اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شهلا ریاحی: باید حالم خوب باشد
شهلا ریاحی درباره وضعیت جسمانی و روحیه خود گفت: مدتی است کسالتم بیشتر شده و دائم سرگیجه دارم. اما سعی میکنم روحیهام را حفظ کنم و به خودم میگویم باید حالم خوب باشد.
وی ادامه داد: هنرپیشههای سینما و تلویزیون به علت ارتباط نزدیکی که با مخاطبان دارند همواره مورد لطف مردم قرار میگیرند و مردم با آنها رابطه احساسی دارند. دوره ما گذشته است و خوشحالم که بازیگرانی مستعد به کار هستند.
ریاحی درباره ارتباطش با سینما و تلویزیون در این روزها گفت: من تا جایی که بتوانم از طریق تلویزیون برخی کارها را میبینم. کمتر کسی از همکارانم به عیادتم میآیند. راستش انتظاری هم از کسی ندارم، همینقدر که گاهی تلفنی احوالم را میپرسند و میپرسید من انرژی میگیرم. امیدوارم تمام مردم خصوصا اهالی سینما روزهای بسیار خوبی را در پیش داشته باشند.
شهلا ریاحی بازی در فیلمهای سینمایی «گلنار»، «دلشدگان»، «بچههای طلاق»، «دو فیلم با یک بلیت» و مجموعههای مختلف را در کارنامه دارد و بیش از یک دهه است که در فیلمی مقابل دوربین نرفته است.
ویدیو مرتبط :
شهلا ریاحی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
«بابک ریاحیپور» درباره اوهام و زمزمههای مجوز رفتن این گروه میگوید؛خوب، بد، زشت، تاسف!
موسیقی ما بهمن بابازاده: پس از انتشار خبر رسمی شدن گروه اوهام و زمزمههای کنسرت این گروه در تهران بابک ریاحیپور در یادداشتی خواندنی به این خبر واکنش نشان داد و چند جملهای را درباره این خبر و خاطراتش درباره اوهام نوشت. بابک ریاحیپور را به نوعی میشود از نخستین کسانی نامید که با این گروه همکاریهایی را داشته و در شکل گیری آن خیلی تاثیر داشته است. در متن این یادداشت آمده:
«خبر مجوز گرفتن اوهام برای من بیتعارف خوشحال کننده بود. ولی متاسفانه مسالهای که هست این است که در همه دنیا اتفاقات وابستگی زیادی به مکان و زمان وقوعشان دارند. من فکر میکنم که دیگر آن زمان مناسب برای اوهام برای تداوم و تکرار موفقیتاش گذشته. البته من نمیتوانم درک کنم که مجاز شدن یک گروه راک در ایران چه معنایی میتواند داشته باشد. مجوز دار بودن یعنی بشود برای این گروه کنسرت رسمی گذاشت و تور برگزار کرد. ولی اگر مجوز دار شدن این گروه مترادف با سالی یک بار کنسرت گذاشتن و عرضه رسمی آلبومش در بازار است، من نمیتوانم آنرا درک کنم و قضاوت کنم که آیا این اتفاق میتواند به اوهام کند کند یا خیر. چون بزرگترین دغدغه برای یک گروه راک، اجرای لایو و زنده آن است. اوهام برای اوج گیری علاوه بر این مشکلات باید دغدغه زمان را هم داشته باشد. چون سلیقه مخاطب این روزهای موسیقی نسبت به آن سالها خیلی عوض شده و در ضمن ما در حال حاضر کلی گروه و بند راک در داخل کشور داریم که هر کدام هم طرفدارانی را برای خودشان دارند. آن موقع کسی نبود. بعد اوهام با مشکلی دیگر هم دست و پنجه نرم میکند. این گروه مشکل بزرگی به نام خواننده دارد و اگر هم بخواهد که شانسی داشته باشد باید قطعا روی خوانندهاش کار کند.
***
اگر دوستان از من بخواهند که باز هم به یاد همه آن روزهای خوب به گروه برگردم حتما از آن استقبال خواهم کرد. چون هم خاطره خوبی دارم و هم از آن لذت میبردم. ولی در صورت بازگشت هم حتما همین نظراتی که به شما گفتم را حتما اعمال خواهم کرد. خودستایی نباشد ولی اسم من میتواند به گروهی که من دوست داشته و دارم کمک کند.
***
من خاطرات تلخ و شیرین زیادی را با اوهام داشتم. یکی از بهترین خاطراتم هم اجرای برلینمان بود که در سالنی بزرگ و با امکانات برگزار شد و کلی هم سر و صدا کرد. اجرای خصوصیمان در کلیسای ارتودکس تهران هم خیلی لذت بخش بود. تلخترین خاطره من هم از اوهام زمانی بود که شهرام شعرباف را مجبور کردند که تست صدا بدهد! و من هم آنجا بودم و این اساتیدی که داور بودند هم من را میشناسند و صحنه خیلی بدی پیش آمده بود. آنها من را کنار کشیدند و در مورد شهرام آنچه نبود را به من گفتند! آقای دلشب، مرحوم محمد نوری، آقای گنجهای و... صحنههای عجیبی بود که گذشت و حالا به امروز رسیدهایم. من به خاطر اوهام همه طبقات ارشاد را بالا و پائین رفتم ولی به نتیجه نرسیدم. حالا که این اتفاق برای بچهها در حال وقوع است خوشحالم و باز هم به گذشته برگشتم. تا خدا چه بخواهد...».../موسیقی