دختران شمال شهر قربانی توهم شیشه ای مجرم خطرناک می شدند + تصاویر

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، در مورخه 22/03/1394 خانم جوان 20 ساله ای با مراجعه به کلانتری 123 نیاوران به مأموران اعلام کرد که توسط سرنشین یک دستگاه خودرو پراید سفید رنگ مورد زورگیری و تهدید با سلاح سرد قرار گرفته است
 
پرونده در پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "سرقت بعنف ( زورگیری )" و به دستور شعبه دوم دادیاری دادسرای ناحیه 34 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
 
اظهارات شاکیه :
شاکیه پس از حضور در پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : "در خیابان مینی سیتی برای تاکسی منتظر بودم که [ بعنوان مسافر ] سوار یک دستگاه خودرو پراید سفید رنگ شدم ؛ پس از طی قسمتی از مسیر ، ناگهان راننده پراید در خیابان کاشانک به داخل یکی از خیابان های فرعی پیچید و ماشین را در کنار یک ساختمان نیمه کاره نگه داشت ؛ راننده به من گفت : "صدایت در نیاید" و  با تهدید چاقو کیف دستی ام حاوی مقداری وجه نقد ، گوشی تلفن همراه و ... را از دستم کشید ؛ در حالیکه بسیار ترسیده بودم ، از ماشین پیاده شده و شروع به جیغ کشیدن و درخواست کمک کردم که راننده پراید با مشاهده این صحنه به سرعت از محل متواری شد " .
 
شناسایی سرقت های مشابه :
با آغاز رسیدگی به پرونده و بررسی پرونده های مشابه ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که سرقت های مشابه دیگری ، دقیقا به همین شیوه و شگرد توسط راننده یک دستگاه خودرو سفید رنگ و در ادامه ی آن یک دستگاه خودرو پراید خاکستری صورت گرفته که در تمامی آنها راننده جوانی با مشخصات یکسان ، با تهدید چاقو اقدام به زورگیری از زنان جوان نموده است که با توجه به وقوع برخی از این سرقت ها در مناطق شرق تهران ، پرونده مشابهی در پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ در حال رسیدگی است  .
 
یکی از مالباختگان در اظهاراتش به کارآگاهان گفته بود : " در ساعت 16:20 مورخه 17/03/1394 از خیابان شهید بهشتی به مقصد میدان هفت حوض ( نبوت ) سوار یک پراید سفید رنگ شدم که در کوچه مهرانپور ، راننده پراید بالاجبار کیف دستی ام حاوی مدارک شناسایی ، کیف و گوشی تلفن همراهم را سرقت کرد " .
 

مالباخته ای دیگر با اشاره به رنگ خاکستری پراید به کارآگاهان عنوان کرده بود : " پس از سوار شدن به یک دستگاه خودرو پراید خاکستری رنگ ، با تلفن همراه در حال مکالمه با هسمرم بودم که ناگهان از کنار در سمت راننده ، راننده پراید چاقوی بزرگی را در آورد و روی پای من فشار داد و گفت : هرچه پول داری را بده ؛ من هم که ترسیده بودم ، تمام پول نقد خود در حدود 230 هزار تومان را به راننده دادم و با ترس فراوان موفق به پیاده شدن از ماشین شدم اما در زمان پیاده شدن موفق به برداشت شماره پلاک ماشین به شماره انتظامی ایران 88/ *** م 27 شدم " .
 
شناسایی و دستگیری مجرم سابقه دار :
با توجه به اطلاعات بدست آمده در خصوص شماره پلاک خودرو پراید استفاده شده در سرقت ها ، کارآگاهان اقدام به شناسایی آخرین مالک خودرو نموده و در تحقیقات از این شخص مشخص شد که خودرو در منطقه لویزان تهران و در شرایطی که مالک آن برای لحظاتی کوتاه جهت خرید روزنامه از ماشین پیاده و موتور ماشین را خاموش نکرده !!! به سرقت رفته است .
 
در ادامه و با انجام چهره نگاری از شکات و بهره گیری از بانک اطلاعات مجرمین سابقه دار ، یکی از مجرمین سابقه دار بنام حمیدرضا . ف مورد شناسایی قرار گرفت ؛ بررسی سوابق متهم نشان داد که وی از سال 1379 تاکنون بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف اخلال در نظم عمومی ، حمل و نگهداری موادمخدر ، فروش اموال مسروقه ، سرقت مقرون به آزار ، تخریب عمدی و ورود به عنف به اماکن خصوصی بارها دستگیر و روانه زندان شده است .
 
