اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
پدیده منچستر بر سر 5 راهی ملیتی!
ژان کیندرمن مربی سابق عدنان یانوزاج ستاره جدید منچستریونایتد، ادعا کرد که پدر این بازیکن در مورد آینده اش از جمله کشوری که برای آن بازی خواهد کرد، تصمیم گیری می کند.
البته بلژیکی ها پیش از بقیه دست به کار شدندو او را به تیم ملی کشورشان دعوت کردند اما باشگاه منچستریونایتد با رد این دعوت، اعلام کرد که این بازیکن در حال حاضر نمی تواند در مورد آینده اش در رقابت های ملی تصمیم گیری کند.
در این بین، کیندرمن که زمانی مربی یانوزاج در تیم نوجوانان اندرلخت بود، اعلام کرد تصمیم نهایی در مورد آینده این بازیکن، برعهده پدر اوست: «وقتی او کوچکتر بود، پدرش مانع از حضور او در تیم های ملی جوانان می شد. او می توانست بارها برای تیم های زیر 15 سال و زیر 16 سال بلژیک بازی کند اما پدرش تنها می خواست او روی تحصیلات و بازی هایش در اندرلخت تمرکز کند.»
یانوزاج پیش از پیوستن به منچستریونایتد، 6 فصل برای اندرلخت بازی کرد و در نهایت با انتقالی 300 هزار پوندی راهی انگلیس شد. او فصل گذشته چند بازی برای تیم ذخیره های منچستریونایتد انجام داد اما با حضور مویس، شرایط برای او تغییر کرد و جایگاه بهتری در تیم اول باشگاه پیدا کرد.
کیندرمن ادامه داد: «او شروع بسیار تاثیرگذاری داشت. شما چنین استعدادی را هر سال نمی بینید. او به خاطر مهارت های تکنیکی اش چنین درخششی داشت؛ توانایی اش در حفظ توپ، اینکه همیشه آماده حرکت است و هوش بالایی در بازیخوانی دارد. او وقتی سه سال قبل از اندرلخت جدا شد، از نظر فیزیکی بسیار کوچک بود. من اکنون در او یک ورزشکار واقعی می بینم. او وقتی از ما جد شد، یک پسربچه بود.»
مایکل کریک، هافبک باتجربه منچستریونایتد هم مطمئن است که یانوزاج می تواند به بازیکن بزرگی تبدیل شود: «چنین شروعی برای یک بازیکن جوان معنای زیادیدارد. از این به بعد توجهات زیادی روی او خواهد بود. او جوان است، باید چیزهای زیادی یاد بگیرد و آن هم خیلی سریع. من مطمئنم که او از پس این کار برمی آید. بازیکنان جوان ظهور می کنند و همه چیز خیلی سریع برایشان تغییر می کند. زندگی آنها یک شبه عوض می شود؛ انتظارات زیادی از آنها به وجود می آید و فشار زیادی به آنها وارد می شود. آنها باید مسئولیت بیشتری برعهده بگیرند اما او در باشگاه مناسبی است و نگرش خوبی به کارش دارد. او می تواند در مسیر درست باقی بماند. من وسایر بازیکنان باتجربه دیگر می توانیم به عنوان الگو. باشیم و به بازیکنان جوان مسیر درست را نشان بدهیم.»
ویدیو مرتبط :
پدیده 18 ساله منچستر
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پدیده ای به نام والدین سر راهی!
به مدد کارتونها و فیلمهای تلویزیونی دهه ٦٠ خیلیها با موضوع کودکان سرراهی آشنا هستند؛ نوزادانی که توسط والدین فقیرشان در سبدی کوچک با یک یادداشت پشت در خانه فردی پولدار یا گوشه خیابانی گذاشته میشدند تا آیندهای احتمالا مطلوبتر برایشان رقم بخورد. حالا اما آنطور که مسئولان سازمان بهزیستی استان تهران خبر دادهاند، جامعه ما با پدیده «والدین سرراهی» مواجه است.
خبر اولیه در اینباره را احمد دلبری، مدیرکل سازمان بهزیستی تهران، اعلام کرد و گفت: «بهدلیل مشکلات مالی، تعداد سالمندان مجهولالهویه افزایش یافته است و پیشنهاد میشود مراکزی که از سالمندان نگهداری میکنند در بخشهایی معاف از مالیات شوند تا دست آنها برای حمایت از سالمند بازتر شود». طبق گفته مدیرکل سازمان بهزیستی تهران درحالحاضر ٦٤ آسایشگاه شبانهروزی نگهداری از سالمندان در تهران، وجود دارد که چهارهزار و ٥٠٠ سالمند در این مراکز زندگی میکنند. از این تعداد ٩٠٠ نفر، سالمندان مجهولالهویه هستند. آقای دلبری همچنین گفته است: «ما نگران مسئله این سالمندان هستیم چراکه تعداد سالمندان مجهولالهویه در حال افزایش است».
سالمندان مجهولالهویه طبق تعریف به افرادی گفته میشود که در گوشهوکنار شهر، مانند مبادی ورودی شهر، کنار ترمینالها، امامزادهها، پارکها و... رها شدهاند و به دلایل مختلف هیچ اطلاعی از هویتشان در دست نیست، اینکه نامشان چیست، چندسال دارند و اهل کجا هستند. این را محمدرضا اسدی، معاون توانبخشی بهزیستی استان تهران، در گفتوگو با «شرق» گفته است. علاوهبراین سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، نیز در این رابطه اینطور توضیح میدهد: «سالمندان مجهولالهویه و بیسرپناه، بخشی از سالمندانی هستند که درواقع به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند و بهناچار و ناخواسته زندگی بیهویت در خیابان را ترجیح میدهند چون چارهای جز این برایشان باقی نمانده است. بخشی هم سالمندانی هستند که دچار بیماریهایی هستند و این بیماریها باعث شده نتوانند در خانواده زندگیشان را ادامه دهند، این افراد ممکن است افرادی مبتلا به آلزایمر یا بیماریهای روانی باشند که همین نیز تشخیص هویتشان را مشکل کرده است، به این موارد باید افرادی را که خانواده یا نزدیکانی ندارند که از آنها نگهداری کنند را نیز اضافه کنیم».
مجموعه افرادی که حسن موسویچلک، از آنها یاد کرد، یا با دست نزدیکان و اعضای خانوادهشان یا با پای خودشان به خیابان و پارکها زدهاند تا جاهایی مثل آسایشگاههای عمومی سالمندان آنها را پذیرش کنند. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در توضیح این بخش از گفتههای خود نیز میگوید: «واقعیت این است که یکی از مشکلاتی که در سالهای اخیر جامعه ما با آن مواجه شده است، معضل افراد بیسرپناه و بیخانمان است که سالمندان بیسرپناه و مجهولالهویه یک بخش از آنها هستند.
نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که در جامعه ما ساختار خانواده به صورت کلی به شکل خانوادههای هستهای تبدیل شده و مثل گذشته پدربزرگها و مادربزرگها جایگاه خود را در این خانوادهها ندارند. طبیعتا در چنین شرایطی ما دچار این مشکل شدهایم که اعضای خانواده نسبت به بزرگترهای خودشان مثل گذشته احساس مسئولیت نمیکنند، همه اینها یک پیام تلخ دارد و آن اینکه به استثنای موارد افراد دارای بیماری، باید گفت اخلاق در جامعه ضعیف شده است، چراکه ما به جایی رسیدهایم که حاضر هستیم سالمندانمان که پیشرفت و زندگی امروزمان محصول کار آنها بوده را به این شکل در گوشه خیابان رها کنیم».
موسویچلک همچنین در ادامه میافزاید: «البته باید این نکته را نیز در نظر داشت، با نگاهی به وضعیت سنی جامعه متوجه میشویم که جمعیت سالمندان ایران در حال افزایش است. افزایش جمعیت هر گروه سنیای هم میتواند منجر به افزایش مشکلات آن گروه شود. بخشی دیگر از مشکل هم البته مربوط به مشکلات مالی است و نظام حمایتی کشور ما نیز آنقدر قوی نیست که بتواند پوشش حمایتی مناسبی از این گروه انجام دهد. یعنی حتی در جایی که سالمندان نیازمند و نه مجهولالهویه را شناسایی میکنیم مقدار کمکی که به آنها میشود اصلا کافی نیست. نظام بیمهای ما هم نظام بیمهای فراگیر و کارآمدی نیست که سالمندان ما را به اقتضای سالمندیشان حمایت کند. نبود این نظام حمایتی و بیمهای مشکلاتی را برای خانوادهها و تأمین هزینههای آنها به وجود آورده است».
