اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

درس عبرت خانم رزمی‌کار به مزاحمان خیابانی


خانم معلم رزمی‌کار آخرین طعمه مزاحمان دختران دانش‌آموز بود که به آنها درس عبرت‌آموزی داد.

روزنامه وطن امروز:  خانم معلم رزمی‌کار آخرین طعمه مزاحمان دختران دانش‌آموز بود که به آنها درس عبرت‌آموزی داد.

چندی پیش دختری دبیرستانی با مادرش پای در کلانتری گذاشتند و «سیمین» از ماجرای زورگویی و اخاذی 2 پسر جوان در مسیر مدرسه‌اش خبر داد. این دختر به ماموران گفت: اوایل دی‌ماه «محسن» و «امیر» با موتور به تعقیب من پرداختند تا اینکه در یکی از کوچه‌ها جلوی راهم را گرفتند و قصد مزاحمت داشتند اما من بی‌تفاوت و با قدم‌های تند خودم را نجات دادم اما آنها دست‌بردار نبودند و هر روز سراغ من می‌آمدند تا اینکه امیر گوشی موبایلم را از دستم قاپید و بعد از گرفتن شماره تلفنش گوشی را به من پس داد و از آن زمان با من اس‌ام‌اس بازی می‌کرد و من که هیچ علاقه‌ای به وی نداشتم بعضی اوقات جواب پیام‌هایش را می‌دادم تا مزاحم نشود.

 یک روز در مسیر امیر و محسن دوباره سراغم آمدند و امیر ادعا کرد سر آشنایی‌اش با من با پسری شرط‌بندی کرده و با چربزبانی‌هایش خواست با وی یک عکس یادگاری بگیرم و قول داد دیگر اذیتم نکند، پذیرفتم اما آن دو زورگیر بودند و از آن به بعد مرا وادار کردند به آنها پول بدهم تا عکسم را پخش نکنند.


سیمین در ادامه گفت: یک هفته نگذشته بود که امیر خواست به وی پول بدهم و در صورت نپرداختن پول مرا تهدید کرد عکس را به خانه‌مان ببرد تا اعتمادی که خانواده‌ام به من دارند را کمرنگ کند و من که بی‌گناه بودم و نمی‌خواستم پیش پدرم آبرویم برود بدون اینکه پدر و مادرم بدانند از جیب‌هایشان پول برداشته و به امیر می‌دادم تا اینکه خواستند شماره موبایل همکلاسی‌هایم را در اختیارشان قرار دهم، وقتی مخالفت کردم عکس را که چاپ کرده بودند به من نشان دادند و گفتند قصد دارند آن را به خانه‌مان ببرند که به ناچار شماره همکلاسی‌هایم را به آنها دادم اما دیگر از اخاذی‌ها و زورگویی‌هایشان خسته شده‌ام و بعد از اینکه ماجرا را برای مادرم تعریف کردم تصمیم گرفتیم برای رهایی از دست این 2 پسر از پلیس کمک بخواهیم.

بازپرس پرونده با ادعاهای این دختر تهرانی دستور داد ماموران در تیم‌های عملیاتی مقابل مدرسه این دختر کمین کرده و مزاحمان زورگیر را شناسایی کنند اما با گذشت یک هفته اثری از این 2 پسر به دست نیامد. پلیس که ردی از 2 پسر جوان نداشت در گام بعدی تحقیقات پی برد آنها مقابل مدارس دخترانه دیگری دست به اخاذی می‌زنند.

در حالی که ماموران امیر را ردزنی می‌کردند زنی در تماس با پلیس ادعا کرد 2 پسر که باعث مزاحمت برای دختران مدرسه‌ای شده‌اند را زمینگیر کرده است. با این تماس، ماموران خیلی زود در محل حاضر شدند و امیر و محسن که آثار کتک روی صورتشان دیده می‌شد و روی زمین و در حلقه محاصره مردم نشسته بودند و زن جوانی بالای سرشان ایستاده بود را مشاهده کردند.

زن جوان که خانم معلم است با 2 پسر به کلانتری انتقال داده شدند و این زن به تیم تحقیق گفت: مدتی بود شاگردانم از مزاحت‌های 2 پسر جوان حرف می‌زدند تا اینکه متوجه شدم آنها با چربزبانی اعتمادشان را پیش دختران زیاد کرده و با به‌دست آوردن عکس و به بهانه‌های مختلف از شاگردانم اخاذی می‌کنند اما شاگردانم از ترس 2 پسر نمی‌خواستند مرا در این سناریو درگیر کنند. امروز سوار ماشین داخل یکی از کوچه‌ها بودم که ناگهان 2 پسر موتورسوار را که مزاحم یکی از دختران مدرسه شده بودند، دیدم و به سمت آنها رفته و خواستم دست از مزاحمتشان بردارند که دست به ناسزاگویی و مسخره کردن من زدند. من که در گذشته رزمی‌کار بودم در این لحظه از ماشین پیاده شده و آنها را زیر مشت و لگد گرفتم و با سر و صدایی که بلند شد رهگذران نیز به کمک آمدند و مانع فرار آنها شدند.

