اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قتل هولناک کودک 2 ساله توسط مادر سنگدل
از صاحب مغازه مواد پروتئینی هم كمك خواستم و او به این بهانه مرا فریب داد و به من تجاوز كرد. از آن ماجرا به شدت ناراحت بودم تا اینكه پس از گذشت نزدیك به دوسال تصمیم گرفتم پسرم را به قتل برسانم و برای همین او را با روسری خفه كردم.
ماموران كلانتری مهرآباد جنوبی روز 12 اردیبهشت از طریق مركز فوریتهای پلیسی از درگیری بین صاحب یك پروتئینفروشی و زوجی جوان در خیابان قزوین ـ خیابان حكیم جرجانی باخبر شدند و وقتی به آنجا رفتند زن جوان ادعا كرد صاحب مغازه او را چند سال پیش مورد آزار و اذیت قرار داده و همسرش پس از اطلاع از این موضوع، به همراه وی به تهران آمده و با صاحب مغازه درگیر شده است.
ماموران بعد از شنیدن این اظهارات هر سه نفر را به كلانتری منتقل كردند و در آنجا زن 16ساله كه سارا نام دارد در اعترافاتی به ماموران گفت ساعت 24 دو روز قبل پسربچه دوسالهاش به نام «امیرحسین» را با روسری در منطقه حصارك به قتل رسانده است. به این ترتیب پرونده پیچیدهتر شد و به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی قرار گرفت.
«سارا» وقتی توسط كارآگاهان جنایی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: «دو سال و نیم پیش به این دلیل كه وضعیت مالی ما خوب نبود، به تهران آمدم تا از مغازهداران كمك بگیرم. از صاحب مغازه مواد پروتئینی هم كمك خواستم و او به این بهانه مرا فریب داد و به من تجاوز كرد. از آن ماجرا به شدت ناراحت بودم تا اینكه پس از گذشت نزدیك به دوسال تصمیم گرفتم پسرم را به قتل برسانم و برای همین او را با روسری خفه كردم.»
كارآگاهان با توجه به ادعاهای سارا درخصوص صاحب مغازه پروتئینی، به تحقیق از او پرداختند و این مرد در بازجوییها منكر هرگونه ارتباط یا آشنایی با زن 16ساله شد و گفت: «حدودا دو سال پیش، زمانی كه این زن بهمغازه من آمد، فقط با هدف كمك كردن به او مقداری مواد پروتئینی دادم. پس از مدتی او بار دیگر به مغازه آمد و از من درخواست كمك مالی كرد. این بار دیگر به او كمك نكردم و از او خواستم سراغم نیاید.
طی این مدت نیز هیچگونه ارتباطی با او نداشتم و تمام اظهاراتش دروغ محض است.» افسران جنایی كه خود را در برابر معمایی عجیب میدیدند با توجه به اعترافات سارا و شوهر 31سالهاش به نام حبیب درخصوص رها كردن جسد فرزندشان در منطقه حصارك كرج، از پلیس آگاهی استان البرز كمك خواستند و معلوم شد جنازه امیرحسین ساعت یك بامداد روز قبل از دستگیری متهمان كشف و به پزشكی قانونی منتقل شده است.
كارآگاهان در ادامه رسیدگی به این پرونده به تحقیق از محل كار صاحب مغازه پرداختند و اطلاع پیدا كردند این مرد به حسن اخلاق در میان كسبه محل و همسایگان و اعضای خانواده معروف است و به عنوان فردی مورداعتماد شناخته میشود. به همین دلیل بازجوییها از سارا برای افشای حقیقت ادامه یافت و سرانجام زن جوان توضیح داد هیچ رابطهای بین او و صاحب مغازه وجود نداشته و وی با طرح این ادعا فقط قصد داشت مسیر تحقیقات پلیس را منحرف كند.
سارا در ادامه اعترافات خود به كارآگاهان عنوان كرد: «همسرم با طرح این ادعا كه امیرحسین هیچگونه شباهتی به ما ندارد دایما با من درگیر میشد و میگفت امیرحسین پسر او نیست. این اختلافات ادامه داشت تا اینكه روز قتل در حالیكه حبیب از خانه خارج شده بود، ناگهان امیرحسین شروع به گریه كرد. در حالیكه به شدت عصبی بودم در یك لحظه با روسریای كه به دور گردنش انداختم، خفهاش كردم.»
سارا ادامه داد: «شوهرم به من شك داشت و همیشه میگفت به او خیانت كردهام و به همین بهانه دایم با من درگیر میشد تا اینكه شب حادثه مجددا بر سر همین موضوع با یكدیگر درگیر شدیم و باز هم همان ادعای قبلی خود را مطرح كرد. حدود ساعت 12:30 شب بود كه شوهرم میخواست از خانه خارج شود. نمیدانم بیرون رفته بود یا نه اما بچه هم داشت اذیت میكرد. نفهمیدم چگونه روسری را دور گردنش پیچیدم؛ فقط در یك لحظه دیدم كه بچه سرد شده است و نفس نمیكشد.
وقتی كه شوهرم به خانه آمد، بچه را بردیم و در خیابانهای اطراف خانه رها كردیم.» حبیب نیز در اعترافات خود درخصوص شب حادثه به كارآگاهان گفت: «زمان حادثه من بیرون بودم. وقتی برگشتم با جسد فرزندم روبهرو شدم و سارا گفت او را خفه كرده است، میخواستم به پلیس زنگ بزنم كه سارا تهدید كرد خودش را میكشد.
