اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

قتل فجیع زن وكیل به دست شوهر صیغه‌ای


دومرد كه در پرونده‌هایی جداگانه متهم به قتل همسرشان شده‌اند، اتهام قتل‌عمد را رد كردند. ، یكی از این مردان متهم است سه‌بار به قتل همسرش اقدام و آخرین‌بار نقشه‌اش را اجرا كرد.

دومرد كه در پرونده‌هایی جداگانه متهم به قتل همسرشان شده‌اند، اتهام قتل‌عمد را رد كردند. ، یكی از این مردان متهم است سه‌بار به قتل همسرش اقدام و آخرین‌بار نقشه‌اش را اجرا كرد.

در ابتدای جلسه محاكمه او، روشن نماینده‌ دادستان به قضات شعبه113 دادگاه كیفری‌استان تهران گفت: خانواده زنی به نام شیرین10مرداد سال گذشته به پلیس خبر دادند، دخترشان فوت شده‌است.

زمانی كه ماموران به خانه شیرین رفتند، شوهر او نادر هم در منزل بود او كه زخمی‌شده‌بود به ماموران گفت، شخصی وارد خانه شده و بعد از زدن او و كشتن همسرش سرقت كرده و گریخته است. مردجوان به بیمارستان منتقل شد اما چون جراحاتش سطحی بود، بعد از پانسمان از بیمارستان مرخص شد. نماینده دادستان تهران ادامه‌داد: بررسی‌های ماموران نشان داد، هیچ‌كس روز حادثه وارد خانه نادر و شیرین نشده و این دو تنها بودند.

همچنین نادر دوباره پیش از این، اقدام به قتل همسرش كرده اما موفق نشده بود و پزشكی قانونی در نظریه خود عنوان كرد، نادر خودزنی كرده‌است به همین دلیل او به قتل همسرش متهم است و من به عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حكم قانونی را دارم.

در ادامه والدین شیرین به عنوان اولیای دم در جایگاه حاضرشدند و برای دامادشان درخواست صدور حكم قصاص كردند. مادر این زن درباره دلایلش برای وارد‌كردن اتهام قتل به نادر گفت: پیش از این دامادم دوبار برای كشتن دخترم اقدام كرده بود. البته دخترم چیزی به من نمی‌گفت و هیچ‌وقت در مورد اینكه با شوهرش مشكل دارد صحبت نمی‌كرد اما به یكی از دوستانش گفته‌بود، یك‌بار شوهرش برای اینكه او را بكشد ترمزدستی ماشین را در سرپایینی خوابانده‌بود و دخترم به طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا كرد.

 وقتی در این مرحله موفق نشد یك‌بار دیگر دخترم را به داخل چاله آسانسور خانه ‌انداخت او از دخترم خواسته‌بود چشمانش را ببندد؛ گفته‌بود كه می‌خواهد غافلگیرش كند، بعد در آسانسور كه باز شده‌، دخترم را به داخل چاله پرت‌كرده و دخترم پنج طبقه سقوط كرده‌بود.

او ادامه‌ داد: آن‌زمان شیرین به من گفت، سقوطش حادثه بود اما به یكی از دوستانش گفته‌بود شوهرش او را به داخل چاله‌ هل داده‌است. زمانی كه دخترم كشته‌شد، دست‌وپایش در گچ‌بود و نمی‌توانست هیچ‌ دفاعی از خودش بكند. چون دامادم بدون دلیل دخترم را كشت من درخواست مجازات قصاص برای او دارم.

سپس نادر متهم پرونده در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را رد كرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم. شیرین را دوست داشتم و هیچ‌مشكلی با هم نداشتیم. اگر مشكلی داشتیم شیرین به مادرش می‌گفت. او ادامه‌داد: من نمی‌خواستم زنم آسیبی ببیند، روزی كه در سرپایینی ماشین راه‌افتاد، یادم رفته‌بود ترمزدستی را بكشم و شیرین خودش این موضوع را می‌دانست. در مورد چاله آسانسور هم باید بگویم در آن‌موقع نمی‌دانم چه شد كه یكدفعه بیهوش شدم و نتوانستم خودم را كنترل كنم و به زنم برخورد كردم و او داخل چاله ‌افتاد.

 این مرد درباره روز حادثه گفت: روز حادثه من و شیرین هر دو در خانه بودیم. دست و ‌پای همسرم در گچ ‌بود زنگ خانه زده‌شد و در را باز كردم در آن موقع مردی وارد ‌شد و من را با چاقو زخمی كرد؛ شیرین می‌خواست فریاد بزند كه به او هم ضربه‌زد و او را هم زخمی‌كرد. چون من خودم زخمی‌شده‌بود، نتوانستم به شیرین كمك كنم و او جان داد.