امیر و محسن که 20 و 21 ساله هستند و فکر نمی‌کردند در این اخاذی‌ها از سوی یک خانم معلم زمینگیر شوند لب به اعتراف گشودند. امیر در بازجویی‌ها به پلیس گفت: کم سن و سال بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و همیشه در خانه مادر یا پدرم سرگردان بودم و هر وقت پول می‌خواستم پدر و مادرم مرا پیش هم پاسکاری می‌کردند و در آخر با هزار منت یکی از آنها به من پول می‌داد. از این ماجراها خسته شده بودم و چون چربزبان هستم با محسن که مثل من پدر و مادرش از هم جدا شده و با نامادری زندگی می‌کند تصمیم گرفتیم سراغ دختران دبیرستانی برویم و دختران ساده را شناسایی می‌کردیم و بعد با نقشه‌ای که از قبل طراحی کرده بودیم شماره تلفن آنها را به‌دست می‌آوردیم و به بهانه‌های مختلف با آنها عکس می‌انداختیم.

 2 پسر جوان برای پیگیری و شناسایی دیگر طعمه‌هایشان که از ترس آبرویشان به پلیس مراجعه نکرده‌اند در اختیار ماموران هستند و پیگیری‌های تکمیلی ادامه دارد.


ویدیو مرتبط :
پلیس موی تای کار - دعوای خیابانی پلیس رزمی کار با فرد خلاف ک

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

درسی که زن رزمی‌ کار به مزاحم خیابانی داد!


زن رزمی‌کار برای ادب کردن مزاحم خیابانی او را با ضربه‌های سهمگین، زمینگیر کرد.

روزنامه جام جم: زن رزمی‌کار برای ادب کردن مزاحم خیابانی او را با ضربه‌های سهمگین، زمینگیر کرد.
 
دو روز پیش زن رزمی کاری خانه اش را در حوالی سی متری جی ترک کرد تا برای خرید به فروشگاهی حوالی خانه اش برود. در میانه راه متوجه مردی شد که سایه به سایه تعقیبش می کند.

او چند بار مسیرش را تغییر داد، اما مرد مزاحم دست بردار نبود و همچنان سایه به سایه او حرکت می کرد. زن جوان زمانی که متوجه شد، مرد مزاحم دست بردار نیست تصمیم گرفت او را تنبیه کند تا دیگر هوس مزاحمت به سرش نزند.

او یک بار دیگر مسیرش را تغییر داد، اما مرد مزاحم دست بردار نبود، به همین خاطر به طرف او حمله ور شد و با چند ضربه رزمی، پسر جوان را زمین گیر کرد.

با صدای کمک خواهی مرد جوان، اهالی متوجه درگیری شده و با رساندن خود به محل درگیری او را نجات داده و مانع کتک خوردن پسر جوان شدند.

در همین زمان مرد کتک خورده قصد فرار داشت که زن جوان مانع این کار او شد و در تماس با پلیس موضوع را گزارش کرد. دقایقی بعد با حضور ماموران در محل حادثه، مرد مزاحم دستگیر و همراه زن رزمی کار به کلانتری منتقل شد.

زن جوان در اظهاراتش به افسر بازجو گفت: چند بار از متهم خواستم دست از مزاحمت هایش بردارد، اما او همچنان سایه به سایه من می آمد و باعث عصبانیت من شد. من هم تصمیم گرفتم درسی به او بدهم تا دیگر مزاحم کسی نشود.

مرد جوان نیز گفته های شاکی را تایید کرد و گفت: این زن درست می گوید و هر چه کتک خوردم حقم بود. در خانه یکی از اقوام مهمان بودم که روز حادثه آنجا را ترک کردم تا به خانه خودمان بروم. در میانه راه زن جوان را دیدم و وسوسه شدم با او دوست شوم بنابراین تعقیبش کردم و می خواستم شماره تلفنم را به او بدهم که آن زن کتک مفصلی به من زد.

متهم روز گذشته به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 34 تهران منتقل شد و به بازپرس عموزاد گفت: اشتباه کرده و از شاکی پرونده تقاضای بخشش دارم. تصور نمی کردم به خاطر تعقیب کردن زن جوان کتک بخورم و راهی بازداشتگاه شوم.

برای متهم قرار قانونی صادر شده است.