اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

دختر ‌13 ساله قربانی مرد هوسباز شد



 

«دیگر نمی‌توانستم به ارتباط پنهانی با دختر نوجوان ادامه دهم، به همین خاطر او را کشتم تا همسرم متوجه ماجرا نشود، بعد هم جسد را آتش زدم تا کسی راز جنایت را نداند.» این بخشی از اعترافات مرد متاهلی است که دیروز به دلیل ارتباط پنهانی با دختری سیزده ساله و قتل او در برابر پنج قاضی جنایی پای میز محاکمه قرار گرفت.

به گزارش جام جم، کاظم که از تهدیدهای مهلا خسته شده بود، تصمیم گرفت به این رابطه پایان دهد. به همین دلیل بیستم فروردین امسال از دختر سیزده ساله خواست برای مصرف شیشه به ارتفاعات کوی فراز بروند. بعد از این که شیشه کشید از مهلا خواست دست از سر او بردارد. اما دختر نوجوان که فریب وعده های مرد بیست و هفت ساله را خورده بود، فقط به او می خندید. مرد جوان از روی زمین سنگی برداشت و با آن چند ضربه به سر مهلا زد. وقتی از مرگ او مطمئن شد، جسد را به آتش کشید.

آغاز تحقیقات
یک روز بعد از این جنایت خانواده مهلا به امید پیدا کردن دخترشان به دادسرای جنایی آمدند و درخواست کمک کردند. پدر دختر نوجوان بی اطلاع از سرنوشت تلخ مهلا به قاضی گفت: چند روزی است که دختر سیزده ساله ام به نام مهلا گم شده است. او از خانه به قصد رفتن به مدرسه اش بیرون رفته بود، اما دیگر برنگشت. نگرانش شده ایم همه اطراف و محله را زیر پا گذاشتیم به خانه دوستانش سر زدیم، اما هیچ خبری از دخترمان نیست.

کشف جسد سوخته
همزمان با طرح شکایت یک گروه کوهنوردی که برای ورزش به ارتفاعات کوی فراز رفته بود، تصمیم گرفتند برای استراحت داخل یک کانکس قدیمی بروند. آنها وقتی در کانکس را باز کردند با صحنه ای هولناک روبه رو شدند. جسد سوخته در گوشه ای از کانکس بود و بوی تعفن فضا را پر کرده بود.

آنها با مشاهده جسد با پلیس 110 تماس گرفتند و تحقیقات برای افشای راز این جنایت آغاز شد. کارآگاهان اداره آگاهی همراه قاضی دادسرای جنایی تهران به محل کشف جسد رفتند و در بررسی ها دریافتند چند روزی از جنایت می گذرد. عامل جنایت برای مخفی ماندن راز جنایت جسد را به داخل کانکس آورده و به آتش کشیده بود.

شناسایی هویت مقتول
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و پزشکان پس از معاینات تحصصی، علت مرگ را اصابت ضربه های سنگین به سر مقتول اعلام کردند. از سوی دیگر با بررسی پرونده افراد فقدانی مشخص شد، جسد متعلق به مهلاست که خانواده اش ناپدید شدن او را اطلاع داده بودند. خانواده دختر نوجوان هم با حضور در پزشکی قانونی جسد را شناسایی کردند.

دستگیری قاتل
با شناسایی هویت مقتول، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد. ماموران در نخستین گام با بررسی تماس های مقتول و ارتباطات او، به مرد جوانی به نام کاظم رسیدند که روز جنایت چند بار با تلفن همراه مقتول تماس گرفته بود. مردبیست و هفت ساله پس از دستگیر شدن در بازجویی ها منکر هرگونه ارتباطی با مقتول شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: برای این که راز ارتباط پنهانی ام مخفی بماند، دست به این جنایت زدم.

با تکمیل تحقیقات، برای کاظم به اتهام قتل عمدی و جنایت بر میت، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

محاکمه قاتل
صبح دیروز متهم به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی و با حضور چهار قاضی مستشار پای میز محاکمه قرار گرفت.

در ابتدای جلسه دادگاه، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: با توجه به محتویات پرونده، اعترافات متهم، درخواست اولیای دم و بازسازی صحنه قتل، ارتکاب جنایت از سوی کاظم محرز است و برای او درخواست مجازات قانونی دارم.

پدر مهلا هم به عنوان ولی دم برای قاتل دخترش درخواست قصاص کرد و گفت: حاضر به رضایت نیستم.

