اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مجرمیت عروس جوان در قتل مادرشوهر



زن جوان که متهم است خواهر شهید لاجوردی را در انتقامی کور را به قتل رسانده و با همدستی یک وکیل جسدش را مخفی کرده است، بزودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار می‌گیرد.

زن جوان که متهم است خواهر شهید لاجوردی را در انتقامی کور را به قتل رسانده و با همدستی یک وکیل جسدش را مخفی کرده است، بزودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار می‌گیرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، رسیدگی به این پرونده از 28 بهمن سال 92 همزمان با گم شدن زن 70 ساله ای آغاز شد. خانواده این زن با مراجعه به پلیس با اعلام این که مادرشان خواهر شهید لاجوردی است، مدعی شدند او از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.

تحقیقات اولیه نشان می داد مقتول روز گم شدن در خانه کلاس مذهبی داشته و پس از آن دیگر کسی او را ندیده است.

با تحقیق از افراد حاضر در کلاس مذهبی، آنها ادعا کردند فاطمه مانند همیشه سرحال بود و بعد از کلاس نیز از خانه خارج نشد. در حالی که تحقیقات ادامه داشت کارآگاهان پلیس در جریان کشف جسد پیرزنی حوالی دشت مزار دماوند قرار گرفتند. با حضور تیم جنایی مشخص شد جسد زن سالخورده در میان پتو قرار دارد و پس از قتل به این محل منتقل شده و مقتول بر اثر اصابت جسم سخت به سرش، جان باخته است.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد جسد متعلق به خواهر شهید لاجوردی است که روز گذشته اعضای خانواده اش مفقود شدن او را اطلاع داده بودند.

با افشای این موضوع، ماموران راهی خانه فاطمه شده و به تحقیقات خود ادامه دادند. در بازرسی خانه، رد خونی در طبقه دوم ساختمان پیدا شدکه تا پارکینگ ادامه داشت. از سوی دیگر پسر مقتول هفت ماه قبل با دختری به نام «فرشته» ازدواج کرده بود که مقتول با این ازدواج مخالف بوده اما با اصرارهای پسرش با این وصلت موافقت کرده است.

از سوی دیگر تحقیقات محلی نشان داد، عروس و مادرشوهر با هم اختلاف شدیدی داشته اند. با مشخص شدن این موضوع فرشته با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی بازداشت و بازجویی از او آغاز شد.

فرشته ابتدا منکر هرگونه اطلاع از سرنوشت مادرشوهرش شد اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: من و همسرم همدیگر را دوست داشتیم اما فاطمه همیشه مخالف ازدواج ما بود. سرانجام با همدیگر ازدواج کردیم و در طبقه دوم خانه مادرشوهرم ساکن شدیم. بعد از ازدواج اختلاف های ما بیشتر شد و او به هر بهانه ای دنبال دعوا بود و اینقدر با من مخالفت کرد که از او کینه به دل گرفتم.

روز حادثه او بازهم به مشاجره با من پرداخت من هم که عصبانی شده بودم با میله آهنی دار قالی چند ضربه به سرش زدم تا نقش زمین شد. دقایقی بعد فهمیدم مادرشوهرم فوت کرده است. ابتدا ترسیدم اما با «بهمن» - متهم ردیف دوم - که در یک شرکت با او آشنا شده بودم، تماس گرفتم و از او کمک خواستم. دقایقی بعد مرد جوان با خودروی نیسان به در خانه آمد و بعد از پتوپیچ کردن جسد، آن را به اطراف دماوند منتقل کردیم و سپس به خانه بازگشتیم.

با اعترافات قاتل 34 ساله ماموران موفق شدند بهمن را چند ماه بعد در حوالی تهران شناسایی و دستگیر کنند.

او در بازجویی ها با اعتراف به همدستی با «فرشته» گفت: من وکیل دادگستری هستم و در یک شرکت خصوصی با «فرشته» آشنا شدم. روز حادثه او با من تماس گرفت و موضوع قتل مادر شوهرش را گفت. من هم برای کمک به درخانه رفته و جسد را به بیابان های دماوند منتقل کردیم. بعد از آن چون می دانستم بالاخره موضوع افشا می شود به اطراف تهران رفتم و زندگی مخفیانه ای را آغاز کردم.

با اعترافات متهمان و تکمیل تحقیقات، قرار مجرمیت «فرشته» به اتهام قتل عمد خواهر شهید لاجوردی و بهمن به علت اختفای جرم و حمل جسد از سوی سعید احمد بیگی بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی صادر شد تا پرونده پس از صدور کیفرخواست برای محاکمه متهمان به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شود.

