اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
2 میلیارد یورو "بابک زنجانی" بلوکه نشده است
اخبار اقتصادی - 2میلیارد یورو "بابک زنجانی" بلوکه نشده است
پیکهای قاصد قوهقضاییه به ترکیه، تاجیکستان و مالزی رفتهاند و حالا خبرها یکی یکی به ایران رسیده است. واقعیت اینکه هر چه پیشتر میرویم؛ لایه لایه ادعاهای غیرواقعی بابک زنجانی از زیر ابر بیرون میآید. پیکهای قاصد اعزامشده از قوهقضاییه حالا به تهران رسیدهاند، برخیشان دست پر هستند و برخی دست خالی.
برخی از تیمها از شناسایی رابطان بابک زنجانی در این سه کشور خبر میدهند و برخی هم از شناسایی برخی اموال او. اما نکته شوکآور ماجرا این است که ادعای زنجانی مبنی بر بلوکهشدن دومیلیاردیورو از اموالش صحت نداشته است.
محمدعلی پورمختار، رییس «کمیسیون اصل 90» مجلس در همین زمینه به «شرق» میگوید: «اطلاعاتی که به دست ما رسیده، درباره وجوهی است که بابک زنجانی مدعی بوده که بلوکه شده است. منظورم همان دومیلیاردیورویی است که همیشه از آن حرف میزد و دلایل عدم ورود آن به کشور را بلوکهشدن پول بهخاطر تحریمها مطرح کرده بود. اما حالا خبر رسیده که اصلا بلوکهشدنی در کار نیست.»
در همین زمینه عزتالله یوسفیانملا، عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، ارزش اموال داخلی زنجانی را هزارمیلیاردتومان برآورد کرده و میگوید: «طلب نظام از زنجانی دومیلیاردو۳۵۰میلیونیورو است.» به این ترتیب میان ارزش واقعی اموال به جایمانده از بابک زنجانی در ایران و بدهی میلیاردی او به بیتالمال فاصله بسیاری است.
زنجانی نفراتش در ترکیه، مالزی و تاجیکستان را معرفی کرده است
اما پورمختار از برخی اعترافهای بابک زنجانی در بازجوییهای اخیر خبر داده و میگوید: «زنجانی همکاریهایی داشته و اسامی نفراتش در ترکیه، مالزی و تاجیکستان را گفته و به همین خاطر با رابطان او تماس گرفتهاند و یافتههای جدیدی درباره داراییهای خارج از کشور او به دست آمده. هر چه هست، او به جز پولهای بلوکهشدهای که حالا دروغ از کار در آمده، املاک و سرمایههای دیگری در خارج دارد که به فکر آن هستیم که این اموال را تبدیل به پول کرده و به کشور بازگردانیم.»
به گفته او ماموریت اصلی تیم اعزامشده از سوی قوهقضاییه بیشتر بررسی موضوع بلوکهشدن حسابهای مالی بابک زنجانی بوده و تا حدودی شناسایی رابطان. همچنین سخنان پورمختار نشان از آن دارد که نمایندههای بابک زنجانی در برخی کشورها مورد پرسش و پاسخ قرار گرفته و برخیشان هم به ایران دعوت شدهاند. او میگوید: «ارتباط با رابطان بابک زنجانی از «طریق غیرقضایی» انجام شده و دلیل غیرقضاییبودن این ماجرا را اینطور توضیح میدهد: «به روش غیرقضایی امور در این سطح راحتتر پیش میرود.»
نباید به تصفیه بدهیهای زنجانی خوشبین بود
رییس «کمیسیون اصل 90» مجلس همچنین تاکید دارد «با وجود شناسایی برخی دارایی و اموال بابک زنجانی در خارج از کشور باز هم چندان نمیشود به تسویه بدهیهای او به وزارت نفت خوشبین بود.» حسین دهدشتی، عضو کمیته ویژه پیگیری پرونده بابک زنجانی در مجلس چندی پیش در گفتوگو با «شرق» از اعزام تیمهای بررسی قوهقضاییه به کشورهای مالزی، ترکیه و تاجیکستان خبر داد. اما حالا گفتههای پورمختار نشان از آن دارد که علاوه بر قاصدان قوهقضاییه، برخی نیروهای «غیرقضایی» نیز برای فعالیتهای تکمیلی به خارج از کشور اعزام شدهاند. دهدشتی همان سال گذشته تاکید کرده بود: «نباید به درآمد و ثروت مالی زنجانی در خارج از کشور زیاد دلخوش بود.»
