اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

خاتمی به بان‌کی‌مون نامه نوشت



اخبار,اخبار سیاست خارجی ,محمد خاتمی

 

حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی در نامه ای به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد ضمن محکوم کردن اقدامات خشونت بار و افراط گرایانه در سراسر جهان به هرنام و با هر مسلک و مرامی خواستار اقدام جدی سازمان ملل متحد و سازمان های بین المللی و خیرخواهان صلح طلب شد.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:
«به نام خدا
عالی‌جناب آقای بان کی مون

دبیرکل محترم سازمان ملل متحد

با احترام و درود

من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونه‌ای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم می‌کنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمان‌های بین‌المللی، دولت‌ها، نهادهای مدنی،‌ نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می‌رود.

آقای بان کی مون
در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان‌ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت‌ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می‌کشد، اما مسأله این است که آن‌چه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام می‌گیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته‌تر می‌کند.

تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه‌های گوناگون دارد و باید این ریشه‌ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه "افراطی گری” دور کرد.

آقای دبیرکل
در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج‌های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر "تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد "گفت و گوی تمدن ها” و طرح "ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای "جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می‌شد پرچم آن در دست جریان‌هایی چون القاعده است، می‌توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می‌داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونه‌ای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقی‌ترین نقطه عالم تا غربی‌ترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است!

امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می‌شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی‌بیند.

اگر صدای گفت‌و‌گو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می‌شد و با ریشه‌یابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گام‌های بلندتری بر می‌داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم.

اگر دعوت به "ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفت‌وگوی تمدن‌ها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خون‌بارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین‌المللی قرار می‌گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟

عالی‌جناب
آیا فکر کرده‌ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافت‌های علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومت‌های فاسد و قدرت‌های توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟

اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی‌ که آنان را هم‌سو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یک‌سو و ترور و افراطی‌گری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟

وقتی میلیونها انسان که سرزمین‌شان اشغال می‌شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنون‌آمیز اشغالگران سرکوب‌گر و آدم‌کش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می‌کند. تروریسم، افراطی‌گری و به حاشیه‌راندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیض‌های وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه‌ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت.

آقای دبیرکل
موسی(ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح(ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی(ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسان‌ها و به راه‌اندازی جنگ‌های صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بی‌گناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسان‌ها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟

آقای بان کی مون
محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدای‌شان شنیده نمی‌شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین‌المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت‌ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع‌بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند.

عالی‌جناب
من می‌دانم که آن‌چه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی‌عدالتی و عقب‌ماندگی ملت‌ها و استقرار نظامات ناعادلانه بین‌المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطی‌گری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می‌رود و نه به سرعت و به یک‌باره. من می‌دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریان‌هایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده‌اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده‌اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیرانسانی خود جامه تقدس می‌پوشانند و از این راه به انسان و ارزش‌های متعالی و مقدس خیانت می‌کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمی‌دارند و نیز می‌دانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریان‌ها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیق‌تر شدن گرایش‌های انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آن‌ها و جذب و جلب بیشتر تحقیرشدگان به سوی آنان نیز خواهد شد.

من می‌دانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هرگونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدام‌های تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می‌شود و نیز غرب‌هراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبه‌های استعماری سیاست‌های غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبه‌های تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دست‌آوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می‌باشد به سادگی و با توصیه‌های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت. اما نمی‌توان از تجارب و تلاش‌های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست‌اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشه‌یابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولت‌ها و چه جریان‌های سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوه‌های وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راه‌حلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلح‌طلب و انسان‌دوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت‌گرایان و ان‌شاءالله محو آن از صحنه بین‌المللی خواهد شد.

من به سهم اندک خود پیشنهاد می‌کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت‌ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌هاست در این سو فراخواند. بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت‌وگو و صلح و نزدیک‌تر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند.

آقای دبیرکل
نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین،‌ آزادی،‌ عدالت، اخلاق و گفت‌وگو و صلح به جد دفاع کرد.
اخبار سیاست خارجی - ایسنا

 


ویدیو مرتبط :
دیدار بان کی مون با آرمیتا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ظریف به بان کی‌مون نامه نوشت/این آمریکاست که باید غرامات معوقه‌اش را به ایران بپردازد



اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

غلامعلی خوشرو سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمان ملل متحد نامه محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه را به بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد متحد تسلیم کرد.

به گزارش خبرآنلاین، وزیر خارجه کشورمان در این نامه، اقدامات دادگاههای داخلی امریکا در صدور آراء بی پایه علیه دارایی های جمهوری اسلامی ایران از جمله رای اخیر برای مصادره یک و هشت دهم میلیارد دلار دارایی بانک مرکزی را تهدیدی جدی علیه نظم و حقوق بین الملل خوانده و در بخشی از این نامه ضمن بی‌پایه و غیر قانونی خواندن این قبیل اقدامات، آورده است: این آمریکا است که باید غرامات معوقه به خاطر سیاست‌های خصمانه همیشگی‌اش علیه مردم ایران را بپردازد.

