اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
نبش قبر شهید نواب را چه کسی انجام داد؟
مهدی طالقانی فرزند شهید طالقانی درگفتوگویی اعلام کرده بود: «قبل از تخریب مسگرآباد مرحوم ناصر زرباف و شیخ جعفر شجونی و یک نفر دیگر موفق میشوند 3 تا از جنازهها را خارج کنند. یعنی جنازه شهید نواب، شهید سید محمد واحدی و شهید ذوالقدر را و با اجازه آیتالله مرعشی نجفی به وادیالسلام قم منتقل کردند.»
پارسینه در همین زمینه برای شنیدن جزئیات بیشتر به گفتوگو با حجتالاسلام جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز پرداخته که در ادامه میخوانید:
* آقای شجونی شما جنازه شهید نواب صفوی را از قبر خارج کردید؟
در سال 1334 بنده با شهید نواب صفوی در زندان بودیم. یک روز صبح آمدند و یک روزنامه جلوی ما گذاشتند و گفتند بفرمایید این هم رهبران شما و دیدیم که چهار نفر را تیرباران کرده بودند.
بعد از مدتی ما از زندان آزاد شدیم و دیدیم که جنازه این شهدا را در مسگرآباد به خاک سپرده بودند. بعد از چند سال خواستند آن قبرستان را پارک کنند که ما از رفقای فدائیان اسلام رفتیم و نبش قبر کردیم. البته بنده با یکی دیگر از رفقا پشت دیوار قبرستان نگهبانی میدادیم و چند نفر دیگر از رفقا به داخل قبرستان رفتند و نبش قبر کردند.
سپس دوستان جنازه شهید نواب را به قم بردند اما در قم جنازه راتحویل نگرفتند. بعد از آن نزد آیتالله مرعشی نجفی رفتند و ایشان دستور داد که استخوانها را تحویل بگیرند و استخوانها برای آقای حسینی است و با این نام ایشان را در وادیالسلام قم دفن کردند اما پس از مدتی روی قبر، نام نواب صفوی را نوشتند و در حال حاضر نیز یک گنبد سبز زیبایی دارد.
* آیا خاطره دیگری از شهید نواب صفوی دارید؟
ایشان فرد بزرگواری بود و خاطره از ایشان بسیار است. اگر رفقای شهید نواب صفوی مریض میشدند ایشان نذر میکرد که اگر حال آنها خوب شود برای مثال سه روز کمک پیر زنی کند که بنایی میکرد.
ایشان چندین بار به زندان رفتند و با رژیم شاه دشمن بود و وضع مالیاش بسیار پریشان بود. یک آقایی بود به نام حاجی خان که یک جفت قالیچه داشت. این قالیچه برای آقای نواب صفوی همیشه در گرو بود. خدا لعنت کند شاه را، خدا لعنت کند تیمسار بختیار و تیمسار آزموده را که این مردان خدا را اعدام کردند.
ویدیو مرتبط :
نبش قبر یاسر عرفات انجام شد
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پسری در تعقیب مرگ با سرانجام نبش قبر!
پسری در تعقیب مرگ بود!
باوركردنی نیست كه یك پسر با پای خود به تعقیب مرگ دویده باشد. این ماجرای عجیب به مرگ مرد جوانی برمیگردد، كه دو سال پیش همه را شگفت زده كرد. پسر جوان كه همراه مادرش برای زیارت از روستایشان در شوشتر خارج شده بود، هیچ وقت فكر نمیكرد سایه مرگ اینگونه همسفرش شده باشد.
به گزارش ایران غلامرضا 16 تیرماه سال 89 همراه مادرش راهی سفر شد و در میانه راه سرنوشتی عجیب راهش را از كاروان جدا كرد. اتوبوس حامل زائرین برای نماز و ناهار در شهر پلدختر توقف كرده بود و مرد جوان هم مانند دیگران از خودرو خارج شده بود اما تعلل غلامرضا بیش از حد بود و وقتی به سوی خودرو آمد، خبری از كاروان و مادرش نبود.
مرد جوان كه به خاطر تنها گذاشتن مادر پیرش بشدت ناراحت شده بود، با تماس تلفنی با راننده اتوبوس خواست تا در شهر بعدی توقف طولانی تری داشته باشند تا وی هم بتواند به گروه ملحق شود. این توقفها با وجود طولانی شدن ثمری نداشت و پسر 24 ساله با گذر از چند شهر هم نتوانست بموقع به اتوبوس كاروان برسد.
آخرین محل قرار غلامرضا با راننده اتوبوس در حرم امام خمینی(ره) بود و با وجود توقف طولانی مدت، باز هم از مرد جوان خبری نشد. این تأخیرها باعث شد تا زائرین به راهشان ادامه دهند و بعد از رسیدن به مقصد بود كه دلشورهای عجیب به جان مادر پیر غلامرضا افتاد.
حل معما سه هفته از این ماجرا میگذشت كه مردی به شعبه یازدهم دادسرای شهرری رفت و ادعای عجیبی را مطرح كرد.
پیرمرد به بازپرس نوفرستی گفت: از سه هفته پیش پسرم ناپدید شده و هیچ كس از سرنوشت وی خبری ندارد. غلامرضا از كاروان جا مانده بود و برای رسیدن به مادرش چند شهر را پشت سر گذاشته اما درست بعد از آخرین قرار پسرم دیگر به تماسهای ما جواب نداد و تلفنش خاموش شد. نگرانی عجیبی به دل ما افتاده بود و باعث شد تا از شهر زیارتی و از شهر خودمان به سمت تهران، شهر به شهر جلو برویم و در همه بیمارستانها و پزشكی قانونی به دنبال پسرمان باشیم تا اینكه در پزشكی قانونی كهریزك با عكس جسد وی روبه رو شدم و فهمیدم حادثهای تلخ وی را در كام گرفته است.
غلامرضا قربانی یك حادثه رانندگی شده بود و با انتقال به بیمارستان هفتم تیر همه توانش را برای مقاومت در برابر شدت جراحات از دست داده بود. مرد 24 ساله با عنوان ناشناس به پزشكی قانونی منتقل و بعد از گذشت 12 روز از حادثه به خاطر عدم ظرفیت سردخانه به صورت گمنام در بهشت زهرا(س) دفن شده بود.
پدر غلامرضا بعد از پی بردن به این موضوع، به دادسرا رفت تا درخواست عجیبی را مطرح كند. پیرمرد از بازپرس نوفرستی خواست تا به خاطر رعایت آداب و سنتهای قبیله شان و همچنین كم كردن از ناراحتی روحی خانواده، دستور نبش قبر و انتقال جسد مرد جوان به روستایش صادر شود. با توجه به مطرح شدن این موضوع از سوی بازپرس نوفرستی نامهای به دفتر یكی از مراجع تقلید فرستاد و خواستار حكم شرعی شد. پاسخ شرعی مرجع عظام كه نبش قبر را با توجه به عدم اجازه پدر غلامرضا برای دفن، مجاز دانسته بود، خیلی زود كارساز شد و با گذشت حدود یك ماه از خاكسپاری، پیكر مرد جوان با هماهنگی لازم و حضور مأموران پلیس از قبر بیرون آورده و به زادگاهش در شوشتر انتقال داده شد.
بعد از این مرحله، عامل این حادثه تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و بعد از گذشت یك سال از ماجرا، با وجود تحقیقات گسترده هیچ نشانی از وی به دست نیامد. با توجه به اینكه هیچ مشخصات دقیقی از خودرو و راننده متخلف آن در دست نبود، بازپرس نوفرستی دستور پرداخت دیه از صندوق دولت را صادر كرد./ایران