حالا گویی پیشبینی عضو کمیته پیگیری بابک زنجانی درست از کار درآمده. اموال داخل کشور او کفاف پرداخت بدهیها را نمیدهد. از سوی دیگر بابک زنجانی در خارج از کشور هم اموال چندانی ندارد، خبری هم از پولهای بلوکهشده نیست و حالا تنها قصور دستگاههای مختلف حمایتی از بابک زنجانی روی میز مسوولان است، از مدیران وقت بانکمرکزی گرفته تا چهار وزیر دولت محمود احمدینژاد که پای تاییدیه او امضای اسم و رسمدار زدهاند.
از جعل اسناد بانکی تا رشوه و تخلف مالی
تخلف مالی بابک زنجانی تنها به بدهیهای نفتیاش خلاصه نمیشود. سر و کله او در سازمان تامیناجتماعی هم پیدا شده بود و اگر برخی تلاشها نبود انبوهی از شرکتها و کارخانههای درجه یک این سازمان به او فروخته میشد، آن هم با پولی که شاید بخشی از آن به مساله واگذاریهای فروش نفت به او مربوط میشد. سرانجام بابک زنجانی به دنبال پیگیریهای صورتگرفته، در تاریخ ۹ دی ۱۳۹۲ توسط دادستانی کل کشور بازداشت شد. اتهام او تا به اینجای کار، بدهی بیش از دو و نیم میلیارد یورویی به وزارت نفت و بانک مرکزی و همچنین جعل اسناد بانکی با پرداخت رشوه به بانک ملی تاجیکستان است. نام او همچنین در پرونده رضا ضراب، ایرانی دستگیرشده در ترکیه به اتهام قاچاق طلا مطرح شده است.
نکته مهم اینکه به قول بسیاری از نمایندگان مجلس و نفتیهای پیشکسوت بابک زنجانی تنها ویترین شبکهای خاص است و به تعبیری، حالا مهره سوخته همانها شده. باید دید در فرصت پیشرو، شبکه پشتپرده حمایت از بابک زنجانی شناسایی خواهد شد یا نه؟
اخبار اقتصادی - عصرایران
ویدیو مرتبط :
amp در سئو چیست
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
رونمایی از 5 صفحه نامه "زنجانی" به نمایندگان مجلس(+عکس) / من بابک زنجانی 15 میلیارد یورو اعتبار جذب کردم/ در آزادی و بدون سروصدا هم میشد توافق کرد
بیژن زنگنه، وزیر نفت، نخستینبار اعلام کرد زنجانی بیش از دو میلیارد دلار از محل صادرات نفت در دولت قبلی بدهکار است این درحالی است که زنجانی پیش از آن گفته بود: "از سال ۲۰۱۰ با استفاده از شبکهای متشکل از بیش از ۶۰ شرکت در دوبی، ترکیه و مالزی میلیونها بشکه نفت ایران را از طرف دولت فروخته و از این کار ٥/١٧میلیارد دلار درآمد داشته است".
داستان فعالیت زنجانی اما تمامی نداشته و مملو از اتفاقات عجیب و قریب است؛ تا جایی که وی حتی در رابطه با جزئیات فعالیتش نامه ای را به حسن روحانی ،رئیس جمهور نوشت و چندی بعد هم ادعا کرد نامه دیگری هم به نمایندگان مجلس نوشته است نامه ای که امیر عباس سلطانی عضو کمیته پیگیری پرونده زنجانی در رابطه با آن می گوید: نامهای که زنجانی مدعی است در تاریخ 13 تیر 1394 به وکلای ملت نوشته، اسما به نام نمایندگان و خطاب به نمایندگان است، ولی این نامه هیچگاه به نمایندگان ارجاع نشده است.
