اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

ماجراهای پردردسر فرقی که باز شد!



اخبار,اخباراجتماعی , موی مردانه

چگونه «مدل مو»، سنت و تجدد را در تاریخ معاصر ایران رویاروی هم قرار داد

مردان ایرانی در دوره‌های گذشته، دست‌کم تا میانه‌های دوره پهلوی دوم (دهه‌های ٣٠ و ٤٠ خورشیدی) بر سر کلاه یا پوششی چون عمامه و دستار می‌گذاشتند؛ این مسأله هرچه از دهه‌های یاد شده به عقب می‌رویم و به دوره‌های پهلوی اول و قاجار می‌رسیم، نقشی الزامی‌تر در پوشش مورد پذیرش جامعه پیدا می‌کند.

 

در واقع، نگذاشتن کلاه بر سر و اساسا سر بی‌پوشش، به‌ویژه بیرون از خانه، بی‌نزاکتی به شمار می‌آمد. از این‌رو بررسی مدل‌موی سر مردان در آن دوره‌ها، که سوژه امروز ما به شمار می‌آید، در چنین شرایطی، کاری سخت خواهد بود. با این حال می‌کوشیم براساس مدارک و مستندات موجود نوشتاری و نیز نقاشی‌ها و عکس‌ها، تصویری از مدل‌موی مردان در سده‌های گذشته و چالش‌هایی که برخی دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی در این حوزه پدید آورد، ارایه کنیم.

تراشیدن مو؛
 لذتی که فراموش نمی‌شود!
نخستین مدل‌های موی مردانه در دوره قاجار که از روی منابع نوشتاری و نقاشی‌ها، نگارگری‌ها و عکس‌ها با آنها آشنا می‌شویم، در چند دسته ساده، مشخص بودند. گروه کهنسالان به‌ویژه آن بخش سنتی‌تر جامعه، موهای سر خود را می‌تراشیدند، چون براساس روایت‌هایی نه چندان معتبر اعتقادی، بر آن بودند که تراشیدن مو از بن، لذتی دارد که فراموش نمی‌شود. رعایت نظافت مورد تأکید در دین و نیز انجام برخی واجبات دینی همچون گرفتن وضو برای نمازگزاردن، از مهم‌ترین انگیزه‌هایی بود که این گروه‌های جامعه را بر پیش‌گرفتن چنین رویه‌ای وامی‌داشت. این سرتراشی‌ها در حمام انجام می‌گرفت.


میانسالان و جوانان به‌ویژه در برخی طبقات و اصناف جامعه مانند درویش‌ها و داش‌مشدی‌ها، اما به مدل‌هایی از موی سر گرایش داشتند که هر یک برگرفته از یک نگاه عرفی، صنفی یا اعتقادی بود. در هر دو بخش، تراشیدن بخش‌هایی از سر به‌ویژه موهای روی پیشانی، از نگاه اعتقادی جامعه، اهمیتی فراوان داشت. البته در این میانه روایت‌هایی هم وجود دارد که بی‌علاقگی جامعه را به اصلاح موی‌سر و نیز مدل‌های آن نشان می‌دهد.


جعفر شهری پژوهشگر تهران قدیم دراین‌باره می‌نویسد «شغل سلمانی‌گری یا (دلاکی)گری که نام دیگر آن بود مشتری و بهره چندانی نداشت که بتواند معاش شاغل آن ‌را تأمین کند چه مردم چندان توجهی به نظافت و اصلاح سر و روی خود نداشتند و اصلاح و کوتاه کردن موی سر و ریش‌شان بسته به آن بود که مسائل و اوقاتی مانند عید، عروسی، جشن و سروری در پیش بوده باشد و آن نیز نمی‌توانست در طول‌ سال از دو، سه بار تجاوز کند مانند عید غدیر، عید فطر، عید نوروز و احیانا مجالس سور و سروری که پیش بیاید ...».


