لیام نیسن با کمدی سیاه می‌آید

خبرگزاری صبا: لیام نیسن ستاره اصلی مجموعه فیلم‌های اکشن «ربوده‌شده» در جدیدترین پروژه سینمایی هانس پتر مولان فیلمساز 60 ساله نروژی ایفای نقش خواهد کرد.

این پروژه، بازسازی نسخه نروژی فیلم موفق «به ترتیبِ ناپدید شدن» (In Order of Disappearance) ساخته خود مولان است که اولین‌بار در سال 2014 با بازی استلان اسکارشگارد بازیگر معروف سوئدی روی پرده رفت.

به گزارش «سینیوروپا»، هانس پتر مولان فیلمساز نروژی قصد دارد به زودی نسخه انگلیسی‌زبان کمدی سیاه «به ترتیب ناپدید شدن» را جلوی دوربین ببرد. این کمدی موفق، اولین‌بار در بخش مسابقه اصلی شصت و چهارمین جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد و در 12 جشنواره بین‌المللی دیگر نیز روی پرده رفت. کیم فاکس اوکسان فیلمنامه‌نویس دانمارکی نگارش سناریوی فیلم اصلی را برعهده داشته است.

لیام نیسن بازیگر نامزد اسکار («فهرست شیندلر») نیز به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم انتخاب شده است. در نسخه اصلی، استلان اسکارشگارد بازیگر سوئدی در نقش قهرمان اصلی جلوی دوربین رفته بود. داستان فیلم درباره ماجرای یک راننده ماشین برف‌روب است که در منطقه‌ای دورافتاده در نروژ زندگی آرامی دارد تا این که مرگ ناگهانی پسرش او را به درگیری با مافیای محلی و یک گروه تبهکار صرب می‌کشاند.

جدیدترین ساخته کارگردان نروژی با عنوان «توطئه ایمان» (A Conspiracy of Faith) که تولید دانمارک به شمار می‌رود، تا کم‌تر از دو هفته دیگر در سینماهای ایالات متحده و کانادا روی پرده می‌رود.

این روزها نمایش «خرده خانم» در تئاتر ایرانشهر در حال اجراست؛ نمایشی كه كیومرث پوراحمد، كارگردان نام‌آشنای سینما و تلویزیون روی صحنه برده است. این اولین كارگردانی تئاتر در كارنامه كارگردانی است كه مجموعه‌های مشهوری مثل «قصه‌های مجید» ، «سرنخ» و فیلم‌هایی چون «گذرگاه»، «نوك برج»، «شب یلدا» و «گل یخ» را در كارنامه‌اش دارد.  نمایش «خرده خانم» نمایش طنزی است كه سازندگانش می‌گویند، مایه‌های موزیكال دارد.

---

اجرای تئاتر، نیازمند انرژی است كه این انرژی  در من انرژی متراكم شده‌‌ای بود كه از كودكی و نوجوانی همراهم بود؛ از همان وقتی كه همراه برادرم (منوچهر) كه در اصفهان تئاتر بازی می‌كرد می‌رفتم پشت صحنه و در پشت صحنه تئاتر وول می‌خوردم. بعدها كه پایم به سینما باز شد و جای پایی پیدا كردم، همیشه دوست داشتم برای یك‌بار هم شده تئاتر را تجربه كنم اما هیچ‌وقت این موقعیت پیش نیامد تا وقتی كه نمایش «خرده خانم» را خواندم.  برای كار تئاتر دنبال متن خاصی نبودم فقط می‌‌خواستم متن، من را درگیر كند و انرژی ساخت را به من بدهد تا این‌كه خرده خانم اصغر عبدالهی را خواندم. من با اصغر فیلمنامه‌های زیادی كار كرده‌ایم و دوستی دیرینه ای داریم، اصغر عبدالهی متن را برای دل خودش نوشته بود و قصد داشت آن را چاپ كند. این متن، من را درگیر كرد و احساس كردم همان نمایشنامه‌ای است كه سال‌ها به دنبالش بودم و می‌توانست جایی باشد برای تخلیه تمام انرژی‌های متراكم شده این سال‌ها.