این مرد كه در همه مراحل بازجویی‌هم مدعی‌شده‌ بود مردی سارق وارد خانه‌اش شده‌است در مورد نظریه پزشكی‌قانونی توضیح داد: من خودزنی نكردم مرد سارق كه وارد خانه من شد، ضربات را آرام‌تر به من وارد كرد و من از این موضوع خیلی ناراحتم كه چرا من زخمی و زنم كشته‌شد او خیلی جیغ‌ می‌كشید و به همین دلیل هم مرد سارق ضربات عمیق‌تری را به او وارد كرد. متهم در مورد اظهارات همسایه‌ها كه گفته‌اند روز حادثه هیچ‌كس وارد خانه این زوج نشده‌ بود، گفت: من این حرف را قبول ندارم چون مرد سارق وارد خانه من شد شاید در آن لحظه همسایه‌ها او را ندیدند این دلیل محكمی برای اینكه من مرتكب قتل شده‌ام نیست.

 او در آخرین دفاع گفت: قتل را قبول ندارم و باز هم می‌گویم من شیرین را نكشتم. نظریه پزشكی قانونی و گفته‌های همسایه‌ها را هم نمی‌پذیرم.

هیات قضات شعبه113 دادگاه كیفری‌استان تهران بعد از پایان این جلسه برای صدور رأی وارد شورشدند.

قضات شعبه 74 رسیدگی به پرونده‌ای را آغاز كردند كه در آن نیز مردی به قتل همسر صیغه‌ای خودش متهم شده است.

در ابتدای جلسه، فلاح نماینده‌دادستان تهران در توضیح كیفرخواست گفت: مسعود 50 ساله زنی به نام سهیلا را كه وكیل دادگستری هم بود به قتل رسانده‌است. این مرد 20مرداد سال 88 بعد از به قتل رساندن همسرش با خانواده‌او تماس گرفت و موضوع را به آنها گفت و چندماه بعد توسط ماموران بازداشت شد. بنابراین درخواست صدورحكم قانونی در این خصوص را دارم.

سپس اولیای‌دم خواستار صدورحكم قصاص برای متهم شدند و در ادامه به دستور قاضی شاملو رییس دادگاه، مسعود در جایگاه حاضر شد او گفت: اتهام قتل عمد را قبول ندارم. البته قبول دارم ضربات چاقو را من بر بدن سهیلا وارد كردم. او گفت: من و سهیلا صیغه‌نامه رسمی نداشتیم اما به صورت شفاهی صیغه 99ساله خوانده‌ بودیم. ما با هم در خیابان آشنا شده‌بودیم، من و سهیلا مدتی با هم دوست بودیم در آن زمان تاجر بودم سهیلا به من گفت رابطه ما نباید غیرشرعی باشد و ما صیغه 99ساله خواندیم.

خانواده من خارج از كشور زندگی می‌كنند و من در ایران تنها بودم. تقریبا همه اعضای خانواده سهیلا من را می‌شناختند و برادرش سعید كه معتاد بود مرتب از من پول می‌گرفت. من خانه‌ای در حوالی پارك ساعی داشتم اما به خاطر دوری راه خانه‌ای در میدان فردوسی اجاره كردم و با سهیلا آنجا زندگی می‌كردیم. سهیلا درس خواند و وكیل شد. یك دفتر تاسیس كرد به عنوان كارشناس دادگستری هم فعالیت می‌كرد. البته من پول دفتر را دادم و قرارمان هم این بود كه همه كارمندان آنجا زن باشند.

متهم گفت: ما عاشق هم بودیم و 14سال با هم زندگی كردیم تا اینكه هشت‌ماه قبل از حادثه یك روز سعید برادر سهیلا پیش من آمد و گفت سهیلا با مردی به نام رامین كه در شورای حل اختلاف اداره كار شاغل است، رابطه دارد. او به من گفت تو بی‌غیرتی و بعد از من 800هزارتومان پول گرفت كه شوكر و گاز فلفل بخرد و رامین را بكشد. سه‌روز گذشت و متوجه شدم سعید باز از من اخاذی كرده است و قصد كشتن ندارد و هرچه گفته دروغ است. برادرزنم به شیشه و كراك اعتیاد دارد و به همین دلیل هم از من پول می‌گرفت اما به هر حال من نتوانستم حرف‌های او را فراموش كنم و موضوع را دنبال كردم و متوجه شدم واقعیت دارد. زنم با شخصی به نام رامین ارتباط داشت. رامین و سهیلا عاشق هم شده‌بودند و رامین برای سهیلا هدیه می‌خرید.

