قتل همسر به خاطر سوء ظن

همسركشی با اسید

دو مرد جوان که همسران شان را به خاطر سوء ظن به قتل رسانده بودند، زمانی که برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شدند گفتند مقتولان به آنها خیانت می کرده اند.

به گزارش شرق، در اولین پرونده که در شعبه74 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد مردی که با اسید همسرش را سوزانده و به قتل رسانده بود از خودش دفاع کرد. سیدرضایی نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه محاکمه در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت: کارکنان بیمارستانی در کهریزک 12 مرداد یک سال قبل به پلیس خبردادند زنی به نام مریم که با اسید سوزانده شده است در وضعیت وخیمی به سرمی برد. زمانی که پلیس در محل حاضر شد و مریم را مورد بازجویی قرار داد متوجه شد این زن جوان قربانی اسیدپاشی شوهرش شده است.

این زن به پلیس گفت از مدتی قبل با شوهرش درگیری داشت تا اینکه روز حادثه اکبر با اسید وارد خانه شد و او را سوزاند. اکبر با شکایت همسرش بازداشت شد و در حالی که بازجویی ها از او آغاز شده بود، خبر رسید مریم روی تخت بیمارستان جان باخته است. بنابراین اکبر این بار به اتهام قتل مورد بازجویی قرار گرفت. او ادعاهایی را درخصوص همسرش مطرح کرد که به اثبات نرسید.   

نماینده دادستان تهران ادامه داد: با توجه به مدارک موجود در پرونده درخواست صدور مجازات متهم را دارم. در ادامه پدرومادر مقتول برای متهم درخواست قصاص کردند.

سپس دختر 10 ساله مریم در جایگاه حاضر شد او که ناشنواست با دیدن پدرش گریه کرد و در حالی که به سختی و مبهم صحبت می کرد، گفت: من درخواست مجازات او را دارم، پدرم همیشه مادرم را اذیت می کرد دیگر او را پدر صدا نمی کنم، چون من را به خاک سیاه نشاند و از کاری که کرده خیلی ناراحت هستم.

سپس متهم در جایگاه حاضر شد، او اتهام خود را قبول کرد و گفت: درست است که من اسید روی صورت همسرم پاشیدم اما نمی دانستم آنچه که روی او می ریزم اسید است و فکر می کردم جوهرنمک روی صورتش ریخته ام.

متهم گفت: مریم زن خیانت کاری بود. پدرومادرش که حالااز من شکایت کرده اند و می گویند دخترشان را کشته ام چرا آن زمان به دخترشان نمی گفتند این کارها را نکند. شش سال قبل از شهرستان به تهران آمدم تا دخترم را که کرولال است مداوا کنم خیلی برای درمانش خرج کردم و سختی زیادی کشیدم در حالی که من داشتم دخترم را درمان می کردم همسرم به من خیانت می کرد. او با چندین مرد رابطه داشت، ما یک بار قبل از این حادثه با هم دعوا کردیم و می خواستیم جدا شویم، اما به خاطر دخترم این کار را نکردیم و به زندگی مشترک ادامه دادیم زنم قول داد این کارها را نکند، اما بعد فهمیدم دوباره به سمت کارهای خلاف رفته است.  

متهم ادامه داد: قصد نداشتم روی صورتش اسید بپاشم فکر می کردم چیزی که به من داده اند جوهرنمک است، نمی خواستم آسیب جدی به او وارد کنم. مریم خودش در این قتل بی تقصیر نبود و اگر خیانت نمی کرد این اتفاق نمی افتاد. در ادامه هیات قضات شعبه 74 رسیدگی به پرونده را غیرعلنی اعلام کردند و بعد از پایان جلسه دادگاه وارد شور شدند. در همین هنگام محاکمه مردی در شعبه 113 آغاز شد که متهم است همسرش را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده و به قتل رسانده است.

نماینده دادستان در ابتدای جلسه محاکمه در جایگاه حاضر شد و گفت: 24 مرداد دو سال قبل جسم بی جان زنی را به بیمارستانی در ورامین رساندند و پزشکان در بررسی های اولیه خود اعلام کردند این زن به خاطر خونریزی داخلی و ضربات شدیدی که بر بدنش وارد شده جان باخته است.

همسر این زن که محمد نام دارد و او را به بیمارستان رسانده بود گفت همسرش چند روز قبل توسط چند ناشناس کتک خورده است اما از آنجا که گفته های متهم نمی توانست با واقعیت منطبق باشد او بازداشت شد و در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت چون همسرش اعتراف کرده با چند نفر رابطه داشته با او درگیر شده و بعد از وارد آوردن ضربات به بدنش او را کشته است.