سلطانی همچنین ادامه می دهد: رونوشت این نامه دراختیار دادستان محترم تهران جناب آقای دکتر جعفری دولت آبادی است و ما این نامه را از جای دیگری به دست آوردیم.
اما با پیگیری های فراوان ،امیر عباس سلطانی حاضر شد تا 5 صفحه از نامه موسوم به نامه بابک زنجانی به نمایندگان مجلس را جهت انتشار ،در اختیار باشگاه خبرنگاران جوان قرار دهد. لازم به ذکر است سلطانی به دلیل آنچه برخی مصالح نامید از انتشار بخش های دیگر این نامه خودداری کرد. 5 صفحه از نامه بابک زنجانی به نمایندگان مجلس را در ادامه می خوانید:
صفحه یک:
من در سال 1380 اولین شرکت خود را ایجاد کردم. تا سال 1390 بیش از 60 شرکت در داخل و خارج درست کردهام که همه این شرکتها با دستان خودم شکل گرفته و نه مربوط به دولت و اصل 44 و رانت و غیره نبوده و همه شرکتها به نحوی به یکدیگر متصلند و از هم کمک میگیرند.
من اقتصاد مقاومتی که شما 2 سال است از آن نام میبرید را 10 سال است اجرا میکنم و هر شرکت نیاز شرکت دیگر را تأمین میکند. ما حتی وقتی متوجه شدیم در کشور برای گرفتن وام باید روابط خاص ایجاد کرد، تصمیم گرفتیم نیاز مالی بانکی خود را هم از کشور قطع کنیم و روی پای خود باشیم، اما نه با رابطه و رانت و مسئول بلکه با فکر و تدبیر، بلکه با مطالعه و تحقیق.
آقایان محترم، من همه اموالم مربوط به قبل از سال 1391 است، در صورتی که وزارت نفت برج 3/1391 با مجموعه من فعالیت کرده و هیچ وقت روند کار از آینده به گذشته نمیرود.
آقایان محترم، در هیچ جای دنیا وکلای مجلس به دولتها اجازه نمیدهند مردم کشور را به جرم اخلال در نظم اقتصادی بازداشت کنند، چون که مردم که قدرتی را برای اخلال کردن ندارند و وسیلهای برای ایجاد اخلال ندارند و اگر فسادی به وجود میآید، مربوط به یک مسئول میباشد که فکر نکرده و اموال دولت را از بین برده.
من مردم که دنبال سود هستند و چه میدانند آن مسئول باید از چه کسی اجازه بگیرد و قانون او چیست؟ قانون مردم، قانون مدنی است و به او یاد دادهاند کار کن در چهارچوب و اگر حق کسی را از بین ببری و دزدی کنی و غیره ... مورد محاکمه قرار میگیری ولی به او نمیتوانند بگویند در نظام اقتصادی کشور اخلال کردی و این حرف بسیار خندهدار است که یک شخص بتواند یک نظام را مورد اخلال قرار دهد! پس این یعنی یکسری دستگاه و مسئول وجود دارند که از مسئولیت خود به دورند و باید در خود عیب را پیدا کرد.
شما در چین که به عنوان بزرگترین کشور مبارزه با فساد اقتصادی به شمار میرود، نخواهید دید که سرمایهگذاران و مردم را به اسم فساد اقتصادی بازداشت کنند. مسئولی که مسئولیت به عهده میگیرد، کارش آن قدر سنگین است که باید مشاور حقوقی، قانونی و اقتصادی داشته باشد و دقت کند که چه میکند و اگر مورد تخلف شد، فساد را با او ارزیابی میکنند که دولت عقبتر از تکنولوژی و روز است و با او برخورد میکنند، اما در کشور ما مسئول پاک، مؤمن، باخدا اما بیسواد چگونه میتواند مسئولیت را به عهده بگیرد و باعث زیان به کشور میشود و چون آدم خوبی است، با او کاری ندارند و مردم میشوند مقصر اصلی.