متهم به قتل ادامه‌ داد: آنها در كارهای خلاف هم بودند و چندبار موكلان زنم به كانون وكلا شكایت كرده‌ و حتی به جرم جعل و كلاهبرداری هم از او و رامین شكایت شده‌بود. من زنم را تعقیب و مخفیانه كارهای او را كنترل می‌كردم تا اینكه یك روز وارد دفتر شدم و شب را هم آنجا ماندم و نامه‌ای را پیدا كردم كه نشان می‌داد او با یكی از دوستان من هم رابطه داشته ‌است. این موضوع خیلی ناراحتم كرد، تصمیم گرفتم با سهیلا صحبت كنم و به او گفتم اگر مرا نمی‌خواهد می‌توانیم از هم جدا شویم، اما او می‌گفت عاشق من است.

 كارهای سهیلا ادامه داشت تا اینكه روز حادثه گفت، می‌خواهد به دفتر برود. آن روز تعطیل بود اما گفت مراجعه‌كننده دارد. بعد از آن چندین‌بار با او تماس گرفتم جواب نداد ظهر خودش زنگ زد و گفت با موكلش برای ناهارخوردن بیرون رفته‌است و بعدازظهر به خانه برمی‌گردد. چندساعت بعد هر دو ما به خانه رسیدیم و من نامه را به او نشان دادم و از وی خواستم توضیح بدهد. بعد برای اینكه سهیلا را بترسانم تا این كارها را نكند، چند ضربه با چاقو به او زدم نمی‌خواستم او را بكشم و ضربه‌ها هم كشنده‌نبود نمی‌دانم چرا كشته‌شد.

متهم در ادامه گفت: «من چندضربه به شكمش زدم و یك ضربه هم به كمرش برخورد كرد. بعد هم از خانه رفتم. مدتی در این شهر و آن شهر بودم خسته‌شده‌بودم به تهران آمدم و به دفتر رفتم كارمندان هم زنگ زدند و پلیس آمد من هم استقبال كردم كه بازداشت شوم چون خسته‌ شده‌بودم. بعد از دفاعیات مسعود و وكیل مدافعش یك‌بار دیگر متهم در جایگاه حاضر شد و عنوان كرد، اتهام قتل عمد را قبول ندارد. در پایان هیات قضات شعبه 74 برای صدور رأی دادگاه وارد شورشدند.

منبع: شرق




ویدیو مرتبط :
دعوای فجیع زن و شوهر در خیابان..!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قتل زن وکیل به دست شوهر صیغه‌ای



 

 

قتل زن وکیل به دست شوهر صیغه‌ای

 

دومرد که در پرونده‌هایی جداگانه متهم به قتل همسرشان شده‌اند، اتهام قتل‌عمد را رد کردند.

پرونده اول: سه بار قتل زن

یکی از این مردان متهم است سه‌بار به قتل همسرش اقدام و آخرین‌بار نقشه‌اش را اجرا کرد. در ابتدای جلسه محاکمه او، روشن نماینده‌ دادستان به قضات شعبه113 دادگاه کیفری‌استان تهران گفت: خانواده زنی به نام شیرین10مرداد سال گذشته به پلیس خبر دادند، دخترشان فوت شده‌است. زمانی که ماموران به خانه شیرین رفتند، شوهر او نادر هم در منزل بود او که زخمی‌شده‌بود به ماموران گفت، شخصی وارد خانه شده و بعد از زدن او و کشتن همسرش سرقت کرده و گریخته است. مردجوان به بیمارستان منتقل شد اما چون جراحاتش سطحی بود، بعد از پانسمان از بیمارستان مرخص شد.

نماینده دادستان تهران ادامه‌داد: بررسی‌های ماموران نشان داد، هیچ‌کس روز حادثه وارد خانه نادر و شیرین نشده و این دو تنها بودند. همچنین نادر دوباره پیش از این، اقدام به قتل همسرش کرده اما موفق نشده بود و پزشکی قانونی در نظریه خود عنوان کرد، نادر خودزنی کرده‌است به همین دلیل او به قتل همسرش متهم است و من به عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی را دارم.

