اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

قایق «محسن چاوشی» به گل نشست!


نام محسن چاووشی این روزها زیاد شنیده می‌شود. آلبوم جدید او با نام «پاروی بی قایق» بین طرفدارهایش سر و صدای زیادی به راه انداخته و مخالفانش هم حرفهای زیادی درباره این آلبوم دارند.

پارسینه: نام محسن چاووشی این روزها زیاد شنیده می‌شود. آلبوم جدید او با نام «پاروی بی قایق» بین طرفدارهایش سر و صدای زیادی به راه انداخته و مخالفانش هم حرفهای زیادی درباره این آلبوم دارند.

داریوش مهرجویی هم اعلام کرده که تصمیم دارد فیلم «سنتوری 2» را بسازد و بازهم صدای چاووشی را برای بهرام رادان قرض بگیرد. بار اولی که در فیلم سنتوری این اتفاق افتاد تبلیغات زیادی برای چاووشی شد و خیلی از آنهایی که امروز طرفدار چاووشی هستند با ترانه‌های همین فیلم بود که او را شناختند.

چاووشی اما این روزها چندان حال و روز خوشی از نظر اقتصادی و بازگشت سرمایه آلبوم پاروی بی قایق ندارد. ترانه‌های این آلبوم درست در روز توزیع آن در بازار روی اینترنت قرار گرفت و میزان دانلود آن خیلی بیشتر از فروشش بود. حالا دیگر همه آنهایی که به این خواننده علاقمند هستند ترانه‌های آلبوم پاروی بی قایق را گوش می‌کنند بدون این‌که پولی بابت آن داده باشند.

قایق «محسن چاوشی» به گل نشست!

این اتفاق را می‌توان هم به حساب بی‌اخلاقی ما ایرانی‌ها گذاشت که بدون در نظر گرفتن حقوق مولف با روش دانلود کردن به سرمایه‌گذار آثار هنری ضرر مالی می‌زنیم و روحیه نویسنده و یا خواننده یک اثر را هم تضیف کرده و او را از ادامه کارش تا حدودی ناامید می‌کنیم.

در ظاهر ماجرا شاید این روزها چاووشی خوشحال باشد که تعداد آدم‌هایی که ترانه‌های جدید او را گوش می‌کنند زیاد است اما آیا با ضرری که به سرمایه‌گذار پاوری بی قایق وارد شده فرد دیگری تمایل پیدا می‌کند بار دیگر برای چاووشی و یا خواننده دیگری سرمایه‌گذاری کند؟

ناامید و عشق

شاعران به اصطلاح بازاری و ترانه‌سرایان نان خود را از ترانه‌ها و شعرهای عاشقانه تامین می‌کنند.شعرهایی که محور بیشتر آنها شکست‌های عشقی و یا نامهربانی و بی‌وفایی یار است.از قدیم الایام این‌گونه ترانه‌ها و شعرهای بازار خوبی داشته و خواننده‌هایی که این آثار را اجرا کرده‌اند کمابیش در رونق بازار ترانه‌های خود موفق بوده‌اند. هر چند در سال‌های اخیر خواننده‌های جوانی مثل احسان خواجه‌امیری، شهرام شکوهی،سیروان خسروی و ... تلاش کرده‌اند که با تغییراتی در قالب اجرا و متن ترانه‌های عاشقانه ساختار جدیدی به این نوع آثار بدهند.اما واقعیت این است که مردم و بخصوص جوانها ترانه‌های پرسوز و گذاز عاشقانه را بیشتر دوست دارند و از آنها استقبال می‌کنند.

محسن چاووشی هم متوجه این قضیه شده و در آلبوم پاروی بی قایق سوز و گداز عاشقانه‌های خود را بیشتر کرده است.

چاووشی صدای ویژه‌ای دارد. صدایی که نفس زیادی ندارد اما این خواننده متوجه شده که این کم بودن نفس را چگونه با مکث‌های کوتاهی که در ترانه‌هایش به وجود می‌آورد جبران کند. همین کم بودن نفس باعث شده تاکنون چاووشی کنسرت به شکل زنده اجرا نکند و فقط تک ترانه و یا آلبومی از چند ترانه منتشر کند. صدای چاووشی انرژی زیادی ندارد اما به دلیل بم بودن و همان مکث‌های کوتاهی که به آن اشاره شد، انرژی زیادی از شنونده می‌گیرد، شاید به همین دلیل است که هر چند که او را دوست داشته باشی فقط تحمل شنیدن یک ترانه از او را داری و برای شنیدن ترانه دوم دیگر تحمل‌ات تمام می‌شود. باز هم شاید به همین دلیل است که او در چند وقت اخیر بیشتر تک ترانه‌هایی خوانده است که در فضای مجازی منتشر شده است.

پاوری بی قایق با ترانه زیبایی شروع می‌شود، ترانه ریتم دارد و ترجیع‌بند. ترجیع‌بندی که شنونده را مشتاق گوش کردن ترانه می‌کند و در ذهن او می‌ماند: تو طوفان من جزیره / من ناپلئون تو دزیره / به جز تو کی می‌تونست از من / غم دنیا رو بگیره...

ناپلئون و دزیره ؛ استفاده از نام دو معشوق که تاکنون در هیچ ترانه ایرانی نامی از آنها برده نشده است و مردم کوچه و بازار کمتر آنها را می‌شناسند. ناپلئون بناپارت وقتی هنوز جوان بی‌نام و نشانی بوده عاشق دختری به نام دزیره می‌شود اما در ادامه برای منافع شخصی او را رها می‌کند و با زن با نفوذ دیگری ازدواج می‌کند اما وقتی به جهان‌گشایی می‌رود و شکست می‌خورد، دزیره به او کمک می‌کند...