با شناسایی مخفیگاه متهم در منطقه لویزان ، کارآگاهان پس از اطمینان از حضور متهم در مخفیگاهش اقدام به دستگیری و انتقال متهم به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ کردند .
 
اعترافات متهم :
متهم پس از دستگیری و مواجه حضوری با تعدادی از شکات ، صراحتا به زورگیری از آنها و همچنین انجام سرقت های مشابه در دیگر مناطق شهر تهران بویژه در مناطق شرق و شمال شرق تهران اعتراف کرد .
 
متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : " از سال 81 تاکنون به مصرف موادمخدر از نوع شیشه اعتیاد دارم ؛ آخرین سابقه دستگیری ام به تاریخ 20/12/1393 باز می گردد که در مورخه 20/01/1394 با تأمین قرار وثیقه از زندان مرخصی گرفته و پس از آن متواری شدم " .
 
متهم در خصوص انگیزه انجام سرقت از دختران و زنان جوان به کارآگاهان گفت : " به خاطر توهمی که از دختران داشتم ، دختران را به عنوان مسافر سوار می کردم و اقدام به زورگیری اموال آنها می کردم " .

سرهنگ کارآگاه کرم یوسف وند ، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به سوابق متعدد متهم در ارتکاب جرایم مختلف ، شناسایی تعدادی از شکات و مالباختگان و نهایتا اعتراف صریح متهم به تهدید و سرقت از زنان جوان در مناطق مختلف شهر تهران و به جهت شناسایی سایر شکات و مالباختگان ، دستور انتشار بدون پوشش تصویر متهم از سوی مقام محترم قضایی صادر شده است ؛ لذا از کلیه شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شده و توسط این شخص مورد تهدید ، سرقت  و زورگیری قرار گرفتند دعوت می شود تا جهت پیگیری شکایات خود به نشانی پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در اتوبان شهید صدر ( مسیر شرق به غرب ) – ابتدای خیابان قلندری شمالی مراجعه نمایند " .
 
سرهنگ یوسف وند در پایان این خبر نیز عنوان داشت : " در صورت مواجه شدن شهروندان با چنین شرایطی توصیه پلیس آن است که به هیچ عنوان با سارقین درگیر نشده و تنها اقدام به خاطر سپردن مشخصات سارقین ، مشخصات داخل خودرو و در صورت امکان شماره پلاک خودرو نمایند ضمن آنکه توصیه اصلی پلیس به شهروندان جهت انجام مسافرت های درون شهری ، استفاده از وسایط نقلیه عمومی است " .

  اخبار حوادث  - باشگاه خبرنگاران

ویدیو مرتبط :
سخنانی درباره ی دختران شمال شهر تهران

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زن جوان و ۳ کودکش قربانی توهم مرد شیشه‌ای‌

زن جوان و ۳ کودکش قربانی توهم مرد شیشه‌ای‌

به گزارش همشهری، عامل این جنایت، یکی از دوستان این خانواده بود که به شیشه اعتیاد داشت و پس از قتل سعی کرد جنایت را گازگرفتگی جلوه دهد.5 اسفند سال گذشته، وقتی پیکر بی‌جان زنی جوان به بیمارستانی در اراک منتقل شد، کسی از راز مرگ او خبر نداشت. مردی که قربانی را به بیمارستان برده بود، فریدون نام داشت و می‌گفت که زن جوان و بچه هایش دچار گازگرفتگی شده‌اند.

با گزارش ماجرا به پلیس و آتش‌نشانی، تیمی از کارشناسان راهی محل زندگی قربانیان شدند و در آنجا اجساد یک دختر 6ساله و 2پسربچه 4 و 2ساله را دیدند که ظاهرا جانشان را از دست داده بودند. در بررسی‌ها معلوم شد که به‌دلیل باز شدن لوله بخاری، گاز مونواکسید کربن در داخل خانه منتشر شده و احتمالا باعث خفگی قربانیان شده است.

