اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

دو داستان عجیب در قتل عام خانواده مسافر


دو داستان در قتل عام هولناک اعضای خانواده‌ای که برای خرید زیرخاکی‌ها راهی بیجار شده بودند، تصمیم‌گیری قضایی را در برابر پیچیدگی قرار داده است.

روزنامه ایران: دو داستان در قتل عام هولناک اعضای خانواده‌ای که برای خرید زیرخاکی‌ها راهی بیجار شده بودند، تصمیم‌گیری قضایی را در برابر پیچیدگی قرار داده است.

 20 اردیبهشت ماه سال گذشته اعضای خانواده‌ای همراه مرد همسایه برای خرید اشیای زیرخاکی به سمت بیجار حرکت کردند غافل از اینکه سرنوشت شومی خواهند داشت.

پدر خانواده که کارمند بانک بود با رسیدن به بیجار همسر و پسران دوقلویش را به مسافرخانه‌ای سپرد تا استراحت کنند و مرد همسایه که «اصغر» نام دارد از «مرتضی» خواست با هم سر قرار فروش عتیقه‌های دروغین بروند.

مرتضی که به خاطر دوستی قدیمی با اصغر به وی اطمینان داشت همراه این مرد شوم به سر قرار رفت و وقتی چاقو را زیر گلویش دید وحشتزده تسلیم دستورات اصغر و سه همدستش شد، آرام روی زمین خوابید و همدستان وی شروع به بستن دست و پاهای این کارمند بانک کردند.

پلان نخست گروگانگیری کلید زده شد و مرتضی ابتدا برای رهایی‌اش 10 میلیون تومان پرداخت کرد و سپس در تماس با برادرش ادعا کرد که به گروگان گرفته شده است و خواست به حسابش پول واریز کند که در این مرحله شش میلیون تومان دیگر در اختیار اصغر قرار گرفت و همدستان وی با گرفتن 500 هزار تومان صحنه را ترک کردند. اصغر در گام بعدی برای پایان دادن به این سناریوی هولناک مرتضی را نیمه شب به قتل رساند سپس جسد او را در گندمزارها رها کرد. اصغر که نمی‌خواست سرنخی برجای بگذارد سراغ خانواده کارمند بانک رفت و به بهانه اینکه مرتضی کارش طولانی است خواست سوار بر خودرو نزد پدر خانواده بروند.

در بین راه «فاطمه» که به ادعاهای اصغر شک کرده بود وقتی مرتب سراغ مرتضی را گرفت اصغر با چادر وی را نیز خفه کرد و بعد سراغ پسران دوقلو به نام‌های «محمدرضا» و «محمدمهدی» رفت. دست و پا و دهان‌شان را بست و آنها را در صندوق عقب خودرو زندانی کرد. اصغر پس از کشتن زن همسایه جسد وی را نیز داخل گندمزارها انداخت و همراه دو پسر هشت ساله به سمت تهران حرکت کرد و در منطقه آبیک قزوین متوجه خفه شدن بچه‌ها شد.پس از چند روز که خانواده کارمند بانک از آنها بی‌خبر بودند ماجرای ناپدیدشدن و گروگانگیری به پلیس مخابره شد و در این مرحله تیم ویژه‌ای از پلیس آگاهی تهران برای ردیابی خانواده گمشده وارد عمل شدند و پی بردند تنها دختر 16 ساله‌ خانواده همراه آنها نبوده و وی در بازجویی‌ها ادعا کرد پدر، مادر و برادرانش همراه مردی به نام اصغر راهی سفر شده‌اند.

 پس از گذشت 20 روز مأموران با اطلاعات پلیسی، اصغر را در بیجار دستگیر کردند و وی با اعترافات تکان‌دهنده‌ای قتل اعضای خانواده کارمند بانک را پذیرفت.
    
در دادگاه


ساعت 5/11 صبح روز گذشته-26 مهرماه سال جاری- جلسه رسیدگی دوباره به قتل عام این خانواده در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. خانواده قربانیان جنایت و تنها دختر خانواده که در این سفر همراه آنها نبود در حالی که بشدت عصبی بودند خواستار قصاص اصغر شدند و این در حالی بود که در راهرو بارها به سمت عامل قتل عام هجوم بردند. وقتی اصغر برای دفاع پشت تریبون قرار گرفت به قاضی «باقری» و چهار مستشار گفت: بی‌گناهم و همه اعترافاتم به خاطر این بود که در شرایط روحی و روانی بدی قرار داشتم.