بهره‌گیری از کلاه، دستار، عمامه و اصلا پوشش از هر جنسی برای پوشاندن سر موجب می‌شد موی سر و مدل آن موضوع چندان مهمی برای جامعه ایران پیش از دوره قاجار و نیز در سال‌های آغازین و میانی این حکومت به شمار نیاید. هرچند از همان مدل‌های موجود می‌شد دسته‌بندی طیف‌ها و طبقه‌های جامعه را از یکدیگر تشخیص داد.


مدل موی احمدشاهی؛ آغازتغییرات
در سال‌های پایانی دوره قاجار، مشخصا از دوره سلطنت احمد شاه و سپس با آغاز دوره پهلوی اول، تغییراتی گسترده در پوشش مردان پدید آمد. در همین دوران بود که آرام‌آرام فرم تراشیدن موی‌سر و جلوی سر منسوخ شد. در عکس‌هایی هم که مربوط به رجال و مردم آن دوره در آرشیوها موجود است، چنین تغییری را می‌توان به تماشا نشست. بدین‌گونه، زلف مردان رو به بالا رفت و موی فرق‌سر به دو سمت چپ و راست باز شد. به روایت منابع، برخی از مردم تهران، از فرم سر و مدل موی احمد شاه قاجار الگو گرفتند.

 

در معدود عکس‌های بدون کلاه و تاج به جای‌مانده از آخرین حکمران قاجار بر ایران، می‌توان فرم کوتاه کردن موی سر او را دید؛ مویی ساده و اصلاح شده به گونه‌ای که موها تقریبا در همه جای سر به گونه یک‌دست و گرد، کوتاه و اصلاح شده‌اند. رسیدگی بیشتر به موها و نیز رواج مدل‌های تازه، با آغاز حکومت پهلوی اول گسترشی شتابان یافت. اصلاح طبیعی، اصلاح سربالا، فرق بازکرده (آلامد)، آلبوروس، آلمانی، برخی مدل‌های صنفی من‌درآوردی مانند اصلاح داشی و آلاگارسون از مدل‌هایی بودند که با ورود مظاهر تجدد به ایران به‌ویژه پیدایش سلمانی‌های جدید در این دوره، رواج یافتند. هرچند هنوز ایستادگی‌هایی از سوی بخش‌هایی از جامعه در برابر مدل‌های تازه، با پایبندی به فرم‌های قدیم و سنتی صورت می‌گرفت.


جعفر شهری این دگرگونی‌ها را اینچنین روایت می‌کند «با آمدن رژیم جدید و تغییر فرم لباس و اصلاح سر و سبیل این دگرگونی‌ها در دکاکین سلمانی (منظور رعایت بهداشت و نظافت و مشتری‌مداری و ...) که این روزها به (مغازه) تغییر نام یافته بود به‌وجود آمد، ازجمله نسخ تراشیدن سر و جلو سر و تبدیل به زلف‌های بلند بالا زده و فرق باز کرده... با تغییر فرم البسه مردان از قبا و عبا و کلاه نمدی به کت و شلوار و کلاه مقوایی و کلاه پهلوی فرم اصلاح‌های سر و صورت نیز تغییر یافته سرها تمام زلف و پشت گردن‌ها (طبیعی) و پیش‌قلمی (خط ریش)ها کوتاه و سبیل‌ها کوچک شده، توالت بعد از اصلاح نیز مرسوم شده، از این قرار که بعد از تراشیدن صورت و شستن آن اول ادکلن و سپس کرم و بعد از آن پودر و سرهایشان را تا موهایشان مرتب ایستاده به حالت خویش بمانند (پماد) که روغن گریس مانند بود، بزنند».

مدل‌های سنتی و متجدد مو به روایت جعفر شهری
جعفر شهری در دو کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» و «طهران قدیم»، به تفصیل درباره مدل‌های موی سر مردان در دوره‌های قاجار و پهلوی اول سخن رانده است. برخی از این مدل‌ها برای آشنایی با جزییات آنها معرفی می‌شوند.