---

هیچ كاری را با تصمیم قبلی انجام نداده‌ام بلكه خودش به وجود می‌آید، مثل فیلم «اتوبوس شب». ما داشتیم با خانم فرشچی یك فیلمنامه دیگر كار می‌كردیم بعد به‌طور اتفاقی یك قصه كوتاه خواندم و چنان توجهم را جلب كرد كه آن فیلمنامه را رها كردم و به ساخت اتوبوس شب مشغول شدم یا همین تئاتر خرده خانم، من باز هم در حال انجام كار دیگری بودم كه این نمایشنامه را خواندم و خیلی به دلم نشست. این آرزوی دیرینه را در 16سالگی به انجام برسانم .

---

اول تصمیم داشتم از بازیگران چهره استفاده كنم، حتی‌ سراغ‌شان هم رفتم اما به دلیل این‌كه وقت نداشتند و هركدام درگیر كارهای دیگر بودند، نشد. با توجه به این‌كه بازیگران جوان با استعداد زیادی هستند كه می‌توانند بازی‌های خوب ارائه دهند، تنها از خانم‌ آدینه به عنوان چهره و البته نقش اصلی استفاده كردیم. سابقه خانم آدینه در تئاتر بیشتر از سابقه من در سینماست، در این نقش سرتاسر اجرا روی صحنه هستند و نقش سیاه نمایش را دارند كه خیلی نقش سنگینی است و فكر كردم تنها از عهده خانم‌ آدینه برمی‌آید.

---

«غیرقابل رقابت بود و رقیب هیچ‌كس نبود»؛ به معنای واقعی غیرقابل رقابت بود و درعین حال خود را رقیب هیچ‌كس نمی‌دانست و همه را همكار خودش به‌شمار می‌آورد. احساس مسئولیت بی‌نظیری داشت كه متاسفانه این روحیه در بازیگرهای جوان كمتر پیدا می‌شود.

---

نباید محمدرضا فروتن و مهدی باقربیگی را با هم مقایسه كرد. آقای فروتن جوانی بود كه هم تحصیل‌كرده بود و هم دوره بازیگری دیده بود و نباید با مهدی باقربیگی كه نوجوان بود مقایسه شود. بچه‌ها غریزی بازی می‌كنند و وقتی به سن بلوغ می‌رسند و به آگاهی می‌رسند، ممكن است اصلا نتوانند بازی كنند كما این‌كه با مهدی بعد از گذشت یك سال از قصه‌های مجید، فیلم «نان و شعر» را كار كردیم و اصلا موفق نبود. نه به دلیل این‌كه مهدی خوب نبود، بلكه به این دلیل كه شیرینی كودكی را دیگر نداشت و برعكس گوشت تلخی بلوغ به سراغش آمده بود اما مهدی در دوره‌های بعد باز هم توانست خوب بازی كند و باز هم در سال‌های بعد در اپیزودی از پرانتزباز بازی كرد یا در فیلم دیگری كه من تهیه‌كننده بودم و برادرم (مهرداد)، كارگردان بود، توانست خیلی خوب بازی كند.

---

این كار اولین تجربه كارگردانی تئاتر برای من است و البته بسیاری از چیزها را نمی‌دانستم. در این كار، 2شانس بزرگ داشتم. اولین شانس من دستیارم بهرام تشكر است كه كارگردان تئاتر است و كمك بزرگی برای من بود و شانس بزرگ‌ترم حضور گلاب آدینه است كه خود استاد تئاتر است و بسیاری از مشكلات كار را برای من آسان كرد و درواقع حكم مشاور مرا داشت. باید بگویم: «بدون گلاب آدینه،‌ این تئاتر این‌گونه كه الان هست به اجرا نمی‌رسید.»

---

گلاب آدینه دیگر نیازی به معرفی ندارد اما جالب است، بازیگر مطرحی كه در سینما و تلویزیون به شهرت،‌ محبوبیت و جوایز بسیاری دست یافته هنوز تاكید دارد كه انتخاب اولش تئاتر است

---

من عاشق تئاتر هستم و از بین سینما و تلویزیون و تئاتر همیشه انتخاب اولم مشخص است: تئاتر، تئاتر، تئاتر اگر سرصحنه فیلمبرداری نباشم،‌ در هرحالی، به تماشای تئاتر می‌روم و تلاش می‌كنم همه تئاترهای خوب روی صحنه را ببینم.  همین‌جا هم به جوانان می‌گویم كه به دنبال آنچه كه دوست دارید عاشقانه بروید و از هیچ مانعی نترسید.