در ادامه والدین شیرین به عنوان اولیای دم در جایگاه حاضرشدند و برای دامادشان درخواست صدور حکم قصاص کردند. مادر این زن درباره دلایلش برای وارد‌کردن اتهام قتل به نادر گفت: پیش از این دامادم دوبار برای کشتن دخترم اقدام کرده بود. البته دخترم چیزی به من نمی‌گفت و هیچ‌وقت در مورد اینکه با شوهرش مشکل دارد صحبت نمی‌کرد اما به یکی از دوستانش گفته‌بود، یک‌بار شوهرش برای اینکه او را بکشد ترمزدستی ماشین را در سرپایینی خوابانده‌بود و دخترم به طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا کرد. وقتی در این مرحله موفق نشد یک‌بار دیگر دخترم را به داخل چاله آسانسور خانه ‌انداخت او از دخترم خواسته‌بود چشمانش را ببندد؛ گفته‌بود که می‌خواهد غافلگیرش کند، بعد در آسانسور که باز شده‌، دخترم را به داخل چاله پرت‌کرده و دخترم پنج طبقه سقوط کرده‌بود.

او ادامه‌ داد: آن‌زمان شیرین به من گفت، سقوطش حادثه بود اما به یکی از دوستانش گفته‌بود شوهرش او را به داخل چاله‌ هل داده‌است. زمانی که دخترم کشته‌شد، دست‌وپایش در گچ‌بود و نمی‌توانست هیچ‌ دفاعی از خودش بکند. چون دامادم بدون دلیل دخترم را کشت من درخواست مجازات قصاص برای او دارم.

سپس نادر متهم پرونده در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم. شیرین را دوست داشتم و هیچ‌مشکلی با هم نداشتیم. اگر مشکلی داشتیم شیرین به مادرش می‌گفت. او ادامه‌داد: من نمی‌خواستم زنم آسیبی ببیند، روزی که در سرپایینی ماشین راه‌افتاد، یادم رفته‌بود ترمزدستی را بکشم و شیرین خودش این موضوع را می‌دانست. در مورد چاله آسانسور هم باید بگویم در آن‌موقع نمی‌دانم چه شد که یکدفعه بیهوش شدم و نتوانستم خودم را کنترل کنم و به زنم برخورد کردم و او داخل چاله ‌افتاد.

این مرد درباره روز حادثه گفت: روز حادثه من و شیرین هر دو در خانه بودیم. دست و ‌پای همسرم در گچ ‌بود زنگ خانه زده‌شد و در را باز کردم در آن موقع مردی وارد ‌شد و من را با چاقو زخمی کرد؛ شیرین می‌خواست فریاد بزند که به او هم ضربه‌زد و او را هم زخمی‌کرد. چون من خودم زخمی‌شده‌بود، نتوانستم به شیرین کمک کنم و او جان داد.

این مرد که در همه مراحل بازجویی‌هم مدعی‌شده‌ بود مردی سارق وارد خانه‌اش شده‌است در مورد نظریه پزشکی‌قانونی توضیح داد: من خودزنی نکردم مرد سارق که وارد خانه من شد، ضربات را آرام‌تر به من وارد کرد و من از این موضوع خیلی ناراحتم که چرا من زخمی و زنم کشته‌شد او خیلی جیغ‌ می‌کشید و به همین دلیل هم مرد سارق ضربات عمیق‌تری را به او وارد کرد. متهم در مورد اظهارات همسایه‌ها که گفته‌اند روز حادثه هیچ‌کس وارد خانه این زوج نشده‌ بود، گفت: من این حرف را قبول ندارم چون مرد سارق وارد خانه من شد شاید در آن لحظه همسایه‌ها او را ندیدند این دلیل محکمی برای اینکه من مرتکب قتل شده‌ام نیست. او در آخرین دفاع گفت: قتل را قبول ندارم و باز هم می‌گویم من شیرین را نکشتم. نظریه پزشکی قانونی و گفته‌های همسایه‌ها را هم نمی‌پذیرم.

پرونده دوم: قتل زن وکیل

قضات شعبه 74 رسیدگی به پرونده‌ای را آغاز کردند که در آن نیز مردی به قتل همسر صیغه‌ای خودش متهم شده است.

در ابتدای جلسه، فلاح نماینده‌دادستان تهران در توضیح کیفرخواست گفت: مسعود 50 ساله زنی به نام سهیلا را که وکیل دادگستری هم بود به قتل رسانده‌است. این مرد 20مرداد سال 88 بعد از به قتل رساندن همسرش با خانواده ‌او تماس گرفت و موضوع را به آنها گفت و چندماه بعد توسط ماموران بازداشت شد. بنابراین درخواست صدورحکم قانونی در این خصوص را دارم.