مدل‌های سنتی و قدیمی
تراشیدن همه موی سر
پاشنه‌بخواب / در جلو سری به اندازه یک کف دست تراشیده و موی زیاد در اطراف و پیش‌قلمی‌های (خط ریش) پر و پس گردن تراشیده.
حیدری/ تراشیدن از پیشانی تا پس‌گردن به پهنای چهار انگشت و بلند گذاردن موهای روی گوش.
صفدری/ تراش تمام گردی سر و تراشیدن پشت گردن و بلند گذاردن موهای اطراف.
علی‌اکبری/ تراشیدن تمام سر به‌غیر از فرق‌سر و بلند و دسته‌ای گذاردن موی آن‌ که برخی آن را بافته از طرف عقب چپ کلاه بیرون می‌گذاشتند.
دم‌اردکی/ جلو و پشت گردن تراشیده و بالا زدن موهای اطراف به طرف کلاه.
گیسو/ ویژه دراویش هم که موهای بلند داشتند و (گیسو) نام کرده، بعضی افشان و بعضی بافته و روی شانه‌ها انداخته فرق آن را از وسط باز می‌کردند.
قلندران/ که سر، ریش و سبیل را یکجا می‌تراشیدند.
نکته مهم در همه این مدل‌ها، تراشیدن جلو سر در هر نوع سر و زلف از آن بود که جای (مسح) وضو معلوم باشد، در غیر آن صورت صاحب سر بی‌نماز و تارک‌الصلات به حساب آمده موجودی بود که با هر قدمش‌هزار ملائکه نفرینش می‌کنند.


مدل‌های جدید
طبیعی/ پیش‌قلمی را از استخوان شقیقه خط انداخته، زلف را به‌طور اندازه کوتاه کرده پشت سر را طبیعی می‌کردند یا بالا زده یا فرق باز می‌کردند.
سر بالا/ موی بلند که از جلو به عقب شانه خورده با روغن واداشته می‌شد.
آلامد/ باز کردن فرق از طرف چپ و شانه‌زدن طرفین به روی گوش‌ها و طرف فرق با دستور مشتری که «فرق باز می‌کنم».


آلبوروس/ با اطراف کوتاه‌شده ‌طبیعی نموده و بالایی کوتاه و جلوی تا دو، سه انگشت بلند که به طرف سر کوتاه شده صاف و یکنواخت و تخته‌گون می‌نمود.


آلمانی/ با اطراف کاملا کوتاه نموده سفید کرده که تا زیر لاله‌های گوش با ماشین ته‌زن شده از آن به بعد به تدریج بلند طبیعی شده جلویش مانند آلبوروس و کمی کوتاه‌تر شکل می‌گرفت.
آلاگارسون/ فرقی که سر را از اطراف شانه کرده زیادی آن را از زیر لاله گوش زده و صاف کرده پشت کردن را می‌تراشیدند و جلوی آن را از پیشانی یک ور می‌زدند.


من‌درآوردی/ داش‌ها و یکه‌بزن‌های نامی هر یک برای سر و وضع خود مدی ابداع می‌کردند که به نام خودشان معروف می‌شد. مثلا سر طیبی (یکی از میدانی‌ها) یا کفش قدمی (قدم) اسم یکی از داش‌های باغ فردوس مولوی.

ماجرای کتک‌هایی که فوکلی‌ها خوردند
تغییرات جدید اما بی‌مساله و بی‌حاشیه صورت نگرفت؛ گویی اصلا جامعه ایران در دوره‌های گوناگون تاریخی «بی‌مساله» نمی‌تواند دگرگونی‌ها را بیازماید. محمدعلی فروغی «ذکاءالملک» سیاستمدار و رجل فرهنگی دوره‌های قاجار و پهلوی، خاطره‌ای دلنشین و به تعبیر خود «حکایت بامزه»ای درباره ورود تجدد به ایران و مدل موی مردان دارد. صدراعظم خوشنام تاریخ ایران، این روایت را در‌ سال ١٣١٥ در میان دانشجویان دانشگاه تهران، ذیل یادآوری تاریخ ایران و احوال مردم بیان می‌کند «آن زمان (منظور، میانه‌های عصر قاجار) ... یقه و دستمال گردن زدن خیلی نادر بود و تقریبا منحصر بود به کسانی که مدتی در اروپا اقامت کرده بودند،

