اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

کمین مرد نمایشگاه‌ دار برای دختر جوان


دختر جوان می‌گوید یک مرد نمایشگاه‌دار وی را به کمین شیطانی‌اش کشانده اما این مرد نمی‌پذیرد و اصرار بر بی‌گناهی دارد.

 ایران:  دختر جوان می‌گوید یک مرد نمایشگاه‌دار وی را به کمین شیطانی‌اش کشانده اما این مرد نمی‌پذیرد و اصرار بر بی‌گناهی دارد.

 دختر 19 ساله وقتی سوار خودروی دووی سفید مرد ابلیس شد، هرگز تصور نمی‌کرد پای در چه کمین هولناکی گذاشته است.


اوایل اسفندماه سال گذشته دختری جوان با مراجعه به دادیار موسوی از شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران با گریه از سرنوشت تلخی گفت و خواستار مجازات یک ابلیس شد.

 این دختر با بغض گفت: دو روز پیش برای خرید لباس به همراه دوستم به یک مرکز خرید در شرق تهران رفتیم.


هنگام بازگشت به خانه زمانی که منتظر تاکسی بودیم راننده یک خودروی دووی سفید جلوی ما ترمز کرد. از آنجا که نزدیک نیم ساعت بود کنار خیابان منتظر تاکسی بودیم و هوا کاملاً تاریک شده بود، به ناچار سوار خودرو شدیم.

دختر جوان ادامه داد: پس از مسافتی راننده به بهانه اینکه نیاز به تماسی فوری با دوستش دارد خواست تا تلفن همراهم را در اختیارش بگذارم. تلفن را به وی دادم تا اینکه به خانه‌مان رسیده و پیاده شدم.

 ساعت 10 شب بود که زنگ تلفن همراهم به صدا درآمد. وقتی گوشی را برداشتم مرد ناشناسی پشت خط بود و گفت راننده دووی سفید است که من و دوستم را به خانه رسانده است، وی به من پیشنهاد دوستی داد و حتی گفت که می‌توانیم با همکاری یکدیگر پولدار شویم، این جمله‌ای که گفت مرا وسوسه کرد و فردای آن روز ساعت 6 غروب در خیابان گلبرگ با وی قرار ملاقات گذاشتم و در آنجا سوار خودرویش شدم.


این مرد شیشه می​کشید حتی اصرار کرد من نیز همراهی‌اش کنم. ترسیدم و نپذیرفتم، هوا کاملاً تاریک شده بود. از وی خواستم که مرا به خانه برگرداند، اما به اصرارهایم توجهی نکرد.

 دچار توهم شده بود و با سرعت زیاد به سمت جاده حسن‌آباد قم حرکت کرد. وحشت کرده بودم و مرتب با گریه و زاری التماس می‌کردم که مرا به تهران برگرداند تا اینکه گوشه خلوتی توقف کرد و با زور و تهدید چاقو مرا تسلیم نیت شوم خود کرد. سپس با دزدیدن گردنبند، گوشواره طلا و 70 هزار تومان پول همانجا رهایم کرد و گریخت.


من هراسان خود را به یک کامیون رساندم و خواستم تا من را به تهران برساند، وقتی به خانه رسیدم باور نمی‌کردم به چه راحتی پای در دام مرد ناشناس گذاشته‌ام.

دادیار موسوی بلافاصله دستور داد تیمی از اداره 16 پلیس آگاهی وارد عمل شده و مرد فراری را ردیابی کنند.

کارآگاهان با تحقیق از دختر جوان موفق شدند اسفند سال گذشته مرد 30 ساله را در نمایشگاهش در خیابان گلبرگ به دام بیندازند.

این ابلیس وقتی با دختر جوان روبه‌رو شد چاره‌ای جز اعتراف ندید و به دادیار موسوی گفت: آن روز از سر دلسوزی دختر جوان را سوار خودرویم کردم. قبول دارم که شب هم با وی تماس گرفتم.

 اما وی به من پیشنهاد دزدی از سالخورده‌‌ها را داد و روز حادثه قرار شد که درخصوص نقشه دزدی با هم حرف بزنیم. همان‌طور که سرگرم صحبت بودیم ناگهان سر از جاده قم درآوردیم.


وی در ادامه گفت: قبول ندارم، در حال خودم نبودم و تصور نمی‌کنم تهدیدی در کار باشد الان هم بشدت از کار خودم پشیمان هستم.

با وجود ادعا‌های بی‌گناهی و با توجه به نتایج تحقیقات پلیسی و قضایی، این مرد باز تحت تحقیق است تا جزئیات سرنوشت دختر جوان فاش شود.       


