اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
گریه و ضجه های «فرزانه» به جایی نرسید
سحرگاه دیروز مقابل زندان مرکزی اصفهان حرف، حرفِ مرگ و زندگی بود. طبق آنچه از قبل اعلام شده بود قرار بود فرزانه قصاص شود. پدر و مادر فرزانه شب قبل خواب به چشمانشان نیامده بود. آنها از چند ساعت قبل خودشان را جلوی در زندان رسانده بودند.
گوشهیی کز کرده و منتظر بودند. دل توی دلشان نبود. قرار بود دخترشان تا چند ساعت دیگر اعدام شود. پدر فرزانه مدام قدم میزد و کلافه بود. مادرش هم گوشهیی نشسته و دعا میخواند. آنها یک بار دیگر هم این شرایط را تجربه کرده بودند.
درست یک ماه قبل هم فرزانه پای چوبهدار رفت اما پدر شوهرش در حالی که طنابدار دور گردن عروس سابقش بود یک ماه برای ادامه زندگی به او مهلت داد. پدر و مادر فرزانه امیدوار بودند اینبار هم پدرشوهر سابق دخترشان به او فرصتی دوباره برای زندگی بدهد یا اینکه معجزهیی اتفاق بیفتد و دخترشان بخشیده شود.
بیم و امید یک لحظه پدر و مادر فرزانه را رها نمیکرد. زمان به سرعت برایشان میگذشت. چند دقیقه بعد خودرویی مقابل در زندان توقف کرد و مردی از آن پیاده شد. چهره مرد برایشان آشنا بود. او همان کسی بود که 11 سال قبل برای خواستگاری از فرزانه به خانه آنها رفت.
او پدرشوهر سابق فرزانه بود. مادر فرزانه با دیدن او به سالها قبل رفت. زمانی که دخترش در 15سالگی لباس عروسی به تن کرد و پای سفره عقد نشست. آن روز پدر شوهر فرزانه تور سفید را از روی تازه عروسش کنار زد تا برای نخستینبار او را ببیند. اما اینبار قرار بود عروسش را پای چوبهدار ببیند و طنابدار به گردنش بیندازد.
وقتی او پدر و مادر فرزانه را دید راهش را به سمت در زندان کج کرد. پدر و مادر فرزانه دوان دوان به دنبالش رفتند. پدر و مادر فرزانه به دست و پایش افتادند و شروع به التماس کردند. مادر فرزانه ضجه میزد تا شاید دخترش قصاص نشود. اما مرد در تصمیمش مصمم بود و خیلی سریع از جلوی آنها گذشت و وارد زندان شد.
دیگر هوا گرگ و میش شده بود. یک آمبولانس از در زندان گذشت و با بسته شدن در آهنی، شمارش معکوس آغاز شد. پدر و مادر فرزانه میدانستند این آمبولانس برای چه وارد زندان شده است. این نشان میداد تصمیم اولیای دم برای اجرای حکم جدی است. دیگر فقط یک معجزه میتوانست از اجرای حکم جلوگیری کند. مادر فرزانه فریاد میکشید تا شاید دخترش در آن سوی دیوارهای بلند زندان برای آخرین مرتبه صدایش را بشنود. هیچکس از داخل زندان خبر نداشت. معلوم نبود در آنجا چه اتفاقی افتاده و پدر شوهر فرزانه در آخرین لحظه چه تصمیمی گرفته است.
نور آفتاب از دیواره شرقی زندان پیدا شد اما هنوز به درستی معلوم نبود چه اتفاقی افتاده است. دیگر نایی برای مادر فرزانه باقی نمانده بود. او به دیوار تکیه داده و منتظر بود تا خبری از دخترش بیاید. بالاخره با روشن شدن هوا در آهنی بار دیگر باز شد. همان آمبولانسی که ساعتی قبل وارد زندان شده بود خارج شد اما اینبار فرزانه روی برانکارد آن آرام گرفته بود. پدر فرزانه سرش را بین دو دستش گرفته بود و اشک میریخت. وقتی آمبولانس از جلوی زندان دور شد دیگر امید این زن و شوهر برای دیدن دوباره دخترشان رنگ باخت.