 

آن هم نه همه کس و غالبا اسباب زحمت هم بود، یعنی بسا بود که در بعضی کوچه‌ها و محله‌ها متعرض فوکلی‌ها می‌شدند و اگر فحش و کتک در کار نمی‌آمد مضمون و استهزاء فراوان بود و البته از داستان‌هایی که در باب فوکل و کشمکش فوکلی‌ها و متجددان با قدیمی‌ها که مدت چندین‌ سال در کار بوده مطلع هستید. من خودم آن اوقات فوکلی نبودم معهذا بعضی حکایت‌های بامزه دارم. ازجمله این‌که در جوانی برعکس امروز موی سرم فراوان بود و زحمتم می‌داد. آن زمان مردها زلف داشتند من هم یک مدت مثل همه زلف می‌گذاشتم، عاقبت از دست زحمت زلف‌ها بنا گذاشتم که موی سرم را به‌شکلی که حالا معمول است و همه دارند درآورم. روزی در کوچه‌ای می‌رفتم و بچه‌ها مهره‌بازی می‌کردند، ملتفت نشدم و پایم به‌یکی از مهره‌ها برخورد و مهره‌ها را جابه‌جا کرد. طفلی که مهره متعلق به او بود البته خللی در بازی‌اش پیدا شد. من که گذشتم و آن طفل جابه‌جا شدن مهره را دید شنیدم که پشت‌سر من می‌گفت، قربان آقای وزیر مختار! و البته مقصودش وزیرمختار فرنگی بود و حال آن‌که از فرنگی‌مآبی غیر از همان موی سر چیزی نداشتم».


از روایت، چندین نکته درباره موضوع مورد اشاره ما به دست می‌آید. یکی این‌که زلف داشتن و فوکلی بودن، دست‌کم در میانه‌های دوره قاجار یا فحش و کتک در پی داشته یا در کمترین اندازه، از سوی مردم کوچه و بازار با استهزا روبه‌رو می‌شده است.

 

این مسأله به گونه‌ای پررنگ بوده که روایتگر ماجرا از آن به «کشمکش فوکلی‌ها و متجددان با قدیمی‌ها» یاد می‌کند که «چندین‌سال در کار بوده» است. نکته دیگر این‌که در زمان مورد نظر، گویا موی بلند (زلف) گذاشتن از سوی بخشی زیادی از جامعه، رواج داشته است و تغییر سبک آن، دست‌کم موضوعی مورد توجه قلمداد می‌شده است. یعنی هرکس موی سر خود را کوتاه و مرتب می‌کرد، گویی برخلاف مسیر پذیرفته ‌شده جامعه، رفته است. مهم‌تر از همه آن‌که «کشاکش‌ها و کشمکش‌ها»، چند ‌سال به درازا کشیده است. نکته پایانی که باید مورد توجه قرار گیرد، وضعیتی است که فرنگی‌ها و البته ایرانیان فرنگ‌رفته در جامعه آن روزگار ایران داشته‌اند. یعنی نشانه‌هایی وجود داشته که اینگونه افراد را از دیگران متمایز می‌کرده است؛ که از آن جمله، مدل موی سر و ترتیب و میزان رسیدگی به آن بوده است.