نماینده دادستان گفت: تنها وارث متهم دختری یک ساله است که دادستان به عنوان ولی قهری ازسوی این کودک برای متهم درخواست قصاص کرده است. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد، او اتهام قتل را رد کرد و گفت هرچه در بازجویی در مورد قاتل بودنش گفته دروغ است و واقعیت این است که همسرش به دست چند مرد که با او رابطه داشتند به قتل رسیده است.

متهم گفت: یک سال قبل از این حادثه با همسرم سحر آشنا شدم. او را درحالی دیدم که باردار بود و شرایط خوبی نداشت. مردی که او را باردار کرده ترکش کرده بود و سحر کسی را نداشت. آنقدر دلم برایش سوخت که او را به خانه ام بردم و پناهش دادم.

می گفت می خواهد بچه را سقط کند چون نمی تواند از او نگهداری کند. با هم پیش دکتر رفتیم اما دکتر گفت روح در بدن این کودک دمیده شده و اگر بخواهیم او را از بین ببریم قتل عمد مرتکب شده ایم. با این حال سحر اصرار داشت بچه را از بین ببرد من اجازه ندادم و گفتم با هم ازدواج و این بچه را بزرگ می کنیم. گفتم نباید این کار را بکند و پشیمان می شود. مدتی بعد بچه به دنیا آمد. سحر معتاد بود و نمی توانست از نوزاد مراقبت کند بیشتر من مواظب او بودم با اینکه خودم هم اعتیاد داشتم اما به بچه وابسته شده بودم.

متهم ادامه داد: سحر می گفت می خواهد بچه را بفروشد قرار بود این بچه را به یک پزشک که 17سال قبل ازدواج کرده و بچه دار نمی شد بدهد و 35 میلیون تومان بگیرد. من مخالف بودم اما چون هیچ نسبتی با آن کودک نداشتم نمی توانستم جلوی زنم را بگیرم، تا اینکه یک روز به خانه آمدم و دیدم همسرم وضعیت خیلی بدی دارد او به شدت زخمی شده بود و خونریزی داشت از او پرسیدم چه شده گفت محسن، مردی که قرار بود از طریق او دخترش را به دکتر بفروشد با چند مرد وارد خانه شده و به او تعرض کرده است.

من و همسرم به دادگاه رفتیم و شکایت کردیم، محسن و دو همدستش شناسایی و بازداشت شدند، وقتی به دادگاه رفتیم همسرم گفت شکایتش را پس می گیرد و بعد از اینکه متهم را بیرون بردند به قاضی گفت محسن مرد خشنی است و می ترسد به او آسیب بزند. همان روز وقتی محسن را به زندان برگرداندند در یک درگیری کشته شد.

متهم ادامه داد: پرونده در حال رسیدگی بود که همسرم به طور ناگهانی دو روز گم شد. به من گفته بود می رود از دکتر پول را بگیرد و بچه را تحویل بدهد اما دیگر برنگشت. بعد از دو روز پدرم او را گوشه خیابان پیدا کرد و به خانه آورد سحر وضعیت خیلی بدی داشت خیلی کتک خورده بود. به او گفتم چه شده گفت با چند مرد برای تفریح رفته بود و بعد آنها کتکش زده اند. وقتی این حرف را شنیدم عصبانی شدم و من هم او را زدم اما فقط چند سیلی به او زدم.

در این هنگام قاضی از متهم پرسید اگر این طور است چرا آن زن را به خانه ات راه دادی. اگر واقعیت دارد که تو او را کتک نزدی پس چرا او را به بیمارستان نبردی، بیش از 20 جراحت سخت روی بدن همسرت بود چرا به جای کمک به او منتظر مرگش شدی متهم گفت: من نمی خواستم او بمیرد وقتی آمد کبودی داشت من هم چند سیلی به او زدم. زمانی مرد که بچه داشت در اتاق گریه می کرد و من داشتم شام درست می کردم، دیدم زنم روی زمین افتاده و از دهانش کف می آید وقتی متوجه شدم حالش بد است او را سریع به بیمارستان رساند.