فرزانه دخترش را ندید
مادر فرزانه که بعد از قصاص دخترش در شرایط روحی بدی به سر میبرد عصر دیروز درباره اجرای حکم گفت: یک روز پیش از اجرای حکم همراه شوهرم به زندان رفتیم. دخترم حال بدی داشت. گریه میکرد و قسم میخورد که بیگناه است. او میگفت قاتل «الف» است و او مجبور شده قتل را بر عهده بگیرد. او گفت خون شوهرش ناحق ریخته شده و حالا هم خودش بیگناه است. دخترم روی پاهاش بند نبود و به زحمت حرف میزد.
او میگفت آخرین خواستهاش پیش از اعدام دیدن دخترش است. او میگفت بعد از دستگیری فاطمه را ندیده و آخرین خواستهاش دیدن او است. ما هم این خواسته را به مسوولان و پدر شوهر فرزانه گفتیم اما فایدهیی نداشت و فرزانه تا آخر هم نتوانست دخترش را ببیند» این زن درباره اجرای مراسم قصاص نیز گفت: «من و شوهرم هر چه به دست و پای اولیای دم افتادیم فایدهیی نداشت. آنها قبول نکردند که دخترم را ببخشند دخترم به آخرین خواستهاش هم نرسید.»
از اجرا شدن حکم خوشحالم
در سوی دیگر پرونده پدرشوهر فرزانه قرار دارد که به گفته خودش شخصا حکم را اجرا کرد. او که پیش از گشوده شدن این پرونده رابطه خوبی با عروسش داشت دیروز چند ساعت بعد از اجرای حکم قصاص درباره چگونگی اجرای حکم گفت: «از اینکه این حکم اجرا شد خوشحالم چرا که بالاخره حق به حقدار رسید.» این مرد درباره لحظهیی که فرزانه را پای چوبهدار دید، گفت: «وقتی او را دیدم التماس و گریه میکرد اما کسی نبود که به حرفهایش توجه کند. التماسهایش بیفایده بود. او باید قصاص میشد. من خودم حکم را اجرا کردم.»
او درباره اینکه حالا بعد از اجرای حکم عروس سابقش چه احساسی دارد، گفت: «خوشحالم. چون عدالت اجرا شد. زمانی که پسرم را کشت باید فکر این روز را میکرد.» پدرشوهر سابق فرزانه درباره اینکه این ماجرا را چگونه برای نوه 8 سالهاش بازگو میکند نیز گفت: «به وقتش همهچیز را برای نوهام میگویم. او از دو سالگی پیش من است و از این به بعد هم پیش خودم میماند. این موضوع به خودم مربوط است که چه کار میکنم.»
فرزانه که در 15 سالگی با شوهرش احمد ازدواج کرده بود متهم بود روز 10 بهمن ماه سال 86 شوهرش را در خانهشان واقع در اصفهان به قتل رسانده است. او در مراحل مقدماتی بازجویی اتهام قتل را برعهده گرفت و گفت چون شوهرش به او تهمت میزد ناخواسته دست به چنین کاری زده است. به این ترتیب با درخواست خانواده احمد از سوی قضات شعبه 17 دادگاه کیفری استان اصفهان به قصاص محکوم و این رای نیز در دیوانعالی کشور تایید شد. با وجود تایید این رای، فرزانه یک ماه پیش در نامهیی گفت که قاتل شوهرش مردی بهنام «الف» است. او گفت: «الف» که دوست شوهرش بود قاتل اصلی است.
فرزانه در این نامه نوشت: «روز حادثه الف به خانهمان آمد و در حالی که شوهرم خواب بود او را کشت. او گفت همسرش را طلاق میدهد تا با من ازدواج کند. او من را مجبور کرد قتل را گردن بگیرم. الف گفت که اگر خودم را به عنوان قاتل معرفی کنم به خاطر بچهام قصاص نمیشوم. او علاوه بر این من را تهدید کرد که اگر این ماجرا را برای کسی بازگو کنم خودم و خانوادهام را میکشد. من هم از ترس قبول کردم. حالا میخواهم همهچیز را بگویم» .
با وجود این نامه به حرفهای فرزانه توجهی نشد و سرانجام پرونده او پای چوبهدار بسته شد.