اخبار  حوادث   - باشگاه  خبر  نگاران  


ویدیو مرتبط :
شعر عروس برای مادرشوهر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قتل هولناک جوان مزاحم توسط تازه عروس



قتل هولناک جوان مزاحم توسط تازه عروس

زوج جوان که پس از قتل پسر مزاحم، جسد او را به آتش کشیده بودند به زودی در دادگاه کیفری محاکمه می شوند.

ساعت 14 و 30 دقیقه یکم مرداد سال گذشته پس از گزارش کشف یک دستگاه خودروی پراید نقره ای رنگ رها شده به پلیس، مأموران کلانتری یافت آباد در بلوار شهید وثوقی حاضر و به بررسی موضوع پرداختند.

 

با شناسایی هویت مالک خودرو، مأموران با مراجعه به محل سکونت صاحب خودرو و انجام تحقیقات اولیه متوجه شدند که پراید کشف شده متعلق به زنی است که خودرو را در اختیار پسرش به نام مصطفی 30 ساله قرار داده است.

بر اساس تحقیقات اولیه، مصطفی صبح روز شنبه 31 تیر به مقصد شهریار به تنهایی از خانه خارج شده که تا لحظه پیدا شدن خودرو و حضور مأموران، هیچگونه تماسی با منزل یا اعضای خانواده نداشته و تلفن همراهش نیز خاموش بوده است.

با ارجاع پرونده به اداره یازدهم، کارآگاهان با انجام تحقیقات از خانواده مصطفی دریافتند که حدود چند ماه پیش قصد ازدواج با دختر مورد علاقه خود به نام "مریم. ب" 23 ساله را داشته که به دلیل مخالفت دو خانواده، موفق به ازدواج با یکدیگر نشده و مریم نیز پس از گذشت مدتی، با شخص دیگری به نام غلامرضا 25 ساله ازدواج کرده است.

 

بر اساس اظهارات اعضای خانواده مصطفی، وی به تعدادی از دوستان خود عنوان داشته که همسر مریم پس از اطلاع از موضوع خواستگاری او از مریم، چندین بار با او درگیر شده است.

با توجه به اطلاعات به دست آمده در خصوص موضوع خواستگاری مصطفی از دختر مورد علاقه خود و مخالفت خانواده ها با این موضوع، تحقیقات از مریم و اعضای خانواده اش در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

"میثم " برادر مریم- پس از حضور در اداره یازدهم، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: آخرین ملاقات من با مصطفی مربوط به جمعه شب 30 تیر در داخل پارک محل بود. آن شب یکی از بچه های محل به نام "محمد "، دو بار با مصطفی تماس گرفت و قرار شد تا مصطفی، محمد و برادر خانم محمد را به شهریار ببرد و پس از آن، هر دو نفر از پارک خارج شدیم و مصطفی مرا تا ابتدای کوچه رساند.

 

سپس به منزل رفته و به همراه مادر، همسرم، دو خواهر و دامادهایمان به پارک رفتیم. پس از خوردن شام، حدود ساعت 1 و 30 دقیقه بامداد بود که از پارک به خانه بازگشتیم. صبح همان روز بود که چندین بار با مصطفی تماس گرفتم اما گوشی تلفن همراهش خاموش شده بود تا اینکه مادر مصطفی با من تماس گرفت و عنوان کرد که ماشین مصطفی پیدا شده اما از خود مصطفی هیچ خبری نیست!

میثم در خصوص درخواست ازدواج فقدانی با خواهرش نیز به کارآگاهان گفت: مصطفی خواستگار خواهرم بود ولی زمانی پیشنهاد ازدواج را مطرح کرد که خواهرم به عقد شخص دیگری در آمده بود. خواهرم حدود 6 ماه پیش عروسی کرد و دامادمان نیز از موضوع خواستگاری مصطفی از خواهرم اطلاع نداشت و هیچ برخورد و درگیری نیز با مصطفی نداشته است.
 
"غلامرضا. ع" 25 ساله– همسر مریم- نیز در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت: مصطفی را به خاطر دوستی با برادر مریم می شناسم.

مریم نیز در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: مصطفی با برادرم دوست بود و از من خواستگاری کرده بود اما پس از مخالفت هر دو خانواده، باز هم اصرار به ازدواج با من داشت تا اینکه چند ماه پیش من با غلامرضا ازدواج کردم. چند روز پیش بود که مصطفی چندین پیام کوتاه برای من فرستاد و زمانی که غلامرضا از این موضوع اطلاع پیدا کرد بسیار عصبانی شد و تصمیم گرفت تا از من جدا شود.

 

اما برای آنکه به او ثابت کنم که به او علاقه داشته و شخص دیگری در زندگی من نمی باشد، مهریه خود را بخشیدم. بعد از آن، هر زمانی که مصطفی مرا می دید برای من ایجاد مزاحمت می کرد اما به اصرار خانواده به ویژه مادرم تصمیم گرفتم تا کمتر از خانه خارج شده تا با مصطفی روبه رو نشوم.