وی ادامه داد: برای خرید عتیقه با مرتضی و خانواده‌اش به بیجار رفتیم و در حالی که مرتضی و خانواده‌اش در مسافرخانه بودند، دو مرد سوار بر زانتیای سفیدرنگ به سراغم آمدند و ادعا کردند کارمند بانک از آنها 200 میلیون تومان طلبکار است و با پیشنهاد 50 میلیون تومانی خواستند مرتضی را به اسارت درآورده و تحویل آنها بدهم.

با پذیرفتن این پیشنهاد از سه همکلاسی‌ام خواستم در این سناریو کمکم کنند که در این مرحله با بستن دست و پاهای مرتضی، او را در اختیار دو مرد غریبه قرار دادیم و قرار بود آنها با گرفتن چک سفید امضای مرتضی، وی را رها کنند که متوجه شدیم کارمند بانک در برابر خواسته آنها مقاومت کرده است.

وی ادامه داد: در این مرحله مردان غریبه خواستند به سراغ خانواده مرتضی برویم و آنها را نیز در اختیارشان قرار دهیم. پس از اینکه فاطمه را تحویل دو مرد غریبه دادم با محمدرضا و محمدمهدی به سمت تهران حرکت کردیم که در نزدیکی آبیک مردان زانتیا سوار به سراغمان آمدند و پسران دوقلو را از ما گرفتند و دیگر از سرنوشت آنها بی‌اطلاع هستم.

در ادامه سه همدست اصغر که با قرار وثیقه آزاد هستند ادعا کردند در این دو داستانی که اصغر اعتراف کرده هیچ نقشی نداشتند و بی‌گناه هستند. بنابر این گزارش، با توجه به داستان‌پردازی‌های این مرد مرموز پنج قاضی عالیرتبه جنایی در حال تصمیم‌گیری قضایی هستند.


ویدیو مرتبط :
قتل و عام خانواده به طرز فجیع...!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قتل عام یک خانواده، مأموریت جنایتکار افغانی در ایران



قتل عام یک خانواده، مأموریت جنایتکار افغانی در ایران

مرد افغانی که از سوی خانواده‌ای برای قتل یکی از هموطنانش در ایران اجیر شده بود، دست به جنایتی هولناک زد.

این مرد برای اینکه ردی از خودش باقی نگذارد، علاوه بر هموطنش، زن ایرانی و دختران بی‌گناه او را نیز به قتل رساند.در آخرین روزهای شهریور سال 86مأموران پلیس شهرستان سیرجان در جریان جنایت هولناکی در یکی از خانه‌های این شهر قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. آنها پس از ورود به داخل خانه، اجساد زنی جوان و 2 دختر 6و 8ساله او را دیدند که به طرز وحشتناکی به قتل رسیده بودند.

بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که این زن ایرانی مدتی قبل به‌دلیل اعتیاد شدید شوهرش از او جدا شده و با 2 دخترش تنها زندگی می‌کرده اما از چند‌ماه پیش به عقد موقت مردی افغانی به نام احمد درآمده و به همراه دخترانش، با این مرد زندگی می‌کرده است. از آنجا که هیچ سرقتی از داخل خانه صورت نگرفته بود و از طرفی مقتول وضع مالی خوبی نداشت، این فرضیه که جنایت با انگیزه سرقت رخ داده است، رد شد.

در چنین شرایطی تنها کسی که می‌توانست رازگشای جنایت باشد، شوهر صیغه‌ای زن جوان به نام احمد بود. تحقیقات برای دستگیری این مرد شروع شد تا اینکه همان روز جسد وی در چاهی در باغی در اطراف شهر پیدا شد. بررسی‌ها نشان می‌داد احمد کارگر چاهکن بود و آن روز برای حفر چاه به این باغ رفته بود که ظاهرا از سوی قاتل غافلگیر شده و عامل جنایت از پشت سر به سرش ضربه زده و بعد از قتل او، جسدش را به داخل چاه انداخته است.