رییس دادگاه با تفهیم اتهام به کاظم از او خواست به دفاع از خود بپردازد که مرد جوان با قبول اتهامش گفت: از مدتی قبل از جنایت مهلا را فریب داده و با او دوست شده بودم. من متاهل هستم و به همین دلیل نمی توانستم زمان زیادی از روز را با او وقت بگذرانم.

 

روز حادثه با او قرار گذاشتم و به ارتفاعات کوی فراز رفتیم. او می دانست من شیشه مصرف می کنم و راحت جلوی او مواد می کشیدم. نزدیک یک معدن سنگ نشسته بودیم و من در حال کشیدن شیشه بودم. از او خواستم به ارتباطمان پایان دهیم، اما مهلا فقط می خندید و می گفت مرا دوست دارد. خنده هایش آزارم می داد. می ترسیدم همسرم متوجه این ارتباط شود. دوباره از او خواستم دیگر به من زنگ نزند، اما مهلا خواست برایش مانتو بخرم. این رفتارش آزارم می داد، به همین دلیل سنگی از روی زمین برداشتم و چند ضربه به سر او زدم. بیهوش شد و روی زمین افتاد. حتی با دیدن این صحنه هم به حالت عادی برنگشته بودم، جسدش را به کانکس متروکه ای که در آن اطراف قرار داشت، بردم. از موتورم بنزین کشیدم و با ریختن آن روی مهلا او را سوزاندم.

پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه وارد شور شده و کاظم را به اتهام قتل عمد به قصاص و به دلیل جنایت بر میت به دیه محکوم کردند.


    اخبار حوادث  -  جام جم


ویدیو مرتبط :
ازدواج مرد ۹۲ ساله و دختر ۲۲ ساله در عراق

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دختر 14 ساله قربانی ارتباط با مرد متاهل



اخبار حوادث - دختر 14 ساله قربانی ارتباط با مرد متاهل

دختر ١٤ ساله گم شده سر از لیست سیاه جسدهای سوخته درآورد. راز این جسد سوخته زمانی برملا شد که ردپایی از یک مرد متاهل در زندگی‌اش پیدا شد.

اعلام گم‌شدن دختر نوجوان
٢٠فروردین ٩٣ بود که یک خانواده نگران از بوئین‌زهرا خودشان را به دادسرای جنایی تهران رسانده بودند. حال‌شان عجیب بود و به امید پیدا کردن گمشده‌شان پله‌های دادسرا را بالا می‌رفتند.  وقتی پدر نگران در برابر قاضی عموزاد بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت، گفت:  چند روزی است که دختر ١٤ ساله‌ام به نام مهلا گم شده است. از خانه به قصد رفتن به مدرسه‌اش بیرون رفته بود اما دیگر به خانه برنگشت.  نگرانش شده‌ایم همه اطراف و محله را زیر پا گذاشتیم به خانه دوستانش سر زدیم اما هیچ خبری از دخترمان نیست.  پدر نگران درحالی که دست‌هایش می‌لرزید به امید یافتن دختر ١٤ ساله‌اش عکس او را در اختیار شعبه چهارم بازپرسی قرار داد.

جسد   سوخته
٢ فروردین‌ماه ‌سال جاری بود، چند زن و مرد کوهنورد برای ورزش به ارتفاعات خوش آب و هوای کوی فراز رفته بودند.  خسته و گرسنه بودند و به دنبال سایه‌ای می‌گشتند تا بتوانند در آن‌جا استراحت کنند. کانکس قدیمی و متروکه اطراف کوه توجه‌شان را جلب کرده بود. جلوتر رفتند، کوله‌پشتی‌هایشان را روی زمین گذاشتند اما وقتی دستگیره در را باز کردند هرگز تصور نمی‌کردند در برابر جسد زغالی و سوخته شده قرار بگیرند.

تحقیقات   پلیسی
کوهنوردان با دیدن جسد سوخته و بوی تعفنی که فضای کانکس را فرا گرفته بود در برابر جنایت هولناکی قرار گرفته بودند.  درحالی‌که وحشت به جانشان افتاده بود با اطلاع‌رسانی به پلیس ١١٠ ماموران را در جریان جسدی در کانکس متروکه کوی فراز قرار دادند. کارآگاهان اداره آگاهی با دریافت این خبر به همراه قاضی جمشیدی بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران به محل کشف جسد اعزام شدند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد جسد کاملا سوخته است و چند روزی از وقوع این جنایت می‌گذرد. تحقیقات میدانی کارآگاهان آغاز شد.

