اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مهمترین رویداد ژئوپولتیکی 2014 چه خواهد بود؟



اخبار,اخبار سیاست خارجی,مهمترین رویداد ژئوپولتیکی 2014


اخبار سیاست خارجی - گمانه زنی الجزیره در مورد سال جاری میلادی
مهمترین رویداد ژئوپولتیکی 2014 چه خواهد بود؟

مهمترین تغییر ژئوپولتیکی سال 2014، تعدیل تنش ها بین ایران و ایالات متحده خواهد بود.تندروها با این روند مخالفند اما در نهایت شکست را تجربه خواهند کرد چرا که چهره های کلیدی در تهران و واشینگتن می دانند که از سرگیری روابط منافع استراتژیکی به همراه دارد.

 پیش بینی اینکه چه رویداد ژئوپولتیکی سال نو میلادی را متاثر می سازد، دشوارو در عین حال وسوسه انگیز است. موارد زیادی برای گمانه زنی وجود دارد: شاید چین و ژاپن بر سر جزایری که مدت هاست ادعای مالکیت آن را دارند،  رو در روی یکدیگر قرار گیرند.

 

از سوی دیگر بنیادگراهای اسلامی پایگاه های جدیدی را در مالی، لیبی و سوریه ایجاد می کنند. در ترکیه نیز احتمالا روند دو قطبی سازی تشدید می شود و این کشور قادر نخواهد بود که تا چند سال آینده نقشی که برای آن برنامه ریزی کرده بود را در سیاست های منطقه ای ایفا کند. ناسیونالیست ها و احزاب راست در اروپا قدرت بیشتری می گیرند.

 

باراک اوباما نیز با تصمیم خود در مورد پذیرش یا رد پروژه خط لوله نفت از کانادا به خلیج مکزیک، بازارهای انرژی جهان را تحت تاثیر قرا می دهد. در صورتی که شاه عربستان از دنیا برود – او امسال 90 ساله می شود- عربستان سعودی با  جدال بر سر تصاحب قدرت مواجه می شود.

با این حال مهمترین تغییر ژئوپولتیکی سال 2014، تعدیل تنش ها بین ایران و ایالات متحده خواهد بود. این روند با توافقنامه تاریخی آغاز شد که دو کشور در ماه نوامبر امضاء کردند. این نخستین باری است که توافقنامه ای امضاء می شود که ماهیت صلح آمیز برنامه های هسته ای ایران را تضمین و در مقابل از بازگشت دوباره ایران به جامعه جهانی استقبال می کند.

هر دو چهره اصلی موثر در این مصالحه یعنی جان کری، وزیر خارجه آمریکا و محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران برای فروختن این توافق هسته ای به تندروهای داخلی دچار مشکل هستند. تندروهای ایرانی در مورد برقرار شدن آشتی بین ایران و آمریکا نگرانند.

 

این امکان وجود دارد که شماری از ایرانیان که در سال های اخیر از کشور خارج شده اند، پس از لغو تحریم ها به ایران بازگردند و با کمک به توسعه ملی قشر متوسط جامعه را وسیع تر کنند. زخیم تر شدن این قشر در جامعه بنا بر برخی دلایل برای تندروها نگران کننده است.

از سوی دیگر شاهین های آمریکایی نیز به مصالحه تمایلی ندارند. برخی اعضای کمیته روابط خارجی آمریکا به شدت از کری به دلیل توافق هسته ای با ایران انتقاد می کنند. گروهی نیز به دنبال راهی برای سد کردن راه از سرگیری روابط تهران – واشینگتن هستند.