یادداشت کوتاه عبدالصمد خرمشاهی وکیل قاتل
اعاده دادرسی هم کارساز نشد و پرونده زندگی فرزانه مرادی همراه با پرونده اجرای حکمش همزمان مختومه شدند. در این سطور مختصر سرآن ندارم که دوباره جزییات پرونده را کالبد شکافی کنم و دنبال نواقص شکلی و ماهیتی پرونده باشم چرا که دیگر موضوع از هر حیث اعتبار امر مختومه را پیدا کرده است. اما نکتهیی که ناگزیر هستم دوباره و دهباره روی آن انگشت بگذارم طرح این سوال است که چرا فرهنگ عفو و بخشش و گذشت در جامعه ما هر روز کمرنگ و کمرنگتر میشود؟
شکی نیست که قصاص حق ولی دم بود و او از حقی که قانون به او داده بود استفاده کرد و طبعا کسی معترض اعمال حق قانونی او نمیتواند باشد اما جای تعجب است که چرا پدرشوهر فرزانه بیاعتنا به وساطت و درخواست دهها و صدها نفر مبنی بر گذشت او از مرگ فرزانه باز عجولانه و مشتاقانه صندلیدار را از زیر پای فرزانه میکشد و راضی از گرفتن انتقام به زعم خود اعلام میکند که از این کار خوشحال است. چرا این همه اصرار بر عدم گذشت؟
ای کاش پدرشوهر فرزانه که یک بار هم چندی پیش تا پای چوبهدار او را برده و طعم تلخ مرگ را به او چشانده بود اینبار از مرگ فرزانه گذشت میکرد و اجازه میداد که او دوباره به آغوش زندگی بازگردد... دختر 9 ساله فرزانه که شش سال پیش پدرش را در این حادثه از دست داده بود اینبار نیز شاید با وجود میل باطنیاش مادرش را از دست رفته میبیند. به راستی پدر بزرگ او در آینده چه پاسخی به او خواهد داد؟
ویدیو مرتبط :
ضجه و گریه وزاری غیرمسلمانها برای ظهور منجی درتهران
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
عامل جنایت سعادتآباد به دار آویخته شد/گریه های مادر مقتول در دادگاه:کسی به داد پسرم نرسید
عامل جنایت سعادتآباد به دار آویخته شد/گریه های مادر مقتول در دادگاه:کسی به داد پسرم نرسید
پرونده قاتل سعادتآباد صبح امروز با اجرای حكم قصاص یعقوب مختومه شد.
صبح روز 6 آبان امسال، اهالی خیابانهای منتهی به میدان كاج واقع در منطقه سعادتآباد، در حالی با فریادهای كمكخواهی مردی جوان به خیابان آمدند كه تصور نمیكردند در روزهای آینده این واقعه نهتنها در تهران بلكه در سراسر ایران به نام حادثه «سعادتآباد» معروف شود.
مردم در خیابان، جوانی را مشاهده كردند كه توسط شخص دیگری به شدت مجروح شده و فرد ضارب به هیچكس اجازه دخالت برای نجات جوان مصدوم را نمیدهد و حتی با گذاشتن چاقو بر سینهاش تهدید به خودكشی میكرد.
بعد از گذشت دقایق طولانی از این حادثه، نه مردم و نه مأموران پلیس حاضر در صحنه به خود اجازه برخورد با عامل این جنایت را ندادند تا اینكه جوان مجروح مقابل چشمان مردم و مأموران پلیس جان داد.
حدود یك هفته از وقوع این حادثه گذشته بود كه كمكم برخی از مردم فیلمهایی را كه از نحوه قتل تهیه كرده بودند، روی سایتها قرار دادند تا واكنش مسئولان انتظامی و قضایی به آن آغاز شود.
چند روز از انتشار فیلم در اینترنت می گذشت كه یكی از مسئولان نیروی انتظامی مدعی شد 2 مأمور خاطی در حادثه سعادتآباد به دلیل سهلانگاری توسط مرجع قضایی دستگیر شدهاند.
البته نیروی انتظامی در تاریخ اول آذرماه با انتشار گزارشی درباره حادثه مدعی شد این دو مأمور در این قضیه قصوری نداشته و صحنه را هم مدیریت كردهاند و رسانههای گروهی به ناحق عملكرد ناجا را مورد هجمه قرار دادهاند.