دعوای مشکوک
از سوی دیگر مأموران پلیس به تحقیق از مردی پرداختند که پیکر بی‌جان زن جوان به نام آمنه را به بیمارستان منتقل کرده بود. فریدون در تحقیقات گفت: من دوست صمیمی شوهر آمنه هستم. شب قبل وقتی به خانه آنها رفته بودم، بین آمنه و شوهرش دعوای شدیدی رخ داد، طوری که شوهر آمنه به‌شدت عصبانی شد

 

و من برای اینکه او را آرام کنم، همراه وی از خانه خارج شدم. دقایقی بعد شوهر آمنه را به خانه پدرش بردم و او چند ساعت بعد از اینکه آرام شد، با خانه‌شان تماس گرفت اما کسی تلفن را جواب نداد. شوهر آمنه نگران شد و از من خواست که سری به خانه‌شان بزنم. من هم کلید را گرفتم و راهی آنجا شدم.

وقتی دم در رسیدم، هر چه زنگ زدم، کسی آیفون را جواب نداد. با کلید در خانه را باز کردم و وارد شدم. به محض ورود به داخل خانه، دیدم که آمنه نیمه جان است و بچه‌هایش حرکت نمی‌کنند. هر 3کودکش مرده بودند و چون احساس کردم که آمنه زنده است، او را به بیمارستان بردم اما در آنجا گفتند که او هم مرده است.

 

با اظهارات این مرد، اجساد قربانیان به پزشکی قانونی منتقل شد تا در بررسی‌های تخصصی علت اصلی مرگ زن جوان و فرزندانش مشخص شود. این در حالی بود که پرونده با موضوع مرگ مشکوک، در اداره آگاهی باز بود و تحقیقات در این زمینه ادامه داشت.

6 ‌ماه بعد
بیشتر از 6‌ ماه طول کشید تا پزشکی قانونی اراک علت مرگ قربانیان را اعلام کرد و با گزارش آنها، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله‌ای تازه شد. در این گزارش آمده بود که آمنه به‌علت وارد شدن فشار به عناصر حیاتی گردنش به قتل رسیده و بچه هایش نیز خفه شده‌اند و خفگی آنها ناشی از نرسیدن اکسیژن به مغز است، نه گاز گرفتگی. این یعنی، زن جوان و فرزندان بی‌گناهش قربانی جنایتی خاموش شده بودند. جنایتی که بی‌شک، فریدون، همان مردی که جسد زن جوان را به بیمارستان منتقل کرده بود از آن خبر داشت.

اعترافات هولناک
مرد جوان دستگیر شد و گرچه مدعی بود بی‌گناه است اما وقتی با نظریه پزشکی قانونی روبه‌رو شد، به جنایت اعتراف کرد. او گفت: شب حادثه، مقدار زیادی شیشه مصرف کرده بودم و اصلا حال خودم را نمی‌فهمیدم. آن شب وقتی به خانه دوستم (قربانیان) رفتم و او با همسرش دعوا کرد، خیلی ناراحت شدم.

 

احساس می‌کردم شوهر آمنه بی‌گناه است و آمنه نباید اینطوری با او رفتار می‌کرد. با این حال، دوستم را به خانه پدرش بردم و خودم نزد یکی از دوستانم رفتم و شیشه کشیدم.

ساعاتی بعد، شوهر آمنه با من تماس گرفت و نزد او رفتم. او گفت که همسرش جواب تلفنش را نمی‌دهد و خواست به خانه‌شان بروم و ببینم چه اتفاقی افتاده است. من هم راهی آنجا شدم اما در بین راه دچار توهم شدم و افکار عجیبی به ذهنم هجوم آورد. تا جایی که تصمیم گرفتم انتقام دوستم را از همسرش بگیرم. برای همین وقتی وارد خانه آنها شدم، به او حمله کرده و وی را خفه کردم. پس از آن برای اینکه راز این جنایت فاش نشود،

 

تصمیم گرفتم بچه‌های او را هم به قتل برسانم. مطمئن بودم که اگر آنها زنده بمانند، دستم رو می‌شود. برای همین آنها را هم به قتل رساندم. سپس برای اینکه ماجرا را گازگرفتگی جلوه دهم، لوله بخاری را جدا کردم و ساعتی بعد، آمنه را به بیمارستان بردم و مدعی شدم که او و بچه هایش دچار گاز گرفتگی شده‌اند.

سرهنگ احمدی، رئیس پلیس استان مرکزی با بیان این خبر گفت: پس از اعترافات مرد جنایتکار، او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و تمامی جزئیات جنایتش را شرح داد. به این ترتیب راز این جنایت هولناک فاش و متهم با قرار قانونی راهی زندان شد./همشهری