حالا این دو عاشق و معشوق فرانسوی که در بین ایرانی‌ها نام و آوازه زیادی ندارند به ترجیع بند ترانه چاووشی تبدیل شده‌اند و مردمی که این ترانه را گوش داده‌اند آن را زمزمه می‌کنند...من ناپلئون تو دزیره و...

ترانه‌های دیگر این آلبوم عاشقانه و با اندوهی توام است که ناامیدی را به شنونده منتقل می‌کنند در ترانه دوم چاووشی خود را فقط یک نوار پر شده می‌داند که مقابل معشوق ایستاده اما خاطر‌ه‌اش از او خالی است.در ترانه سوم از شدت ناامیدی و شکست عاشقانه به رختخواب و قرص خواب پناه برده و در یک اتاق بی‌پنجره زندگی می‌کند.

چاووشی دوستداران زیادی دارد. شاید به همین تعداد زیاد هم کسانی هستند که او را دوست ندارند و اگر حتی در تاکسی هم نشسته باشند و چاووشی بخواند از راننده می‌خواهند صدای او را یا قطع کند و یا کم کند. صدای او از شنونده انرژی زیادی می‌گیرد. برخی ناله‌های او را دوست ندارند. اما با همه این‌ها تک ترانه‌های چاووشی دوست داشتنی است و گاهی برای شنیدن روزانه مناسب است بخصوص حالا که ناپلئون شده و برای دزیره می‌خواند.


ویدیو مرتبط :
پخش لحظاتی از آهنگ پاروی بی قایق محسن چاوشی - چاوشی آهنگ

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

كشتی جنایتكاران فراری به گل نشست



 

عاملان تیراندازی مرگبار در آستانه خروج از كشور در عملیات ضربتی كارآگاهان پلیس جنایی شناسایی و دستگیر شدند.



چند شب قبل اهالی محله‌ای در شهرستان كازرون، با شنیدن صدای چند گلوله از خانه‌ها بیرون دویده و متوجه شدند سرنشینان یك دستگاه خودروی «زانتیا»، سرنشینان یك دستگاه پیكان را به رگبار بسته‌اند.



همزمان با حضور مأموران پلیس در محل حادثه و تحقیقات پلیسی، مأموران خودروی پیكان را با پیكر خونین و بی‌جان مرد جوانی در مزرعه‌ای اطراف شهر یافتند.



در ادامه بررسی‌ها نیز مشخص شد محمد ـ ۲۵ ساله ـ بر اثر شلیك گلوله به سرش در خودرو جان باخته است.«افشین» یكی از دوستان مقتول كه زمان حادثه رانندگی خودروی پیكان را برعهده داشت به مأموران گفت: «امروز من و «محمد» و دوست دیگرمان «امیر» سوار خودرو در خیابان بودیم كه ناگهان حمزه ـ ۲۷ ساله ـ كه از خلافكاران معروف و فروشندگان موادمخدر است با دوستش «ایمان» سوار بر خودروی زانتیا به تعقیب ما پرداختند تا این كه پیكان ما را به رگبار بستند.



در این ماجرا من و امیر جان سالم به در بردیم اما «محمد» كشته شد.» بازپرس جنایی پس از شنیدن اظهارات افشین و دوستش، ضمن دستور انتقال جسد به پزشكی قانونی از مأموران خواست حمزه و دوستش را دستگیر كنند.



دو روز بعد مأموران دریافتند بستگان حمزه به خانه بازگشته‌اند. در بازجویی از آنها نیز مشخص شد «حمزه» و «ایمان» به بندرعباس گریخته و قصد خروج از كشور را دارند.



بدین ترتیب با راهنمایی‌های آنها متهمان همراه چند قاچاقچی انسان، در عملیاتی ضربتی غافلگیر و دستگیر شدند.«حمزه» در بازجویی‌ها، ضمن اعتراف به تعقیب متهمان در زمان حادثه گفت: من از مدت‌ها قبل با افشین اختلاف مالی داشتم. روز حادثه متوجه شدم افشین از صبح همراه دوستانش با خودرویش مقابل مغازه‌ام پرسه می‌زند.



برای بررسی موضوع به طرف خودرو‌اش رفتم كه او فرار كرد. من هم همراه «ایمان» به تعقیبش پرداختم كه در بین راه آنها ناپدید شدند. هنگام بازگشت به خانه، افشین و همراهانش را در محل دیدم.


وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم اسلحه‌ای را به طرفم نشانه گرفته است. من هم بلافاصله اسلحه را از او گرفته و آن را به گوشه‌ای پرت كردم اما افشین كه رانندگی خودرو را برعهده داشت بلافاصله فرار كرد و ما هم به تعقیبشان پرداختیم.



این در حالی بود كه «ایمان» در بین راه با اسلحه‌ای كه همراهش بود به سوی خودروی افشین شلیك می‌كرد اما به هیچ عنوان قصد كشتن «محمد» را نداشتیم؛ چرا كه او پسر خوبی بود و فقط اختلاف ما با افشین بود.



بازپرس پس از شنیدن اعتراف‌های متهمان آنها را با صدور قرار قانونی بازداشت كرد. هم‌اكنون تحقیقات تخصصی در این باره ادامه دارد..../ روزنامه ايران