شواهد جنایت اینگونه نشان می‌داد که این جنایت در جای دیگری اتفاق افتاده است و قاتل برای مخفی نگه داشتن راز جنایتش جسد را به این کانکس متروکه آورده و آتش زده است. با دستور بازپرس جمشیدی جسد برای تحقیقات بیشتر و مشخص‌شدن هویت و علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

از شمال تا جنوب
پزشکی‌قانونی علت مرگ را ضربه جسم سنگین به سر و آتش زدن جسد اعلام کرد. همچنین در گزارش پزشکی قانونی، مقتول یک دختر ١٤ساله به نام مهلا معرفی شده بود. با اعلام نتیجه پزشکی‌قانونی درباره علت مرگ جسد سوخته، پلیس در برابر جنایتی هولناک قرار گرفت.  کارآگاهان تحقیقات خود را برای شناسایی ردی از خانواده او آغاز کردند. تا این‌که در شاخه‌های تحقیقاتی ماموران نام مهلای ١٤ساله را در لیست فقدانی پرونده‌ای در شعبه چهارم بازپرسی رصد کردند.

 

همین سرنخ کافی بود تا خانواده مهلا دوباره به دادسرای جنایی تهران فرا خوانده شوند.  خانواده مهلا که باور نداشتند دختر ١٤ساله‌شان به قتل رسیده باشد برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده تحت بازجویی قرار گرفتند.  تا این‌که در تحقیقات از آنها مشخص شد مهلا از مدتی قبل با مرد جوانی ارتباط پنهانی داشته است. اما هیچ‌کس نمی‌دانست این مرد مرموز کیست و از کجا می‌توان پیدایش کرد؟!

سرنخ طلایی
٤ماه طول کشید تا ردپایی از عامل جنایت شناسایی شود.  ١٨مردادماه بود که کارآگاهان با انجام کارهای اطلاعاتی و بررسی شماره تلفن‌هایی که مهلا در چند ماه آخر با آنها تماس داشته است به سرنخی طلایی دست پیدا کردند.  شواهد و مدارک نشان می‌داد این تماس‌ها بعد از نوروز ٩٣ بیشتر شده است و درست در همان روزی که پدر و مادر مهلا ادعا کرده بودند دخترشان دیگر به خانه برنگشته است این شماره تلفن مرموز چندین بار با خط او تماس گرفته بود. کارآگاهان با تحقیقات تکمیلی توانستند آدرس خانه این مرد مرموز را شناسایی کنند. عملیات پلیسی درحالی کلید خورد که این مرد جوان با همسر و فرزندش در خانه مشغول استراحت بود.

او که از دستگیری‌اش شوکه شده بود سعی داشت با داستان‌سرایی کارآگاهان را از مسیر پرونده دور کند. اما وقتی امیر که ٢٧‌سال داشت در برابر شواهد و مدارک بازپرس جمشیدی قرار گرفت چاره‌ای جز اعتراف نداشت و گفت: از مدتی قبل با مهلا دوست شده بودم.  من متاهل هستم و به همین دلیل نمی‌توانستم زمان زیادی در روز را با او وقت بگذرانم.  فقط گاهی با هم شیشه مصرف می‌کردیم. شاید یکی از دلایلی که می‌خواستم با او باشم نیز همین بود.

تا این‌که یک روز با هم به ارتفاعات کوی فراز رفتیم.  نزدیک به یک معدن سنگ نشسته بودیم و درحال کشیدن شیشه بودیم. بحث‌مان شد، کنترلم را از دست دادم و درحالی‌که تحت‌تأثیر مصرف شیشه حالت عادی نداشتم یک سنگ از روی زمین برداشتم و محکم به سرش زدم.  بیهوش شد و روی زمین افتاد. حتی با دیدن این صحنه هم به حالت عادی برنگشته بودم جسدش را به کانکس متروکه‌ای که در آن اطراف قرار داشت بردم. از موتورم بنزین کشیدم و با ریختن آن روی مهلا او را سوزاندم.

سپس به خانه برگشتم و چون تصور می‌کردم کسی از ارتباط پنهانی او با من خبردار نیست فکر این‌که به دام بیفتم را نمی‌کردم. بازپرس جمشیدی بعد از شنیدن اعترافات امیر، او را به جرم قتل و آتش زدن جسد دختر جوان تحویل مقامات قضایی اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران داد.
اخبار حوادث - شهروند