اما در نهایت تندروها شکست می خوردند. چهره های کلیدی در تهران و واشینگتن می دانند که از سرگیری روابط منافع استراتژیکی برای هر دو کشور به همراه دارد. این یک موقعیت کلاسیک برد – برد است. ایران راهی برای خارج شدن از ایزوله بین المللی می یابد و از تحریم ها خلاص می شود. ایالات متحده نیز یک ایران غیر هسته ای را تضمین می کند و یک شریک ارزشمند در مبارزه با تندروهای سنی می یابد که در سوریه، لبنان، عراق و افغانستان فعالیت دارند.
این یک موقعیت کلاسیک برد – برد است. ایران راهی برای خارج شدن از ایزوله بین المللی می یابد و از تحریم ها خلاص می شود. ایالات متحده نیز یک ایران غیر هسته ای را تضمین می کند و یک شریک ارزشمند در مبارزه با تندروهای سنی می یابد که در سوریه، لبنان، عراق و افغانستان فعالیت دارند.

این در حالی است که نمی توان نقش شرکت های بزرگ در آمریکا در روند آشتی تهران – واشینگتن را نادیده گرفت. این شرکت ها فرصت های زیادی را در ایران مشاهده می کنند. شرکت های نفتی ایران نیز از آشتی با آمریکا سود می برند. برای شرکت های هوانوردی و صنایع دارویی نیز این فرصت مغتنم است و آنها بااشتیاق فراوانی برای ازسرگیری روابط تهران – واشینگتن لابی می کنند.

البته چشم انداز آشتی ایران و آمریکا تا حدود زیادی به روحیه و احساس دو طرف بستگی دارد. ایران و ایالات متحده سال هاست که روابط سرد و خصمانه ای دارند که غلبه بر آن دشوار است. اما در سال 2014 خشمی که دو کشور نسبت به هم دارند بر مبنای یک منطق استراتژیک تعدیل خواهد شد.

عربستان سعودی و اسرائیل به شدت برای مانع تراشی در این زمینه تلاش می کنند. بسیازی از اعضای کنگره آمریکا به لابی اسرائیل وابسته اند. اما آنها 40 سال قبل نیز علیه ازسرگیری روابط آمریکا و چین لابی کردند که روابط امروز واشینگتن – پکن، حاکی از شکست آنهاست.

زمانی که آمریکا با دراز کردن دست دوستی به سوی چین، جهان را شگفت زده کرد، دو متحد کلیدی واشینگتن یعنی ژاپن و تایوان دست به کار شدند. در مقابل آمریکا با تضمین های امنیتی و نظامی برای این کشورها تلاش کرد آنها را راضی کند. هرچند آنها مجاب نشدند اما در نهایت ایالات متحده توانست هدف خود را در مورد چین پیش ببرد.

چین در دهه 1970 میلادی موقعیتی مشابه ایران امروز داشت. چین با وجود سابقه تاریخی، فرهنگی و نفوذ خود، از جهان جدا شده بود. این ایزوله همواره مخرب بود.

این در حالی است که اسرائیل و ایران با وجود تفاوت های آشکار ، شرکایی عقلانی هستند. نبرد با تهدید های مشترک در عراق و جماهیر شوروی سابق نمونه ای از این شراکت است. امروز نیز رادیکالیسم اسلامی یک تهدید مشترک به شمار می رود. از سوی دیگر تردید مشترکی در مورد اعراب وجود دارد. در صورتی که سال 2014 سالی باشد که در آن ایالات متحده روابط عادی با ایران برقرار می کند ، اسرائیل نیز می تواند این الگو را دنبال کند، البته زمانی پس از به سر رسیدن دوره نخست وزیری بنیامین نتانیاهو.

تصور آینده سیاست های خاورمیانه پس از ازسرگیری روابط ایران و آمریکا وسوسه انگیز است. نخست، توافق هسته ای مقدماتی با ایران باید به یک توافق دایمی تبدیل شود که به تحریم های بین المللی علیه ایران پایان دهد و صلح آمیز بودن برنامه های هسته ای ایران را تضمین کند. در سال 2014، پیشرفت خوبی در این زمینه حاصل خواهد شد. دشمنان صلح در تهران و واشینگتن نیز قادر نخواهد بود این روند را متوقف کنند.