در موضوع آتش سوزی شین آباد که بچهها آتش گرفته بودند، مدتها گذشت، من به عنوان یک هموطن گفتم حاضرم به آنها کمک کنم و هزینه آنها را بپردازم، شما در سایتها ببینید که مسئولین چگونه به من پاسخ دادند که ما خودمان انجام میدهیم و تو که معلوم نیست پولت از کجاست و میخواهی خودت را با این بشوری، دخالت نکن. من سکوت کردم ولی در اول مهر از وزیر محترم آموزش و پرورش پرسیدند برای این که دوباره در مدارس بچهها آتش نگیرند و خسارت نبینند، امسال چه کردهای؟ جواب این بود: من همه را بیمه کردهام؛ یعنی همه با خیال راحت بسوزند.
شما برادران در مجلس از صبح تا شب تلاش میکنید برای کشاورز یا یک صنعتگر شرایطی را فراهم میکنید که او به بانک برود و وام بگیرد و چرخه را به حرکت بیندازد و تلاش هم میکنید و این اتفاق می افتد و کشاورز و صنعتگر وام را میگیرد، ولی این جا او رها میشود یعنی وزارت کشاورزی نمیگوید آقای عزیز امسال در فلان شهر، شما سیبزمینی و گندم و شما کاهو بکار و روشهای درست به او گفته نمیشود و او میکارد و میبینیم که از روی جهل تولیدی را درست کردهایم که مشتری ندارد یا آن قدر کم است که باعث افزایش قیمت میشود و یا آن قدر زیاد است که کشاورز و صنعتگر زیان میبینند و نمیتواند وام خود را پرداخت کند و وقتی وام را ندهد، میشود بدهکار بانکی و دولت دیگر میآید و او را به عنوان بدهکار بانکی و مفسد اقتصادی به زندان میبرد و این است چرخه زندگی در ایران.
تصویر صفحه یک
صفحه دو:
در ژاپن وقتی سرویس مدرسه چپ شد و بچهها کشته شدند، وزیر آموزش و پرورش خودکشی کرد، چون میدانست اگر زنده بماند، او را خواهند کشت. در استرالیا وقتی کشاورزان محصول خود را نتوانستند بفروشند، وزیر، خود را از بالای برج پایین انداخت چون میدانست اشتباه او زندگی هزاران نفر را از بین برده، شما در ایران میبینید که بازی فوتبال تراکتورسازی باعث چه حوادثی در کشور میشود و امکان هر کاری امنیتی، امکان کشته شدن جوانان مردم به وجود آمد و وزیر ورزش سرش را بالا میگیرد، ما پیدا کردیم مقصر که بوده، پسر مربی انگشتش را به شماره 2 نشان داده و مشکل انگشت پسر مربی بوده. کسی به او نگفت تو مسئول برگزاری بودی، تو و مدیرکلهای تو از روی بیسوادی خطا کردید، مشکل انگشت پسر مربی است؟
آقایان، ما هیچ وقت موفق نمیشویم چون مسئول مشکلات را مردم میدانیم و مسئول شدن در ایران فقط یک جایگاه است و اگر مسئول ماهها هم نباشد، اتفاقی نمیافتد چون کاری انجام نمیدهد. مسئول در ایران یک تعریف دارد؛ آن که هر جا مسئول شدی، برو به دنبال مشکلات دوره قبل و فساد آنها را بگو، این کفایت میکند و تو بهترین مسئولی.
در وزارت نفت، وزیر محترم آقای زنگنه وقتی آمد میتوانست یکبار مرا ملاقات کند و مشکل را جویا شود و همین کاری را که من در بازداشت انجام میدهم، در آزادی و بدون سروصدا هم میشد توافق کرد ولی به نظر من، یک وزیر باتجربه که دنبال حاشیه میرود، دنبال حل مسئله نبوده. بر فرض مثال نخواستی دخالت کنی و کار را به قوه قضاییه دادهای؛ این که هر روز مصاحبه کنی زنجانی به هر ایرانی 110 هزار تومان بدهکار است و کار قاضی و قضاوت را انجام میدهی، در صورتی که هنوز ایشان نمیدانند حساب کتاب وزارتخانهاش با من چه هست. یک روز میگوید زنجانی 2.8 میلیارد یورو بدهکار است، یک روز میگوید 2.5 میلیارد بدهکار است و اصلاً موضوع را نمیداند و اطلاعات او هم رسانهای است، چگونه میتواند کمک کند.