مدل مو را ببین، فرد را بشناس!
موی سر مردان یکی از ممیزه‌های جامعه در تاریخ اجتماعی ایران معاصر به‌شمار می‌آمده است؛ مدل مو درواقع یکی از شاخصه‌های معرف طیف‌ها و طبقات گوناگون جامعه بوده است. با شناختی که از بهره‌گیری هر یک از طیف‌ها از مدلی ویژه وجود داشت، بدون در نظر گرفتن دیگر شاخصه‌های معرف شخصیت همچون لباس، گویش و رفتار، می‌شد لوطی‌ها و داش‌مشدی‌ها، متجددان، فرنگ‌رفته‌ها یا تحصیل‌کردگان فرنگ، روحانیون، درویش‌ها، قلندران، هواداران فرقه‌های خاص حتی برخی منحرف‌های اجتماعی را از دیگران تشخیص داد. مدل موی سر در بررسی‌های پژوهشی تاریخی، حتی امروز نیز می‌تواند برای پژوهشگران و محققان به کار آید. به‌عنوان نمونه با آگاهی از هر یک از مدل‌ها که طبقات و طیف‌های جامعه به آن مدل‌ها گرایش داشتند، با تماشای عکس‌های تاریخی که از گذشته به‌جای مانده‌اند، به‌ویژه در رخدادهای مهم اجتماعی و سیاسی مانند عکس‌های به‌جای‌مانده از جنبش مشروطیت ایران، می‌توان مشخص کرد که فرد یا افرادی که در عکس دیده می‌شوند، به کدام‌یک از طبقات یادشده وابستگی دارند.


 اخبار  اجتماعی  - شهروند 


ویدیو مرتبط :
ماجرای پردردسر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رسایی: مجلس تعطیل یا باز باشد فرقی دارد؟!


رسایی گفت: تا زمانی که دولت محترم مطابق قانون اساسی، قانون عادی، رویه همیشگی و توصیه رهبر انقلاب، لایحه قانونی خود را ارایه ندهد و تا زمانی که رییس محترم مجلس در همراهی آشکار با دولت این لایحه قانونی را مطالبه نکند و بالطبع تا زمانی که بررسی موافقتنامه هسته ای ایران و 5+1 در دستور کاری نمایندگان نیست تا به آن رسیدگی کنند، مجلس تعطیل با مجلسی که باز است چه تفاوتی دارد؟!

پایگاه اطلاع رسانی حمید رسایی: حمید رسایی نماینده مردم تهران و نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتقادات مدیرمسئول روزنامه کیهان نسبت به تعطیلی مجلس در ایام بررسی «برجام» در کنگره آمریکا، نامه‌ای خطاب به وی را در سایت شخصی خود منتشر کرد.

برادر عزیز جناب آقای حسین شریعتمدار سلام علیکم


گزارش روز پنجشنبه کیهان با عنوان "بررسی برجام، شاید وقتی دیگر" را خواندم و به سهم خودم از این بابت که با تیتر کیهان، حساسیت و توقع مردم را از مجلس در موضوع مهم هسته ای بالا بردید، متشکرم. اما در این باره چند نکته گفتنی هست که یادآوری آن را لازم می دانم: 1. بر اساس آیین نامه داخلی مجلس، نمایندگان پس از هر سه هفته کاری در صحن علنی و کمیسیون ها، یک هفته جلسه علنی نخواهند داشت و به امور نمایندگی اعم از سرکشی به حوزه انتخابیه، برگزاری جلسات، بازدید از طرح های میدانی، مطالعه و بررسی برخی طرح ها و لوایح مهم خواهند پرداخت.

این فرصت نه تنها لازم بلکه ضروری است، چرا كه در طول زمانی که مجلس درگیر جلسات علنی و کمیسیون هاست، فرصت کافی برای نمایندگان باقی نمی ماند تا به امور دیگر بپردازند. از این منظر که نگاه کنید، فرجه یک هفته تعطیلی جلسات علنی که بر اساس قانون بوده، فرصتی مناسب برای واکاوی بیشتر و بررسی ابعاد مختلف توافقنامه برجام، قطعنامه شورای امنیت و نقشه راه توافق شده است. 2. مستحضرید که بر اساس آیین نامه قانونی مجلس، نمایندگان در خصوص موضوعات مهم کشور از طریق ارائه طرح، بررسی لوایح دولت، استیضاح، تذکر، سئوال، تحقیق و تفحص، صدور بیانیه و نطق های بین دستور می توانند ورود کنند.

