اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

راز قتل كودك 10 ساله در سینه پدر معتاد



راز قتل كودك 10 ساله در سینه پدر معتاد

راز كشف جسد كودك 10 ساله در باغ‌های میوه در سینه پدر معتادش می‌تپید. هر چند هنوز تحقیقات پلیس برای مشخص شدن تمام زوایای پنهان ماجرا ادامه دارد اما مرد معتاد در نخستین اعترافاتش عنوان كرده كه به قصد تنبیه كودكش او را به قتل رسانده است.

حوادث - به گزارش اعتماد، خبر قتل احسان 10 ساله در حالی با كودك‌آزاری از سوی پدرش گره خورده است كه افكار عمومی هنوز ماجرای كودك‌آزاری بوشهر كه آن هم توسط مردی معتاد صورت گرفته بود را از یاد نبرده است. با این تفاوت كه در كودك‌‌آزاری اخیر كه در شهرستان نهاوند در استان همدان به وقوع پیوسته احسان10 ساله جان خود را از دست داده است.

با اینكه فرمانده نیروی انتظامی این شهرستان عامل قتل كودك 10 ساله در روز عید فطر را پدرش معرفی كرده است اما شایعات دیگری نیز پیرامون این واقعه دهان به دهان اهالی شهرستان نهاوند می‌چرخد. شایعاتی كه در پی كشف جسد خون آلود این پسر بچه لای پتو در باغ‌های میوه در جنوب شهرستان نهاوند بین اهالی به وجود آمده حكایت از قتل این كودك در پی آزار و اذیت وی دارد. با این حال هیچ منبعی این موضوع را تایید یا تكذیب نكرده است.

جمعه گذشته بود كه چند تن از اهالی میدان مادر در شهرستان نهاوند با مركز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفتند و اعلام كردند جسد كودكی در حالی كه لای پتو پیچیده شده در یكی از باغ‌های اطراف این میدان پیدا شده است.

با اعلام این گزارش از سوی شهروندان، ماموران آگاهی این شهرستان به دستور بازپرس پرونده موضوع را در دستور كار خود قرار دادند. هنوز چند ساعت از اعلام این گزارش مردمی نگذشته بود كه مردی به نام جمال ضمن مراجعه به كلانتری اعلام كرد كه پسر 10 ساله‌اش به نام احسان گم شده و او بیست و چهار ساعت است از كودكش خبر ندارد.

پس از اعلام گزارش فقدانی كودك 10 ساله و در حالی كه جسد این طفل به پزشكی قانونی منتقل شده بود، پدر فقدانی با مراجعه به پزشكی قانونی جسد فرزندش را مورد شناسایی قرار داد. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل در دستور كار كارآگاهان جنایی نهاوند قرار گرفت.

در حالی كه جمال مدعی شده بود بیست و چهار ساعت از احسان خبری نداشته است ماموران با دریافت گزارش كارشناسان پزشكی قانونی مبنی بر اعلام ساعت دقیق فوت این كودك متوجه اظهارات متناقض این مرد شدند. هم چنان كه این مرد توسط ماموران مورد بازجویی قرار گرفته بود كارآگاهان دریافتند كه وی به مواد مخدر اعتیاد دارد. به گفته سرهنگ عباس نظری، فرمانده انتظامی شهرستان نهاوند كه با خبر‌گزاری مهر گفت‌وگو كرده بود پدر معتاد در نهایت لب به اعتراف گشود و به قتل پسرش اعتراف كرد.

می‌خواستم احسان را تنبیه كنم
سرهنگ نظری گفت: پدر سنگ‌دل كه مواد مخدر مصرف می‌كند و از وضعیت روحی و روانی مطلوبی برخوردار نیست پس از دستگیری ضمن اعتراف به قتل اظهار داشت: برای تنبیه پسر 10 ساله‌ام دستانم را در حلق او قرار داده و آنقدر فشار دادم تا خفه شد. نظری همچنین تصریح كرد: مقتول در اعترافاتش عنوان كرد كه پس از ارتكاب جنایت جسد بچه را در باغ‌های اطراف میدان مادر نهاوند رها كرد و با مراجعه به پلیس و طرح این ادعا كه پسرش گم شده می‌خواست تا پلیس را از حقیقت ماجرا منحرف كند.