"آقای وزیر هر حرف و عمل ما نزد خداوند سؤال میشود"
البته این اتفاقات در دولت قبل هم بوده. آقای احمدینژاد برای هر پروژهای رفت و کلنگ زد که بگوید چقدر مردمی است اما وقتی من در مصاحبه با تلویزیون BBC گفتم موضوع تأمین اجتماعی دروغ بوده و اهمیت نداشته، منی که 22 فروند هواپیما به کشور وارد کردم و قشم ایر را راه اندازی کردم و خدمت کردم، به معاونینش و وزرا نامه زد که کسی در افتتاحیه شرکت نکند. حتی به رئیس هواپیمایی کشوری هم گفته که نرود و خدا را شکر که من نیازی به هیچ کدام ندارم و مثل مردم امیدم خداوند است و این کشور با معجزه و صدقه سر حضرت آقا، روی پا است و بس.
و اما اصل موضوع؛ آقایان، من برای ثروتمند شدن از فکرم استفاده کردم و نسبت به تحصیلاتم تلاش کردم از سال 1380 شرکتهایی را ایجاد کردم. در سال 1384 متوجه شدم اگر منابع پولی نباشد، نمیتوانم ادامه دهم؛ لذا تصمیم گرفتم وام بگیرم و وقتی دیدم مورد تمسخر بانکها قرار گرفتم، تصمیم گرفتم راهکار درستی پیدا کنم که نیازمند منابع مالی بانکها نشوم و سودهای آنچنان ندهم. تصمیم گرفتم برای این که وضعیت مالی شرکتهای من در یک محل کنترل شود و وضعیت مالی آنها را سر و ...
تصویر صفحه دو
صفحه سوم :
سامان دهم مجموعهای به نام اس.سی.تی بانکرز داشته باشم که این مجموعه کنترل منابع را در مجموعهها به عهده بگیرد و با تحقیقات زیاد به راهکارهای نوین و درستی رسیدم.
برای این که بتوانم راهکار اصولی این مجموعه را راحتتر قابل فهم شما برادران کنم، لازم است این گونه مثال بزنم که دنیای مدرن و سودساز به چند محور حرکت میکند: 1- تکنولوژی 2- اختراعات 3- سرمایهگذاری
برای رسیدن به این پیشرفت، کشورهایی چون آمریکا و اروپا سعی میکردند در گذشته با نفوذ خود، پول خود را به عنوان یک عامل تأثیرگذار در کشورها ترویج دهند و حاصل آن این شد که هر کشور که با آنها همسو نشود، این عامل را در کشور تغییر دهند و تأثیرگذار شوند تا اقتصاد آنها همسو شوند، برای این اصل جنگهای فراوان و جاسوسیهای زیادی را در کشورها انجام دادهاند ولی امروز وجود تکنولوژی و فکرهای جدید اصل جنگ و جاسوسی را عقب برده، چون که کشور به این دلیل جنگ میکند که سود بیشتری ببرد. به این دلیل جاسوسی میکند که راهکارهای مالی بیشتری پیدا کنند و منافع ببرد و امروزه این عوامل فقط به صورت نمادین و سنتی تبدیل شده و برای سرکار گذاشتن مردم کار میکند؛ اما بهترین راه برای جذب پول کشورها یکپارچه کردن سیستم مخابراتی و سیستم بانکی است که اگر این اتفاق هر چه زودتر شکل بگیرد، بیشترین منابع مالی کشورها در دست ابرقدرتها خواهد بود و به راحتی میتوانند کشورها را همسو کنند و در صورت مخالفت با یک حرکت کوچک، بدون جنگ و خونریزی آن کشور را به زانو درآورند.