مشروح نامه وزیر امور خارجه کشورمان به شرح زیر است:

« بسم الله الرحمن الرحیم
عالیجناب

ایالات متحده آمریکا طی چند سال اخیر از طریق اجازه دادن و در واقع تحریک شکات خصوصی برای طرح دعوا در دادگاههای داخلی آمریکا علیه دولتهای خارجی، از جمله جمهوری اسلامی ایران، مستمرا نظم و حقوق بین الملل را به چالش کشیده و به مخاطره انداخته است.

محاکمه های غیابی تشکیل شده، احکام مطلوب شاکیان بدون حضور خوانده صادر گردیده و ادعاهایی برای دست اندازی به دارایی های مردم ایران ارائه شده است. تا کنون از این طریق و با علم به اینکه هیچ کشوری که برای خود شانی قائل باشد، و از جمله ایران به صورت قطع و یقین، هرگز خود را در معرض قضاوت دادگاههای داخلی یک کشور بیگانه قرار نمی دهد، میلیاردها دلار رای غیابی علیه جمهوری اسلامی ایران و نهادهای حکومتی آن بدون هرگونه مستند حقوقی و یا مبنای واقعی صادر شده است.

قوه مجریه آمریکا دارایی های ایران را به شکلی غیرقانونی مسدود می کند؛ قوه مقننه آن کشور قوانینی را جهت زمینه سازی برای ضبط این دارایی ها از تصویب می گذراند؛ و نهایتا قوه قضائیه آمریکا احکامی بی پایه و بی ارتباط با واقعیات عینی برای مصادره دارایی های مذکور صادر می کند. رای اخیر یک دادگاه در نیویورک در ارتباط با حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 تنها به عنوان یک نمونه می تواند به خوبی میزان بی اعتباری نظام قضایی آمریکا در ارتباط با ایران را نشان دهد. مطابق این رای به ایران دستور داده شده تا مبلغی بیش از ده و نیم میلیارد دلار به خانواده های قربانیان واقعه تروریستی مذکور بپردازد و قاضی صادر کننده این رای، بر خلاف تمامی واقعیات و بدیهیات ادعا کرده است که ایران در این رابطه "از تروریستها حمایت فعال کرده است."

این اتهام پوچ که نه توسط یک سیاستمدار بلکه متاسفانه توسط یک به اصطلاح دادگاه مطرح شده، حتی در تعارض کامل با اظهارات علنی و یافته های آشکار یا طبقه بندی شده حاصل از تحقیقات دولت و کنگره آمریکا قرار دارد. ظنز تلخ این موضوع این است که این دادگاه مقصران واقعی را از مسئولیت مبرا کرده و در عوض ایران را که خود قربانی همان گروه تروریستی بوده و مستمرا در صف مقدم مبارزه بین المللی با آنها و هم قطاران افراطی تکفیری شان قرار داشته، متهم کرده است.

در مجموع، آمریکا در تعارض با نه تنها عینیات بدیهی، بلکه اساسی ترین اصول حقوق بین الملل یک ساختار جعلی شبه حقوقی بوجود آورده و از طریق آن در صدد دست اندازی غیرقانونی بر دارایی هایی ایران در آمریکا و بانکهای خارجی و حتی دارایی هایی فرهنگی ایران که نزد موزه های آمریکایی به امانت گذاشته شده، بر آمده است.

عالیجناب

اصل مصونیت دولتها یکی از ستونهای اصلی نظم حقوقی بین المللی و حقوق آمره بین المللی است که از جمله اخیرا در قالب کنوانسیون ملل متحد در مورد مصونیت های قضایی دولتها و اموال آنها تدوین شده است. تفوق این اصل توسط جامعه جهانی، همه نظامهای حقوقی و دیوان دادگستری بین المللی مورد شناسایی قرار گرفته است. بجز "فعالیتهای تجاری" که تنها استثنا بر این قاعده بشمار می آید، کلیه ادعاها علیه یک دولت دارای حاکمیت باید مطابق سازوکارهای پیش بینی شده در توافقات دو یا چند جانبه مورد رسیدگی قرار گیرد یا به نحو مناسب از طریق محاکم صالحه بین المللی حل و فصل شوند.

موجب نگرانی شدید است که کنگره آمریکا، به همراه دیگر قوای این کشور، ظاهرا بر این باور است که می تواند به آسانی اصل بنیادین مصونیت دولت ها را از طریق تعلیق مصونیت دولتها و حتی مصونیت بانکهای مرکزی بطور یکجانبه و در تعارض کامل با تعهدات بین المللی آمریکا و به بهانه یک دکترین بی پایه حقوقی که مورد شناسایی جامعه بین المللی نیست، به چالش بکشد و نقض کند.