پسرك از پدرش یك دوچرخه می‌خواست
در حالی كه پدر معتاد مدعی شده كه قصد تنبیه احسان را داشته است شنیده‌های خبرنگار ما حكایت از این داشت كه درخواست كودكانه احسان از پدرش منجر به از دست دادن جانش شده است. یكی از اهالی این شهرستان كه ساكن میدان مادر است به خبرنگار اعتماد گفت: احسان با نامادری و پدرش زندگی می‌كرد. پدرش معتاد بود و وضعیت درست و حسابی نداشت. وی در ادامه گفت: آن چه كه ما شنیدیم این بوده كه احسان از پدرش خواسته بود برایش دوچرخه بخرد اما پدرش از این درخواست او عصبانی شده و او را زده و بعد هم خفه كرده است. بعد از آن هم جسد او را لای پتو پیچیده و در باغ‌های اطراف میدان مادر رها كرده است.

شایعه دوم، آزار و اذیت پسر 10 ساله
در حالی كه پلیس و برخی اهالی عنوان كرده‌اند كه این قتل به دست پدر معتاد این كودك صورت گرفته شایعاتی پیرامون قتل این كودك وجود دارد. برخی از اهالی در گفت‌وگو با خبرنگار ما عنوان كردند كه این كودك به همراه خانواده‌اش برای تفریح به باغ‌های اطراف میدان مادر رفته بود و در آنجا توسط فرد یا افرادی ربوده شده و در اثر اذیت و آزار به قتل رسیده است.

 

هر چند این موضوع تنها در حد یك شایعه مطرح است اما باید منتظر ماند و دید نظریه پزشكی قانونی مبنی بر علت دقیق فوت این كودك چیست و آیا شواهدی دال بر آزار و اذیت این كودك وجود دارد یا خیر. در حال حاضر خبر قابل استنادی كه فرمانده نیروی انتظامی این شهرستان اعلام كرده حكایت از قتل كودك 10 ساله با سناریوی مشابه آن چه كه برای كودكان طلاق با والدین معتاد رخ می‌دهد دارد.

سناریویی كه پیش از این در ماجرای كودك‌آزاری بوشهر نیز اتفاق افتاده بود. به گفته پلیس جسد این كودك در حال حاضر تحویل مادرش داده شده و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار كارآگاهان جنایی این شهرستان قرار دارد./اعتماد

 

 


ویدیو مرتبط :
جزئیات قتل دختر 14 ساله توسط پدر 37 ساله در تالش از زبان معاون اجتماعی نیروی انتظامی استان گیلان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راز قتل پدر و خیانت مادر در سینه دختر 14 ساله!



اخبار حوادث - راز قتل پدر و خیانت مادر در سینه دختر 14 ساله!

پلیس در قدم بعدی متوجه شد که نادر و حسین با یکدیگر دوستان بسیار صمیمی بودند که چند ماه پیش سر مسئله‌ای که همه از او بی‌خبرند، به شدت دچار مشکل شده‌اند.

گم شدن پدر و سکوت دختر، داستانی واقعی است که یکی از کارآگاهان پلیس آگاهی زاهدان آن را تعریف کرد.
 
به گزارش باشگاه خبرنگاران، این پرونده چند سال پیش رخ داد و در آن مردی، قربانی اعتمادش شد که در ادامه این داستان را می‌خوانید: 
 
مردی به رئیس اداره جرائم جنایی پلیس آگاهی زاهدان مراجعه کرد و گفت: برادرم برای ماموریتی به شیراز رفته بود و قرار بود که 5 روز پیش به خانه‌اش در زاهدان برگردد،‌ ولی از زمانی که از شیراز حرکت کرده است، دیگر خبری از او ندارم.
 
به دلیل حساسیت موضوع سریعا پرونده در اختیار کارآگاهان قرار گرفت که ماموران در گام نخست در تحقیقات خود از اهالی و همسایگان فرد فقدانی که نامش نادر بود، ‌متوجه شدند که او چند ماهی است که از شهرستان زاهدان به زابل نقل مکان کرده است و علت این کارش نیز،‌ مشکلاتش با فردی به نام حسین اهالی شهرستان زاهدان است.
 
پلیس در قدم بعدی متوجه شد که نادر و حسین با یکدیگر دوستان بسیار صمیمی بودند که چند ماه پیش سر مسئله‌ای که همه از او بی‌خبرند، به شدت دچار مشکل شده‌اند.
 
همین موضوع باعث شد تا همسر نادر به پلیس آگاهی دعوت شود و از او درباره رابطه و مشکل حسین با شوهرش سوالاتی پرسیده شود.
 
همسر نادر به نام مهسا 26 ساله در پلیس آگاهی حضور پیدا کرد و در جواب سوالات کارآگاهان گفت: نادر و حسین با یکدیگر خیلی صمیمی بودند و نادر هر وقت به ماموریت می‌رفت،‌ سفارش من و دخترم را به حسین می‌کرد که اگر چیزی احتیاج داریم برایمان تهیه کند.
 
