اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تلاش جنگ طلبان برای شکست توافق هسته ای



اخبار,اخبار سیاست خارجی , توافق هسته ای ایران

 

اخبار سیاست خارجی - ایران آماده توافق است
تلاش جنگ طلبان برای شکست توافق هسته ای

از آن جایی که روحانی و تیمش سابقه ی زیادی در توافق دارند، تعجب آور نبود که مجدداً هم به دنبال آن باشند. اما حقیقت این است که اوضاع نسبت به سال 2003 تغییر کرده است. از جمله شرایط ایران برای توافق هم عوض شده است.

در حالی که افق دستیابی به توافق جامع میان ایران و کشورهای گروه 5+1 روشن است، به نظر می رسد جنگ طلبان و تندروهای واشنگتن وحشت زده شده اند. آنها هیچ توافقی با ایران را قبول نمی کنند و خواهان عدم در نظر گرفتن حاکمیت و حقوق ملی ایران براساس پیمان منع گسترش سلاح های اتمی (ان پی تی) و برچیده شدن کامل زیرساخت های هسته ای آن هستند. آنها از ایران می خواهند که تسلیم شود، نه این که مذاکره کند. این یک هدف غیرواقع بینانه است و آنها در راستای اهداف خودشان، اقدامات جدی تهران که مبنی بر تمایل برای مصالحه است را نادیده می گیرند.

ما این فضای مأیوسانه را در مقاله ی مارک دابوویتز، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی ها مشاهده می کنیم. فرضیه اصلی دابوویتز این است که تحریم های ایالات متحده و متحدینش، ایران را به پای میز مذاکره کشانده است و تنها تحریم های اقتصادی بیشتر آنها را وادار به تسلیم می کند. این فرض اشتباه است. در حالی که تحریم ها نقش داشته اند، اما مهمترین دلیل یا حتی یکی از دلایل اصلی نیست. ایران مذاکره می کند چون آن چیزی است که می خواهد و این برخلاف نظر دابوویتز مبنی بر «به نظر می رسد ایران آماده توافق نیست» است.

رئیس جمهور حسن روحانی و وزیر خارجه ظریف و تیم دیپلماتیک شان همیشه به دنبال توافق بوده اند. مابین فوریه 2003 و آگوست 2005 روحانی رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت محمد خاتمی بود. ظریف هم دیپلمات ارشدی بود که در مذاکرات میان ایران و قدرت های اروپایی، بریتانیا، فرانسه و آلمان حضور داشت. در آن زمان ایران پیشنهاد داده بود تا تعداد سانتریفیوژهایش را به سه هزار دستگاه و نظارت بیشتر تحت آژانس بین المللی انرژی اتمی محدود کند. در مقابل ایران تنها خواستار تضمین امینتی ایالات متحده و سه کشور اروپایی شده بود. این پیشنهاد توسط دولت جورج دبلیو بوش و سه کشور اروپایی رد شد.

قبل از آن در می 2003 دولت خاتمی طرحی جامع را برای حل تمام موارد اختلافی میان ایران و ایالات متحده از جمله محدودیت بر سر برنامه هسته ای را پیشنهاد داده بود، اما این پیشنهاد توسط تیم بوش و چنی که هنوز مست جمله مزخرف «ماموریت انجام شد» و شعار یک سال قبل تر «مردان واقعی به تهران می روند» بود، رد شد و این فرصت از دست رفت.

از آن جایی که روحانی و تیمش سابقه ی زیادی در توافق دارند، تعجب آور نبود که مجدداً هم به دنبال آن باشند. اما حقیقت این است که اوضاع نسبت به سال 2003 تغییر کرده است. از جمله شرایط ایران برای توافق هم عوض شده است. در حالی که ایران در سال های 2003 تا 2005 یک سانتریفیوژ فعال هم نداشت، در حال حاضر نزدیک به ده هزار سانتریفیوژ در حال چرخش هستند و اورانیوم با غنای پایین تولید می کنند و ده هزار دیگر هم در انتظار آغاز فعالیت هستند. دولت روحانی به پیشنهاد سال 2003 باز نمی گردد. حتی اگر رئیس جمهور روحانی هم چنین توافق را بخواهد، تندروهای تهران به سرعت وی را استیضاح می کنند.