در این هنگام قاضی گفت: پزشکی قانونی زمان مرگ را 36 تا 48ساعت قبل از رساندن سحر به بیمارستان اعلام کرده است در این باره چه می گویی. متهم پاسخ داد: نمی دانم این نظریه یعنی چه همین که سحر حالش بد شد من او را به بیمارستان رساندم. بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند./شرق

 

ویدیو مرتبط :
‫سوء ظن به همسر‬‎

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قتل هولناک دوست قدیمی به خاطر سوء‌ظن

قتل هولناک دوست قدیمی به خاطر سوء‌ظن

مرد نجار که به خاطر سوء ظن دوست خود را به طرز هولناکی به آتش کشیده بود، با تایید حکم اعدامش در دیوان عالی کشور در یک قدمی‌چوبه دار قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار قانون، کارآگاهان پلیس آگاهی تهران 21 اسفندماه سال 89 از کشف جسد سوخته مردی در جاده تهران- قم باخبر شدند. پس از حضور تیم پلیسی و قاضی دادگاه فشافویه مشخص شد جسد متعلق به مردی ناشناس است که پس از قتل به آتش کشیده شده است. در ادامه جسد برای شناسایی هویت مقتول و علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

همزمان با آغاز تحقیقات خانواده مرد میانسالی به نام تیمور با مراجعه به ماموران از ناپدید شدن وی خبر دادند که پس از بررسی شکایت آنها مشخص شد جسد سوخته متعلق به تیمور است. از سوی دیگر خودرو سمند مقتول پس از این جنایت ناپدید شده بود که ماموران با ردیابی‌های پلیسی آن را در مقابل یک بانک کشف کردند. در بازبینی فیلم دوربین مدار بسته بانک نیز هویت عامل جنایت به نام محمد شناسایی شد. متهم به قتل از دوستان نزدیک مقتول بود که در تاریخ 19 مرداد سال گذشته دستگیر و در بازجویی‌ها به ارتکاب این جنایت اعتراف کرد.

پس از اعتراف متهم و بازسازی صحنه قتل از سوی او پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه که 17 تیر امسال به ریاست قاضی نورا... عزیزمحمدی رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری برگزار شد خانم فلاح نماینده دادستان تهران در تشریح کیفرخواست گفت: محمد 33 ساله که دارای 4 فقره سابقه کیفری است از تاریخ 19 مرداد سال گذشته بازداشت بوده و با توجه به شکایت اولیا دم به اعتراف متهم بازسازی صحنه قتل از سوی او و گزارش پزشکی قانونی ارتکاب این جنایت از سوی وی محرز و تقاضای مجازات قانونی را برای او دارم. سپس مادر مقتول با حضور در جایگاه برای قاتل پسرش تقاضای قصاص کرد و گفت: محمد حدود 20 سال پیش پسرم کار می‌کرد ولی به او خیانت کرد و پس از قتل تیمور جسد او را به آتش کشید.

در مراسم تدفین پسرم من به طرف محمد حمله ور شده و آنجا اعلام کردم او قاتل پسرم است. قاضی عزیز محمدی سپس اتهام قتل عمد را به محمد تفهیم کرد که او با قبول اتهام خود گفت: من دارای 4 فقره سابقه رابطه نامشروع، سرقت، چک و استفاده از سند جعلی هستم.15 سال بود با مقتول دوست بودم و در کارگاه او کار می‌کردم یک روز تلفن همراهم نزد مقتول جا ماند و وقتی برگشتم دیدم او در حال بررسی دفترچه تلفن من است. چند بار نیز او را در حال زاغ زنی همسرم دیدم. تصور می‌کردم تیمور به همسرم نظر دارد. به همین خاطر نقشه قتل‌اش را طراحی کردم. روز حادثه یک آبمیوه مسموم به داروی بیهوشی تهیه کرده و همراه مقتول برای نقد کردن چک راهی شرکتی شدیم. در میان راه نیز به بهانه اینکه می‌خواهم خانه ام را رنگ کنم از پمپ بنزین بنزین گرفتم. تیمور پس از خوردن آبمیوه بیهوش شد من او را به زیر پلی در جاده تهران - قم بردم بعد هم تیمور را در حالی‌که خواب بود به آتش کشیدم.

قاضی: تو به مقتول بدهکار بودی؟

متهم: 9 میلیون تومان بدهکار بودم که بدهی خود را به برادر تیمور دادم.

پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام کرده و برای صدور حکم وارد شور شده و محمد را به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهم به رای دادگاه پرونده برای رسیدگی نهایی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات شعبه 15 دیوان عالی کشور حکم را تایید کردند./قانون