این سال ژئوپولتیکی در ماه دسامبر با اعطای جایزه صلح نوبل به پایان می رسد. مانند همیشه نامزدهای منتخبی برای دریافت این جایزه معرفی می شوند مانند ادوارد اسنودن تا پاپ فرانسیس. اما اگر بین تهران و واشینگتن صلح برقرار شود، کری و ظریف استحقاق دریافت این جایزه را خواهند داشت.
 اخبارسیاست خارجی -  دیپلماسی ایرانی


ویدیو مرتبط :
مهمترین رویداد سال 2014

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چرا ایران مهمترین موضوع سال 2014 است؟



اخبار,اخبار سیاست خارجی, مهمترین موضوع سال 2014


اخبار سیاست خارجی - تحلیل پپه اسکوبار در مورد سال آینده میلادی
چرا ایران مهمترین موضوع سال 2014 است؟

بار دیگر، افغانستان می تواند به عرصه رویارویی ایران و خاندان آل سعود تبدیل شود. بخشی از بازی ژئوپولتیکی که پس از اقدام نظامی آمریکا علیه عراق در سال 2003، در شمال خاورمیانه تا خراسان و آسیای جنوبی به راه افتاد.

داستان بزرگ سال 2014 ایران خواهد بود. البته حکایت بزرگ اوایل قرن بیست و یکم همچنان آمریکا –چین است اما در سال 2014 در می یابیم که آیا توافقی جامع به مجادله هسته ای ایران پایان می دهد و در این مورد-هزاران انشعابی- تمامی بازیگران در بازی بزرگ جدید اوراسیا – شامل آمریکا – روسیه، تاثیر می پذیرند.

اکنون یک توافق هسته ای مقدماتی بین ایران و گروه 1+5(آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) حاصل شده اما توافقی بین آمریکا و افغانستان ایجاد نشده است. پس بار دیگر، افغانستان می تواند به عرصه رویارویی ایران و خاندان آل سعود تبدیل شود. بخشی از بازی ژئوپولتیکی که پس از اقدام نظامی آمریکا علیه عراق در سال 2003، در شمال خاورمیانه تا خراسان و آسیای جنوبی به راه افتاد.

یک پارانویای سعودی نیز وجود دارد که از نگرانی در مورد آینده افغانستان و چشم انداز به عضویت درآمدن ایران در جامعه بین المللی یا به عبارت دیگر مورد قبول واقع شدن ایران در جمع نخبگان سیاسی و اقتصادی غرب ناشی می شود. البته این یک واقعیت است که ایران هیچگاه از سوی بی آر آی سی اس ( برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی ) جنبش عدم تعهد و بخش وسیعی از جهان در حال توسعه ترد نشده بود. 

آن جهادی های لعنتی
بازیگران کلیدی دولت اوباما به حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان هشدار داده اند که او با توافقنامه امنیتی دوجانبه را امضاء می کند ( توافقی که به اشغال آمریکا مجوز می دهد) یا اینکه واشینگتن تمامی نیروهای خود را تا پایان سال 2014 از افغانستان خارج می کند.

کرزای به امضاء این قرارداد تمایل دارد. اما هر آنچه که اتفاق بیفتد مانع حفظ نفوذ ایران در افغانستان یا حتی افزایش آن نمی شود. نفوذ در آسیای میانه و جنوب آسای از نظر ژئوپولتیکی برای بسط قدرت ایران اهمیت دارد.

به این ترتیب باید انتظار داشت خاندان آل سعود از هر ترفندی که به فکر بندر بن سلطان برسد استفاده کنند تا سنی های مستقر در افغانستان و پاکستان را با هدف جلوگیری از قدرت گرفتن ایران، تحریک کنند.

اما ایران می تواند روی متحد کلیدی خود یعنی هند حساب کند. در حالی که دهلی همکاری های امنیتی خود را با کابل افزایش می دهد، هند، ایران و افغانستان توسعه جاده ابریشم را در دستور کار دارند که برای ارتباط دادن افغانستان به بندر چابهار در ایران ضروری است( جایی که افغانستان به اقیانوس هند می رسد.)