شما امروز مشاهده میکنید نرم افزار "viber"، "whatsapp" و غیره روی گوشیها نصب میشود و شما مجاناً و ساعتها میتوانید بدون اتصال به مخابرات و پرداخت هزینه و به وسیله اینترنت صحبت کنید و عکس بفرستید و پیام ارسال کنید؛ اما دلیل این چیست؟
کارشناسان ما با کارشناسیهای اشتباه، مسئولین را به بیراه میبرند و عمده کار این نرم افزارها را جاسوسی میدانند و چنان کارشناسانه دفاع میکنند که مسئولین را موظف کردهاند برای فیلتر کردن و استفادههای آن کار را به مجلس و تصمیمگیری و دفاع ببرند. در صورتی که جاسوسی شاید نکته کوچک آن نرم افزار باشد که هرچند که نیازی به این گونه جاسوسی وجود ندارد. اصل این کار جایگزینی این نرمافزارها به جای اپراتورهای تلفن است و حذف مخابرات در کشورهاست. در 5 سال آینده اطراف زمین پر از ماهوارههای ارسال خط اینترنت خواهد بود و مردم بدون واسطه مخابرات به صورت وایرلس به این ماهوارهها وصل میشوند و بدون فیلتر و مستقیم از اینترنت استفاده میکنند؛ لذا کل اپراتورهایی مثل ایرانسل، همراه اول، رایتل و غیره بلااستفاده میشوند و هر کس بدون سیم کارت با اتصال به اینترنت میتواند به راحتی از خدمات آن نرم افزار استفاده کند و از حالا آنها برای بازاریابی و گرفتن مشتری شروع کردهاند و ما هم به جای این که نرم افزاری درست کنیم و تبلیغ کنیم که همه ایرانیها از آن استفاده کنند، دنبال راهکارهای غیرکارشناسانه هستیم.
در سیستم پولی هم چنین اتفاقی وجود دارد. شما به زودی حذف بانکهای مرکزی کشورها را از سیستم پولی خواهید دید. بانک مرکزی در آینده نزدیک نقش شرکت حسابداری دولتها را دارند و آنها هم مثل مردم در سیستم پولی فقط مشتری خواهند شد. هم اکنون در دنیا نرم افزارهایی مثل "American express"، "mastro"، "courier"، "visa"، "mastercard" و غیره را میبینید که این وظیفهها را به عهده گرفتهاند.
آنها کارت بانکی را در اختیار مشتری قرار میدهند که کارت آنها دارای اعتبار است و کمترین آن 10 تا 50 هزار دلار است و این کارت مجاناً توسط بازاریابها به دست مشتری داده میشود و اعلام و تشویق به مصرف این اعتبار میکنند و مشتری پس از استفاده از این کارت اعتباری که در تمام دنیا ...
تصویر صفحه سوم
صفحه چهارم :
کار میکند متعهد میشود وجه برداشت شده را ظرف 59 روز به شرکت اعتبار دهنده، بازپس بدهد. این کار باعث میشود مردم پولهای موجود را جمع آوری کنند و از طرفی با این امکان وامی را در اختیار دارند که 59 روز مجاناً در اختیار آنها است و اقتصاد آنها در یک کارت جمع میشود؛ پس به زودی میبینید که دیگر مانند آن تلفن همه محتاج آن سیستم مالی شدهاند. یک دولت الکترونیک هم تشکیل میشود و مردم را که دنبال سوءاستفاده باشد را از خدمات اجتماعی مثل آب و برق، اینترنت، مدرسه و غیره محروم میکند و نیازی به قوه قضاییه هم ندارد.
این شرکتها برای این که خدمات خود را به مردم برسانند با بانکها قرارداد میبندند و به بانکها میگویند توی بانک 59 روز بعد پول را از مردم بگیر و من از تو 6 ماه بعد میگیرم و یا طبق قرارداد یکسال بعدی میگیرم و بانکهای دنیا دنبال استفاده از این اعتبار هستند و هرکس بیشتر کار کند، بیشتر اعتبار دریافت میکند.
من بابک زنجانی، با ایجاد بانک و وصل شدن به این سیستم شتاب بینالمللی در 3 مرحله از سال 84 تا 90، 15 میلیارد یورو اعتبار جذب کردم، هر مرحله 5 میلیارد یورو و زمانی این اعتبار قابل بازپسگیری میشد که من از این اعتبار استفاده کنم و آن را هزینه کنم و اگر مصرف نمیکردم، فقط به عنوان یک اعتبار باقی میماند، همانند تلفنهای شارژی که شما اعتباری را میگیرید و وقتی حرف بزنید از آن اعتبار کسر و باید پرداخت شود؛ لذا من برای مصرف این اعتبار مجبور بودم به هر نحو آن را هزینه کنم.
