اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
زن جوان: شوهرم کاملا دیوانه است!
زن جوان با مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده پس از ارائه درخواست طلاق به قاضی گفت: آقای قاضی میخواهم از شوهرم جدا شوم. او مرد دیوانهای است و اصلا تعادل روحی و روانی ندارد. دو سال است که دارم با او زندگی میکنم ولی در این دو سال هیچ وقت امنیت نداشتم.
وی ادامه داد: مرتضی مرتب در حال دعوا کردن با من است و هر بار که با هم دعوایمان میشود شروع میکند به خودزنی کردن. او آنقدر خودش را میزند که از حال میرود. هربار که اعتراض میکنم، میگوید میخواهم آنقدر خودم را بزنم تا بمیرم و خونم بیفتد گردن تو. او دیوانه است و مرا هم دیوانه کرده است.
این زن در ادامه صحبتهایش گفت: میترسم که او واقعا خودش را بکشد و قتل او به گردن من بیفتد. دیگر تحمل این زندگی را ندارم. چند روز پیش هم مرتضی باز هم دعوا به راه انداخت و وقتی جر و بحثمان بالا گرفت خودش را کتک زد. آنقدر که مجبور شدم او را به بیمارستان برسانم. بعد از آن روز تصمیم گرفتم که به دادگاه بیایم و درخواست طلاق بدهم و خودم را نجات دهم.
ویدیو مرتبط :
زن جوان:طلاق می خواهم چون شوهرم بچه ننه است!!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زن جوان در دادگاه: شوهرم می گوید آنقدر خودم را می زنم تا بمیرم و خونم گردن تو بیفتد
اخبار حوادث - زن جوان در دادگاه: شوهرم می گوید آنقدر خودم را می زنم تا بمیرم و خونم گردن تو بیفتد
زن جوان با مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده پس از ارائه درخواست طلاق به قاضی گفت: آقای قاضی میخواهم از شوهرم جدا شوم. او مرد دیوانهای است و اصلا تعادل روحی و روانی ندارد. دو سال است که دارم با او زندگی میکنم ولی در این دو سال هیچ وقت امنیت نداشتم.
وی ادامه داد: مرتضی مرتب در حال دعوا کردن با من است و هر بار که با هم دعوایمان میشود شروع میکند به خودزنی کردن. او آنقدر خودش را میزند که از حال میرود. هربار که اعتراض میکنم، میگوید میخواهم آنقدر خودم را بزنم تا بمیرم و خونم بیفتد گردن تو. او دیوانه است و مرا هم دیوانه کرده است.
این زن در ادامه صحبتهایش گفت: میترسم که او واقعا خودش را بکشد و قتل او به گردن من بیفتد. دیگر تحمل این زندگی را ندارم. چند روز پیش هم مرتضی باز هم دعوا به راه انداخت و وقتی جر و بحثمان بالا گرفت خودش را کتک زد. آنقدر که مجبور شدم او را به بیمارستان برسانم. بعد از آن روز تصمیم گرفتم که به دادگاه بیایم و درخواست طلاق بدهم و خودم را نجات دهم.
اخبار حوادث - خبر آنلاین