یا ندیده گرفت چون از انتخابش پشیمان شده بود. عشقم را حلال کردم تا جان تو را آزاد کنم.

که شاید دوری موجب دوستی بیشترمان بشود و تو معنای ((دوست داشتن))را درک کنی...

امّا هیهات.... که تو آن را در قلبت حس نکردی و معنایش را ندانستی...

از من بریدی و از این آشیان پریدی...

 

***************


((ای کاش هیچ گاه نگاهمان با هم آشنا نشده بود...

ای کاش هرگز ندیده بودمت و دل به تو دل شکن نمی بستم.

ای کاش از همان ابتدا، بی وفایی و ریا کاری تو را باور داشتم انتظار باز آمدنت،

بهانه ای برای های های گریه های شبانه ام شد و علتی برای چشم به راه دوختن

و از آتش غم سوختن و دیده به درد دوختم... ))

امّا امشب می نویسم تا تو بدانی که دیگر با یادآوری اولین دیدارمان چشمانم پر از اشک نمی شود.

چون بی رحمی آن قلب سنگین را باور دارم.

امشب دیگر اجازه نخواهم داد که قدم به حریم خواب ها و رویاهایم بگذاری...

چون این بار، ((من)) اینطور خواسته ام، هر چند که علت رفتن تو را نمی دانم

و علت پا گذاشتن روی تمام حرفهایت را...

باور کن...

که دیگر باور نخواهم کرد عشق را... دیگر باور نمی کنم محبت را...

و اگر باز گردی به تو نیز ثابت خواهم کرد...

 



ویدیو مرتبط :
محله گردی یا هیئت گردی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اگه دنبال پیامهای ناب و عاشقانه می گردی؟



 

 

sms


به نام کسی که یادش در بهار من ، نامش در اندیشه من ، عشقش در قلب من ، کلامش در دفتر من ، دیدارش آرزوی من است

 

 

زندگی حکمت اوست

زندگی دفتری از خاطره هاست

چند برگی را تو ورق خواهی زد

ما بقی را قسمت

 

 

وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم، وقتی پیداش کردیم دنبال عیب هاش می گردیم

وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هاش می گردیم

و باز تنهاییم

 

 

همیشه گورستانی در قلبت برای خاکسپاری خطای دوستانت بساز

 

 

برای داشتن چیزی که تا به حال نداشتی

کسی باش که تا به حال نبودی

 

 

هرگاه شادم یاد تو غمگینیم می کند. هرگاه غمگینیم یاد تو شادم می کند

پس هر دو را دوست دارم چون حکایت از تو می کند

 

 

غم هایت را بر روی شن بنویس تا باد آن را با خود ببرد

شادیهایت را بر روی سنگ بنویس تا برای همیشه باقی بماند

 

 

داشتم اشک هایم راروی نامه ای عاشقانه باقطره چکان جعل می کردم خاطرم آمدشاید دلتنگ خنده هایم باشی

ببخش اگر این روز ها عشق با گریستن اثبات می شود

 

 

عشق درد سری است که باید برای فراموش کردن ان عشق تازه ای را پیدا کرد

 

 

چشم هایت وقتی دروغ می گویی زیبا تر می شوند

اگر می خواهی زیبا ترین باشی همیشه به من بگو دوستت دارم.