آقایان، من از سال 1388 تا 1390 برای بانکهای ملی، صادرات، ملت، توسعه صادرات، سرمایه، مسکن، پارسیان و غیره سیستمی را نصب کردم و روزانه 300 حواله جمعاً 36000 حواله خارجی انجام دادهام که معادل آن را در کشور تحویل و سرمایهگذاری کردهام. من از طریق این سیستم، ارز قابل انتقال ارسال کردهام و آنها ارز داخلی و غیرقابل استفاده به من دادهاند که من عین آن را در کشور سرمایهگذاری کردهام.
آقایان، من یک دستگاه رک حفاری دریایی خریداری کردهام، آقایان، من به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه قرب نوح بیش از 200 میلیون یورو پول قرض دادم و 2 سال طول کشید تا آن را پس گرفتم و کماکان 30 میلیون یورو طلبکارم. آقایان، من با این سیستم، پل صدر را سرمایهگذاری کردم و واردات قطعات آن را انجام دادم و بعد از 2 سال به جای پولم، تراکم به من دادند و مجبور به ساخت پروژه ایران زمین شدم. آقایان، من جرثقیلهای غول پیکر برای سپاه خریدم و در اختیار مسئولین گذاشتم، ساخت هتل و کشتیرانی، خودروهای نفتکش و صدها پروژه ایجاد کردم، برای حج و زیارت که پول را زیر گوسفند میبستند و پول برای زائرین به مکه میبردند، پول را در بانکهای عربستان انتقال دادم و پول آن را گرفتم و در ایران سرمایهگذاری کردم. من در ترکیه و تاجیکستان سرمایهگذاریهای درستی کردم که منافع آن برای سربلندی کشورم بود، ولی من هرچه هزینه کردم، این 15 میلیارد یورو تمام نمیشد.
کل مصرف پولی که انجام دادهام، بیش از 2.5 میلیارد یورو بود که با قیمت 1200 تومان تبدیل شد و در کشور سرمایهگذاری شد و شما میبینید که من همه اموالم مربوط به قبل از ورود شرکت (HK نفت) است. من برای این که پول بیشتری به ایران بیاورم، این اعتبار را بین بانک مسکن و بانک مالی اعتباری توسعه تقسیم کردم. 5 میلیارد یورو از این اعتبار را به بانک مسکن دادهام و از او خواستم 4 میلیارد یورو را به تأمین اجتماعی بدهد که من به جای آن شرکتهایی را بگیرم و در هلدینگ جای بدهم و 3.5 میلیارد یورو آن را به مؤسسه مالی توسعه دادهام و در ازای آن 8000 میلیارد تومان ضمانت نامه گرفتم و به شهرداری دادم که مجموعههای آن را خریداری کنم. پس من وظیفهام را به عنوان یک تاجر و یک ایرانی برای خدمت به کشورم درست ...
تصویر صفحه چهارم
صفحه پنجم:
اجرا کردم و هیچ تخلفی نکردهام و هیچ کدام از شما مرا نمیشناختید و در آرامش این اتفاق شکل گرفته است، اما زمانی که کشور به مشکلات فراوان وارد شد سعی کرد از مجموعه من استفاده بیشتری کند و من هم فکر میکردم که باید کمک کنم.
سال 1388 بانک مرکزی ایران مورد تحریم قرار میگیرد و حسابهای او در تمام دنیا بسته شد، و دیگر با فروش نفت نمیتوانست پولی در حساب خود دریافت کند، مجبور شد به وزارت نفت مأموریت بدهد که پول نفت را در حساب نفت در خارج بماند و به دستور بانک مرکزی آن مبالغ هزینه شود، پس از چند ماه وزارت نفت هم در لیست تحریم قرار گرفت و مسئولین تصمیم گرفتند پول نزد خریداران خارجی بماند و آنها هزینه کنند، به دستور بانک مرکزی ایران و بعد از ارسال نفت به آنها و طلب از آنها متوجه شدند آنها حاضر به پرداخت نیستند و درست هم میگفتند که اگر خارج از سیستم شرکت پولی پرداخت شود، جنبه پولشویی پیدا میکند؛ فلذا امروز میبینیم که شرکتهای خارجی بدهکارند و چیزی در دست نداریم، جز یک حساب دفتری.