نظر به عوارض سوء چنین رویه ای بر نظم عمومی بین المللی، مایلم توجه شما و اعضای ملل متحد را به عواقب فاجعه بار بی اعتنایی بارز آمریکا نسبت به اصل مصونیت دولت ها که موجب فرسایش سیستماتیک این اصل بین المللی خواهد شد، جلب کنم.

جمهوری اسلامی ایران آراء غیرقانونی دادگاههای آمریکا در این رابطه، از جمله رای مرتبط با مصادره حدود یک و هشت دهم میلیارد دلاردارایی بانک مرکزی ایران به نفع شاکیان خصوصی، را مردود می داند.

روند رسیدگی شبه قضایی که به صدور این حکم انجامید در همه مراحل، جعلی و ساختگی بوده و از همه جهت، اعم از مستندات حقوقی، صلاحیت دادگاه، ماهیت، واقعیات و روند رسیدگی، در حکم استهزاء عدالت است. صدور این آراء به وضوح در حکم یک عمل متخلفانه بین المللی است و مسئولیت بین المللی دولت آمریکا را در پی دارد و لذا این دولت برای این اقدام مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت. جمهوری اسلامی ایران دولت آمریکا را مسئول این سرقت شرم آور که در پوشش یک حکم قضایی انجام شده، می داند و مصمم است از کلیه روش های قانونی برای اعاده اموال به سرقت رفته و بهره متعلقه از تاریخ انسداد آن توسط آمریکا اقدام نماید.

در واقع این آمریکا است که از مدت ها قبل می بایست به خاطر سیاستهای خصمانه همیشگی اش علیه مردم ایران غرامت بپردازد. این سیاستهای متخلفانه و اقدامات علیه ملت ایران که مسئولیت بین المللی برای دولت آمریکا ایجاد می کنند، بر اساس شواهد محکم تاریخی و نه ادعاهای بی پایه به وقوع پیوسته و حتی مقامات آمریکایی نیز به آن اذعان داشته اند. یکی از این تخلفات سرنگونی دولت منتخب مردم ایران در سال 1332 توسط ایالات متحده و حمایت و مباشرت فعالانه آمریکا در جنایات دیکتاتوری مخوف پس از آن و از جمله شکنجه های انجام شده علیه ایرانیان از سال 1332 تا سال 1357توسط ساواک (که توسط آمریکا ایجاد شد و توسط آمریکایی آموزش داده شد) می باشد.

ارائه کمکهای اطلاعاتی و دیگر انواع کمکها به صدام حسین در جنگ تجاوزکارانه اش علیه ایران از سال 1359 تا سال 1367 و از جمله ارائه اطلاعات سیستمهای آواکس جهت کمک به صدام برای بکارگیری سلاحهای شیمیایی علیه نظامیان و غیر نظامیان ایرانی که در حکم جنایت جنگی است؛ سرنگونی تعمدی هواپیمای غیر نظامی ایرانی در سال 1367 که به مرگ 290 مسافر آن انجامید و غارت دارایی هایی ایران در خارج از کشور از دیگر تخلفاتی است که آمریکا علیه مردم ایران طی سالیان اخیر مرتکب شده است. دولت جمهوری اسلامی ایران حق خود را برای اتخاذ تدابیر قانونی، از جمله انجام اقدامات متقابل لازم و متناسب، با هدف اعاده حقوق و حفظ منافع مردم ایران در برابر اعمال غیر قانونی مستمر آمریکا محفوظ می داند.

آقای دبیر کل

به ندرت شاهد چنین تهدیدی برای حکومت قانون، سلامت و کارکرد درست نظامهای حقوقی و مالی بین المللی و تفوق گفتگو و تفاهم به جای تحمیل و تقابل بوده ایم. نظر به آثار سوء ناشی از ادامه اقدامات غیر قانونی آمریکا، از جنابعالی انتظار دارم که با بکارگیری مساعی جمیله خود، از دولت آمریکا بخواهید به تعهدات بین المللی اش پایبند باشد، نقض اصل بنیادی مصونیت دولت ها را متوقف کند، دارایی های مسدود شده ایران در بانکهای آمریکا را آزاد نماید و در اجرای تعهدات بین المللی خود و نیز در چارچوب تعهدات برجام سریعا مداخله در تعاملات مالی و تجاری ایران در خارج از آمریکا را برای همیشه متوقف کند.

لطفا دستور فرمایید این نامه در دستور کار مجمع عمومی ملل متحد ذیل عنوان "حکومت قانون در سطوح ملی و بین المللی" و نیز شورای امنیت منتشر شود.

فرصت را جهت تجدید مراتب احترام مغتنم می شمارم.

محمد جواد ظریف
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران »