اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نخبه علمی که معتاد و سارق شد!


من نخبه علمی بودم الان در زندان با سارقان و معتادان صبح را به شب می رسانم. کله شقی خودم باعث شد تا از یک نخبه علمی به یک معتاد کارتن خواب سارق تبدیل شوم. اینها بخشی از اعترافات پسر 36 ساله ای است که چند ماهدقبل به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو دستگیر شد.

خبرگزاری میزان: ای کاش با خانواده ام لج نمی کردم و به خاطر یک انتخاب اشتباه درس و کانادا را رها نمی کردم. من از بهترین دانشگاه کانادا و ایران به جایی رسیدم که شب را در خیابان ها می خوابیدم.
 
اینها بخشی از اعترافات پسر 36 ساله ای است که چند ماهدقبل  به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو  دستگیر شد.

در ادامه گفتگو با این متهم را می خوانید.
 
خودت را معرفی کن؟

ایمان 36 ساله هستم.
 
چقدر درس خواندی؟


لیسانسم را در رشته شیمی از دانشگاهی در کانادا گرفتم و به ایران آمدم. در کنکور کارشناسی ارشد نیز با رتبه 19 در دانشگاه معروف رشته های مهندسی ایران قبول شدم. من چند طرح و مقاله بین المللی داشتم و جزو نخبه های کشور هستم.
 
مگر می شود یک نخبه علمی سارق شود؟


همه بدبختی هایم از لج و لجبازی با خانواده ام شروع شد. من در خانواده ای بزرگ شدم که همه دکتر و مهندس بودند. من هم علاقه خاصی به درس داشتم اما عاشق شدم و زندگی ام رو به نابودی رفت.
 
کسی با عاشقی نابود نشده است.

قصه من فرق دارد. من علاوه بر گرفتن مدرک به دلیل اینکه زبانم خوب بود تدریس خصوصی می کردم. 5 سال قبل عاشق یکی از شاگردانم شدم. از آن روز بود که مخالفت های خانواده ام با من آغاز شود.

بعد چه شد؟

خانواده ام مدعی بودند دختر جوان در حد خانواده ما نیستند و با ازدواج من و مریم مخالفت کردند. هرکاری از دستم بر می آمد انجام دادم تا خانواده ام را متقاعد کنم. اما موفق به این کار نشدم و مجبور شدم دختر مورد علاقه ام را فراموش کنم.

پس چرا الان در زندان هستی؟


چون معتاد شدم و به خاطر اعتیاد خانواده ام من را طرد کردند.
 
چگونه به سمت اعتیاد رفتی؟

من رشته شیمی حوانده بودم به همین خاطر از روی کنجکاوی در خانه دست به تولید مخدر شیشه زدم تا آن را امتحان کنم. بعد از تولید شیشه چندباری آن را کشیدم و حس خوبی داشتم. تمام غم هایم را فراموش کردم. تا اینکه بعد از سه ماه وقتی به خودم آمدم متوجه شدم اعتیاد شدید دارم و نمی توانم بدون شیشه زندگی کنم.
 
خانواده ات چه واکنشی نشان دادند؟

وقتی فهمیدند من شیشه ای شده ام و درس را رها کرده ام من را طرد کردند و از خانه بیرون انداختند.
 
به کجا رفتی؟

به خیابان به همین خاطر پنج سال کار من خوابیدن در خیابان، پارک و جوب بود. حتی چندماهی در وسط اتوبان می خوابیدم.
 
در این مدت هزینه خوراک و مواد را چگونه تامین می کردی؟


در میان زباله ها پلاستیک جمع می کردم و با فروش آن هزینه غذا و موادم را تامین می کردم.
 
چرا دستگیر شدی؟

به خاطر سرقت لوازم داخل خودرو دستگیر شدم.
 
چه شد به فکر سرقت افتادی؟

دیگر از کارتن خوابی خسته شده بودم به همین دلیل با پیشنهاد مرد سارقی به نام حبیب تصمیم گرفتم در قبال جای خوابی که او به من می دهد در سرقت ها کمکش کنم.
 
چند سرقت انجام دادی؟


من در هفت سرقت با حبیب همکاری داشتم که آخرین بار گشت پلیس سر رسید و ما را دستگیر کرد.
 
ارزشش را داشت؟

یاد گرفته ام اشتباهاتم را بپذیرم. من برای داشتن جای خواب امن بعد از پنج سال در به دری حاضر شدم در سرقت به حبیب کمک کنم و حالا باید تاوان اشباهم را بدهم.
 
حرف آخر...


این چندماه زندان من را تغییر داد. تنوانستم اعتیادم را ترک کنم و به اشتباهاتم پی ببرم. می خواهم بعد از پاک شدن کامل به پیش خانواده برگردم. پنج سال از زندگی ام را راحت از دست دادم اما می خواهم آینده ام را بسازم.


ویدیو مرتبط :
مخترع و نخبه علمی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سارق معتاد، گوش دختر 6 ساله را پاره کرد



سارق معتاد، گوش دختر 6 ساله را پاره کرد

مردی که از دختران خردسال سرقت می‌کرد، در جریان یکی از دزدی‌ها لاله‌های گوش‌ دختری شش‌ساله را پاره کرد تا گوشواره‌های او را بردارد. 

حوادث - به گزارش شرق، یکی از کارگران شهرداری، ساعت16 روز 29 اردیبهشت در حال انجام نظافت در خیابان شهید مصطفوی بود که متوجه سرقت گردنبند طلای دختربچه پنج‌ساله‌ای شد.

کارگر شهرداری که حسینعلی نام دارد با شنیدن صدای گریه و دیدن صحنه سرقت گردنبند دختربچه به سمت سارق رفت و ضمن درگیری با وی این سارق را که چاقو در دست داشت، دستگیر کرد و بلافاصله موضوع را از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی به کلانتری کهریزک اعلام کرد.

متهم 52ساله که عروج نام دارد، در بازجویی‌های مقدماتی به انجام سرقت اعتراف کرد و به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران معرفی شد. او در بازجویی‌های تخصصی ادعا کرد فقط همان یک مورد سرقت را انجام داده و جرم دیگری مرتکب نشده است.

با این حال کارآگاهان با بررسی سرقت‌های مشابه، موفق به شناسایی چندنفر از دختربچه‌های پنج ‌تا هفت‌ساله شدند که طلاجات آنها توسط متهم سرقت شده بود.

یکی از این کودکان که دختر شش‌ساله‌ای است، به محض دیدن عروج دچار وحشت شد و خودش را پشت پدرش پنهان کرد. او بعد از اینکه آرام‌تر شد به کارآگاهان گفت این مرد در حین سرقت گوشواره‌هایش، لاله‌های گوش او را پاره کرد.

پدر این دختر گفت: «رفتار سارق باعث ایجاد ترس‌های شبانه در فرزندم شده است. به‌گونه‌ای که در چند شب اول، دخترم در خواب جیغ می‌کشید.» این در حالی بود که دختربچه ابتدا از دیدن متهم دستگیرشده وحشت داشت و خود را پشت پدرش مخفی می‌کرد. 

بنا بر این گزارش سرهنگ‌آریا مرتضی‌رستمی، رییس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران ضمن اشاره به اعتیاد متهم به مصرف موادمخدر، گفت: «تحقیقات از متهم در مراحل مقدماتی قرار دارد و با توجه به شناسایی تعدادی از مالباختگان در مناطق امین‌آباد، باقر‌آباد و کهریزک، تحقیقات برای شناسایی دیگر مالباختگان احتمالی در دستور کار قرار گرفته است و از شکاتی که فرزندشان به این شیوه و شگرد مورد سرقت طلاجات قرار گرفته است دعوت می‌شود برای شناسایی متهم به پایگاه نهم پلیس آگاهی مراجعه کنند.»/شرق