* بررسی موضوع در كمیسیون امنیت ملی مجلس
كاظم جلالی، سخنگوی كمیسیون امنیت ملی مجلس در تاریخ 18 آبان به خبرنگاران گفت: موضوع درگیری دو جوان در میدان كاج سعادتآباد تهران كه منجر به مرگ فجیع یكی از آنها در برابر دیدگان مردم شد، در نشست مشترك اعضای كمیسیون امنیت ملی مجلس با مسئولان وزارت كشور و نیروی انتظامی بررسی میشود.
یك روز بعد از این اظهارات، جلالی دوباره در جمع خبرنگاران حاضر شد و به ارائه گزارش جلسه كمیسیون امنیت ملی با سردار ساجدینیا، جعفری دولتآبادی دادستان تهران و عبدالهی معاون امنیتی وزیر كشور پرداخت و گفت: ساجدینیا فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ در تشریح حادثه سعادتآباد گفت كه در این حادثه ساعت 9:56 صبح اولین تماس با پلیس 110 گرفته شد و بعد از آن نیز 19 تماس پیاپی با مركز پلیس گرفته شده بود.
وی افزود: رئیس پلیس تهران گفت كه 4 دقیقه بعداز اولین تماس، پلیس در محل حادثه حاضر شده و فرد مضروب را به بیمارستان شهید مدرس انتقال داده است به طوری كه یكی از ماموران پلیس با تهیه برانكارد فرد مضروب را به بیمارستان منتقل كرده است.
جلالی افزود: بر اساس گفته فرمانده نیروی انتظامی فرد مضروب در ساعت 5 عصر فوت میكند در حالی كه فرد مهاجم تا ساعت 10:20 در محل حادثه حضور داشته و با سلاح سرد اقدام به عربدهكشی میكرده است و بعد از ساعت 10:20 فرد مهاجم را به یك مغازه هدایت و دستگیر میشود.
جلالی تاكید كرد: این سوال كه چرا از ساعت 10 تا 10:20 فرد مهاجم در محل حادثه اقدام به رعب و وحشت كرده بود، وجود دارد و نمایندگان مجلس از فرمانده نیروی انتظامی سوال كردند كه چرا مامورین نیروی انتظامی به فرد مهاجم شلیك نكرده و یا با اسپری او را مورد هدف قرار نداده است.
وی با بیان اینكه سردار ساجدینیا قائل است از ساعت 9:56 تا 10:20 پلیس موفق به دستگیری فرد مهاجم و انتقال فرد مضروب به بیمارستان شده است، گفت: برخی از حاضرین در محل حادثه چنین اعتقادی ندارند و میگویند كه پلیس برای حضور در محل حادثه و دستگیری فرد متجاوز تعلل زیادی داشته است.
وی افزود: كمیسیون امنیت ملی مجلس كمیته داخلی را مامور كرده است كه گزارش میدانی از محل حادثه سعادتآباد را تهیه كند كه مسئول این گزارش آقای سروری است.
سخنگوی كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: فرمانده نیروی انتظامی تهران در پاسخ به سؤالات نمایندگان مبنی بر اینكه چرا افسر پلیس به فرد مهاجم شلیك نكرده است، گفته است كه در یكی از حادثهها افسر پلیس به فرد مهاجم شلیك كرده بود كه مامور ما به پرداخت 9میلیون دیه محكوم شد.
* اختلاف نظر ساجدینیا و معاون امنیتی وزیر كشور درباره نحوه برخورد با مهاجمان مسلح
جلالی افزود: فرمانده نیروی انتظامی تهران بر خلاف معاون امنیتی وزیر كشور معتقد است كه برای برخورد با مهاجمانی كه مسلح به سلاح سرد و گرم هستند، خلاء قانونی وجود دارد اما آقای عبدالهی معتقد است كه خلاء قانونی وجود ندارد و مشكل تفسیر قضات از قانون است.
* فیلم سعادتآباد 300 بار در رسانههای جهان پخش شد
بیژن نوباوه نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در هشتمین همایش بسیج و رسانه كه در مشهد مقدس برگزار شد، اهداف جنگ سایبری دشمن را ایجاد نگرش منفی مردم نسبت به نظام، القای ناامیدی، تهییج افكار علیه نظام، ایجاد شكاف بین جامعه و حاكمیت، تقویت روحیه اپوزیسیون و برجستهسازی برخی نقاط و مسائل در كشور دانست و گفت: برای مثال فیلم قتلی كه اخیراً در سعادتآباد تهران رخ داد تاكنون 300 بار از رسانههای جهان پخش شده است.
