اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
لیلاز: یونان را دقیقتر ببینیم و عبرت بگیریم
سال ٩٠ در گفتوگویی نسبت به شرایط اقتصادی ایران هشدار دادم و پیشبینی وضعیتی شبیه یونان این روزها را داشتم. حالا چهار سال گذشته است و اینروزها، همان اتفاق ناخوشایند برای یونان رخ داده و من خوشحالم كه این اتفاق در ایران رخ نداده.
برای تمام اینها، مساله یونان، مسالهای بسیار مهم است كه نباید اجازه دهیم درمیان اخبار خوب توافق گم شود و به آن دقیق نگاه نكنیم و از آن درس نگیریم، اتفاقی كه برای یونان افتاد، ثابت كرد كه كلاهبرداری مالی به نتیجه نمیرسد و هیچ دولت و ملتی نمیتواند با تنبلی و بیانضباطی مالی، پابرجا بماند.
هیچ گریزی برای فرار از مسوولیتپذیری و تعهد نیست و هیچ دولتی نمیتواند با اتكا به منابع مالی بادآورده، دوام پیدا كند. روند اقتصادی و سیاسی كه یونان را به این روزها رساند، همان روندی بود كه در هشت سال دولت احمدینژاد در ایران طی شد؛ یونانیها به وامهای خارجی تكیه كردند و ما به دلارهای نفت.
وعده و وعید دولتمردان و رونق دروغین در اداره مملكت هم رفتار دیگر سیاستمداران یونانی بود كه باعث شد این روزها مردم یونان، به ازای هر نفر نزدیك به ٣٠٠ هزار یورو به بانكهای اروپایی بدهكار باشند و این بدهكاری باعث شده تا این روزها هم درآمد یونانیها بهشدت كاهش پیدا كند و هم حقوق بازنشستگی كم شود و برخلاف رای مردم، دولتمردان یونانی بخواهند كه در اتحادیه اروپا بمانند و فشار و ریاضت اقتصادی تا سالهای سال و زمان جبران بدهیها به اتحادیه اروپا در زندگی مردم یونان باقی بماند.
واقعیت این است كه مردم یونان فریب وعدههای دروغین دولتهای راستگرا و در نهایت چپگرای دروغین را خوردند و به امید یك زندگی راحت و بدون دردسر، به این روزها رسیدند. همین نكته است كه مساله یونان را برای ما مهم میكند.
همین كه برای انتخاب دولتمردان صالح و كاربلد، باید حواسجمعتری داشته باشیم و یاد بگیریم وعدههایی مثل آوردن پول نفت برسرسفره یا پرداخت یارانهای كه میتواند زندگی یكماه مردم را در رفاه اقتصادی تامین كند و نیازی به كار نباشد و وعدههایی از این دست، یك دروغ بزرگ است كه در معادلات اقتصادی و سیاسی و حكومتداری، نتیجهای به جز ورشكستگی و ریاضت اقتصادی و اختلاس و فساد مالی ندارد.
مردم ایران نباید از این مساله ساده بگذرند و باید با نگاهی به تجربه یونان، برای هر انتخاباتی با نگاهی آگاه، دست به انتخاب بزنند. انتخابات مجلسشورای اسلامی، انتخابات خبرگان و انتخابات ریاستجمهوری، باید مهمترین اتفاق سیاسی زندگی مردم باشد.
چون با انتخاب درستی كه فارغ از وعدههای پوشالی كاندیداهاست، سرنوشت كشور ساخته میشود. درست مثل انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ و نتیجه مثبتش كه اینروزها میبینیم و اگر اتفاقی غیر از این رخ دهد، نتیجهای جز تیرگی و بدهی و سختی ندارد.
سعید لیلاز
اخبار اقتصادی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
عبرت بگیریم...
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ای کاش که عبرت بگیریم
درسی مهم از داستان میمونها
در جائی خواندم که: بومیان آمازون روش جالبی برای شکار میمون دارند بدینصورت که نارگیل را از دو طرف سوراخ می کنند، یک طرف کوچک تر در حدی که بتوانند یک طناب را از آن عبور دهند و یک طرف کمی درشت تر در حدی که دست یک میمون به زور از آن رد شود. از طرف کوچک تر طنابی که انتهایش را گره زده اند رد می کنند و بعد طناب را به تنه درخت می بندند تا اینطوری میمون نتواند جر بزند و نارگیل را با خودش ببرد. سپس توی نارگیل خالی شده چند تا سنگریزه می اندازند و چند بار تکانش می دهند تا صدایش خوب در جنگل بپیچد ... تله آماده است.
میمون ها که شهوت کنجکاوی دیوانه شان کرده تا ببینند این چیست که این جوری صدا می دهد، می آیند و دستشان را می کنند توی نارگیل و سنگریزه ها را توی مشتشان می گیرند تا بیرونشان بیاورند، اما مشت بسته شان از سوراخ رد نمی شود. میمون ها اگر فقط مشتشان را باز کنند و از سنگریزه های بی ارزش دل بکنند، آزاد می شوند ولی به هیچ قیمتی حاضر نیستند چیزی را که بدست آورده اند از دست بدهند. آن قدر تقلا می کنند و خودشان را به زمین و آسمان می زنند که فردا وقتی صیاد می آید بدن های بی حالشان را به راحتی (عین آب خوردن) جمع می کند و توی قفس می اندازد.
این میمون ها چند خاصیت جالب دیگر هم دارند. اولا وقتی می بینند یک هم نوعشان گیر کرده و دارد جیغ و ویغ می کند باز هم برای کنجکاوی می روند سراغ نارگیل بغلی و چند دقیقه بعد خودشان هم در حال جیغ و ویغ اند. ثانیا بومی ها اگر میمونی اضافه بر تعداد مورد نیازشان گیر افتاده باشد، آزادش می کنند اما وقتی فردا دوباره برای شکار می آیند باز همین میمون ها گیر می افتند و جیغ و ویغشان در می آید. این داستان قرن هاست که در جریان است! اما حق ندارید فکر کنید که این میمون ها از خنگیشان است که هر روزه توی این دام ها می افتند، اتفاقا خیلی هم ادعای هوش و استعدادشان می شود.
اگر خوب فکر کنیم ... آیا دور و بر خود ما پر از نارگیل های سوراخ داری نیست که صدای تلق و تولوق جذابشان از شدت وسوسه دیوانه مان می کند؟ آیا دستمان را به خاطر بسیاری از چیزهایی که حقیقتا نمی دانیم ارزشی دارند یا نه، چندین و چند بار در هر مدخل سوئی داخل نمی کنیم؟ آیا دستمان جاهایی گیر نیست که به خاطرش از صبح تا شب جیغ و ویغ می کنیم و خودمان را به زمین و آسمان می کوبیم؛ در حالی که فقط کافی است از یک سری چیزها دل بکنیم و برویم خوش و شاد روی درخت ها، بی دغدغه این جور چیزها، تاب بازیمان را بکنیم؟ آیا صدای جیغ و ویغ مذبوحانه اکثر دور و بری هایمان که خودشان را اسیر کرده اند را نمی شنویم؟
آیا ...؟!