تصمیم دیگر گرفته شد که با چند کشور صحبت کنند و بانک مرکزی به صورت دفتری حسابی باز کند و نفت را به آنها بفروشد و حساب دفتری طلب ایران را نشان و منعکس کند و ایران از آن کشورها به جای پول کالا وارد کند و میبینیم که هند، کره جنوبی، پاکستان، ترکیه از جمله این کشورها هستند و ما نفت میدهیم و طبق قرار به جای پول، کالا وارد میکنیم و خوشحال هم هستیم که کار بزرگی انجام دادهایم و هر روز اعلام میکنیم بیشتر صادرات داریم و اهمیت کار مسئولین.
دوباره کارشناسان بیسوادتری آمدند و نظر دادند که شرکتهای کاغذی در آن کشورها ایجاد شود و به اسم صادرات کالا به ایران، پول را بگیرند و به جاهای مختلف حواله کنند. با این کار همین که سه حواله ارسال میشد، کشورهای ذینفع میگفتند این پولی که حواله کردی، جای آن چه گرفتهای و این خود یک پولشویی است و آنها را مورد اذیت قرار دادند و پولهای آنها توقیف شد.
وزیر نفت به جای کار نفتی، دنبال خرید مرغ بود و هر کس یک مهندسی میکرد و چنان همه صحبت میکردند که آدم به شعور خودش هم شک میکرد. برحسب عملکرد من در خصوص انتقالات و واردات و صدور ال.سی و عملکرد خوب مجموعه ما، شرکت HK مربوط به وزارت نفت که در هنگ کنگ به ثبت رسیده بود، تقاضای افتتاح حساب بانکی در بانک مالزی اینجانب را نمود. از آن جایی که من حاضر نبودم با مجموعههای دولتی کار کنم، با توجه به این که شرکت خارجی بود و اسمی از وزارت نفت و ایران در آن نبود، اجازه افتتاح حساب را به آنها دادم. آنها در 3/1391 حسابی باز کردند و برای این که در حساب خود پول واریز کنند، از من راه کار خواستند.
آنها گفتند پول نزد بانک مرکزی ایران دارند و به من گفتند به جز مصرف در ایران و آن شرکتها برای واردات کالا، این پول هیچ مصرف دیگری ندارد و من گفتم پول را به شرکت SCT بنکرز من در ایران به عنوان کارگزار بانک مالزی بدهید و من عیناً وجه المثل آن را به هر حساب که بخواهید واریز میکنم. آنها از برج 3/1391 تا برج 10/1391 مبلغ 1.5 میلیارد یورو در ایران دادهاند و عیناً وجه المثل آن را در حساب مالزی که خواسته آنها بود، دریافت کردهاند و از کل این مبلغ 800 میلیون یورو به پیمانکاران و افراد مختلفی که در نظر آنها بود، دستور پرداخت داده شده و ارسال گردید. آنها اگر این مبالغ را در هر حسابی میخواستند قابل پرداخت بود و مشکلی وجود نداشت و انجام وظایف ما طبق خواسته آنها بوده است. لذا اگر ایرادی دیده میشد، در طول آن هفت ماه چرا عنوان نشد و حال که دولت عوض شده، ایران وارد میکنند؟
از طرفی ما در بازار تهران گاریهایی را میبینیم که افراد زحمتکش به عنوان حمال بر روی آن کار میکنند، اگر با آن شخص طرح دوستی و رفاقت بریزیم و روزی از آن رفیق 100 هزار تومان ...
تصویر صفحه پنجم
لازم به ذکر است سایت خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان هیچ گونه مسئولیتی در قبال محتوای نامه مذکور نداشته و تنها در انعکاس و انتشار این نامه از سوی امیر عباس سلطانی (نماینده بروجن)اقدام کرده است.
اخبار سیاسی - باشگاه خبرنگاران