ایران بارها اعلام کرده است با توافقی که به ادامه فعالیت سانتریفیوژهای کنونی رضایت دهد، موافق است، اما سانتریفیوژهای جدید را نصب نمی کند. این نشانه  تمایل ایران برای یک توافق واقعی است. اقدامات جنگ طلبان واشنگتن موجب از بین رفتن مجدد شانس توافق هسته ای یا تنش زدایی با ایران می شود. اقدامی که می توانست موجب تغییر چشمگیر اوضاع خاورمیانه مشکل دار شود. در عوض آنها فکر می کنند که یک ملت مغرور را می توانند تسلیم کنند. آنها در گذشته این اشتباه را مرتکب شده اند و نشان داده اند که هنوز هم این مسئله را درک نکرده اند و دوباره اشتباهشان را تکرار می کنند.  

اخبار سیاست خارجی - دیپلماسی ایرانی

 


ویدیو مرتبط :
تلاش اوباما برای جلب نظر کنگره درباره توافق هسته ای

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فقدان توافق هسته ای در سایه پرهیز از اعلام شکست



اخبار,اخبار داغ,اخبار جدید

 

چه راهکاری در پس مذاکرات ایران و آژانس نهفته است؟

فقدان توافق هسته ای در سایه پرهیز از اعلام شکست

دیپلماسی ایرانی : بنا به دلایل مختلف روند مذاکرات ایران و غرب در باره پرونده هسته ای با دو احتمال بعید همراه است: اینکه تهران به طور کامل به تمام خواست های یکجانبه برای تعطیل فعالیت های هسته ای خود تن دهد و دوم، فرایند کنونی به نتیجه محتوم درگیری نظامی در آینده نزدیک بینجامد. 

اما همانگونه که "فرید ذکریا" نیز با استناد به نظرات دیپلمات های امریکایی در فارین افرز پیش بینی کرده است؛ غرب و به ویژه "باراک اوباما" رئیس جمهوری امریکا همچنان راهکاری را ادامه می دهند که به زعم خود قادر است تهران را در فرایندی فرسایشی وادار به تسلیم در برابر خواست هایی کند که سرانجام حاصل جمع صفر نداشته و از منظر بیرونی هریک خود را منتفع از توافقات احتمالی بدانند. اما این راهکار به مفهوم قبول مطلق نتایج پیش بینی شده آن نیست؛ بلکه می تواند تابع زمان محدودی باشد که هریک از طرف ها با آن روبرویند. 

 

دور هشتم مذاکرات ایران و آژانس بین المللی انرژی هسته ای که 27 و 28 دی ماه گذشته در تهران انجام شد، امیدواری چندانی را برای ناظران در نزدیک شدن دیدگاه های تهران و آژانس ایجاد نکرد . اگرچه "هرمان ناکائرتس" معاون پادمان های آژانس در مذاکرات دو روزه خود در تهران حامل خبر توافق تازه با مقام های ایرانی  برای گروه1+5 نبود اما اعلام کرد که قرار است در اواخر بهمن ماه نیز دور دیگری از مذاکرات در تهران انجام شود.

این در حالی است که گروه 1+5 با دقت به نتایج دور هشتم گفت و گو ها ی ایران و آژانس توجه داشته و قاعده مذاکرات آتی خود را با تهران بر نتیجه سفر ناکائرتس قرار داده اند.می توان  پیش بینی کرد که دور آتی مذاکرات تهران و گروه یاد شده نیز با نتیجه روشنی همراه نباشد؛ به ویژه اگر به یاد داشته باشیم که آژانس و گروه 1+5 در یک تقسیم کار تعیین شده، دو سطح فنی و سیاسی از گفت و گوها را با تهران دنبال کرده و نتایج هریک از سطوح، پوشاننده سطح دیگر است. اما نکته ظریف در پس هر گفت و گو ی انجام شده میان تهران با مخاطبانش این است که دو طرف علیرغم بیان عدم توافق، از اعلام شکست مذاکرات طفره رفته اند. این وضع همان راهکار سومی است که غرب و تهران بر استمرار آن اصرار دارند. 