---

آقای پوراحمد با دوستان دیگری تماس گرفته بودند و هركدام به دلایلی نتوانسته بودند كه در این كار حضور داشته باشند و درنهایت قرعه به نام من افتاد. من هم چون سابقه همكاری و دوستی خانوادگی با آقای پوراحمد داشتم با كمال میل و اشتیاق دوان دوان به این تئاتر آمدم و در این تئاتر هم هرجایی كه از من نظر خواستند، نظر خودم را بیان كرده و سعی كردم حضوری فعال داشته باشم.

---

كیومرث پوراحمد: سابقه خانم آدینه در تئاتر بیشتر از سابقه من در سینماست، در این نقش سرتاسر اجرا روی صحنه هستند و نقش سیاه نمایش را دارند كه خیلی نقش سنگینی است و فكر كردم تنها از عهده خانم‌ آدینه برمی‌آید

---

فرزین محدث در تئاتر، بازیگر شناخته شده‌‌ای است اما اكثر علاقه‌مندان او را با نقش‌هایش در مجموعه «پرانتز باز» در تلویزیون و «شاعر زباله‌ها» در سینما می‌شناسند. این بازیگر جوان یكی از بازیگران اصلی تئاتر «خرده خانم» است.

من در 2 نقش اسفندماه آقای پوراحمد به من گفتند كه می‌خواهند تئاتری كار كنند و نقش كوتاه ملیجك را برای من دارند. خیلی خوشحال شدم چون به لحاظ وجه هنری هر بازیگری دوست دارد با آقای پوراحمد كار كند اما دلیل دیگر خوشحال شدنم خصوصیات اخلاقی ایشان است كه حتی اگر به من می‌گفتند در پشت صحنه به من كمك كن این كار را با جان و دل انجام می‌دادم. از اواسط اردیبهشت‌ماه تمرین‌ها را شروع كردیم و بعد یك نقش دیگر هم به من داده شد كه نقش یك مطرب بود و من حالا 2 نقش را بازی می‌كنم.

هردو بین تئاتر و سینما فرق نمی‌گذارم و هیچ‌كدام را برتر از آن یكی نمی‌دانم. هركدام زیبایی‌های خاص خودش را دارد. تئاتر فقط مخاطب خاص دارد و تلویزیون مخاطب عام، سینما در این وسط قرار دارد اما برای من هر نقشی كه خوب باشد مهم است. یعنی پیشنهاد خوب در هركدام باشد قبول می‌كنم.

---

فریدون محرابی كه او را با نقشش در مجموعه «مدار صفردرجه» می‌شناسید سابقه زیادی در تئاتر دارد. این بازیگر خوش‌صدا در مجموعه‌های «خانه بی‌پرده» و «مرگ تدریجی» نیز بازی كرده است

---

موضوع این تئاتر برمی‌گردد به شبی كه در آن ناصرالدین شاه ترور می‌شود. فردای آن شب، اتفاقات خاصی در خانه سرتیپی می‌افتد. من در این نمایش، میرزایی هستم كه تمام اختیارات این خانه در دست اوست و بقیه ماجراها را هم لو نمی‌دهم.  برای من بازی در نقشی كه دوست دارم مهم است و به عقیده من تئاتر و سینما از هم جدا نیستند. كما این‌كه این روزها بازیگرهایی كه در سینما هستند، در تئاتر هم دیده می‌شوند و همین‌طور بالعكس كه از دید من این اتفاق، اتفاق خوبی است.

---

برای من تداومی كه تئاتر دارد، جذاب است زیرا در سینما همین قطع شدن‌ها به نوعی روی حس بازیگر تاثیر می‌گذارد.  اولین‌بار بود كه با آقای پوراحمد كار می‌كردم كه برایم فوق‌العاده خوشایند و تجربه بسیار عالی برای من بود. كار در یك گروه صمیمی و پركار، اتفاق تئاتری خوبی برای من بود و از حضور در آن خوشحالم.