میثم در اظهارات خود عنوان کرده بود که هیچگونه درگیری میان فقدانی و داماد آنها رخ نداده و غلامرضا به هیچ عنوان از موضوع خواستگاری مصطفی از خواهر وی اطلاع ندارد در حالی که در تحقیقات مشخص شد که مصطفی پیش از این، چندین بار با غلامرضا درگیر شده و غلامرضا نیز از موضوع خواستگاری مصطفی و همچنین ارسال پیامک توسط وی به مریم اطلاع داشته است.

همچنین غلامرضا در تحقیقات عنوان کرده بود که شب حادثه، پس از خوردن شام و به همراه اعضای خانواده همسرش به خانه مادر خانم خود رفته در حالی که در تحقیقات انجام شده مشخص شد که غلامرضا در حدود ساعت هفت صبح به منزل خود مراجعه کرده است. با توجه تحقیقات انجام شده و مشخص شدن برخی اظهارات متناقض در اظهارات اعضای خانواده مریم، به دستور بازپرس پرونده دستور بازداشت برای مریم، میثم و غلامرضا صادر و هر سه نفر آنها 11 مرداد بازداشت و برای انجام تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم قرار گرفتند.

با بازداشت مریم و آغاز تحقیقات پلیسی، سرانجام وی 27 مرداد سال گذشته لب به اعتراف گشود و به کارآگاهان گفت: چند روز پیش، مصطفی با همسرم تماس گرفته و او را تهدید کرده بود. به همین علت شب حادثه با مصطفی تماس گرفته و از او خواستم تا برای حل مشکل به منزل ما بیاید. زمانی که مصطفی وارد خانه شد، در حالی که همسرم در داخل اتاق خواب بود قصد صحبت کردن با او را داشتم که درگیر شدیم و من از پشت سر، سه ضربه به مصطفی زدم.

 

شوهرم نیز پس از بیرون آمدن از اتاق، چند ضربه به مصطفی زد. بعد از کشته شدن مصطفی، با غلامرضا به پارک رفته و بعد از بازگشتن به منزل، جسد را داخل روفرشی قرار داده و من به منزل مادرم بازگشتم. از موضوع قتل فقط من و غلامرضا خبر داریم و برادرم میثم یا دیگر اعضای خانواده هیچ گونه اطلاعی از آن ندارند.

مریم در ادامه اعترافات خود در خصوص نحوه انتقال جسد مقتول از محل ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: پس از قرار دادن جسد در داخل روفرشی من به سرعت به منزل مادرم رفتم و از نحوه انتقال یا محل جسد هیچ اطلاعی ندارم.

با توجه به اعترافات صریح مریم در خصوص ارتکاب به جنایت، غلامرضا نیز پس از اطلاع از اعترافات صریح همسرش به ناچار لب به اعتراف گشود و در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: پنجم اردیبهشت با مریم نامزد کردم. بعد از مدتی شخص ناشناسی که بعدا متوجه شدم که خواستگار سابق همسرم به نام مصطفی است، با تلفن های مختلف و ارسال پیامک شروع به تهدید من و همسرم کرده و مرا تحریک به طلاق زنم می کرد. شب حادثه من و مریم تصمیم گرفتیم تا با مصطفی صحبت کنیم. من در اتاق خواب بودم که مصطفی وارد خانه شد.

دقایقی از ورود او به داخل خانه نگذشته بود که با همسرم درگیر شد. ابتدا همسرم از پشت سر نیز چند ضربه به مصطفی زد و من هم با دیدن این صحنه از خود بی خود شده و من نیز چند ضربه با چاقوی آشپزخانه به شکم و صورت او زدم. پس از کشته شدن مصطفی، او را در داخل روفرشی قرار داده و به همراه مریم به پارک رفتیم و مریم از آنجا به منزل مادرش رفت. پس از بازگشت به خانه، جسد را با وانت یکی از دوستانم که به امانت گرفته بودم، به حوالی شهریار برده و پس از ریختن بنزین به آتش کشیدم. با توجه به اعترافات صریح متهمان، کارآگاهان با مراجعه به محل سوزانده شدن جسد در جاده شهریار جاده احمدآباد مستوفی محل تخلیه نخاله های ساختمانی،موفق به کشف بقایای به جای مانده از جسد شدند.

با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل بازپرس جنایی تهران برای غلامرضا و مریم به اتهام قتل عمدی و جنایت بر میت قرار مجرمیت صادر کرد. در ادامه با تایید این قرار و صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.زوج جنایتکار به زودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار می گیرند./قانون