این رویکرد اتحاد هند – ایران را در مقابل محور عربستان- پاکستان قرار می دهد. این محور تحت حمایت اسلام گرایان در سوریه قرار دارد اما پاکستان که به دست داشتن در ناآرامی ها علیه شیعیان افغانستان متهم است نمی خواهد بیش از اندازه در روابط خود با عربستان صمیمی به نظر برسد.

واشینگتن و تهران نیز به سهم خود بار دیگر در افغانستان متحد شده اند و هیچ یک نمی خواهند جهادگرایان در این کشور قدرت بگیرند. حتی اسلام آباد نیز خواستار نابودی آنهاست.

همسایگان
عراق نیز به اندازه هند حامی توافق جامع با ایران است. شاید هر دو کشور در رقابت خاموشی از تسلیحات هسته ای نقش داشته اند. بغداد از حق غنی سازی ایران حمایت می کند. بغداد از نظر تجاری، تامین منابع برق و کالا نیز به ایران وابسته است.

ترکیه نیز از توافق جامع با ایران استقبال می کند. تجارت ترکیه با ایران در حال رونق است. هدف روابط تجاری 30 میلیارد دلاری تا سال 2015 است. بیش از 2 هزار و 500 شرکت ایرانی در ترکیه سرمایه گذاری کرده اند. آنکارا نمی تواند از تحریم های غرب علیه ایران حمایت کند زیرا منافع تجاری اش را تامین نمی کند. تحریم ها در تضاد با سیاست توسعه تجاری ترکیه قرار دارند. علاوه بر این، ترکیه به منابع گاز ایران وابسته است.

ترکیه پس از منحرف شدن از سیاست «صفر کردن مشکلات با همسایگان»، اکنون از خواب برخواسته و با چشم انداز تجارت بازسازی سوریه مواجه شده است. شاید عراق به کمک ثروت نفتی خود کمک کند.اما ترکیه که فاقد منابع انرزی است ، نمی تواند نادیده گرفته شدن را تحمل کند. برقراری ثبات در سوریه به معنی اجرای پروژه 10 میلیارد دلاری خط لوله ایران – عراق- سوریه است.


همه طرف ها همچنان روی زمینی لغزنده گام برمی دارند. اوباما به عنوان یک مصلح،شاید تنها یک تصویر در آینه باشد. واشینگتن نیز همچنان می تواند شعار تغییر رژیم در ایران را سر دهد و شاید پس از انتخابات 2016، شاهد آن باشیم.

این احتمال وجود دارد که درگیری ترکیه و ایران بر سر آینده سوریه در مقایسه با بازی انرژی و رونق تجاری کمرنگ تر شود. به همین دلیل است که آنکارا و تهران در جستجوی راهی مسالمات آمیز برای بحران سوریه هستند.

اما یک مشکل بزرگ نیز وجود دارد. کنفرانس ژنو 2 در 22 ژانویه خاری در چشم خاندان سعودی است که سقوط بشار اسد را در دستور کار خود دارد.

یاوه موشکی
برای چین، ایران به عنوان اصلی ترین منبع تامین انرژی یک مساله امنیت ملی است. تهدید این کشور به تحریم های خزانه داری در شرایطی که آمریکا بدهی یک تریلیون دلاری به آن دارد، دست کم در حال حاضر عملی نیست.

برای مسکو نیز توافق با ایران اهمیت دارد. مدت کوتاهی پس از توافق هسته ای مقدماتی با ایرن، سرگئی لاوروف ، وزیر خارجه روسیه اعلام کرد دیگر ضرورتی برای طرح دفاع موشکی ناتو در اروپای مرکزی وجود ندارد. واشینگتن همواره تاکید داشت هدف از این سپر موشکی مقابله با تهدید موشکی ایران است. اما در زمانی که توافقی با ایران شکل گرفته باشد، توجیه واشینگتن نیز دیگر کارایی ندارد.