سپس اولیای‌دم خواستار صدورحکم قصاص برای متهم شدند و در ادامه به دستور قاضی شاملو رییس دادگاه، مسعود در جایگاه حاضر شد او گفت: اتهام قتل عمد را قبول ندارم. البته قبول دارم ضربات چاقو را من بر بدن سهیلا وارد کردم. او گفت: من و سهیلا صیغه‌نامه رسمی نداشتیم اما به صورت شفاهی صیغه 99ساله خوانده‌ بودیم. ما با هم در خیابان آشنا شده‌بودیم، من و سهیلا مدتی با هم دوست بودیم در آن زمان تاجر بودم سهیلا به من گفت رابطه ما نباید غیرشرعی باشد و ما صیغه 99ساله خواندیم. خانواده من خارج از کشور زندگی می‌کنند و من در ایران تنها بودم. تقریباً همه اعضای خانواده سهیلا من را می‌شناختند و برادرش سعید که معتاد بود مرتب از من پول می‌گرفت. من خانه‌ای در حوالی پارک ساعی داشتم اما به خاطر دوری راه خانه‌ای در میدان فردوسی اجاره کردم و با سهیلا آنجا زندگی می‌کردیم. سهیلا درس خواند و وکیل شد. یک دفتر تاسیس کرد به عنوان کارشناس دادگستری هم فعالیت می‌کرد. البته من پول دفتر را دادم و قرارمان هم این بود که همه کارمندان آنجا زن باشند.

متهم گفت: ما عاشق هم بودیم و 14سال با هم زندگی کردیم تا اینکه هشت‌ماه قبل از حادثه یک روز سعید برادر سهیلا پیش من آمد و گفت سهیلا با مردی به نام رامین که در شورای حل اختلاف اداره کار شاغل است، رابطه دارد. او به من گفت تو بی‌غیرتی و بعد از من 800هزارتومان پول گرفت که شوکر و گاز فلفل بخرد و رامین را بکشد. سه‌روز گذشت و متوجه شدم سعید باز از من اخاذی کرده است و قصد کشتن ندارد و هرچه گفته دروغ است. برادرزنم به شیشه و کراک اعتیاد دارد و به همین دلیل هم از من پول می‌گرفت اما به هر حال من نتوانستم حرف‌های او را فراموش کنم و موضوع را دنبال کردم و متوجه شدم واقعیت دارد. زنم با شخصی به نام رامین ارتباط داشت. رامین و سهیلا عاشق هم شده‌بودند و رامین برای سهیلا هدیه می‌خرید.

متهم به قتل ادامه‌ داد: آنها در کارهای خلاف هم بودند و چندبار موکلان زنم به کانون وکلا شکایت کرده‌ و حتی به جرم جعل و کلاهبرداری هم از او و رامین شکایت شده‌بود. من زنم را تعقیب و مخفیانه کارهای او را کنترل می‌کردم تا اینکه یک روز وارد دفتر شدم و شب را هم آنجا ماندم و نامه‌ای را پیدا کردم که نشان می‌داد او با یکی از دوستان من هم رابطه داشته ‌است. این موضوع خیلی ناراحتم کرد، تصمیم گرفتم با سهیلا صحبت کنم و به او گفتم اگر مرا نمی‌خواهد می‌توانیم از هم جدا شویم، اما او می‌گفت عاشق من است. کارهای سهیلا ادامه داشت تا اینکه روز حادثه گفت، می‌خواهد به دفتر برود. آن روز تعطیل بود اما گفت مراجعه‌کننده دارد. بعد از آن چندین‌بار با او تماس گرفتم جواب نداد ظهر خودش زنگ زد و گفت با موکلش برای ناهارخوردن بیرون رفته‌است و بعدازظهر به خانه برمی‌گردد. چندساعت بعد هر دو ما به خانه رسیدیم و من نامه را به او نشان دادم و از وی خواستم توضیح بدهد. بعد برای اینکه سهیلا را بترسانم تا این کارها را نکند، چند ضربه با چاقو به او زدم نمی‌خواستم او را بکشم و ضربه‌ها هم کشنده‌نبود نمی‌دانم چرا کشته‌شد.

متهم در ادامه گفت: «من چندضربه به شکمش زدم و یک ضربه هم به کمرش برخورد کرد. بعد هم از خانه رفتم. مدتی در این شهر و آن شهر بودم خسته‌شده‌بودم به تهران آمدم و به دفتر رفتم کارمندان هم زنگ زدند و پلیس آمد من هم استقبال کردم که بازداشت شوم چون خسته‌ شده‌بودم. بعد از دفاعیات مسعود و وکیل مدافعش یک‌بار دیگر متهم در جایگاه حاضر شد و عنوان کرد، اتهام قتل عمد را قبول ندارد. در پایان هیات قضات شعبه 74 برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.... /آفتاب