تلقی چهارگانه ای از تأکید مشترک طرف های مذاکره کننده بر سر پرونده هسته ای برای ادامه راهکار سوم  وجود دارد؛ نخست اینکه امریکائیان این رویکرد را به مفهوم القای نوعی "تهدید تا آستانه جنگ" بروز داده و براین باورند که  با لحاظ تأثیرات فرساینده سیاست چماق و شیرینی، خواهند توانست تهران را در قبول خواست های غرب وادار به تسلیم کنند.

در این میان اما اتفاق تازه ای وجود دارد؛ اینکه اگر پیش از این واشنگتن تلاش های دیپلماتیک برای گفت و گو با تهران را به اروپائیان واگذار کرده بود، اکنون خود به شکل معلوم در این عرصه ورود کرده و ابتکارهای شخصی را دنبال می کند. 

واشنگتن از استمرار سیاست گفت و گو با تهران در دو سطح مذاکره جمعی (گروه 1+5) و ابتکارهای شخصی، در پی نتایجی است که قادر باشد اهداف راهکار سوم را محقق کند. به نظر مقام های دولت باراک اوباما پرهیز از سیاست های افراطی گروه بازها در برخورد با مسئله ایران می تواند پیامدهای به مراتب بهتری را در سطوح منطقه ای و جامعه جهانی فراهم آورد.

اروپائیان در ضلع دیگر این رویکرد قرار دارند. آنان همچنان استفاده توأمان از سیاست تهدید و تشویق را در چاچوب سازو کارهای بین المللی، مسیر واقعی و کم هزینه با نتیجه "پیروزی بدون جنگ" بر هرنوع رفتار ترجیح می دهند. اروپائیان اما این نگرانی را دارند که ابتکارهای یکجانبه امریکائیان بر موقعیت آنان در آینده و نتیجه مذاکرات سایه اندازد.

ضلع دیگر در رویکرد استمرار گفت و گو جناح روسیه و چین است که با وجود همراهی با گروه 1+5 در اعمال سیاست های خود در قبال تهران، برای ایجاد درک متقابل از دغدغه های تهران و غرب تلاش می کند. این گروه آسیایی اگرچه با رویکرد جاری غرب در قبال پرونده هسته ای ایران همسویی کرده است ولی براین باور است که باید سقفی از تهدیدها را علیه تهران قائل شد، در غیر این صورت بر شدت نگرانی تهران از درک تهدیدهای جاری افزوده می شود. این وضع می تواند توافق برای ادامه گفت و گو ها را به رغم ناکامی مذاکرات،  دچار آسیب جدی کند. 

تهران، ضلع چهارم از توافق برای رویکردی است که اکنون در تعاملات ایران و غرب جریان دارد. ترجیح تهران تداوم مذاکرات تا ایجاد موقعیت برای کاستن از شدت تهدیدها و افزایش تشویق ها در زمان معلوم است. مدالیته مورد نظر تهران کسب نتایج معلوم و تأثیرگذار از مذاکرات موفق با غرب است. دور بودن نتایج حاصل از توافق، تمایل تهران را برای عقب نشینی از مواضع سنتی اش کمرنگ می کند. 

رویکرد غالب در تعاملات غرب و تهران اگرچه به ترتیبی پرهیز از سیاست های افراطی است و نگرانی ها از بروز وقایع غیر منتظره را می کاهد اما سؤال این است؛ اگر ترجیح راهکار کنونی که مهمترین ویژگی اش خرید زمان برای طرف های مناقشه بوده است نتواند دستاورد معلومی را درپی داشته باشد، رویکرد جاری قابل دوام خواهد بود؟

سبد تشویق های غرب، چندان رغبتی برای قبول توافق در تهران ایجاد نکرده است. زمان نیز برخلاف گذشته برای تهران فرصت سازی نمی کند، بلکه می تواند فرایندی فرساینده محسوب شود. از این رو لازم است رویکرد جاری هم از سوی غرب و هم تهران با راه حل هایی همراه شود که نتایج فوری و ملموس در پی دارد. صرف تعقیب یک رویکرد بدون کسب نتایج معلوم، فرصت سوزی است./دیپلماسی ایرانی