در تعقیب مرد آشنا
با پیدا شدن جسد احمد، معمای این پرونده پیچیده‌تر شد. چرا که هیچ‌کس نمی‌دانست انگیزه قتل مرد افغانی و همسر صیغه‌ای او و همچنین دختران بی‌گناه وی چه بوده است. با این حال تحقیق از همسایه‌ها نشان داد که از حدود 4‌ماه پیش، مرد جوانی به نام چراغعلی که اهل افغانستان بود در خانه قربانیان زندگی می‌کرد و مانند عضوی از خانواده آنها شده بود.

ماموران در ادامه دریافتند که همزمان با قتل عام این خانواده، چراغعلی ناپدید شده و کسی از وی خبر ندارد. بنابراین فرضیه اینکه وی عامل این جنایت هولناک باشد مدنظر قرار گرفت و دستور بازداشت او صادر شد. کارآگاهان جست‌وجوی گسترده‌ای را برای دستگیری این مرد شروع کردند اما با گذشت چند سال و فرار وی به افغانستان، هیچ ردی از او به‌دست نیامد.


پنجمین جنایت
درحالی‌که هیچ ردی از مرد جنایتکار به‌دست نیامده بود، تیرماه امسال ماموران پلیس سیرجان در جریان قتل مرد جوانی به نام حسن در اطراف این شهر قرار گرفتند. بررسی‌ها نشان می‌داد که مقتول یکی از اتباع افغانستان است و عامل یا عاملان جنایت بعد از قتل او جسدش را به آتش کشیده‌اند. با شناسایی خانواده قربانی، مشخص شد که وی آخرین بار با مردی به نام چراغعلی قرار داشته است. تحقیقات برای دستگیری چراغعلی ادامه یافت و مدتی بعد وی در شهرستان کاشان دستگیر شد.

این مرد بعد از انتقال به اداره آگاهی به قتل حسن اعتراف کرد و مدعی شد که وی را بر سر اختلافات مالی به قتل رسانده است اما آنچه در این میان توجه پلیس را جلب کرد این بود که با توجه به مشخصات ظاهری چراغعلی، احتمال می‌رفت که وی همان کسی باشد که در سال 86دست به قتل عام خانواده‌ای در سیرجان زده بود.

با این فرضیه بازجویی از او آغاز شد اما وی مدعی شد که بی‌گناه است. او حتی ادعا کرد هیچ وقت در شهرستان سیرجان زندگی نکرده و قربانیان را نمی‌شناسد. با این حال عده‌ای از شاهدان با حضور در اداره آگاهی، وی را شناسایی کردند و گفتند که او همان کسی است که در خانه قربانیان زندگی می‌کرد.

مأموریت: جنایت
تحقیقات از مرد جوان چندین روز به طول انجامید تا اینکه او سرانجام به قتل مرد افغانی و همسر صیغه‌ای او و بچه‌های وی اعتراف کرد. او گفت: مرد افغانی سال‌ها پیش در افغانستان دست به قتل مردی زده و پس از آن به ایران گریخته بود. خانواده مقتول به من ماموریت دادند که به ایران بیایم و این مرد را به قتل برسانم. من هم وقتی وارد ایران شدم، محل زندگی آن مرد را در سیرجان شناسایی کردم.

نزد او رفتم و خودم را آدم ساده‌ای جا زدم و توجهش را جلب کردم. او مرا به خانه‌اش برد و خواست که در کنارش کار کنم و با آنها زندگی کنم. حدود 4‌ماه با این خانواده زندگی کردم و می‌دانستم که او زن ایرانی را به عقد موقت خودش درآورده است. بعد از چند ماه، تصمیم گرفتم ماموریتم را انجام دهم.

من نمی‌خواستم هیچ رد و شاهدی برجا بگذارم. برای همین زن ایرانی و دخترانش را زمانی که در خواب بودند به قتل رساندم و بعد به سراغ مرد افغانی رفتم و او را هم در محل کارش به قتل رساندم و جسدش را به داخل چاه انداختم. به گفته سرهنگ پوررضا قلی، رئیس پلیس آگاهی استان کرمان، این مرد در حال حاضر با قرار قانونی در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد./همشهری