وی گفت: حسین نیز بسیار مهربان و رئوف بود و همیشه تمامی مایحتاج ما را از قبیل کپسول گاز،‌ برنج،‌ گوشت و سایر اقلام،‌ تهیه می‌کرد و به درب خانه می‌آورد، ‌سرانجام نادر با حسین چند ماه پیش با مشکلی روبرو شدند که من نیز از او بی‌خبرم و همان باعث شد تا خانه‌مان را از زاهدان به زابل منتقل کنیم.
 
همچنین ماموران برای اینکه از صحت گفته‌های مهسا اطمینان پیدا کنند،‌ همان سوالات را از ملیکا 14 ساله دختر مرد مفقود شده، پرسیدند و او نیز همان جواب‌ها را داد.
 
کارآگاهان مجدد تحقیقات خودشان را آغاز کردند، که فهمیدند نادر چند روز گذشته دقیقا ساعاتی پس از حرکتش از شیراز در ورودی شهر زابل دیده شده و همینطور به سمت خانه در حرکت بوده است که سپس ناپدید شده است.
 
از طرفی همان روز نیز حسین در آن منطقه دیده شده بود،‌ لذا با دستور قضایی حسین بازداشت و به پلیس آگاهی منتقل شد که او نیز در بازجویی‌های فنی و پلیسی اعلام کرد: من با نادر دوست بسیار صمیمی بودیم ولی من همیشه در غیابش مایحتاج زندگی زن و بچه‌اش را فراهم می‌کردم تا اینکه چند ماه پیش به دلیل مسائل مالی با یکدیگر به مشکل برخوردیم و از آن روز با یکدیگر دشمن شدیم.
 
کارآگاهان در حالی که داشتند،‌ نادر را مورد بازجویی قرار می‌دادند، عده‌ای از ماموران نیز به بازرسی منزل و خودروی حسین پرداختند که ناگهان با چند لکه خون در صندوق عقب خودرو مواجه شدند.
 
حسین به طور موقت آزاد شد و ماموران در حالی که نگذاشتند او از پیدا شدن چند لکه خون با خبر شود،‌ آن را به پزشکی قانونی فرستادند، که متخصصان تشخیص هویت طی چندین آزمایش DNA به پلیس اعلام کردند که خون متعلق به نادر است.
 
با به دست آمدن این سرنخ ماموران به صورت مخفیانه دختر نادر را به پلیس آگاهی منتقل کردند و دوباره او را مورد بازجویی قرار دادند،‌ ولی این بار به ملیکا سرنخ‌هایی را که به دست آورده بودند را گفتند و از او خواستند برای نجات خود و مادرش حقیقت را بگوید.
 
ملیکا وقتی فهمید پلیس همه چیز را فهمیده است، ‌گفت: حسین قاتل پدرم است، پدرم با این مرد شیطان صفت از زمانی دچار مشکل شد که فکر می‌کرد با مادرم رابطه دارد که البته هم داشت، ‌چراکه هر وقت پدرم به ماموریت می‌رفت، حسین با خرید مایحتاج زندگی به خانه‌مان می‌آمد و بیشتر شب‌ها نمی‌رفت.
 
دختر جوان ادامه داد: به خاطر همین موضوع پدرم از زاهدان به زابل نقل مکان کرد، ولی بازهم حسین دست از سر ما بر نداشت و وقتی پدرم به ماموریت شیراز رفت به خانه‌مان آمد و شب را ماند،‌ صبح بسیار زود که پدرم از سفر برگشت، به محض ورود به خانه با حسین روبرو شد و آن مرد با چاقو به جان پدرم افتاد و با ده‌ها ضربه چاقو پدرم را کشت و سپس با کمک مادرم جسدش را به حمام بردند و داخل یک پلاستیک بزرگ پیچیدند و سپس جسدش را به صندوق انداخته و به بیابان‌های اطراف منتقل و همانجا دفن کردند.
 
ملیکا در پاسخ به سوال این سوال چرا از همان ابتدا حقیقت را بازگو نکرده است،‌ بیان داشت: حسین مرا تهدید کرد که اگر حرفی به پلیس بزنم مرا می‌کشد،‌ همانطور که پدرم را به قتل رساند و مادرم نیز گفت که اگر حرفی بزنم او را اعدام خواهند کرد و بی‌ پدر و مادر می‌شوم و باید تا آخر عمرش تنها زندگی کند.

با صحبت‌های ملیکا، مهسا و حسین دستگیر شدند و دیگر چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشتند و با اعتراف صریح به قتل نادر پرونده‌شان تکمیل و در اختیار مقام قضایی قرار گرفت. 

اخبار حوادث - باشگاه خبرنگاران