اکنون مذاکرات آغاز شده است و در اوایل سال 2014 نیز پیگیری می شود. از نظر منطقی تا اواسط سال 2014 دیگر نباید تحریمی در کار باشد ، البته در مقابل نظارت های دقیق بر برنامه های هسته ای ایران. جایگزین این توافق هسته ای ، گزینه نظامی است. شاید کسی سخنی به میان نیاورد اما تصور اینکه در صورت بروز جنگ، چین و روسیه چه تسلیحاتی در اختیار ایران قرار می دهند، دشوار نیست.

توافق هسته ای برای ایران هم خوب است. از سرگیری روابط ایران و آمریکا و ایزوله لابی های حامی جنگ منافع واضحی دارد. ایران به شدت به سرمایه گذاری خارجی نیاز دارد. به خصوص در بخش انرژی که دست کم باید 200 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شود. شرکت های نفتی بزرگ غربی علاقمند به سرمایه گذاری در ایران هستند. گشایش دیپلماتیک بدون تردید بخشی از توافق نهایی با ایران خواهد بود. سرمایه گذاری در ایران با 80 میلیون جمعیت جوان نیز یک باید برای کاپیتالیسم غربی است. ایرانی که در نفت و گاز شناور است.

مصلح یا فریبکار
ایران سهم بزرگی در حمایت از اسد در مقابل ویروس جهادی دارد. ویروسی که عربستان سعودی در اشاعه آن نقش دارد. روشن است که بحران سوریه بدون مشارکت ایران حل نمی شود. دولت اوباما اکنون به این درک رسیده است که اسد گزینه ای است که در مقایسه با دیگر گزینه های موجود کمتر بد است.

توافق هسته ای مقدماتی با ایران نخستین دستاورد محسوس اوباما در سیاست خارجی در آسیای جنوبی و خاورمیانه است. اوباما باید به همتای خود حسن روحانی احترام بگذارد تا لابی مذهبی ایدئولوژیک در تهران علیه توافق هسته ای منعقد شده با شیطان بزرگ کمتر موضع گیری منفی داشته باشد. پس شیطان بزرگ باید با حسن نیت مذاکره کند.

سیاست تجربی مثبت اندیش می گوید دولت اوباما قصد دارد توازن قدرت را بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل برقرار کند. اما سیاست تجربی ماکیاوالی می گوید این روند در مورد به چاله انداختن سعودی ها در مقابله شیعیان و اعراب در مقابل پارسی هاست تا آنها را بی حرکت نگاهدارد.

یک برداشت کسل کننده تر نیز این است که عربستان سعودی و اسرائیل حامی دیگری غیر از ایالات متحده ندارند.

بنابراین از هم اکنون، اگر خاندان سعودی نگرانی در مورد ایران دارد باید استراتژی خود را تدوین کند. اگر اسرائیل نیز ایران را یک تهدید موجودیتی می بیند – که یک جوک است- باید به عنوان یک مشکل استراتژیک با آن مواجه شود. اگر پیامد واقعی این تغییر این باشد که واشینگتن دیگر برای عربستان یا اسرائیل به جنگ نمی رود، یک فرصت مغتنم خواهد بود.

مسکو و چین حمایت از اوبامای مصلح را به نفع خود می دانند. البته همه طرف ها همچنان روی زمینی لغزنده گام برمی دارند. اوباما به عنوان یک مصلح – این بار واقعا استحقاق جایزه نوبل اش را دارد- شاید تنها یک تصویر در آینه باشد. واشینگتن نیز همچنان می تواند شعار تغییر رژیم در ایران را سر دهد و شاید پس از انتخابات 2016، شاهد آن باشیم.

سال 2014، علائم متعددی از تغییر ساختاری نقشه ژئوپولتیکی اوراسیا با خود دارد. ایران نیز سرانجام فراتر از طراحی های اسرائیل و خاندان سعودی به عنوان یک ابرقدرت در جنوب غرب آسیا ظهور می کند. اکنون زمان سرگرمی ژئوپولتیکی است.
اخبار سیاست خارجی - دیپلماسی ایرانی