* آغاز محاكمه قاتل 24 روز بعد از قتل
با توجه به حساسیت فوقالعادهای كه بعد از این قتل در سطح جامعه ایجاد شد، رئیس قوهقضاییه دستور داد تا پرونده به صورت فوقالعاده و خارج از نوبت رسیدگی شود.
پرونده بعد از طی مراحل تحقیقاتی در دادسرای جنایی تهران، به دادگاه كیفری استان تهران ارجاع داده شد كه در تاریخ 30 آبان ماه به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی، رئیس شعبه 71 دادگاه كیفری، محاكمه متهم به صورت علنی و با حضور اهالی رسانه در مجتمع امام خمینی آغاز شد.
* پخش فیلم حادثه در دادگاه مادر مقتول را مجبور به خروج از دادگاه كرد
در ادامه جلسه رسیدگی فیلم منتشرشده از این جنایت در دادگاه پخش شد كه در هنگام پخش فیلم مادر مقتول به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و به همین دلیل به بیرون از دادگاه راهنمایی شد. وی حین خروج از صحن دادگاه در حالی كه به شدت گریه میكرد، مدعی بود كه پلیس در این صحنه تنها ایستاده و مرگ فرزند او را تماشا كرده است. متهم نیز حین پخش فیلم تحت تاثیر قرار گرفت و شروع به گریه كرد.
در صحنههای مختلف فیلم مشهود بود كه متهم بر خلاف اظهاراتش در دادگاه مبنی بر اینكه در صحنه حادثه فقط مقتول را میدیده است به وضوح با مردم حرف میزند و به آنها پرخاشگری میكند. او همچنین خطاب به مجروح گفت: به تو گفته بودم كه تو را خواهم كشت.
در این فیلم، صحنههای از حضور مأموران پلیس و مردم و تهدید به خودزنی متهم مشاهده شد.
* یعقوب: حماقت كردم به حرف كیمیا گوش دادم
یعقوب در مورد نقش كیمیا در این حادثه گفت: من ابتدا به خاطر علاقهای كه به كیمیا داشتم حرفی از او به میان نیاوردم و در مرحله بازپرسی نیز چیزی نگفتم اما حالا میبینم چرا دو جوان نابود شوند اما این زن به دنبال زندگی خود برود؛ بنابراین باید واقعیت را بگویم.
وی ادامه داد: او به من گفت كه یزدان صبح به دفتر میرود وگرنه من هیچ اطلاعی از رفتن او نداشتم. اگر او این مطلب را نمیگفت اصلا به صحنه حادثه نمیرفتم.
این متهم اضافه كرد: نمیدانم سعیده دنبال چهچیزی بود. البته من هم احمق بودم چراكه او همه را جادو میكرد. ای كاش به جای كشتن یزدان كیمیا را كشته بودم.
* كیمیا: قرار بود یعقوب با دریافت 100 میلیون كنار بكشد
كیمیا در جلسه محاكمه درباره نحوه آشنایی یعقوب و یزدان گفت: بعد از اینكه فهمیدم یعقوب از زندان آزاد شده است، قصد داشتم به هر نحوی از او دوری كنم حتی با خواهرم به شمال رفتم. اما یعقوب با من تماس گرفت و گفت از كارهایش پشیمان شده و دیگر قصد آزار و اذیت مرا ندارد.
كیمیا گفت: بعد از اینكه به تهران آمدم، یعقوب از من خواست با او به فرحزاد بروم اما من به خاطر ترسی كه از او داشتم از این كار امتناع كردم؛ او سراغ همكاران من رفت و از آنها پرسید آیا كیمیا با مرد دیگری ارتباط دارد كه گویا یكی از همكارانم گفته بود من با یزدان ارتباط دارم.
وی افزود: از آن روز به بعد از دفترم فرار كردم و یعقوب هم شماره یزدان را پیدا كرد. من از او شكایت كردم و قرار بود شنبه بعد از حادثه شاهدانم را به دادگاه ببرم. یعقوب با یزدان صحبت كرده بود و قرار بود 100 میلیون تومان پرداخت كند تا یعقوب دیگر سراغ من نیاید؛ یعقوب ابتدا این پیشنهاد را قبول كرد اما در ادامه منصرف شد.