وی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما مشکلات اقتصادی بیشتر در بروز این معضل تأثیرگذار بوده یا مشکلات اجتماعی و اخلاقی نیز گفت: «به اعتقاد من مشکلات حوزه اقتصاد در این بخش مشکلی کلیدی است اما همه ماجرا نیست، همین الان با نگاهی به وضعیت بسیاری از افرادی که در آسایشگاههای سالمندان نگهداری میشوند میتوان فهمید بسیاری از آنها افرادی هستند که خانوادههایشان تمکن مالی کافی دارند، به همین دلیل من میگویم بخش عمده بهدلیل مسائل اقتصادی نیست بلکه دلیلش فرار از مسئولیت است و کوتاهی ما در انجام وظایفمان در قبال سالمندان».
اگرچه رئیس انجمن مددکاری ایران نقش مسائل اقتصادی در بروز این پدیده را کمتر از بُعد اجتماعی ماجرا میداند اما نگاهی به آمار و ارقام اعلامشده در زمینه هزینههای نگهداری از افراد سالمند و سالمندان بیمار و همچنین میانگین توان مالی خانوادههای ایرانی ممکن است بخش دیگری از وجوه این موضوع را روشن کند.
براساس آخرین آمار اعلامشده از سوی مدیرعامل مؤسسه خیریه کهریزک که در وبسایت این آسایشگاه خیریه سالمندان منتشر شده است: «در سال ١٣٩٢ هزینه نگهداری هر سالمند حدود یک میلیون و ٥٠٠هزار تومان در ماه بود که پیشبینی میشود این رقم افزایش یابد».
از طرفی دیگر نگاهی به آمارهای اعلامشده در وبسایت مرکز آمار ایران، نشان میدهد متوسط هزینه و درآمد سالانه یک خانوار شهری در سال ٩٢ و متوسط هزینه ماهانه خانوار شهری حدود یک میلیون و ٧١٧ هزار تومان و درآمد خانوار شهری حدود یک میلیون و ٧٠٣ هزار تومان بوده است.
محمدرضا اسدی، معاون توانبخشی بهزیستی استان تهران، در بخش دیگری از گفتوگوی خود با «شرق» در توضیح جزئیات و فرایند رهاشدن، پیداکردن و در نهایت واگذاری آنها به مراکز شبانهروزی نگهداری سالمندان نیز اینگونه توضیح داد: «روند کار به این شکل است که افرادی شامل کارتنخوابها یا بیپناهان که در پارکها و معابر و مبادی شهر رها میشوند را با هدف ساماندهی، مأموران کلانتری جمعآوری میکنند و پس از آن با حکم قضائی به سامانسراهای شهرداری داده میشوند، در آنجا هم این سامانسراها چارت خودشان را دارند و اول این افراد را اسکان میدهند، پس از آن، از آنها تستهای آزمایشگاهی برای تشخیص بیماریهای احتمالی میگیرند و آن تعدادی که ممکن است بیماریهایی داشته باشند را وارد قرنطینه میکنند و بعد بقیه تفکیک میشوند. افراد بیسرپناه و مجهولالهویه ممکن است معلولیت داشته باشند که بسته به معلولیتشان با حکم قضائی به اداره پذیرش و هماهنگی بهزیستی تحویل میشوند. در مرحله بعد این افراد برای نگهداری به مراکز بخش خصوصی نگهداری از سالمندان که طرف قرارداد سازمان هستند تحویل داده میشوند».
وی در ادامه میافزاید: «براساس قوانین، به صورت ماهانه به ازای هر فرد مجهولالهویه ٥٦٠ هزار تومان برای نگهداری آنها به این مراکز بخش خصوصی داده میشود که این هزینه را بهزیستی به این مراکز میپردازد، این هزینه در قالب یارانه داده میشود که به ازای هر فرد مجهولالهویه ٢,٥برابر فرد عادی یارانه به این مراکز داده میشود».
اسدی همچنین درباره اینکه آیا این معضل تنها مربوط به استان تهران میشود یا خیر نیز میگوید: «بههیچوجه نمیتوان گفت این مشکل فقط مشکل استان تهران است، بیشتر افرادی که به این شکل جمعآوری میشوند، در مبادی ورودی شهر و اطراف ترمینالها رها میشوند؛ ممکن است نهایتا تا ٢٠درصد اهل همین استان باشند و بخش عمدهای از خارج از استان به اینجا آورده میشوند. یعنی در حقیقت این افراد از استانهای دیگر به ما تحمیل میشوند».