آنچه تا قبل از جمع بندی موضوع هسته ای تحت عنوان "برجام" در خصوص موضوع مهم هسته ای توسط اکثریت مجلس صورت گرفته، ارائه طرح صیانت از دستاوردهای هسته ای با موافقت 93 درصدی نمایندگان، تذکرات متعدد آنها به رییس جمهور و وزیر خارجه، چند نوبت سئوال از وزیر امور خارجه، نطق های مکرر نمایندگان، بیانیه های مختلف و جلسات متعدد غیر علنی در صحن و کمیسیون های تخصصی با حضور مسوولان وزارت خارجه و رییس سازمان انرژی اتمی بوده است و بنابر دلایلی که شما خود بهتر از آن آگاهید، تاکنون از اهرم تحقیق و تفحص و استیضاح استفاده نشده است.

بعد از جمع بندی موضوع هسته ای در وین هم تعدادی از نمایندگان محترم به دفعات از این ابزارها برای ایجاد حساسیت در مقامات دولتی و توده های عمومی و خواص جامعه استفاده کرده اند و هرگز برای خوش آمد فرد یا جریانی، مهر سکوت بر لب نزدند. بنابر این کلیت مجلس در خصوص موضوع مهم هسته ای بیکار ننشسته بلکه با حساسیت پیگیر حقوق ملت بوده است. 3. اما اکنون که دولت محترم در جلسات با 5+1 به جمع بندی موضوع هسته ای رسیده است، طبق قانون اساسی (اصول 77 و 125) و آیین نامه تنظیم توافقنامه های بین المللی مصوب دولت و طرح صیانت از دستاوردهای هسته ای که با رای 93 درصدی نمایندگان تصویب شد و توصیه مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید فطر مبنی بر قرار گرفتن این طرح در ساز و کار پیش بینی شده قانونی(که طبق دو اصل یاد شده منحصر در مجلس است)، رییس جمهور محترم ملزم به ارائه لایحه قانونی این توافقنامه به مجلس شورای اسلامی است تا نمایندگان کار قانونی خود در خصوص بررسی این موضوع مهم را آغاز کنند.

 که متاسفانه در این خصوص علی رغم صراحت های قانونی و روالی که تاکنون در خصوص موافقتنامه های بسیار کم اهمیت تر حاکم بوده، برخی از مقامات دولتی، در ادبیاتی ناشایست، از عدم لزوم بررسی این طرح در صحن علنی مجلس و بی نیازی آن از رای نمایندگان سخن می گویند و رسانه هایی که تا دیروز دخالت مجلس در تغییر ساعت کاری کارکنان دولت و موضوعاتی بسیار کم اهمیت تر را از وظایف مجلس بر می شمردند، این ادعاهای دولت را واگویی می کنند و به حق جلوه می دهند! 4. در روزهای اخیر بعد از بررسی برجام در کنگره آمریکا و انتشار بخش های اصلی آن در صدا و سیمای کشورمان، مقایسه به حقی در خصوص نحوه رسیدگی برجام در کنگره آمریکا و مجلس ایران صورت می گیرد.

مردم، نخبگان و رسانه های دلسوزی مانند کیهان از انفعال مجلس گلایه دارند. دولت تاکنون علی رغم تاکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر انتشار مذاکرات و توافقنامه لوزان، مشروح مذاکرات خود با 5+1 را محرمانه نگه داشت و بعداز جمع بندی آن در 150 صفحه با ضمائم تهیه شده نیز ترجمه رسمی ای از برجام ارائه نداد و در نهایت پس از تذکرات مکرر و چهار بار برگرداندن متن، در نهایت روز آخر کاری مجلس در هفته گذشته، متن ترجمه رسمی را با امضای آقای عراقچی و نه وزیر امور خارجه و در قالب یک نامه عادی تحویل مجلس کرد! یعنی هنوز لایحه ای تحویل مجلس نشده، به عبارت دیگر اگر مجلس این هفته جلسه هم داشت نمی توانست کاری بیش از آنچه انجام می دهد، انجام دهد! اگر کنگره آمریکا این موضوع را در دستور رسیدگی خود دارد و حتی اگر کنگره آمانو را احضار می کند، چون دولت آن کشور به دنبال دور زدن کنگره خود نیست، چون بر اساس روال قانونی برجام در دستور کار رسیدگی آنها قرار گرفته است. اما در مجلس نهم چه کسی باید این مطالبه را از سوی 93درصد نمایندگانی که به طرح صیانت از دست آوردهای هسته ای رای داده اند، انجام دهد، جز رییس مجلس و هیات رییسه محترم!؟