وقتی از خانه بیرون آمدم تا پسرم را به بیمارستان برسانم، متوجه شدم دیگر خیلی دیر شده است؛ باز هم میخواستم به كلانتری بروم كه مجددا همسرم تهدید به خودكشی كرد و من هم چارهای نداشتم جز اینكه بچه را كنار دیواری رها كنم.» بنا بر این گزارش بعد از روشنشدن حقیقت صاحب مغازه پروتئینی آزاد شد و زن و شوهر جوان نیز به این دلیل كه قتل در كرج اتفاق افتاده بود در اختیار كارآگاهان پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفتند.
ویدیو مرتبط :
قتل هولناک پسر 8 ساله
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
روایت پسر 12 ساله از قتل هولناک مادر باردار توسط پدرش!
اخبار حوادث - روایت پسر 12 ساله از قتل هولناک مادر باردار توسط پدرش!
متخصصان پزشکی قانونی بر دیوانه بودن این قاتل مهر تأیید زدند و مرد همسرکش در تیمارستان بستری شد.
به گزارش ایران، ساعت 30 دقیقه بامداد 25 تیرماه سال جاری ماجرای درگیری زن و مردی در خیابان جیحون به پلیس 110 گزارش شد.
دقایقی بعد تیمی از کلانتری 108نواب برای بررسی ماجرا وارد عمل شدند و هنگام مراجعه مردی
را دیدند که از سوی چند نفر از همسایهها غافلگیر شده و لباسهایش نیز خونی است.
مأموران ابتدا به داخل خانه قدیمی رفتند و با جسد زن جوانی روبهرو شدند که غرق در خون بود و شواهد نشان می داد وی با ضرباتی به سرش کشته شده است.
بدین ترتیب، بازپرس «سپیدنامه» از شعبه 10 دادسرای امورجنایی تهران در جریان این قتل قرار گرفت و وی همراه تیمهایی از تشخیص هویت و کارآگاهان جنایی وارد عمل شدند.
بازپرس «سپیدنامه» در ابتدای تحقیقات در بازجویی از این مرد دریافت وی از عصر همان روز با همسرش درگیری داشته و سپس ساعتی پیش مقابل دیدگان بچههایش وی را کتک زده و سرانجام با چوب دستی بزرگی که هنگام فرار نیز همراه داشته ضربات مهلکی به زن 29 سالهاش به نام «فاطمه» زده و با برداشتن پول فرار کرده که توسط همسایگان گرفتار شده است.
یکی از همسایهها به بازپرس جنایی گفت: ساعت 5 عصر صدای این زن و مرد را که به تازگی به محل ما آمدهاند، میشنیدم و از ساعت 7 غروب معلوم بود درگیریشان فیزیکی شده تا اینکه ساعت 10شب «شمسالله» را در حالی که چوب بزرگ خونآلودی در دست داشت دیدم که هراسان از خانهاش بیرون آمد و من که احتمال میدادم وی دست به کار هولناکی زده باشد تعقیبش کردم و با کمک چند نفر دیگر از همسایهها وی را گرفتیم.
پدر قربانی نیز در ادامه تحقیقات گفت: مدتی بود که دامادمان دخترم را اذیت میکرد و ما از این اتفاق بسیار ناراحت بودیم و به دنبال راه و چاره میگشتیم که متأسفانه این اتفاق افتاد.
وی افزود: سر شام بودیم که دختر فاطمه به خانهمان آمد و در حالی که نفسنفس میزد گفت پدرش، مادرش را به باد کتک گرفته است.
ما هم سریع خودمان را به آنجا رساندیم ولی دیر شده بود و شمسالله را با لباس خونین در کوچه دیدیم، وقتی به خانه رفتیم دخترم را در حالی که به طرز هولناکی به قتل رسیده بود دیدیم که همراه بچهای که در شکم داشت از دنیا رفته بودند.
پسر 12ساله قربانی نیز که بشدت از مرگ مادرش شوکه شده بود به پلیس گفت: پدرم از عصر با مادرم درگیری داشت و مادرم مدام کوتاه میآمد تا اینکه سر شام پدرم گفت اینجا خانه شیطان است و با قیچی به سوی مادرم حملهور شد و چند ضربه زد و دقایقی بعد هم با چوب چند ضربه دیگر به وی زد و با برداشتن پول فرار کرد.
وی که چشمانش پر از اشک بود و شاهد از دنیا رفتن مادرش بوده است، گفت: وقتی پدرم، مادرم را کتک میزد از خواهر کوچکترم خواستم به خانه پدربزرگم برود و از آنان کمک بخواهد ولی حیف که دیر شد.
پسر نوجوان افزود: خیلی ترسیده بودم و التماسهایم جواب نمیداد، پدرم دیوانه شده بود و میترسیدم به من نیز آسیب وارد کند. بر این اساس شمسالله نیز پس از چند روز بستری شدن در تیمارستان تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من همسرم را دوست داشتم و وی نیز هشت ماهه باردار بود، نمیدانم چه شد که فکر کردم باید وی را به قتل برسانم و به سویش حمله کردم و الان خیلی پشیمانم.
با ادعاهای عجیب قاتل، بازپرس از پزشکی قانونی و کارشناسان اعصاب و روان بیمارستان روزبه خواست عامل جنایت را معاینه تخصصی کنند که پس از چند روز، تحقیقات روانپزشکی نشان داد این مرد دچار مشکلات روحی و روانی است و زمان قتل نیز دچار جنون شده بود.
بنا بر این گزارش با توجه به نظریه پزشکی قانونی قاتل در حال حاضر در تیمارستان به سر میبرد تا پس از بهبودی نسبی به تشریح قتل و بازسازی صحنه جنایت بپردازد.
اخبار حوادث - ایران