ویدیو مرتبط :
چراغ جادو دختر جوان و مرد مسن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

طناب‌دار پایان عشق مرد 47 ساله به دختر جوان



طناب‌دار پایان عشق مرد 47 ساله به دختر جوان

ماجرای عشق مرد 47 ساله به دختر بیست ساله در حالی پایانی خونین به خود گرفت كه قضات شعبه 13 دیوانعالی كشور حكم قصاص مرد قاتل را تایید كردند.

رضا كه شهریور ماه 5 سال پیش دختر مورد علاقه‌اش را كه از خودش بیست و هفت سال كوچك‌تر بود به قتل رساند به زودی پای چوبه‌دار قرار خواهد گرفت.

حوادث - به گزارش اعتماد، ماجرای قتل سمانه بیست ساله به ساعت 7 بعد از ظهر روز چهارم شهریور ماه سال 87 باز می‌گردد.

زمانی كه ماموران كلانتری 128 تهران نو طی یك تماس تلفنی از وقوع قتلی در خیابان زاهد‌گیلانی در دوشان تپه با خبر شدند با اعلام موضوع به بازپرس كشیك قتل تیمی از عوامل تشخیص هویت و اكیپ حفظ صحنه وارد عمل شدند.

در بررسی‌های اولیه مشخص شد دختر جوانی حدودا بیست ساله به حالت دراز كش كنار تخت خواب خود در خانه افتاده است و چند قطره خون نیز در كنار جسد او مشاهد می‌شود. در بازرسی از جسد مشخص شد شیاری روی گردن متوفی وجود دارد كه نشان می‌دهد وی با طناب خفه شده است.

پس از آنكه بررسی‌های اولیه از جسد و محل قتل صورت گرفت به دستور بازپرس اصغر‌زاده رییس وقت شعبه دوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران پرونده جهت رسیدگی در اختیار كارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

تحقیقات ماموران از خانواده مقتول سرنخی را به دست كارآگاهان داد كه گره این معمای جنایی را برای آنها گشود.

خانواده سمانه به ماموران گفتند كه دخترشان با مردی به نام رضا در ارتباط است و قرار است كه با هم ازدواج كنند اما از زمانی كه سمانه كشته شده است رضا هم دیگر سر و كله‌اش پیدا نیست.

با به دست آمدن این سرنخ ماموران دستگیری رضا را در دستور كار خود قرار دادند و در نهایت سه روز پس از وقوع قتل موفق شدند او را دستگیر كنند.

رضا پس از دستگیری به قتل سمانه اعتراف كرد. او در جریان بازجویی‌ها گفت: زمانی كه با سمانه آشنا شدم او فقط 15 سال سن داشت.

من خیلی به او علاقه داشتم و می‌خواستیم كه با هم ازدواج كنیم. اما بعدا موضوعاتی پیش آمد كه من تحمل آنها را نداشتم.

او در ادامه گفت: سمانه چندین بار با من درد‌ دل كرده بود و گفته بود كه شوهر خواهر‌هایش او را مورد اذیت و آزار قرار داده بودند.

بعد از چند وقتی كه كار‌های سمانه را زیر نظر داشتم متوجه شدم او با پسر‌های دیگری هم در ارتباط است. او كار‌های خلاف عفت می‌كرد و زمانی هم كه به او اعتراض می‌كردم با مادرش علیه من دست به یكی می‌كردند و با من بحث و جدل می‌كردند.

رضا درباره روز جنایت نیز گفت: دیگر طاقتم طاق شده بود با همه این مسائل باز هم سمانه را دوست داشتم و می‌خواستم با او ازدواج كنم اما او نه با من ازدواج می‌كرد و نه دست از این كارهای خودش بر می‌داشت.

من هم تصمیم گرفتم او را بكشم تا از این درد و ناراحتی راحت شوم.

آن روز زمانی كه خانواده سمانه در خانه نبودند نزد او رفتم و باز هم با هم درگیر شدیم من هم طناب رخت را برداشتم و آن را دور گردنش پیچیدم آنقدر فشار دادم كه سمانه آرام شد. بعد از آن هم طناب را داخل سطل زباله انداختم.

پس از تكمیل تحقیقات این پرونده با صدور كیفر خواستی به شعبه 113 دادگاه كیفری استان تهران ارسال شد تا برای جلسه محاكمه تعیین وقت شود.

جلسه رسیدگی به این پرونده ششم مهر ماه سال 90 در شعبه 113 به ریاست قاضی محمد سلطان همتیار برگزار شد و قضات دادگاه پس از شور رای به قصاص رضا دادند.

این حكم هفته گذشته توسط قضات شعبه 13 دیوانعالی كشور تایید شد و برای اجرای احكام به واحد مربوطه دادسرای جنایی تهران فرستاده شده است./اعتماد