 برادر عزیز! سوگمندانه شاهد دست به دست دادن جریاناتی از بیرون و درون مجلس برای دور زدن این جایگاه که امام و رهبر معظم انقلاب آن را در راس امور دانسته اند، هستیم تا مجلس به موضوع مهم هسته ای و توافق صورت گرفته ورود نکند و روزنامه ها و رسانه های فتنه گر و بزک کننده آمریکا هر روز برای این جریانات کف و صوت می زنند. برای ما نیز سوال است که چرا ریاست محترم مجلس در برابر تحرکات این جریان برای حذف مجلس از گردونه اصلی رسیدگی به "برجام" سکوت کرده اند و مطابق قانون، ارایه لایحه قانونی این توافقنامه را از دولت محترم مطالبه نمی کنند، چرا در زمان حضور وزیر امور خارجه و رییس سازمان انرژی اتمی، نمایندگانی که بیش از دو سال است، مذاکرات هسته ای را رصد کرده اند، فرصت اظهار نظر نمی یابند، چرا برخورد مجلس با این موضوع مهم، بر خلاف کنگره آمریکا تزیینی و تشریفاتی صورت می گیرد!؟

 بدون تردید بررسی توافقنامه برجام، قطعنامه شورای امنیت و نقشه راهی که آقای صالحی پذیرفته، از تریبون عمومی مجلس ابعاد نیمه پنهان و پنهان آنها را برای مردم عزتمندانه ایران اسلامی آشکار خواهد کرد. بررسی موضوع هسته ای در تریبون باز مجلس و پاسخگویی مسوولان مربوطه نشان خواهد داد که آنچه پذیرفته شده غیر از محتوایی است که عده ای در سخنرانی ها و مصاحبه های خود از آن تعریف می کنند. بدیهی است که ما در صحن مجلس به مصاحبه ها و ادعاها رسیدگی نمی کنیم بلکه به متن جمع بندی شده می پردازیم. این مهمترین دلیلی است که دولت محترم ترجیح می دهد متن پذیرفته شده را پشت درهای بسته شورای عالی امنیت ملی بررسی کند تا پشت تریبون های باز مجلس. اضافه کنید به این نکته، بررسی برجام را در شورای نگهبان قانون اساسی که طبعا وقتی مجلس و شورای نگهبان سه متن موجود را با اصول قانون اساسی و خطوط قرمز رهبری انقلاب تطبیق دهند، به نتیجه ای غیر از آنچه عده ای برای آن پایکوبی می كنند خواهند رسید، نتیجه ای که بالطبع در بررسی جمع بندی برجام توسط شورای عالی امنیت ملی نیز اتفاق خواهد افتاد.

جناب آقای شریعتمداری، دلسوزان دیگر و مردم شریف! تا زمانی که دولت محترم مطابق قانون اساسی، قانون عادی، رویه همیشگی و توصیه رهبر انقلاب، لایحه قانونی خود را ارایه ندهد و تا زمانی که رییس محترم مجلس در همراهی آشکار با دولت این لایحه قانونی را مطالبه نکند و در برابر تذکرات قانونی نمایندگان، فضاسازی های هیجانی صورت می گیرد (مانند اتفاقی که بعد از تذکر بنده و آقای کوچک زاده در جلسهو بالطبع تا زمانی که بررسی موافقتنامه هسته ای ایران و 5+1 در دستور کاری نمایندگان نیست تا به آن رسیدگی کنند، مجلس تعطیل با مجلسی که باز است چه تفاوتی دارد؟! علنی هفته گذشته رخ داد)

حمید رسایی نماینده تهران نایب رییس كمیسیون اصل 90