كیمیا افزود: یزدان به من زنگ زد و مدعی شد كه برای اینكه یعقوب مرا رها كند، به دروغ به او گفته كه با من ارتباط دارد؛ همین حرف او باعث شد كه یعقوب به شدت عصبانی شده دست به این كار بزند.
* حكم دادگاه: قصاص یعقوب؛ تبرئه كیمیا
یك روز بعد از برگزاری جلسه دادگاه، حكم دادگاه درباره متهمان این پرونده صادر شد. یعقوب، متهم ردیف اول این پرونده به خاطر ارتكاب قتل، قدرتنمایی با چاقو و رابطه نامشروع با كیمیا به قصاص، 2 سال حبس و 174 ضربه شلاق محكوم شد.
كیمیا نیز ضمن تبرئه از اتهام معاونت در قتل عمدی، به علت ارتباط نامشروع با یعقوب به تحمل 100 ضربه شلاق محكوم شد.
* ارسال پرونده به دیوان عالی كشور
عزیزمحمدی قاضی این پرونده درتاریخ 27 آبان در گفتوگو با خبرنگار قضایی فارس، گفت: پرونده "یعقوب " قاتل حادثه سعادتآباد، امروز برای رسیدگی و اعلام نظر درباره حكم صادره به دیوانعالی كشور ارسال شد.
* دیوان عالی كشور: تأیید قصاص؛ نقض رابطه نامشروع
عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران در تاریخ 5 دیماه در نشست خبری با خبرنگاران با اشاره به این مطلب كه حكم متهم پرونده قتل در میدان كاج سعادتآباد به همان كیفیتی كه در حكم دادگاه بدوی به آن اشاره شده بود از سوی دیوان عالی كشور تایید شده گفت: البته درباره متهم ردیف دوم این پرونده كه اولیاء دم نسبت به مجازات وی اعتراض داشتند از سوی دیوان پذیرفته نشده است.
وی خاطرنشان كرد: قرارمان این است كه در صورت اینكه اولیاء دم تقاضای اجرای حكم قصاص داشته باشند این حكم هفته آینده به همان كیفیتی كه در حكم دادگاه بدوی به آن اشاره شده اجرا شود.
وی در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر زمان و نحوه اجرای حكم گفت: این حكم قرار است در ملأعام انجام شود اما از آنجا كه اجرای آن نیازمند مقدماتی است اجازه دهید در زمان مقرر موضوع به اطلاع خبرنگاران رسانهها برسد.
این در حالی بود كه بر اساس رأی صادره در دیوان عالی كشور، حكم دادگاه درباره محكومیت متهمان پرونده به اتهام رابطه نامشروع و تحمل 100 ضربه شلاق نقض شده بود.
* ارسال پرونده به دادسرای جنایی
بعداز برگشت پرونده از دیوان عالی كشور به دادگاه كیفری استان تهران، قاضی عزیزمحمدی بعد از بررسی رأی دیوان عالی كشور، در تاریخ 7 دیماه پرونده را به واحد اجرای احكام دادسرای جنایی تهران فرستاد.
شایعاتی درباره زمان اجرای حكم در بین رسانهها منتشر شده بود كه برخی مدعی بودند این حكم روز سه شنبه اجرا خواهد شد اما جابری قاضی واحد اجرای احكام این شایعات را نادرست خواند و ساعاتی بعد در گفتوگو باخبرنگار حوادث فارس، زمان اجرای حكم را صبح چهارشنبه اعلام كرد.
* اجرای حكم شلاق
باتوجه به اینكه در حكم صادره از سوی دادگاه، متهم محكوم به تحمل 74 ضربه شلاق درباره قدرتنمایی با چاقو شده بود، روز دوشنبه حكم شلاق این متهم اجرا شد.
*سعادتآباد؛ ایستگاه اول و آخر یك دوئل عشقی
بعد از گذشت 69 روز از زمان وقوع قتل و تشكیل پرونده موسوم به «سعادتآباد»، صبح امروز چهارشنبه 15 دیماه 1389 با حضور مسئولان مربوطه، یعقوب، متهم پرونده سعادتآباد به محل حادثه آورده و در ملاءعام به دار مجازات آویخته شد...../تحلیل:عصرایران